بیژن عبدالکریمی و علیرضا قائمی نیا در دومین برنامه زاویه در سال جدید از دو منظر کاملا متفاوت به بحث درخصوص «فهم فلسفی از دین در نگاه شهید مطهری» پرداختند.
به گزارش خبرنگار علمی «خبرگزاری دانشجو»، بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد و علیرضا قائمی نیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در دومین برنامه زاویه در سال جدید و در سالروز شهادت شهید مطهری از دو منظر کاملا متفاوت به بحث در خصوص «فهم فلسفی از دین در نگاه شهید مطهری» پرداختند.
در این برنامه به مسئله ای پرداخته شد که این روزها در کانون بحث های اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی ما قرار گرفته است، مسئله توجه به عقل امری است که توجه و عدم توجه به آن به مرز دیدگاه افراد در دسته های مختلف فکری بدل گردیده است و از این طریق شاهد دسته بندی افراد در گروه های متفاوت فکری می باشیم.
بحث با طرح دو سوال آغاز شد:
1- آیا روایت شهید مطهری از دین روایت فلسفی بوده یا کلامی؟
2- روایت فلسفی یا کلامی دین چه اندازه در دوره شهید مطهری اثربخش بوده و به چه میزان برای دنیای امروزمان کارآمدی دارد؟
در ابتدای برنامه صلواتی، مجری برنامه زاویه از قول قائمی نیا با ارائه روایتی از افکار شهید مطهری و اینکه دو دوره را در آراء شهید مطهری می توان تشخیص داد، بیان داشت: دردوره اول افکار شهید مطهری دارای صبغه فلسفی و در دوره متأخر دارای صبغه کلامی است که آنچه تحت عنوان عقلانی سازی موضوع بحث این برنامه است در قالب کلام مطرح شده است.
قائمی نیا: عقلی که شهید مطهری بر اساس آن از دین دفاع می کند عقل یونانی نیست
در واکنش به این نوع تقسیم بندی قائمی نیا بحث خود را چنین آغاز کرد که منظور من از آنچه شما مطرح کردید متفاوت است، من دو مقام برای شهید مطهری قائلم. یکی مقام فیلسوف و دیگری مقام یک متکلم.
وی ادامه داد: نمی توان گفت شهید مطهری در حال عقلانی سازی دین بوده است؛ چرا که اسلام دارای 3 بعد عقلی، فقهی و معنوی است که هر سه دارای وجهی از عقل می باشند و شاهدیم بعد معنوی هم برای خود عقلانیتی دارد همچنان که در تفکر فلسفی صدرایی این 3 بعد لحاظ شده است، ویژگی که در دیگر ادیانی چون ادیان آسیای شرقی مشاهده نمی شود، در حالیکه عقلانی سازی یعنی اسلام این ویژگی را ندارد و شما در حال اضافه کردن این ویژگی به آن هستید در حالیکه قضیه بیشتر فعلیت بخشی و کشف است و دین خود جنبه عقلانی را دارد. قضیه در مورد شهید مطهری هم به همین شکل است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: استفاده از یک دستگاه فلسفی خاص یکی از ویژگی های تبیین فلسفی از دین است. دین برای خود عقلانیتی دارد، ما با چارچوب فلسفی تلاش می کنیم آن عقلانیت را کشف کنیم.
قائمی نیا خاطرنشان کرد: عقلی که شهید مطهری بر اساس آن از دین دفاع می کند عقل یونانی نیست، این عقل از لحظ مبدأ یونانی است اما این عقل از فیلترهایی اسلامی چون فارابی، ابن سینا، ملاصدرا گذشته است. و شهید مطهری صدرایی است و عقلانیت شهید مطهری بسیار متفاوت از عقل یونانی است.
وی گفت: در عین حال شهید مطهری از صدرا هم فراتر می رود و به یک نوع عقلانیت جدید می رسد. از این جهت که فلسفه صدرایی همچون شهید مطهری از علوم جدیدی چون جامعه شناسی، روانشناسی و انسان شناسی استفاده نمی کند.
عبدالکریمی: شهید مطهری می خواهد بین دین با عقل مدرن سازگاری ایجاد کند
بیژن عبدالکریمی نیز گفت: در باب شهید مطهری بحث را در دو سطح می توان مطرح کرد، اول سطح اجتماعی به این معنا که اندیشمندی چون شهید مطهری دارای یک نقش اجتماعی خاص بوده است و کارهایی نظیر تبدیل حسینیه به دانشگاه، ارتباط با گروه های و اندیشه های مختلف، احترام قائل شدن برای علوم انسانی و آزاد اندیشی وجود داشت که از جمله ویژگی ای مثبت و قابل احترام در اندیشه شهید مطهری است.
این استاد فلسفه ادامه داد: سطح دوم سطح نظری فلسفی استکه من به آن انتقاد دارم. در اینجا سوال این است که آیا اندیشمندانی چون شهید مطهری توانستند بحران تاریخی – فلسفی روزگار ما را در برابر جهان غرب پایان دهند؟ و راه برون شد از بحران های کنونی فرهنگ تمدن ما را نشان دهند؟
عبدالکریمی گفت: مطهری کسی است که اوصاف تاریخی تفکر ما را نشان می دهد، نحوه طرح سوال شما درست نیست، واقعاً آیا شهید مطهری دارای پروژه عقلانی سازی دین بوده است؟ در واقع باید گفت ما دین نداریم ما دین در تاریخ داریم، ما عقل نداریم عقل در تاریخ داریم. عقل و دین بیرون از تاریخ وجود ندارد.
وی خاطرنشان کرد: استدلال یک چیز است و پروژه عقلانی سازی چیز دیگری. استدلال در همه اعصار و زمان ها بوده و حالا هم موجود است، پرسش از دین و عقل در یک شرایط تاریخی خاص شکل گرفته است.
عبدالکریمی خاطرنشان کرد: این 4 دوره عبارتند از؛ 1- در آغاز تفکر متافیزیک یونانی، میتوس (اسطوره یونانی ها به مثابه دین) در برابر لوگوس سقراط ظهور کرد؛ 2- در دوره دیگر مواجهه فرهنگ رومی – یونانی را در برابر دین مسیحی (از فرهنگ عبری - سامی) داریم؛ 3- در نیمه دوم قرن 2 هجری موجهه فلسفه مسیحی و اسلامی در برابر عقل یونانی مطرح می شود و 4- در دوره جدید با پیدایی عقل مدرن بحث نسبت دین با عقل مدرن را داریم.
وی تاکید کرد: شهید مطهری هم می خواهد بین دین با عقل مدرن سازگاری ایجاد کند.
لازم به ذکر است، به علت نیمه تمام باقی ماندن صحبت اساتید ادامه بحث به هفته آینده موکول شد.