کد خبر:۱۸۳۹۹۹
بررسی رابطه مطهری و شریعتی؛
موضعگیری شهید مطهری درباره ایدئولوژی شریعتی / علت اصلی اختلافات در حسینیه ارشاد
حسنیه ارشاد در دهه 40 و 50 مکانی برای برگزاری جلسات و بیان مباحث معرفتی و دینی بود که هدایت محتوایی آن از سوی شهید مطهری و دکتر شریعتی بود، اما اختلافاتی ایجاد شده که ریشه در ...
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو» - حامد صفایی؛ در رابطه با شناخت دو شخصیت فکری قرن معاصر، آیتالله مطهری و شریعتی، باید بیان داشت که این دو انگیزه شان در این بود که ساحت دین را از خرافههای موجود پاک کنند؛ گرچه در ارائه دین اصیل با هم اختلاف نظرهایی که گاه شدید هم بود، داشتند؛ البته در این اختلافات نوع تحصیلات این دو که یکی حوزوی و دیگری دانشگاهی بود هم مزید بر علت شد.
شریعتی دین را از دید جامعه شناسانه بیان میکرد
از آنجا که دکتر شریعتی دین را از دید جامعه شناسانه بیان میکرد و بنا داشت که ابعاد اجتماعی اسلام را بگوید، به همین علت ناهماهنگیها و پارادکسهایی در ارائه متعادل دین داشت؛ اما شهید مطهری به جهت تکیهاش بر قرآن و مباحث عقلی و کلامی، در ارائه دین خیلی موفقتر عمل کرد.
باید اعتراف کرد که در میان روشنفکران مسلمان، برخی به مرحله مارکس زدگی رسیدند و در این میان دکتر شریعتی هم در این دام گرفتار شد، بهطوریکه صریحاً مذهب را معلول وضع طبقاتی دانست که تحلیل وی بر داستان هابیل و قابیل بر این ادعا صحه میگذارد.
آشنایی شریعتی با دین
درباره آشنایی شریعتی با دین باید بیان داشت که وی مسائل اسلامی و دینی را از طریق فقاهت فرا نگرفته بود و به همین خاطر در بیان مسائل دین دچار اشکالاتی بود. وی بهطور رسمی آشنایی با دروس دینی از قبیل فقه، عقائد و تفسیر و ... نداشت و تنها در پرتویی که از پدر فراگرفته بود مطالعات و معلومات خود را بدین جا رسانده بود.
قضاوتهای متناقص شریعتی در مسائل دین
عدم نظم فکری شریعتی در تحلیل نشان میدهد که مطالبش از عمق علمی برخوردار نیست. وی مواضعی که نسبت به دین میگرفت در حدود روشنفکر دینی بود. در این رابطه دکتر در چند نوبت از پروتستانیزم سخن گفته و در مواردی هم آن را قبول کرده و در موارد دیگر آن را رد میکند.
شریعتی متفکر اصولی یا مصلح اجتماعی
کسانی که با دکتر شریعتی ارتباط و آشنایی داشتند ( بهخصوص شهید مطهری) احساس میکردند که وی نسبت به موضوعات بسیاری قضاوتهای متناقص دارد. بدین خاطر بعضی دکتر شریعتی را بهعنوان متفکری که به مبانی اعتقاد دارد و تفکراتش بر اصولی استوار است، نمیدانستند. در اصل او را مصلحی میدانند که برای اصلاح، مسائل مختلفی را عمدتاً احساسی مطرح می کرد.
موضعگیری شهید مطهری در باره ایدئولوژی شریعتی
دکتر شریعتی در موارد زیادی علوم اسلامی را بهعنوان یک فرهنگ قابل استفاده نمیدانست و اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی بیان میکرد، البته اصطلاح ایدئولوژی اشاره به این نکته دارد که اسلام نیز باید بهصورت یک مکتب اجتماعی عمل کند و ضرورت دارد تا این فرهنگ (دین) بهعنوان مجموعه کنار گذاشته شود.
استاد مطهری دقیقاً در برابر این نوع نگرش موضعگیری میکند و در پاسخ به سخنان دکتر شریعتی از جلسهای سخن میگوید که همه افراد آن مسلمان و صاحب نظر بودند که یکی از افراد غیر مسئول میگوید: «باید مردم را از شر این دریای معارف راحت کرد.»
اختلافات شهید مطهری با دکتر شریعتی
تأثیرپذیری از فرهنگ غربی از ناحیه دکتر شریعتی و عدم تأثیر آنها بر افکار استاد مطهری، سبب بروز یکی از مهمترین اختلافات بین آنها شده بود، شخصی که با هر دو نفر آشنائی داشته میگوید:
مرحوم مطهری، طرفدار مراجعه به استنباط از منابع ناب اسلامی، کتاب و سنت بود، صد در صد معتقد به این بود که بایستی ما تفکرمان را از کتاب و سنت بگیریم، در حالیکه مرحوم شریعتی تحت تأثیر بسیاری از افکار زمان خودش قرار داشت و آن افکار در برداشتهای اسلامیاش اثر میگذاشت، بنابراین با وجود وجوه مشترکی که با مطهری داشتند یک مرزهای اختلافی هم با همدیگر پیدا میکردند و این دو مسئله به نوبه خود حوزه تأثیر و نوع تأثیر را تعیین میکرد. (1)
سرمایه اصلی شریعتی جامعه شناسی و مکاتب جدید بود
گرچه دکتر میتوانست از منابع اصیل اسلامیاستفاده کند؛ ولی به هر حال سرمای اصلی او جامعه شناسی و مکاتب جدید بود؛ اما این آگاهیها هیچ وقت به عمق آگاهیهای کسی مثل مرحوم مطهری نمیرسید که عمری را در حوزه سپری کرده بود.
نامه شهید مطهری در رابطه با دکتر شریعتی
بسم الله الرحمن الرحیم
نظر به اینکه مسائل مربوط به مرحوم دکتر علی شریعتی، مدتی است موضوع جنجال و اتلاف وقت طبقات مختلف و موجب انصراف آنها از مسائل اساسی و حیاتی ما و وسیله بهرهبرداری افراد و دستگاههای مغرض گردیده است، اینجانبان تبادل نظر در این مسائل را ضروری دانستیم و در پی یک سلسله مذاکرات، به این نتیجه رسیدیم که تا حدود زیادی وحدت نظر داریم و با توجه به اینکه بیشترین افرادی که دچار این سردرگمی و بیهوده کاری هستند از قشر حقیقت طلبند، وظیفه شرعی دانستیم عقائد و نظریات مشترک خود را در این زمینه، نخست بهطور اجمال و سپس بهطور تفصیل، به اطلاع عموم و بهویژه این قشر برسانیم، باشد که وسیله خیری برای رهائی از این سردرگمی و بازگشت به وحدت و الفت میان مسلمانان گردد که این موجب رضای خدای متعال خواهد بود.
آنچه درباره آن مرحوم شایع است، یا مربوط است به جنبه گرایشهایش یا به استنباط و اظهار نظرهایش در مسائل اسلامی که در آثار و نوشتههای او منعکس است.
شریعتی در هیچیک از مسائل اصولی اسلام، از توحید گرفته تا نبوت، معاد، عدل و امامت گرایش غیر اسلامی نداشته است
اینجانبان که علاوه بر آشنائی به آثار و نوشتههای مشار الیه، با شخص او فی الجمله معاشرت داشتیم، معتقدیم نسبتهائی از قبیل سنیگری و وهابیگری به او بیاساس است و او در هیچیک از مسائل اصولی اسلام، از توحید گرفته تا نبوت، معاد، عدل و امامت گرایش غیر اسلامی نداشته است، ولی نظر به اینکه تحصیلات عالیه و فرهنگ او غربی بود، هنوز فرصت و مجال کافی نیافته بود در معارف اسلامی، مطالعه وافی داشته باشد تا آنجا که گاهی از مسلمات قرآن و سنت و معارف و فقه اسلامی بی خبر میماند.
هر چند با کوشش زیاد به تدریج بر اطلاعات خود در این زمینه میافزود، در مسائل اسلامی، حتیدر مسائل اصولی دچار اشتباهات فراوان گردیده که سکوت در برابر آنها ناروا و نوعی کتمان حقیقت و مشمول سخن خدا است که:
مطهری: شریعتی در اواخر عمر خودش متوجه اشتباهات خود شد
إنّ الّذین یکتمون ما انزلنا من البیّنات و الهدی من بعد ما بینّاه للنّاس اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون
از این رو با توجه به اقبال فراوان جوانان به کتب مشار الیه و اینکه خود او در اواخر عمر، در اثر تذکرات متوالی افراد بیغرض و بالاتر رفتن سطح مطالعات، خودش متوجه اشتباهات خود شد، به یکی از نزدیکانش وکالت تام برای اصلاح آنها داده، اینجانبان بر آن شدیم به حول و قوه الهی، ضمن احترام به شخصیت او و تقدیر از زحمات و خدماتش در سوق دادن نسل جوان به اسلام بدون مجامله و پردهپوشی و بدون اعتنا به احساسات طرفداران متعصب و یا دشمنان مغرض، طی نشریاتی نظر خود را درباره مطالب و مندرجات کتابهای ایشان بالصراحه اعلام داریم.
