کد خبر:۱۷۷۴۰۳
برنامههاي روباه پيري كه دست از طعمه خود نميكشد - 5
آگاهي مردم و مذهب تشيع سد راه نفوذ انگليس در ايران بود
انگلیس هیچ گاه نتوانست ایران را مانند هند، تحت سلطه و استعمار خود درآورد؛ چون مردم ایران نسبت به مردم هند آگاهتر بودند و علاوه بر اين، مذهب تشیع نيز سد محکمی در برابر آنها بود.
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو» - حامد صفايي؛ سابقه تاریخی نفوذ سیاسی انگلیس در ایران به حضور آنها در خلیج فارس بازميگردد و نخستین تماس جدی بین ایران و انگلیس، به رد و بدل شدن سفیر بین دو کشور در زمان شاه عباس صفوی مربوط میشود.
در سال 1002 ه.ش شاه عباس برای بیرون راندن پرتغالیها از خلیج فارس با انگلیسیها همکاری کرد و در همین رابطه با نماینده انگلیس معاهدهای بست و از آنان درخواست کرد كه پرتغالیها را از خلیج فارس بیرون کنند.
متن قرارداد بدین شرح است: «اگر قلعه هرمز به تصرف متفقین درآید، بايد کلیه توپخانه و مهمات جنگی آن متعلق به انگلیسیها باشد. غنایم حاصله این جنگ باید به تساوی بین طرفین تقسیم گردد و انگلیسیها الیالابد از پرداخت عوارض گمرکی در بندر گمبرون (بندر عباس) معاف باشند.»
شاه عباس با كمك انگليس پرتغاليها را از خليج فارس بيرون كرد
بر همین اساس شاه عباس با کمک ناوگان دریایی کمپانی هند شرقی موفق شد پرتغالیها را از خلیج فارس خارج کند؛ البته وي به خاطر قدردانی از انگلیس، اجازه تأسیس یک قرارگاه بازرگانی را در بندر گمبرون به تجار انگلیس داد و از آن به بعد بندر گمبرون به بندرعباس تغییر نام پيدا كرد.
شاه عباس با برقراری رابطه سیاسی متقابل با کمپانی هند شرقی، باعث شد انگلیس حوزه فعالیت بازرگانی خود را در خلیج فارس گسترش دهد؛ البته بايد به اين نكته اشاره كرد كه بهانه انگلیس برای حکومت کردن در خلیج فارس، حاکمیت آنان بر هند بود.
انگليس جاي پاي خود را در خليج فارس محكم كرد
وضع به همین منوال ادامه داشت تا اینکه در زمان کریم خان زند قراردادی بین حاکم بوشهر و يك کمپانی انگلیسي مبنی بر تأسیس یک قرارگاه بازرگانی در آن شهر به امضا رسید و آن شهر به صورت مرکز عمده بازرگانی و سیاسی انگلیس در خلیج فارس درآمد و بتدریج با استقرار ناوگان قوی و نیرومند انگلیس در اقیانوس هند و خلیج فارس بر قدرت آن کشور افزوده، و سلطه و سیطره ایران بر خلیج فارس کم شد.
انگلیس با این هدف و نظریه که «حاکمیت خلیج فارس متعلق به حکومتی است که بر هند حاکم باشد»، میخواست تسلط خود را بر خلیج فارس افزایش دهد؛ آنان در ابتدا جزیره ایرانی بحرین را تحت کنترل و قیوميت خود درآوردند.
نیروهای انگلیس بعدها وارد بندر لنگه شدند و تمام کشتیهایی که در آنجا پهلو گرفته بودند را به توپ بسته و در پی اعتراض دولت ایران، به جای عقبنشینی، نیروهای مختلط خود و هند را از رأسالخیمه حرکت داده و در جزیره قشم پیاده کردند. تا سال 1215ه.ق انگلیس تسلط خود را بر خلیج فارس مستحکم کرد.
روی کار آمدن یهودیان در انگلیس باعث بوجود آمدن حس استعمار در آنان شد
مقارن سلطنت فتحعلی شاه در جهان بخش کلانی از اقتصاد و تجارت به دست یهودیان ساکن اروپا افتاد و آنان نیز با تهاجم اقتصادی گسترده پا را از قاره اروپا فراتر گذاشتند و به صورت رسمی وارد معرکه استعمارگرایی شدند؛ این گروه حس جهانخواری و عمل استعماری خود را تحت پوشش قدرت نظامی انگلیس - که در آن دوران ابرقدرت بود - پنهان کرده بودند.
در همین دوران سیاست انگلیس به دو دوره فعالیت جاسوسی تقسیم میشود؛ دوره اول مربوط به ورود هیئتهای نظامی انگلیس به دربار ایران به منظور عقد قراردادهای نظامی جهت جلوگیری از حمله فرانسه بود و دوره دوم نیز به فعالیت آنان درباره اقدامات جاسوسی مربوط بود که باعث تأسیس تلگراف هند و اروپا در ایران شد.
دوران فتحعلي شاه دوران نفوذ بيشتر انگليس در ايران بود
در این دوره، حمله ایران به افعانستان و عدم توانایی ایران در بیرون راندن انگلیس از جزایر جنوب، باعث افزایش نفوذ انگلیس در ایران شد. انگلیس از این زمان به بعد تلاش میکرد حکومت مرکزی ایران را تضعیف و بخشهایی از این سرزمین را جدا کند و استفاده از منابع ایران را زیر نظر بگیرد.
در این زمان سفارت انگلیس در ایران درخواست کرد که برای بازرسی کشتیهایی که به خلیج فارس وارد میشوند - از لحاظ اینکه مبادا برده حمل کنند - امتیاز بازرسی واگذار شود و چون در آن موقع دربار ایران از هر طرف گرفتار نفوذ روس ها و انگلیس بود، به ناچار این حق را به آنان داد.
انگلیس با تحمیل این قرارداد، خلیج عمان و فارس را مرکز جولانگاه کشتیهای خود قرار داد و به توسعه نفوذ روزافزون خود پرداخت.
علت ناتوانی انگلیس در مستعمره کردن ایران، مذهب و آگاهی مردم بود
با توجه به تمامی این مطالب، انگلیس هیچ گاه نتوانست ایران را مانند هند، تحت سلطه و استعمار خود درآورد؛ چون مردم ایران نسبت به مردم هند آگاهتر بودند و علاوه بر اين مذهب تشیع نيز سد محکمی در برابر آنان بود، البته وجود شوروی در شمال نيز مانع از آن میشد که انگلیس بتواند ایران را مستعمره خود کند.
اولین پاسخ مردم ایران به اقدامات انگلیس، واکنش آنان نسبت به قرارداد رویترز بود که اولین شکست انگلیس در ایران را رقم زد، البته انگلیس به بعضی از مقاصد خویش در ایران رسید، از جمله اين مقاصد تأسیس خط سراسری تلگراف برای حفاظت از هند و تأسیس ادارات پست برای اتصال شبکه هند به اروپا بود.
تأسيس تلگرافخانه راه نفوذ انگليس در ايران را هموارتر كرد
تأسیس تلگرافخانهها در ایران باعث شد نفوذ انگلیس در ایران بیشتر از قبل شود و بسیاری از نیروهای انگلیسی به بهانه کار در تلگرافخانه دست به جاسوسی و وابسته کردن ایران به انگلیس بزنند، از جمله گلداسمیت که به عنوان کارمند ساده در منطقه سیستان و بلوچستان به فعالیت میپرداخت و باعث شد نیمی از خاک سیستان و بلوچستان از ایران جدا شود.
از این زمان به بعد نفوذ انگلیس در ایران روز به روز افزایش پیدا کرد که نتیجه آن به قدرت رسیدن شاهان بی لیاقت بود که موجب امضاي قراردادهای ننگینی از جمله امتیاز رژی، امتیاز کشتیرانی در کارون، امتیاز تأسیس راه آهن تهران به جنوب، امتیاز انحصار تنباکو، قرارداد 1919، امتیازات نفتی و گمرکی شد.
در شمارههای بعد به تفصیل به نقش انگلیس در ایجاد این قراردادها پرداخته میشود.
منابع:
- سیر استعمار انگلیس در ایران، ایرج کیا، نشر آبی، چاپ 85
- نفوذ ملل اروپایی در خلیج فارس، حسین مکی، مجله آینده، شماره 5
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.