شناخت عباس بن علی (ع) به علت علو منزلت امری سخت و مشکل است اما یکی از طرق شناخت ایشان رجوع به سخنان معصومین در باره شخصيت اين بزرگوار است.
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»، زينب صارم، عباس بن علی، بزرگ مرد تاریخ قیام عاشور است. جایگاه و منزلت وي تا بدان رتبه والاست که شناخت حقیقی او تنها در احادیث اهل بیت ممکن است. هرچند که منش و سخنان عباس نیز بیانگر اوج روح و معرفت بی نقص وی به امام حسین (ع) است.
بررسی واقعه عاشورا صرفا از جهت سخنان و رفتار حضرت عباس بن علی آشکار کننده مقامات علمی - معرفتی وی است.
اولین برخوردها و کشمش هایی که بین سپاه امام حسین (ع) و عمر بن سعد صورت می پذیرد حدودا از شب عاشورا آغاز می شود (البته به جز در نظر نگرفتن بستن آب که در روز هفتم رخ داده بود.) و تاریخ از همان لحظه حضور پرنقش ابالفضل العباس را در حمایت و دفاع از خامس آل عبا ثبت کرده است.
اولین تعرض از طرف لشگر عمربن سعد به سمت امام حسین (ع) در شب عاشورا اتفاق داد و سیدالشهدا (ع) از حضرت ابالفضل خواستد که به آن قوم صحبت کند و یک شب را از آنان مهلت بگیرد. این که امام حسین (ع) با وجود افراد سالخورده ای چون حبیب بن مظاهر و بزرگان عرب مانند مسلم بن عوسجه از حضرت عباس می خواهد که با آن قوم شرور مذاکره کند و از آنان مهلت بگیرد نشان از جایگاه والای حضرت ابالفضل در پیشگاه امام حسین (ع) و نیز سطح مقبولیت ایشان در جامعه دارد.
عباس بن علی اولین بیعت کننده با امام حسین(ع)
دومین اتفاق مهم در شب عاشورا آن است که امام حسین (ع) بیعت خود را از گردن همه برداشت و از یاران و خاندان خود خواست که از سیاهی شب استفاده کنند و بگریزند و جان خود را نجات دهند. در برابر این سخنان امام حسین (ع) اولین کسی که عکس العمل نشان داد و با سید الشهدا تجدید بیعت کرد حضرت ابالفضل العباس بود.
وی خطاب به امام حسین (ع) فرمود:« چرا اين كار را بكنيم؟ آيا براى اينكه بعد از تو باقى بمانيم؟! خدا هرگز چنين روزى را نياورد!» این جمله حضرت عباس نشان دهنده اوج معرفت و وفاداری ایشان به حسین بن علی (ع) است. چناچه امام صادق (ع) در زیارت نامه حضرت عباس به این موضوع اشاره می کند و ایشان را نسبت به امام حسین(ع) خیر خواه و وفادار توصیف می کند؛ «شهادت مىدهم كه تو تسليم فرزند نبى مرسل و سبط برگزيده پيامبر بودی و او را تصديق داشته و در مقام وفا و خير خواهى او بودى.»
حضرت عباس خطاب به شمر: پسر فاطمه را رها نمی کنیم
سومین اتفاق مهم در شب عاشورا این بود که شمر ملعون به این بهانه که با مادر حضرت عباس (ام البنین (س)) از یک قبیله هستند برای حضرت عباس و برادرانش امان نامه آورد. اما قصد واقعی شمر از این امان نامه تنهاتر کردن امام حسین (ع) بود و اینکه اگر حضرت عباس این نامه را می پذیرفت تمام قوام سپاه ابا عبدالله الحسین در هم می شکسته و سپاه از هم گسسته می شد. چنانکه خود امام حسین (ع) در روز عاشورا خطاب به حضرت عباس فرمود: « یا اخی انت صاحب لوائی، علامه العسگری و اذا مضیت تفرق عسگری»؛ ای برادر تو صاحب پرچم منی، نشانه لشگرم هستی و چون تو رفتی لشگر از هم پراکنده می شود.
به هر جهت امام حسین (ع) در شب عاشورا به حضرت عباس فرمود: «اجيبوه و ان كان فاسقا فانّه بعض اخوالكم»؛ جواب شمر را بدهيد گر چه فاسق است، چه آنكه او يكى از اقوام شما است.
