به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، علی کیمیایی، حتماً برای شما هم پیش آمده است که برای دیدن ماه مجبور شوید از پشت برجهای سر به فلک کشیده آن را دنبال کنید. این ساختمانها که معمولاً کاربری اداری و تجاری دارند، بخش مهمی از منظره شهری ما را تحت تأثیر قرار دادهاند و گاهی اوقات حتی نور خورشید را هم از شهروندان دریغ میکنند. این موضوع در بسیاری از مناطق شهری ایران، به ویژه تهران، به یک چالش اساسی تبدیل شده است.
این تغییرات در ساختار شهری به شکلی صورت گرفته است که میتوان آن را به عنوان یک پدیده جدید و مدرن در شهرسازی ایران شناخت. با اینکه هدف از بلندمرتبهسازی در ابتدا بهبود دسترسی به مسکن برای اقشار مختلف جامعه بوده است، اما بهنظر میرسد این هدف با گذر زمان به سمت منافع مالی و سودجویی بیشتر تغییر یافته و بسیاری از ساختمانهای بلند در اختیار قشر مرفه قرار گرفته است.
بر اساس مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری، هر ساختمان با ارتفاع بیش از ۲۳ متر، بلندمرتبه محسوب میشود. این معیار بهعنوان یک استاندارد رسمی برای تشخیص ساختمانهای بلند در ایران و دیگر کشورها بهکار میرود. تاریخچه این نوع ساختوساز به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بازمیگردد.
در آن زمان، ساختوسازهای عمودی بیشتر به منظور استفاده تجاری و اداری انجام میشد، چرا که فضای زمینی محدود در شهرهای صنعتی باعث شد تا ساختمانها به سمت آسمان رشد کنند. بود که بهعنوان نمادی از معماری مدرن در زمان خود شناخته شد. این ساختمانها در ابتدا محدود به کاربریهای اداری بودند، اما با گذر زمان، موج بلندمرتبهسازی بهویژه در مناطق شمالی تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران گسترش یافت.
اولین ساختمان بلند تهران که در دهه ۱۳۳۰ به عنوان نماد پیشرفت معماری شهری ساخته شد امروز به دلیل تغییرات شهری و بی توجهی به فراموشی سپرده شده است.
در خیابان جمهوری کمی بالاتر از مترو سعدی، ساختمانی ده طبقه به فراموشی سپرده شده که زمانی نماد نوآوری در معماری تهران بود این ساختمان که بین سالهای ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۰ با اسکلت بتن آرمه ساخته شد، به عنوان اولین ساختمان بلند مرتبه پایتخت به دست مهندس هوشنگ خانشقاقی (۱۳۸۵-۱۲۹۹) بنا شد و الگویی برای آسمان خراشهای بعدی شد.
مهندس خانشقاقی پس از سفر به فرانسه و مشاهده برج های بلند آن کشور تصمیم به ساخت سازه ای مشابه در تهران گرفت. یکی از ویژگیهای این ساختمان آسانسور تک نفره دستی بود که توسط خود مهندس طراحی شده بود و در زمان خود نوآوری به شمار می آمد.
طبق آخرین بررسیها این برج هنوز مستحکم است، اما اکثر طبقات آن خالی بوده و فقط بخشی از آن به تولیدی های پوشاک و چاپخانه ها اختصاص یافته است. آسانسور فعلی برقی است و ظرفیت یک تا دو نفر دارد در حالی که در ابتدا این آسانسور دستی بوده و سپس به مدل دکمه ای تغییر کرده بود.
یکی از ساکنان قدیمی این ساختمان که سالها در آن زندگی کرده به خبرنگار ما گفت: تا سال ۱۳۸۵، مالکیت این ساختمان در اختیار مهندس خانشقاقی بود و مدیریت آن نیز بر عهده آقای حسین عزیزی بود. پس از درگذشت مهندس خانشقاقی ساختمان به آقای فرح بخش واگذار شد.
از جمله دلایل اصلی گسترش این نوع ساختوساز، رشد سریع جمعیت شهری، افزایش مهاجرت از روستاها و کمبود زمین برای ساخت مسکن بوده است. از سوی دیگر، افزایش قیمت زمین و سودآوری بالا در بخش ساختمانسازی باعث شد تا سرمایهگذاران به سمت ساخت برجها و ساختمانهای بلندمرتبه سوق پیدا کنند. این روند، اگرچه در ابتدا به عنوان راهحلی برای مقابله با کمبود مسکن مطرح شد، اما به مرور زمان به شکلی ناعادلانه و با تمرکز بر سود اقتصادی و نه منافع عمومی توسعه یافت.
اما آیا این روند بهدرستی مدیریت شده است؟ بررسیها نشان میدهد که این نوع ساختوساز نه تنها نتوانسته است مشکلات اصلی شهرنشینی را حل کند، بلکه معضلات جدیدی را نیز به وجود آورده است. برخی از این معضلات شامل تراکم بیش از حد، افزایش ترافیک، آلودگی هوا و مشکلات اجتماعی مرتبط با نابرابری دسترسی به مسکن است.
پیمان بهمنی، کارشناس عمران و فعال حوزه معماری، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجو در این خصوص اظهار داشت: این نوع ساختوساز بدون در نظر گرفتن پیشبینیهای لازم و زیرساختهای مناسب انجام شده است.» او به چالشهای مختلفی که این نوع معماری به وجود آورده، اشاره میکند و میگوید: «تراکم جمعیت در خیابانهای کوچک و کوچههایی که برای این حجم از ساکنان طراحی نشدهاند، مشکلاتی مانند کمبود جای پارک و شلوغی ایجاد کرده است. همچنین، ساختمانهای بلند میتوانند مانع رسیدن نور خورشید به ساکنان اطراف شوند.
بهمنی در ادامه میافزاید: ساخت برجها بهعنوان سادهترین راهحل برای مقابله با افزایش جمعیت در نظر گرفته شد، اما این اقدام بدون هدف و برنامه مشخصی انجام شده است. مشکلات زیستمحیطی و زیرساختی ناشی از این نوع معماری در بسیاری از موارد نادیده گرفته شدهاند.
وی همچنین به عوارض زیستمحیطی ناشی از بلندمرتبهسازی اشاره کرد و گفت: «ساخت ساختمانهای بلند و ایجاد تراکم جمعیتی بیش از حد در مناطق محدود شهری، به تخریب زیستبومهای طبیعی و کاهش کیفیت هوای مناطق شهری منجر شده است.
برای کاهش پیامدهای منفی بلندمرتبهسازی، کارشناسان پیشنهاد میکنند که این نوع ساختوساز محدود به کاربریهای اداری و تجاری در مناطق خاص شود و نظارت بیشتری از سوی نهادهای مسئول بر آن اعمال گردد. بهمنی در این خصوص میگوید: "باید نهادهای ناظر، قوانین و ضوابط این نوع ساختوساز را با دقت بیشتری بررسی کنند و برای متخلفان مجازاتهای مشخصی در نظر بگیرند."
وی همچنین تأکید میکند که برنامهریزی دقیق و ایجاد زیرساختهای مناسب، یکی از کلیدهای کاهش مشکلات بلندمرتبهسازی است.
هرچند بلندمرتبهسازی بهعنوان راهحلی برای کمبود زمین و افزایش جمعیت شهری در نظر گرفته شد، اما به نظر میرسد که امروزه این نوع ساختوساز بیشتر به سود سرمایهداران و دلالان است. آسیبهای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی این پدیده نیاز به بازبینی و نظارت جدیتری دارد تا بلندمرتبهسازی به جای تهدید، به فرصتی برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان تبدیل شود.