به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ میزگرد بررسی دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر انقلاب با حضور نمایندگان تشکلهای دانشجویی در خبرگزاری دانشجو برگزاری شد و در این میزگرد ناییج حقیقی، دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی و محمدرضا مریمی، دبیر جنبش عدالت خواه دانشجویی مرتضی فیروزآبادی معاون اشتغالزایی کمیته امداد و ادوار جنبش دانشجویی حضور یافتند.
محمد نائیج حقیقی، دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی در ابتدای این برنامه گفت: اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که دانشگاه در شرایط فعلی چیست، ابتدا باید جایگاه علم و دانشگاه را در دو منظومهای فکر کنیم. یکی در ادبیات غرب و دیگری در ادبیات امامیه در نگاه اسلامی، علم عاملی تعیین کننده در آینده ایران و انقلاب اسلامی است. اما در نگاه غربی، نهاد علم صرفاً ابزاری برای تربیت نیروی انسانی است که مکانی از هویت و شخصیت مستقل تهی است. این تفاوت، باعث میشود که دانشگاههای ما نیز در دو مسیر متفاوت قرار گیرند. یکی در جهت تربیت انسانهایی آگاه و متعهد به ارزشهای اسلامی، و دیگری در تولید نیرویی که نسبت به هویت خود بیگانه است.
حقیقی بیان کرد: یکی از آسیبهای مطالب موجود در فضای دانشگاهی، عدم تعریف خطوط قرمز برای اساتید در زمینههای علمی و فرهنگی ارائه شده است. برخی از نظامهای ارزیابی اساتید، صرفاً بر اساس شاخصههای و کمّی شکلها و نظارتهای موجود در کلاسهای درس وجود ندارد. این خلأ، باعث میشود که برخی از اساتید بدون در نظر گرفتن هویت و مصالح کشور، مباحثی را مطرح کنند که در تفسیر ارزشهای انقلاب اسلامی است.
دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی گفت: آیا این پرسش مطرح میشود که آیا در برابر این کاستیها، جنبش دانشجویی باید منفعل باشد یا نقش فعال ایفا کند؟ به نظر میرسد که زمین بازی برای دانشجویان است و جنبشهای دانشجویی میتوانند و بر روی نقاط باز سیستم آموزشی نصب میشوند.
وی در پایان گفت: در بیانات سال گذشته رهبر انقلاب، نقش وزارت علوم، شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر نهادهای مرتبط در رهبری علمی دانشگاهها در مورد قرار گرفتن. بدون شک، این نهادها نقش اساسی در جهت دهی دانشگاهها برعهده دارند. اما این به معنای سلب مسئولیت از جنبش دانشجویی نیست.
دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی گفت: جنبش دانشجویی باید ضمن مطالبهگری از نهادهای بالادستی، خود نیز بهعنوان نیرویی فعال در اصلاح روندها و بهبود وضعیت علمی و فرهنگی دانشگاهها نقشآفرین باشد. اگر وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی در انجام وظایف خود دچار ضعف شوند، این جنبش دانشجویی است که با پیگیری مستمر، در ادامه روند اصلاح و تکمیل روندهای اصلاحی گام بردارد.
محمدرضا مریمی در ادامه در رابطه با بررسی جایگاه جنبش دانشجویی و مفهوم استقلال دانشگاه گفت: ابتدا گریزی به صحبتهای دوستان، خصوصاً آقای نایج، میزنم. نهاد دانشگاه، مادامی که خود را در خلأ کند و تناسبی با نظارتهای حاکم بر جمهوری اسلامی نباشد، عملاً پیشرفتی نخواهد داشت.
وی افزود: جریان دانشجویی زمانی که یک هدف غایی در جمهوری اسلامی دارد، اما این هدف در نهاد علم تسری پیدا نمیکند، فضای دانشگاه را خلأ آرمانی میشود. امروز شاهدیم که این خلأ باعث شد دانشگاهها نتوانند بهطور کامل در جهت تحقق انقلاب اسلامی حرکت کنند و نمونه بارز این موضوع، پدیدههای مهاجرت نخبگان است. ما شاهد انبوهی از مقالات و پایان نامههایی هستیم که بسیاری از آنها ارتباطی با نیازهای کشور ندارند. در نهایت، این عدم پیوند میان علم و آرمانهای انقلاب اسلامی، باعث ایجاد استعدادها میشود. علت اصلی این پدیده، آن است که آرمانهای جمهوری اسلامی در فضای دانشگاه نهادینه نشده است.
مریمی گفت: اگر بخواهیم از نگاهی کلان به موضوع بنگریم، باید گفت که هدف انسان در جمهوری اسلامی میتواند بسترساز تحول باشد. تشکلهای دانشجویی که برآمده از آرمانهای انقلاب اسلامی هستند، میتوانند این خلأ را انجام دهند و دانشجویان، علاوه بر فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، وظیفه اصلی شان، تقویت جریان علمی در دانشگاه است. اگر تشکلهای دانشجویی تقویت شوند، نهاد علم نیز در مسیر تعالی قرار خواهد گرفت. اما متأسفانه، امروز شاهد تضعیف این تشکلها به دلیل خدادار شدن استقلال دانشگاه هستیم. این موضوع، به طور مستقیم بر نهاد علم قرار گرفته و آن را از مسیر اصلی خود منحرف کرده است.
وی در ادامه بیان کرد: ابتدا باید به مفهوم استقلال دانشگاه بپردازیم. برخی از دانشگاههای استقلال را بهگونهای تفسیر میکنند که دانشگاه را از هویت انقلابی خود دور میکند. از سوی دیگر، برخی نیز با نگاه جناحی به دانشگاه، این مفهوم را به ابزاری برای خود تبدیل کردهاند وامروز، متأسفانه میبینیم که با تغییر یک وزیر علوم، فضای دانشگاه بهشدت بر سیاستهای جناحی قرار میگیرد. این مسئله نشاندهنده آن است که استقلال دانشگاه بهدرستی تعریف نشده و در عمل، رقابتهای سیاسی قربانی میشود.
دبیر جنش عدالتخواه دانشجویی در ادامه بیان کرد: دانشگاه استقلال، به معنای داشتن راهبردی مشخص برای نهاد علم است که با نظام جمهوری اسلامی باشد. این راهبرد باید فراتر از جناحبندیهای سیاسی باشد و دانشگاه را به مسیری هدایت کند که در خدمت پیشرفت علمی و فرهنگی کشور باشد و برخی از افرادی که ادعای استقلال دانشگاه را دارند، در عمل به استقلال علمی باور ندارند. چرا که در قدرت، مدعی استقلال دانشگاه میشوند، اما به محض به دست گرفتن مدیریت، تلاش میکنند دانشگاه را به پایگاهی برای گفتمان خود تبدیل کنند.
وی در ادامه بیان کرد: مهم دانشگاه در میزان اثرگذاری آن در مسیر آینده کشور نهفته است. در بیانات سال گذشته رهبر انقلاب، سهگانهای «تربیت عالم، تولید علم و جهت به علم» بهعنوان مسیر حرکت کشور معرفی شد، دانشگاه، بهعنوان محوریترین نهاد علمی، بر اساس این سهگانه پیش برود و به همین دلیل است که از پایان دوره مدیریت خود، به دانشگاه بازمیگردند. این بازگشت، نشاندهنده نقش کلیدی دانشگاه در هدایت آیندهی کشور است. بنابراین، باید از مسیر صحیح منحرف و استفاده از ابزاری در دستانهای سیاسی تبدیل شود، دقت کنید.
مریمی گفت: یکی از انتقادات اساسی که به فضای دانشگاهی کشور وارد شده است، این است که راهبردهای علمی موجود، منطبق با نظام اسلامی نیست. بهعبارتدیگر، عالمانی که در این ساختار میشوند، بر اساس تربیتهای انقلاب اسلامی شکل نمیگیرند. در نتیجه، علم تولید شده نیز در حل مسائل کشور جهت دهی نمیشود. اینجاست که دانشگاه به جایگاه اصلی خود در اولویتبندی مسائل کشور و نفوذ در نظام اجرایی دست نمییابد و از این رو، اصلیترین پایگاه در هر نظام آموزشی، «نهاد علم و دانشگاه» است.
وی افزود: اگر به بیانات سال گذشته رهبر انقلاب توجه کنیم، میبینیم که کنش دانشجویی در دو ساحت تعریف شده است عبارت است از ساحت نظری و عملی که ساحت نظری محدود به دیوارهای دانشگاه نیست، بلکه برآمده از مبانی فکری و نگاه کلان به مسائل کشور است و ساحت عملی که این ساحت، مربوط به میدان عمل در داخل است، جایی که دانشجویان باید نقش مهمی در تغییر و بهبود فضای علمی ایفا کنند و توجه به این دو موضوع، باعث میشود که از جریان علمی دانشگاه از آرمانهای انقلاب اسلامی میشود. در نتیجه، یا نخبگان افزایش مییابد، یا فضای دانشگاه دچار انفعال و بیتحرکی میشود.
نائیج حقیقی گفت: برای بازگرداندن دانشگاه به مسیر صحیح، جریان دانشجویی نقش اساسی دارد. این مسئولیت در دو بعد باید دنبال شود و تقویت مبانی فکری و نظری دانشجویان باید با مبانی انقلاب اسلامی آشنا شوند و از نظر فکری تقویت شوند. ورود ضعیف به فضای دانشگاه، بدون شناخت درستی از مسائل، کاهش میدهد و ابتکار عمل در دانشگاه که دانشجویان تغییرات نسلی و شرایط جدید ایجاب میکند که شیوههای کنشگری دانشجویی بهروزرسانی شود. روشهایی که در گذشته جواب میدادند، ممکن است امروز کارآمد نباشند.
وی افزود: اما بخشی از مسئولیت نیز متوجه نهادهای بالادستی است. وزارت علوم، شورای عالی انقلاب فرهنگی و حتی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها باید نقش جدیتری ایفا کنند. انتظار میرود که این نهادها، بهعنوان متولیان اصلی آموزش عالی، دغدغههای ارتقای سطح علمی و هویتی دانشگاهها را داشته باشند. متأسفانه، در یک سال گذشته، تغییر قابلتوجهی در این زمینه مشاهده نشده است. حتی با تغییر دولت، همچنان نگاه نهادهای آموزشی به دانشگاه، تغییری نکرده است.
مریمی گفت: رهبر معظم انقلاب، چه در دیدار سال گذشته خود با و چه دیرینه در دیدار با قاریان قرآن، بارها بر مقایسه قضایی گذشته. اما برخی از افراد و جریانها، به بهانهای ایجاد وفاق و همدلی، تلاش میکنند عدالتخواهی را به حاشیه برانند. آنها میگویند که نباید نقدهای جدی مطرح شود، چرا که ممکن است باعث یأس و نامیدی شود؛ اما حقیقت این است که عدالتخواهی، نهتنها باعث یأس نمیشود، بلکه امید را در دل مستضعفین زنده میکند. متأسفانه، برخی از افراد، بهجای آنها به دنبال وفاق واقعی باشند، وفاق را ابزاری برای حفظ قدرت خود میدانند. این همان ساختگی است که مانع تحقق عدالت میشود.
وی در ادامه خاطر نشان کرد: دقیقاً همینطور است. دانشگاه، اصلیترین پایگاهی است که جناحهای سیاسی مختلف به آن توجه ویژه دارند. وقتی مهم دانشگاه اینچنین بالاست، طبیعی است که برخی از جریانهای سیاسی بخواهند آن را به نفع خود مصادره کنند
مریمی گفت: امروز، جریانهایی که زمانی شعار استقلال دانشگاه را سر میدادند، در حال حاضر در مقابله با خود، بهگونهای رفتار میکنند که گویا دانشگاه استقلال فقط باید در جهت برخی از آنها باشد. اگر دانشجویی بخواهد نقد جدی داشته باشد، بهسرعت مورد هجمه قرار میگیرد و دانشگاه استقلال، بهمعنای این نیست که دانشگاه از نظام اسلامی فرار کند. بلکه استقلال واقعی آن است که دانشگاه بر اساس راهبردهای کلان انقلاب اسلامی، جهت گیری علمی خود را مشخص کند.
وی افزود: یکی از اصلیترین آرمانهای انقلاب اسلامی، که رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر آنها بودهاند، عدالت است. اما امروز، هر زمانی که مورد بحث عدالت است میشود خصوصاً در زمینه حقوق محرومان عدههای تلاش میکنند آن را به حاشیه برانند این گروه، که میتوان آنها را پدرخواندههای سیاسی نامید، از طریق مجموعهای از نخبگان خاص، مسیر تصمیمگیری کشور را در اختیار گرفت. بهمعنای حل مسائل مردم با بهرهگیری از تواناییهای مردمی است، این جریان جستوجو میکند تا گفتمان عدالت را تنها در حلهای نظر خود محدود کند.
نایبج حقیقی گفت: متأسفانه، امروز شاهد دوگانگی در برخورد با مسائل کشور هستیم. مسائلی که روزی جرم تلقی میشدند، حالا دیگر جرم نمیشوند، بلکه حتی توصیه هم میشوند! این تغییر تغییر، از تعریف ساختگی برخی از جریانهای سیاسی از آرمانهای انقلاب است. آنها تلاش میکنند که یک الیت خاص یا پدرخواندههای قدرت در صحنه باقی بمانند.
وی در ادامه بیان کرد: تجربه انقلاب اسلامی نشان داده است که هر ایدهای که نمیتواند خود را با مردم مشخص کند، دیر یا زود به زوال است. مردم، صاحبان اصلی انقلاب اسلامی هستند، کسانی هستند که سیاستمداران و تنها مستأجرانی هستند که میآیند و میروند. از این رو، هر گفتمانی که در تضاد با مردم باشد، به سرنوشت محتومی خواهد رسید.
مریمی گفت: علیرغم فشارهایی که به بهانهای وفاق بر فضای دانشگاهها تحمیل شد، جنبش دانشجویی در یک سال گذشته، کنشگری فعالانهای داشته است. برای مثال، در پروندهی چای دپ، این جنبش عدالتخواه بود که با سنگ محک عدالت به بررسی ماجرا پرداخت و یکی از اصول جریان دانشجویی، علاوه بر مطالبهی عدالت، داشتن نقش نظارتی است. اما نظارت نیازمند شفافیت است. در پروندهی چای دپ، ما با بحثهای روبهرو هستیم که نشان میدهد همان وفاق ساختگی در قوه قضائیه نیز تأثیر گذاشته است. متأسفانه، برخی رفتارهای این نهاد، رنگ و بوی سیاست زدگی پیدا کرده است.
وی افزود: طبق قانون شفافیت قوای سهگانه، که از ۱۷ مهرماه مهلت اجرایی آن به پایان رسیده است، قانون قضائیه موظف است که اطلاعات مربوط به پروندههای مهم را در عموم قرار میدهد. ما این حق را داریم که مطالبی را میکنیم چرا چنین پروندههایی شفاف نمیشوند. این عدم شفافیت، نشاندهندهی نوعی نگاه سیاسی به پروندههاست، که با عدالت در تضاد است.
حقیقی گفت: زندهبودن جریان دانشجویی در گرو این است که جایگاه خود را در نقطه حساس کشور پیدا کنید. در پروندههایی مانند FATF، این جنبش دقیقاً در مقابل جریانی که قصد دارد کشور را به وابستگی اقتصادی سوق دهد. این نشان میدهد که دانشجویان، علاوه بر درک درستی از جایگاه خود، نسبت به آرمانهای اسلامی نیز جهتگیری صحیحی دارند.در موضوع صاب محمدجواد ظریف، جنبش دانشجویی، بررسی برخی از رسانهها سیاستزدگی مینامند، بر مطالب تخصصی خاص انجام داد. این انتصاب، مغایر با قانون اساسی جمهوری اسلامی بود و دانشجویان در برابر آن ایستادند. در استیضاح عبدالناصر نیز، جنبش دانشجویی نظری بر این موضوع از موضوع کرد. تبلیغاتی که سعی میکنند همتی را بهعنوان یک چهره مردمی معرفی کنند، عملکرد را در حوزهای آرزو میکنند، بیشتر در خدمت گروههای خاص بود.