شمر خطاب به حضرت عباس و برادرانش گفت: « شما در امان هستيد، خود را همراه برادرتان حسين (ع) به كشتن ندهيد و به اطاعت امير مؤمنان يزيد بن معاويه درآييد.» حضرت عباس عليه السلام به او چنين پاسخ داد: «تبت يداك و لعن ماجئت به من امانك يا عدوّا للَّه، أتأمرنا ان نترك اخانا و سيّدنا الحسين بن فاطمة، و ندخل في طاعة اللّعناء اولاد اللّعناء»؛ دو دست هايت بريده باد! و بر آنچه از امان را آوردهاى لعنت باد اى دشمن خدا، آيا به ما امر مىكنى برادرمان و آقايمان حسين عليه السّلام پسر فاطمه عليها السلام را رها كنيم و پيرو ملعونان و ملعون ملعونزادگان شويم؟ شمر در حالى كه خشمگين و سرافكنده بود، به سوى لشكرش بازگشت.
امام صادق (ع) عموی ما عباس «نافذ البصیره» بود
حضرت ابالفضل (ع) نه تنها پیشنهاد شمر را نپذیرفت بلکه به آن ملعون یاد آوری کرد که دست از دفاع و حمایت از پسر فاطمه بر نخواهد داشت و این گفتار حضرت عباس در شب عاشورا نه تنها دلیلی بر شجاعت و غیرت دینی ایشان است بلکه نشان از معرفت و بصیرت دینی آن حضرت می باشد، چنان چه امام صادق (ع) در وصف عمویشان عباس فرمودند: «كان عمّنا العبّاس نافذ البصيرة، صلب الايمان، جاهد مع أبى عبد اللَّه، و ابلى بلاء حسنا، و مضى شهيدا.»؛ عموى گرانقدرم عباس؛ انسانى هوشمند و ژرف نگر و آراسته به ايمانى آگاهانه و استوار و عميق بود؛ به همراه حسين عليه السّلام دليرانه مبارزه كرد و در آزمون سخت - با به جان خريدن رنج ها و گرفتاري هاى بسيار در راه خدا- سرفراز و سربلند سر بر آورد و پس از جهادى سترگ و شجاعانه، جان را در راه خدا هديه كرد.
سخن امام صادق (ع) درباره ابالفضل العباس دارای عمق بسیار زیادی است؛ چرا که امام ایشان را «نافذ البصیرة» معرفی کرده اند. کلمه بصیرت در احادیث شیعه از گستره بسیار وسیعی برخوردار است و با رجوع به روایات می توان دانست که هنگامی که امام صادق (ع) حضرت ابالفضل را نافذ البصیرة لقب می دهند چه خواستگاهی را منظور داشتند.
شناخت حضرت عباس در کلام اهل بیت
امام هشتم در نشانه های بصیرت می فرمایند: «از نشانههاى فهم و بصيرت در دين بردبارى و دانشمندى و خاموشى است،........» با توجه به تعریفی که امام رضا (ع) از شخص بصیر کرده اند می توان دانست که حضرت عباس بن علی(ع) فردی دانشمند در دین بوده است و همچنین صبر، حلم و بردباری از ویژگی های آن جناب است.
همان طور که در زیارت نامه ایشان آمده است: «پس خدا از طرف رسولش و امير المؤمنين و حسن و حسين صلوات اللَّه عليهم اجمعين بالاترين پاداشها را به تو داده و به واسطه صبر و بردبارى كه در اين راه نمودى و آزمايش و امتحانى كه دادى و رنج و مشقتى را كه متحمل شدى عالىترين اجرها را نصيب تو نمايد»
در قسمت ديگري از زیارت نامه عباس (ع) در تعریف شخصیت آن بزرگوار، ایشان را به صبر ستوده اند.
نکته قابل توجه در رابطه با زیارت نامه حضرت عباس بن علی این است که تمام متن زیارت نامه از لسان مبارک امام صادق (ع) است و به همین علت می تواند برای شیعیان ارزش شناخت شناسانه داشته باشد.
دل بینای عباس(ع) سبب رستگاری وی شد
امام علی (ع) نیز در وصف اهل بصیرت این چنین می فرمایند: «اهل بصيرت كسى است كه بشنود و بينديشد و بنگرد و به دل بينا گردد و از آنچه مايه عبرت است سود گيرد و راه هموار و روشنى را بپيمايد و از پرتگاه هواپرستى و سرنگونى در كوره راه ها دورى گزيند و با اعمالى چون كج رفتارى در حقّ و ناهنجارى در گفتار و سخن راست را تغيير دادن گمراهان را بر زيان خويش يارى نكند.»
با توجه به تعاریفی که از بصیرت در کلام معصومین شده است می توان بهتر و بیشتر عمق وجودی حضرت ابوالفضل العباس را شناخت؛ چرا که امام صادق(ع) ایشان را نافذ البصیرة نامیده اند.