
بازشناسی توان پنهان دولت در بحران / ضرورت حفظ همدلی اجتماعی پس از جنگ

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، در روزهایی که جامعه ایران در شرایطی جنگی قرار گرفت و نگرانیهایی جدی درباره تابآوری کشور وجود داشت نحوه عملکرد دولت در مواجهه با بحران برای بسیاری از مردم شگفتانگیز بود. دکتر بهاره آروین، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، در تحلیلی جامعهشناختی از تجربهی اخیر به ابعاد مختلف این وضعیت و تهدیدهای پیشرو پرداخت.
آروین در برنامه تلویزیونی «خرمشهر» با اشاره به غافلگیری مردم از عملکرد دولت در بحران اخیر، اظهار داشت: واقعیت این است که مردم، خود دولت را هم در این روزها با نوعی شگفتی نگاه میکردند. این یکی از ابعاد کمتر دیدهشده ماجراست. ما با دولتی طرف بودیم که پیش از آغاز درگیریها، با انواع ناترازیها و کمبودها مواجه بود قطع برق، کمبود گاز، تعطیلیهای ناگهانی و نگرانیهایی مداوم دربارهی تأمین بنزین. حتی پس از تعطیلات نوروز هم پمپبنزینهایی در مسیر شمال بنزین نداشتند.
وی افزود:، اما در شرایط جنگی، در اوج موشکباران و اضطراب، ناگهان دیدیم که نه برق قطع شد، نه کمبود بنزین پیش آمد، نه فروشگاهها با خلأ کالاهای اساسی مواجه شدند. به معنای واقعی، انگار با یک دولت دیگر طرف بودیم. شیوهی عملکرد دولت در این شرایط، از تصویری که مردم از کارآمدی آن در ذهن داشتند بسیار فراتر رفت.
آروین با اشاره به تجربه ذهنی شهروندان در این روزها تأکید کرد: کلاً همه انتظار داشتند که مشکلات همیشگی، در شرایط جنگی چندبرابر شود؛ اما نتیجه برعکس بود. این چیزی بود که برای بسیاری از مردم باعث شگفتی شد. بارها شنیدم که میگفتند: پس چی شد اون همه کمبود و ناکارآمدی؟
این جامعهشناس در ادامه گفت: من هم همیشه فکر میکردم بروکراسی ما دچار مشکلات مزمن و ساختاریست و کفایت لازم برای اداره امور ندارد. اما حالا میبینم که در شرایط بحران، گویی ظرفیتهایی در ساختار حکمرانی فعال میشود که در شرایط عادی خاموش است. همانطور که بحران، مردم را به واکنشهای خلاق و همدلانه وامیدارد، در سطح مدیریت هم کارکردهایی را بیدار میکند که پیش از این کمتر به چشم میآمد.
وی با بیان اینکه «انگار ما ظرفیتهایی داریم که فقط در بحران فعال میشوند»، خاطرنشان کرد: این خودش یک پدیده قابلتأمل است. در واقع، همانطور که شرایط ویژه مردم را متحول میکند، در ساختار حکمرانی نیز میتواند ظرفیتهای پنهان را آزاد کند. اما پرسش اصلی اینجاست که: آیا این تجربه مثبت، موقتی خواهد بود؟ یا میتوان آن را به یک الگوی پایدار تبدیل کرد؟
آروین در بخش دیگری از سخنان خود به یک نگرانی مهم پرداخت و گفت: در کنار این شگفتی، یک نگرانی جدی هم وجود دارد. اینکه این لحظات همدلی و یکرنگی از دست برود و حتی به ضد خودش بدل شود. خطر اینجاست که ما دوباره به آن وضعیت پیشین بازگردیم، به جامعهای که تکثرش نادیده گرفته میشود، و تنوع آرا و سبکهای زندگی به جای اینکه به رسمیت شناخته شود، تبدیل شود به مبنای شکاف و حذف.
وی افزود: ما در این ۱۲ روز دیدیم که چگونه تنوعهای سیاسی، فرهنگی، اعتقادی، همه موقتاً کنار گذاشته شد و یک حس عمیق "هموطن بودن" جای همهچیز را گرفت. این اتفاق، حال عمومی جامعه را خوب کرد. جامعهای که خسته و پراکنده به نظر میرسید، دوباره همدل شد.
آروین با تأکید بر اینکه «نباید اجازه دهیم این سرمایه اجتماعی از دست برود»، ادامه داد: بزرگترین خطری که احساس میکنم، همین است که این سرمایه اجتماعی از بین برود؛ اینکه دوباره بخواهیم هموطن بودن را به معنای خاص و محدود تعریف کنیم. اینکه کسانی بخواهند این موفقیت و این حماسه را به نام خودشان، حزبشان یا جناحشان مصادره کنند. این فقط یک تهدید سیاسی نیست، در عرصه فرهنگ و سبک زندگی هم خطرناک است.
او افزود: همین چند وقت پیش، موضوعاتی مثل حجاب میتوانست یکی از گسلهای اجتماعی بالقوه باشد. اما در این فضا، این مسائل به حاشیه رفت. کسی دیگر نمیپرسید فردی که عزیزش را از دست داده یا خانهاش ویران شده، چه سبک زندگی یا عقایدی دارد.
وی در ادامه گفت: کسانی که سالها منتقد حکومت بودند، یا سبک زندگیشان با چارچوبهای رسمی متفاوت بود، همه کنار دیگران ایستادند. حتی در عین حال که مرز نقدشان را حفظ کردند، گفتند: ما را مصادره نکنید. ما هنوز منتقدیم. اما حالا دغدغهای مشترک داریم: سرزمینمان.
آروین در پایان سخنانش خاطرنشان کرد: این همدلی و هموطنی، ثروت اجتماعی بزرگیست. باید از آن مراقبت کرد. نباید بگذاریم این لحظه از دست برود. نباید بگذاریم همدلی و وحدت ملی، بار دیگر قربانی نادیدهگرفتن تکثر و تنوع در جامعه شود.