مرتضی فیروزآبادی معاون اشتغالزایی کمیته امداد و ادوار جنبش دانشجویی در گفتوگو با SNNTV گفت: ابتدا باید اشاره کنم که جنبش دانشجویی، بهویژه جنبش استقلالخواه و استکبارستیز، همیشه در تاریخ ایران نقش مهمی ایفا کرده است یکی از بارزترین نمونههای این نقش آفرینی، ۱۶ آذر ۱۳۳۲ است. روزی که دانشجویان در اعتراض به نفوذ و سلطهی غرب در کشور، قیام کردند. پس از آن نیز، در تمامی تحولات اساسی کشور، ردپای جنبش دانشجویی دیده میشود. گاهی دانشگاه خود منشأ تحول بوده و گاهی نیز در جهت هدایت تحولات بهسوی اهداف انقلاب اسلامی نقشآفرینی کرده است.
وی افزود: اگر بخواهیم بهصورت تاریخی این نقش را مرور کنیم از ۱۶ آذر ۳۲ تا پیروزی اسلامی، جنبش دانشجویی نقشی انقلابی در مبارزات ضد استبدادی و ضد استعماری داشت و پس از انقلاب فرهنگی، نهادهایی مانند جهاد دانشگاهی برای پیوند دادن علم با پیشرفت کشور ایجاد شدند. در دوران دفاع مقدس، دانشگاه و بسیج دانشجویی در جبههها حضور پررنگ. فرماندهان و شهدای شاخص جنگ، سهم چشمگیری از میان دانشجویان هستند.
فیروز آبادی گفت: در موضوع هستهای، بسیاری از پیشرفتهای کشور علمی، تلاش دانشجویان و نخبگان دانشگاهی بود و در جنبش عدالتخواهی، دانشجویان همیشه از مدافعان اصلی عدالت بودهاند در دوران جلسات برجام و تصمیمگیریهای کلان اقتصادی مانند FATF، جنبش دانشجویی بارها در جهت حفظ استقلال کشور موضعگیری و مطالبهگری کرده است با این، میتوانم بگویم که هر تحول مثبت و مهمی در کشور رخ دهد یا از یک تحول منفی جلوگیری کند، حتماً پای دانشگاه و جنبش دانشجویی در میان بوده است.
وی در ادامه بیان کرد: یکی از مهمترین نقاط جنبش دانشجویی، آرمانخواهی، انگیزه و ارت جوانان است. اما بخش دیگری از آن مهم است، به عقبهی علمی این جنبش بازمیگردد. دانشگاه، نقطه تلاقی علم، استاد، جوان، پیشرفت و آینده کشور است، چه جنبش دانشجویی را وارد میکند، پیوند این عقبهای علمی با فضای تشکلی و مطالبهگری است. جنبش دانشجویی که برای حل مسائل کشور ایده دارد، ابتدا باید این ایدهها را در محیط دانشگاه جا بیندازد. اگر این اتفاق نیفتد، دانشجویانی که اصلیترین ظرفیت فکری کشور هستند، بهسمت گفتمانهای دیگر سوق پیدا خواهند کرد.
فیروزآبادی گفت: به همین دلیل، بازگشت به دانشگاه، بهمعنایی محصور در دیوارهای دانشگاه نیست، بلکه مقدمهای برای کنشگری در جامعه است. اگر نتوانیم همکلاسی خود را در دانشگاه قانع کنیم، همراه کردن مردم نیز بسیار خواهد بود. جریانهای موجود از استقلال دانشگاه سخن میگویند، اما تعریف آنها متفاوت است. برخی، دانشگاه استقلال را در بُعد اداری و حقوقی میبینند، یعنی تصمیمگیری درباره پذیرش دانشجو، انتخاب اساتید و مدیریت داخلی دانشگاهها بهجای وزارت علوم، برای مدیریت خود دانشگاه باشد. این موضوع مورد بحث است و در نظامهای مختلف دانشگاهی جهان نیز مدلهای متفاوتی برای آن وجود دارد.اما آنچه در ایران بیشتر است، استقلال دانشگاه در بُعد اجتماعی و گفتمانی است. هیچکس مخالف استقلال فکری دانشگاه نیست، اما نباید این استقلال به ابزاری برای ایجاد انحصار فکری و بستن راه تفکرات انقلابی تبدیل شود.
فیروز آبادی خاطر نشان کرد: در غرب، آزادی بیان تا جایی که پذیرفته میشود که با سیاستهای مسلط تعارض نباشد. به عنوان مثال صحبت درباره جنایات بیانها یا نقد هولوکاست ممنوع است. اما وقتی نوبت به افکار مخالف انقلاب اسلامی میرسد، آزادی بیان بهانهای برای این تفکرات میشود. در ایران نیز برخی از جریانها، با شعار استقلال دانشگاه، در واقع بهدنبال حذف تفکرات انقلابی از محیط علمی هستند. دانشگاه واقعی استقلال، بهمعنای تضارب آرا و حضور همه دیدگاهها در فضای علمی است. اتفاقاً، جریان انقلابی از گفتوگوی آزاد استقبال میکند، چراکه قدرت تفکر انقلاب اسلامی، در همین رقابت فکری به این میشود.
معاون اشتغالزایی کمیته امداد و ادوار جنبش دانشجویی گفت: انقلاب در آخرین دیدار با دانشجویان، به این نکته اشاره میکند که برخی از اساتید، سر کلاس درس، مبانی تجزیهوتلبانه و بر خلاف آن را مطرح میکنند. این، موضوعی نیست که امروز و دیروز آغاز شد، روندی است که در برخی از دانشگاهها جریان دارد و یکی از وجود آن، عدم وجود یک نظام نظارتی و پاسخگویی برای اساتید است. دانشگاههای دولتی ایران، بخش عمدهای از بودجه خود را از دولت دریافت میکنند. همچنین، در دانشگاههای غیردولتی، شهریهای دانشجویان، منبع اصلی منابع مالی است. از این رو، هم دولت و هم دانشجویان حق دارند که از اساتید درباره عملکرد علمی و آموزشی آنها مطالبهگری کنند.
وی افزود: اما در حال حاضر، این نظام پاسخگویی بهدرستی تعریف نشده است. بسیاری از اساتید بهجای ارتقای سطح دانشگاه علمی، به حاشیهسازیهای سیاسی میپردازند، در میان نخبگان کشور علمی که دارای جایگاه برجستهای نیستند. بنابراین، یکی از راههای مقابله با این مشکل، ایجاد سازوکاری برای سنجش میزان تأثیرگذاری علمی اساتید است. در تمام دنیا، استاد دانشگاه، علاوه بر نقش علمی، یک نقش تربیتی نیز دارد. اما وقتی یک به جای پرداختن به مسائل علمی، ذهن دانشجویان را به سمت تفکرات ضدانقلاب و تجزیه و تحلیلطلبانه سوق میدهد، دانشگاه از مسیر اصلی خود منحرف میشود.
وی در ادامه بیان کرد: یکی از نکات کلیدی که رهبر معظم انقلاب در دیدار نهایی خود با دانشجویان بر آن بررسی میکنند، موضوعهای شخصیتبخشی به دانشجو است. بخش عمدهای از این فرآیند، توسط استاد صورت میگیرد. استاد افزون بر نقش علمی، یک الگو و اسوه برای دانشجو است. او باید دانشجویان را به سمت فضای اخلاقی، راستگویی، مدارا با مردم، خدمت رسانی و مسئولیت پذیری سوق دهد. در واقع، بیشتر که در زندگی خود موفق بودهاند، تأثیرپذیری از یک استاد فرهی را تجربه کردهاند.
فیروزآبادی گفت: گاهی لازم است که در فضای مجازی، دانشگاه ایجابی مدیریت شود. بهجای تخصصی علمی بر اساتیدی که در مسیر دانشگاه انحراف ایجاد میکنند، باید اساتید برجسته و متعهد را معرفی و برجسته کنند. اگر دانشجویان با اساتیدی که از نظر علمی و اخلاقی نمونه آشنا هستند، تأثیر آن بر فضای دانشگاه، بسیار بیشتر از پرداختن به موارد منفی خواهد بود.
وی در پایان خاطر نشان کرد: اساتید برجسته کشور، معمولاً از نظر اخلاقی و علمی سرآمد هستند. این افراد، مسئولیتپذیری بالایی دارند و به همین دلیل میتوان به درجات علمی بالا دست یابند اشاره کرد. چنین اساتیدی، خودباختگی در برابر غرب ندارند، بلکه معتقدند که ایران میتواند در مسیر استقلال علمی و پیشرفت حرکت کند. یک استاد برجسته علمی، هرگز مدافع وابستگی علمی و فرهنگی به غرب نخواهد بود.