از خداوند متعال مدد میطلبیم و از همه افرادی که بی غرضانه، نظریات مستدل خود را در اختیار ما قرار دهند و ما را در این راه یاری نمایند، متشکر خواهیم شد.
و السلام علی من اتّبع الهدی (2)
اساس اشکالاتی که مطهری بر شریعتی می گیرد در چیست؟
شهید مطهری در این اعلامیه اشاره دارد که فرهنگ او غربی بود. از این تعبیر بهخوبی استفاده میشود که استاد، سایه تفکر غرب را بر اندیشههای دکتر شریعتی احساس کرده و گویا اشتباهات او را نیز در همین راستا و نیز عدم آشنائی او با فرهنگ اسلامی میداند، استاد همین اشکال را نسبت به اقبال نیز مطرح کرده و از جمله نواقص فکری او را این میداند که او با فرهنگ اسلام عمیقا آشنا نیست.
اختلافات در حسینیه ارشاد
حجت الاسلام خسرو شاهی درمورد اختلافاتی که شهید مطهری با دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد پیدا کرده بودند، معتقد است این اختلافات از سوی بعضی از مسئولین وقت حسینیه ارشاد هدایت میشد.
از آنجا که هدف از تأسیس حسینیه ارشاد این بود که فضایی فراهم شود تا بتوان مکتب اسلام را بیان کرد، شهید مطهری افراد زیادی را به این حسینیه معرفی کردند که از مهمترین آنها دکتر شریعتی بود.
جالب اینجاست که در مورد اختلافاتی که شهید مطهری با فخرالدینی داشت، در نهایت منجر به این شد که فخرالدینی از حسینیه برود، ولی این اختلاف در مورد دکتر شریعتی برعکس عمل کرد و این بار شهید مطهری بودند که حسینیه ارشاد را ترک کردند و به مسجدالجواد رفتند.
علت ترک حسنیه ارشاد توسط مطهری چه بود؟
اختلاف آن دو از اینجا نشأت می گرفت که افرادی در حسینیه ارشاد حضور داشتند که اسلام منهای روحانیت را می پسندیدند، به همین خاطر میخواستند افراد را مقابل شهید مطهری قرار بدهند، این در حالی بود که در آن برهه رابطه شهید مطهری با دکتر شریعتی اگر نگوییم مراد و مرید بود، رابطه استاد و شاگر بود.
وصیت شریعتی بر اصلاح آثارش پس از مرگ
در آخر باید بیان داشت با اینکه افکار دکتر شریعتی مبنای غربی داشت، ولی ایشان با کمال شجاعت اشتباهات خود را میپذیرفتند. وی به آقای خسروشاهی گفته بودند که در آثارشان هرجا نقصی وجود داشت اصلاح کنند که من در جواب گفتم من نه زمان و نه مهارت این کار را دارم و ایشان به آقای حکیمی وصیت کردند که اگر در آثارشان هرجا خلاف واقع دیدند، آن را اصلاح کنند.
پینوشت:
1- روزنامه کیهان، ویژهنامه 12/6/61 به نقل از کتاب مطهری مطهر اندیشهها، ج 1، ص 230 ،231 مصاحبه با آقای خامنهای
2- نامه مطهری در رابطه با شریعتی در تایخ 23/9/1356
منابع:
1- مجله یاران، یادمان شهید مطهری، فروردین 85، مصاحبه با هادی خسرو شاهی
2- مقاله آیت الله مطهری و دکتر شریعتی، نوشته سجاد اصفهانی، فروردین 68، شماره 30
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات بینندگان
شهيد گرانقدر روحت شاد و يادت گراميباد. كاش كساني با راه و مسلك تو بر اين مملكت حكومت مي كردند كه جوانان به جاي دين گريزي ،دين دوست مي شدند. من كتابهايت را بدون اصلاحات مورد علاقه آقايان دوست دارم مي دانم اكثريت مردم چنين دوست دارند اما نه امكانش را دارند و نه جراتش. واي به روزي كه آتش هاي زير خاكستر شعله ور شوند.
پاسخ
در ان زمان شریعتی تاثیر زیادی در پیروری انقلاب اسلامی داشت
پاسخ