حصارهاي دور محوطه خوابگاه شهيد چمران دانشگاه تهران حصار كه نيست، نردههاي كوتاهي است كه كنجکاوي هر فرد لاابالي را براي سر زدن شبانه به خوابگاه دختران تحریک ميكند.
گروه اجتماعي «خبرگزاري دانشجو»؛ شب از نيمه گذشته است، چهار ساختمان بزرگ خوابگاه شهيد چمران آرام و بيصدا كنار هم ايستادهاند، هر از چند گاهي صداي جيغ يا فرياد شوخي دختران بازيگوش آرامش شبانگاهي خوابگاه را بر هم ميزند.
اما باد سردي كه از لاي حصارهاي كوتاه خوابگاه شهيد چمران ميگذرد و لاي درختان بلند تبريزي ميپيچد خبر خوبي ندارد، دختري پشت پنجره كوچك اتاقش نشسته، هر چه آواز كردي و تركي بلد است زير لب ميخواند، اما دلتنگيهاي خوابگاهياش را هيچ آواز محلي آرام نميكند.
چشمان دختر به جايي در ميان درختان محوطه خوابگاه خيره شده و فكر ميكند به شهر كوچكش كه حالا فرسنگها از او دور است، ناگهان مردي را ميبيند كه خودش را از لاي حصارهاي نردهاي خوابگاه بالا مي كشد و مياندازد لاي درختان انبوه محوطه.
چشمان مرد دو دو ميزند حركات تند عصبياش نشان ميدهد كه حال خوشي ندارد، دختر لب ميگزد چيزي توي دلش فرو ميريزد و ميترسد از تكرار قصه تلخ لكهدار شدن پاكي دخترانه شهرستانيها در تهران.
حالا ديگر همه دختران خوابگاه شهيد چمران متوجه ورود مردي غريبه به محوطه خوابگاه شدهاند، بعضيها جيغ ميزنند و داد و فرياد ميكنند، بعضي هم براي مرد دست تكان ميدهند و او رابه ادامه حركات قبيحش تشويق ميكنند.
كمي آن طرفتر نگهبان توي دفتر نگهباني نشسته، سرش آرام و سنگين روي سينهاش افتاده و به خواب رفته است. تا نگهبان صداي جيغ دختران را بشنود و با موتور زهوار در رفتهاش محوطه خوابگاه را دور بزند غريبه از لاي همان نردههاي كوتاه بيرون ميرود و توي تاريكيهاي خيابان كارگر گم ميشود.
يكي از شاهدان ماجراي خوابگاه شهيد چمران است، ميگويد: متاسفان حصارها آن قدر كوتاه و ناامن است كه هر فرد لاابالي به خودش اجازه ميدهد وارد محوطه خوابگاه ما شود.
نامهنگاريهاي بسيج دانشجويي و مسئولان صنفي خوابگاه دختران هنوز دل هيچ مسئولي را به رحم نياورده.
يكي از دانشجويان سال اولي ميگويد من فقط به خاطر امنيت و آرامش خوابگاه آن را انتخاب كردم، اما فكرم اشتباه بود، هر شب دلهره دارم مبادا فرد لاابالي ديگري وارد ساختمان خوابگاه ما شود.
يكي ديگر از دانشجويان كه دانشجوي سال سوم رشته فلسفه است، ميگويد: پشت محوطه خوابگاه يك زمين خالي وجود داشت كه مدتي پيش به عنوان پاركينگ استخر نزديك خوابگاه استفاده ميشد؛ اتاقهاي آخري ساختمان خوابگاه كاملاً بر فضاي پاركينگ مشرف بودند و بچهها اصلاً نميتوانستند پنجرههايشان را باز كنند يا از بالكن استفاده نمايند؛ با پيگيريهاي ما قرار شد پاركينگ را فضاي سبز كنند تا دانشجويان راحت باشند، اما متاسفانه بعد از سالها هنوز مشكل حصارهاي كوتاه محوطه خوابگاه حل نشده است.
حصارهاي دور محوطه خوابگاه دختران دانشگاه تهران حصار كه نيست، نردههاي كوتاهي است كه روي تپه كوتاهتري قرار گرفته؛ نردهها آن قدر كوتاه است كه ميتواند كنجكاوي يا شرارت افراد لاابالي را براي بر هم زدن آرامش دختران خوابگاهي برانگيزد.
محروميت از غذاي مناسب و آب سرد در خوابگاه بهترين دانشگاه كشور
بيش از سه سال است كه خوابگاهي شده، او ميگويد: قبل از ورود به خوابگاه دانشگاه تهران تصورات خيلي خوبي داشتم، اما وقتي وارد اينجا شدم همه روياهايم نقش بر آب شد، اينجا ما حتي سادهترين امكانات زندگي مثل استفاده از يك غذاي مناسب و آب سردكن را هم نداريم.
او ميگويد: روز اول ورودمان به خوابگاه ما بوديم و يك تخت بدون تشك و پتو. مسئولان خوابگاه به ما گفتند بايد خودتان تشك و پتو تهيه كنيد، در حالي كه ما اصلاً از اين قضيه اطلاعي نداشتيم.
خيلي از بچه ها اصلاً يادشان نميآيد آخرين باري كه از غذاي خوابگاه و دانشگاه خوردهاند كي بوده؛ آنها ميگويند چند سال است كه خودمان غذا درست ميكنيم و اصلاً نميتوانيم از غذاهاي بيكيفيت خوابگاه بخوريم.
سال گذشته خوابگاه شهيد چمران نانوايي كوچكي داشت كه بچهها هر روز ميتوانستند نان گرم و تازه بخورند و بچههاي خوابگاهي هر روز نانهاي بياتي را كه همراه غذا آورده ميشود، ميخورند.
پرسه اعتياد در اتاقهاي خوابگاه
شب كه از نيمه ميگذرد، بوي تند مواد مخدر توي يكي از راهروهاي خوابگاه ميپيچد، اما مسئولان به بهانه نداشتن مدرك هيچ اقدامي نميكنند.
يكي ديگر از دانشجويان خوابگاهي در اين مورد ميگويد: بارها به وجود اعتياد در يكي از اتاقها اعتراض كرديم، حتي مسئله به گوش دكتر رهبر، رئيس دانشگاه تهران نيز رسيد، اما او گفت هر كسي راحت است در اتاق خودش هر كاري كه ميخواهد بكند.
اين دانشجوي خوابگاهي ميگويد: تمام بچههاي خوابگاه حتي مسئولان شب هم ميدانستند كه هر چهار عضو اين اتاق معتاد هستند و شبها برنامه دارند، اما هيچ كس كاري نميكرد.
محمد نظري، مسئول بسيج دانشجويي خوابگاههاي دانشگاه تهران در اين مورد ميگويد: سال گذشته منشوري در خصوص ممنوعيت استعمال دخانيات در خوابگاهها تنظيم شد، ولي هيچ كس به آن عمل نميكند.
پر كردن فرم تاخيري، برخوردي نمادين با دانشجويان متخلف
نزديكيهاي نيمه شب است. دختري وارد محوطه خوابگاه ميشود. روسري كوتاهش نتوانسته موهاي بلوندش را خوب بپوشاند. سادگي شهرستانياش زير آوار كرم پودر و مواد آرايشي پنهان شده. خانم انتظامات خوابگاه، اما آرام و بيخيال است. دختر فرمي را به نام فرم تاخيري پر ميكند و بعد بيهيچ سوال و جوابي وارد اتاق خود ميشود.
يكي از دانشجويان خوابگاهي در اين مورد ميگويد: مسئولان بر اساس فرم تاخيري به خانواده دانشجو زنگ ميزنند و ميگويند كه دخترتان شب گذشته دير به خوابگاه آمد، اطلاع داشته باشيد و ديگر هيچ برخوردي با دانشجوياني كه با حجابهاي بد و ديرتر از زمان تعيين شده به خوابگاه ميرسند، نميكنند.
محمد نظري، مسئول بسيج دانشجويي خوابگاههاي دانشگاه تهران هم ميگويد: متاسفانه هيچ كنترلي بر روي مسئله دختران خوابگاهي و رفت و آمد آنها وجود ندارد و همين امر امنيت آنها را به خطر مياندازد.
اين دانشجوي مسئول به موارد بسياري اشاره ميكند كه والدين دانشجويان خوابگاهي نسبت به تغيير خلق و خوي فرزندانشان اعتراض كرده و خواستار گسترش فعاليتهاي فرهنگي در خوابگاه شدهاند.
از اينها كه بگذريم، گربه، تم اصلي زندگي در تمام خوابگاههاي تهران است. خوابگاه شهيد چمران پر است از گربههايي كه خودشان را يكي از ساكنان خوابگاه ميدانند؛ آنها از صبح تا شب توي راهروها يا آشپزخانهها ميلولند و زندگي ميكنند.