کد خبر:۱۱۸۴۵۲۱
توسط انتشارات خوارزمی انجام شد؛

عرضه چاپ نهم «فراسوی نیک و بدِ» نیچه

کتاب «فراسوی نیک و بد» نوشته فریدریش نیچه با ترجمه داریوش آشوری توسط انتشارات خوارزمی به چاپ نهم رسید.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «فراسوی نیک و بد» نوشته فریدریش نیچه به تازگی با ترجمه داریوش آشوری توسط انتشارات خوارزمی به چاپ نهم رسیده است.

نیچه، فیلسوف اندیشه‌های نابهنگام، در ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴ متولد شد. او هم در شیوه اندیشیدن و هم در سبک نگارش، راه جدیدی را در فلسفه اروپایی گشود، به طوری که در دوره معاصر همه فیلسوفان پست مدرن به نحوی نیچه‌ای اند. او پیش از اینکه بحران‌های جهان مدرن و از جمله دو جنگ جهانی ظاهر شود، تعارض‌های ذاتی عالم مدرن را می‌دید و زبان به نقد آنها گشود.

نیچه کتاب «فراسو» را پس از «چنین گفت زرتشت» نوشت. (در زبان فارسی نیز داریوش آشوری این دو کتاب را از پی هم ترجمه و منتشر کرد.) او در «چنین گفت زرتشت» تلاش کرده بود تمامی فلسفه اش را بیان کند. همو «فراسوی نیک و بد» را گویای همان چیزی می‌داند که در کتاب زرتشت گفته بود، «منت‌ها به زبانی دگر، بسیار دگر». زبان فراسو متفاوت است. این کتاب آخرین کتابی است که نیچه در آن به زبان گزین گویه سخن می‌گوید و در آن به کفایت ورزیده شده است. به نظر برخی نیچه شناسان، نویسندگی نیچه در فراسو به اوج پختگی می‌رسد و در عین حال این اثر در نهایت پرداخت و هماهنگی ترکیب قرار دارد. نیچه در این کتاب مهم‌ترین مفاهیم زرتشت را به زبان رمز و اشارت بیان می‌کند. ولی این تنها نسبت این دو کتاب نیست. کتاب زرتشت همه آن چیزی است که نیچه می‌توانست در دور دست‌ها ببیند، ولی او این بار و در «فراسو» می‌خواهد از نزدیک و از روزگار ما خبر دهد. اینجا فلسفه او نقاد امروز می‌شود.

کتاب فراسو به تعبیر نیچه «نقد اساسی مدرنیته» است. عنوان کتاب به ما می‌گوید که نیچه به دنبال فراتر رفتن از اخلاق است، همان چیزی که بعداً در کتاب «تبارشناسی اخلاق» نیز آن را دنبال کرد. نظر خلاف آمد عادت نیچه این است که زمانه جدید نه تنها از محدودیت‌های اخلاقی آزاد نشده است، بلکه بیشتر در بند آن اسیر شده است. او در همه خصلت‌های تمدن جدید نگاه اخلاقی را می‌دید.

او ابتدا از «خواست حقیقت» شروع می‌کند. فیلسوفان همه می‌گویند که به دنبال حقیقت اند. نیچه می‌پرسد: «اگر حقیقت - زن باشد چه؟» (نیچه، فراسو، خوارزمی، چ نهم، ص ۳۱) (و اژه حقیقت در زبان آلمانی مونث است.) او این روانشناسی را از همه فیلسوفان جزمی ارائه می‌کند که همه جدی بودن و سماجت آنها برای رسیدن به حقیقت، چیزی جز شیوه‌هایی ناشیانه و ناجور برای نرم کردن دل یک زن نبوده است! البته این جزمیت، افسرده و سرد است، زیرا در کارِ به چنگ آوردن زن ناکام مانده است.

این شیوه تحلیل روانشناسانه او اساس نقادی اخلاقی او نسبت به همه خصلت‌های مدرن است. مثلاً او در «همدلی» نیز که خصلت انسان مدرن است، چیزی جز بزدلی اخلاقی نمی‌بیند و نکته این است که این همدلی خود به خشونت‌های بزرگ منجر می‌شود.

با این شیوه او این نگاه جزمی درباره خیر و شر را نقد می‌کند که این دو سرچشمه‌های کاملاً متفاوتی دارند. «باور بنیادی اهل مابعدالطبیعه باور به تضاد ارزش هاست» نیچه در مقابل می‌پرسد: «چگونه تواند بود که چیزی از دل ضد خود برآید؟ به مَثَل، حقیقت از دل خطا؟ یا خواست حقیقت از دل خواست فریب؟ یا از خودگذشتگی از دل خودخواهی؟ یا نگاه پاک خورشیدآسای حکیم از دل شهوت؟» (همان، ص ۳۳) نیچه بنیاد خیرخواهی حقیرانه انسان جدید را بر آفتاب می‌اندازد و صورتک اخلاقی ما را کنار می‌زند، نه برای اینکه به نیستی دعوت کند، بلکه تا ارزش‌ها را باز ارزش گذاری کند و ما را به والامنشی دعوت کند. به همین دلیل است که او خود می‌گوید: این کتاب (فراسو)، «دبستان والانژادی» است.

چاپ نهم این کتاب با ۳۱۲ صفحه و شمارگان هزار نسخه عرضه شده است.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار