هر ملودی یا نغمهای، موسیقی به معنای واقعی نیست و گوش دادن به آنها برای انسانها نه تنها مفید نیست، بلکه موجب فرسایش روحی و مغزی انسان نيز میشود و موسيقي واقعي آن است كه ...
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، فاطمه قائلی؛ امروزه از هنر با اهداف متعددی استفاده میشود و شاید کمتر جایی بتوان هدف اصلی هنر که همان «به رشد رساندن شخصیت انسانی است» را پیدا کرد؛ چرا كه هنر بیان غیر مستقیم از مفاهیم مورد نظر است و در مهمترین بخش وجودی مخاطب که همان روح است، تاثیر میگذارد و از آنجايي كه روح منشا تصمیمگیریهای بشر است و معمولا این تاثیرگذاری برای توده مردم پنهانی صورت میگیرد، صحت و سلامت مفاهیم القاء شده اهمیت بسیاري مییابد.
هنري كه به ایجاد غفلت از حقیقت ميانجامد
با اتفاقات اخیر بین مردم جوامع غرب و شرق که با عنوان «بیداری» از آن یاد میشود، به این نکته پی میبریم که مردم این جوامع قبلا خواب بودند و اکنون بیدار و خشمگین از حکومتهایشان اقدام به اعتراض و قیام کردهاند؛ یعنی قبلا این حکومتها تلاش مي كردند تا مردم را از حقايق دور نگه دارند تا بتوانند به قدرت و منافع خود دست پیدا کنند.
یکی از راههای ایجاد غفلت از حقیقت، تولید آثار به اصطلاح هنری است که فقط شامل شکل خاصی از انواع مختلف هنر است، اما فاقد اصالت هنری ميباشد؛ زيرا هدف آنها تخریب روح انسانهاست نه تعالی آن. این آثار هنری مخرب که آنها را «هنر کاذب» مینامیم در همه جای دنیا حتی در کشور خود ما جریان دارد و البته این خواسته حکومت ما نیست بلکه همان جنگ نرم کشور ما با حکومتهای متجاوز و پلید است که سعی میکنند آثار هنری ما خالی از محتوای مفید و متناسب با حیات معقول باشد.
موسیقی به معنای واقعی
طبق دستهبندی مطلب قبل موسیقی دارای نمودهای مختلفی چون نواهای موزون طبیعت، انسان و سازهای ساخت دست انسان میباشد. بحث خاص ما در مورد قسم اخیر است.
با مقدمهای که بیان کردیم به این نتیجه میرسیم که موسیقی به معنای واقعی، آن موسیقی است که علاوه بر ساختار صحیح علمی دارای اصالت هنری باشد؛ یعنی هدف و رسالت پیش برندهای برای بشریت به همراه داشته باشد.
موسيقي فقط مجموعهای از اصوات موسیقایی نيست که ایجاد تحیر و شگفتی در مخاطب كرده و یا تنها برای مدت کوتاهی حوض درون انسان را مواج ميکند و هیچ تصفیه و پاکسازی در آن رخ نميدهد و انسان را به گریز یا غفلت گذرا از حقایق راضی ميکند؛ بنابراین هر ملودی یا نغمهای، موسیقی به معنای واقعی نیست و گوش دادن به آنها برای انسانها نه تنها مفید نیست، بلکه موجب فرسایش روحی و مغزی انسان میشود و این بر خلاف حیات معقول انسانی است.
اصالت اثر هنری از کجا سرچشمه میگیرد؟
در این جا سوالاتی پیش میآید که چگونه آثار هنری با اصالت به وجود میآیند؟ چطور میتوان این آثار را از اشکال کاذب آن تشخیص داد؟
در پاسخ به اين سوال ابتدا باید دانست که اصالت اثر هنری از کجا سرچشمه میگیرد؟ اصالت اثر هنری از شخصیت، روح و قلب سازنده آن اثر یعنی هنرمند سرچشمه میگیرد؛ زیرا فرآیند خلق اثر هنری به این شکل است که هنرمند از حقایق عالی درک برتری (علم حضوری) پیدا کند و آن را در یکی از اشکال مختلف هنری بروز دهد، این درک نوع خاصی از علم است که به وسیله وجدان و شهود حاصل میشود و امکان اشتباه و خطا در آن نیست.
تنها گروه خاصی از هنرمندان میتوانند آثار هنری اصیل و واقعی خلق کنند که به آنها هنرمندان سازنده و پیشرو میگویند.
ویژگیهای هنرمند پیشرو
1- خلاقیت (استعداد سازندگی)
2- حسن انتخاب
3- معلومات کافی درباره واقعیات مربوطه
4- دقت و ظرافت درک و برقرار کردن ارتباط مناسب با موضوعی که در اثر هنری مطرح خواهد شد.
5- اصول و قواعد هنری را تا جایی به کار ببرد که به اصل حقیقیت صدمه وارد نشود و در صورت تعارض بین اصول هنری و حقیقیت، اصل شکن باشد.
6- آزادی پس از رهایی؛ این ويژگي عالیترین مرحله جریان ذهنی یک هنرمند است و در آثار چنین هنرمندی خلاقیت محض، عناصر فعال شخصیتی و احساسات برین و عالی جریان دارد تا بتواند به منابع عظیم حقایق دست پیدا کرده است. به گفته خالق انسان در آیه 31 سوره بقره این منابع عظیم در درون انسانها قرار داده شده است: «و علم آدم الاسماء کلها»(1)
سلامت روح و جان هنرمند اولویت جدی در انتخاب یک اثر هنری برای مخاطب دارد
منطقی است که هنرمند تنها در صورتی میتواند به این منبع عظیم دست پیدا کند که خودش دارای حیات معقول باشد؛ یعنی همان نوع از زندگی که خالق انسان برای او در نظر گرفته است و ما آن را با نام «دین» میشناسیم. نتیجه این که سلامت روح و جان هنرمند اولویت جدی در انتخاب یک اثر هنری برای مخاطب دارد.
حال اگر چنین هنرمندی وجود نداشته باشد یا ما خالق یک اثر هنری را نشناسیم چطور؟
باید پاسخ داد اگر انسانها نوع زندگی حیات معقول را انتخاب کنند، حوض درون وجودشان چنان شفاف و زلال خواهد شد که میتوانند اصالت و مفید بودن یک اثر هنری را تشخیص دهند، اما در مورد موسیقی این درجه صیقلی بودن روح و قلب باید در درجه بالاتری در انسان اتفاق بیفتد. درک دلیل آن احتیاج به بررسی فلسفی و دقیق موسیقی از منظر عالمان غرب و شرق دارد که در مطلب بعدي به آن میپردازیم.
منبع:
زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام، محمد تقی جعفری، ناشر موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری