بررسي سوالات درباره شرطبندي در گفتوگو با سليمي - 2
کد خبر:۱۹۲۹۸۲
بررسي سوالات درباره شرطبندي در گفتوگو با سليمي - 1
آیا هر بردوباختی شرطبندی محسوب میشود؟/ بازي با آلت قمار بدون شرطبندي چه حكمي دارد؟/ قماربازي در جوامعي كه منع شرعي و قانوني ندارد هم كار بدي به حساب ميآید
مسئول فرهنگي فدراسيون تيراندازي گفت: قماربازي در جوامعي كه منع شرعي و قانوني وجود ندارد هم كار بدي به نظر ميرسد.
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ در زندگی روزمره افرادی عادت کردهاند برای هر کاری از اصطلاح «شرط میبندم» استفاده کنند؛ گاهی حتی از این هم فراتر میروند و دو طرف خود را به پرداخت هزینهای از جنس های مختلف تحریک می کنند.
با توجه به اینکه این موضوع مبتلا به عده ای است که در فضای شوخی یا جدی به این بحث می پردازند، مناست دیدیم در زمینه شرط بندی بررسی کنیم؛ اینکه آیا هر بردو باختی شرط بندی محسوب می شود؟ هر عملی که به صورت شرط بندی باشد حرام است؟ آیا استثنایی هم دارد؛ استعمال امروزی آن مواردی که در این زمینه مستثنی شده اند کدام است؟... و سوالاتی نظیر آن
به همین منظور با حجتالاسلام محمد جواد سليمي، مسئول فرهنگي فدراسيون تيراندازي به گفتوگو نشستیم.
«خبرگزاري دانشجو»- در ابتدا و مقدمتا اگر نكته اي را براي آغاز بحث لازم ميدانيد بفرماييد.
سليمي: در ابتداي بحث لازم است يادآوري كنيم كه داستان فقه از كجا آمده و بايدها و نبايدهاي فقهي چيست؟ بايد توجه داشت ما هر وسيلهاي كه داشته باشيم، دوربين عكاسي، موبايل، لب تاب و … حتي اگر وسيله پيچيدهاي نباشد، در كنارش يك دفترچه راهنما وجود دارد.
با توجه به اينكه بهترين كسي كه ميتواند دستگاه را تعمير كند، همان سازندهاش است؛ لذا سازنده در كنار هر كدام از اين كالاها يك دفترچه راهنما قرار داده و اين از ملازمات است و از آن رو كه پيچيدهترين اختراع هستي، انسان است آيا در كنار اين پيچيدهترين موجود نيازي به وجود يك دفترچه راهنما نيست؟
در هيچ دفترچه راهنمايي دليل دستورات بيان نشده
بايد به اين نكته توجه داشت كه در هيچ دفترچه راهنمايي دليل دستورات بيان نشده و اين امري طبيعي است، اگرچه انسان حكمت بسياري از مسائل و دستورات الهي را نميداند، اما تعداد زيادي از آنها براي امتحان بندگان گفته شده و صرفا امر مولاست و به اين ترتيب احكام از طريق خالق انسانها به ما امر شدهاست.
در شرع دليل اينكه چرا نماز صبح 2 ركعت است، اينكه چرا مردها نماز صبح را بايد با صداي بلند بخوانند و نيز دليل اينكه چرا آقايان فقط اجازه دارند تا اندازهاي معلوم ريش خود را كوتاه كنند، چرا اجازه ندارند ريش خود را به قدري كوتاه كنند كه شبيه زنان بشوند، را نميدانيم.
البته درباره اينكه چرا استفاده از طلا براي مرد حرام است حدسهايي زدهاند، مثل اينكه پلاكت خون را بالا ميبرد و يا اينكه قدرت جنسي مرد را تضعيف كرده و يا اينكه اعصاب مردها را ضعيف ميكند. حالا اگر كسي آمد و قرصي ساخت و همه اين مضرات طلا براي آقايان را خنثي كرد، آيا ميتوان به جرأت گفت ديگر طلا براي مردان حلال است؟ مسلم است كه نميتوان در چنين چيزي گفت؛ چرا كه شايد حكمت ديگري دارد، شايد حكمت هيچ يك از اين مسائل نبوده و شايد خدا خواسته بشر را امتحان كند، آيا حقيقتا اشكالي دارد كه خدا اينگونه بندگان خود را امتحان كند؟ وقتي به احكام الهي نگاه ميكنيم علت و دليل بيشتر احكام براي بشر معلوم نيست، اما بايد به آن تن دهيم.
فرض كنيد من در جبهه گم شدهام و يك ستون مرا پيدا ميكند و به من اجازه همراهي با اين ستون را ميدهند و اسلحه به دست من ميسپارند و خلاصهوار همه چيز را به من ميآموزند، اما تاكيد ميكنند كه هر چه گفتيم بيشك به آن گوش بده و عمل كن و در آن چون و چرا نياور چون فرصت بسيار كم است در بين راه صداي صوت خمپاره ميآيد و فرمانده فرمان بخيز ميدهد و همه ميخيزند، اما من ميپرسم براي چه بايد بخيزم؟ كي گفته؟ اصلا شما چرا به من دستور ميدهيد و اين در حالي است كه پس از چند لحظه من فرصت را از دست داده و بر اثر اصابت گلوله خمپاره جان خود را از دست ميدهم.
در مقابل ما ابديت است
اين مثال براي اين بود كه توضيح دهيم حق تعالي 50-60 سال به ما فرصت حيات داده است؛ يعني يك پارهخط كه نقطه ابتدا و انتهاي آن معلوم و آشكار است و اما آن جهاني كه پس از دنياي مادي آن را تجربه ميكنيم يك نيم خط است كه از نقطهاي آغاز ميشود، اما انتها ندارد و به قول مرحوم علامه جعفري در مقابل ما ابديت است و ما الان در اين دنياي كه ابتدا و انتها دارد فرصت فهميدن حكمت همه احكام را نداريم.
همهچيز را نميتوان با عقل و فلسفه فهميد
قابل توجه جوانان؛ اينكه همهچيز را نميتوان با عقل و فلسفه فهميد. يكي از دوستان من در دانشگاه رشته فلسفه را انتخاب كرد، پس از مدتي آمد و گفت من نماز نميخوانم وقتي پرسيدم چرا؟ گفت: بايد بدانم چرا بايد نماز بخوانم. وقتي دليل را عرضه كردم، گفت: نه من قانع نشدم. از او پرسيدم اگر بعدها حكمت آن را فهميدي آيا به خاطر نماز نخواندن به بهانه ندانستن حكمت، فرصت را از دست ندادهاي يا اگر آن دنيا فهميدي كه دليل و حكمت آن چه بود ميخواهي چه كار كني؟
«خبرگزاري دانشجو»- به سراغ بحث اصلي برويم يعني چيستي شرطبندي در اسلام.
سليمي: اهل بيت(ع) لطف كرده و در برخي روايات، برخي دلايل اينكه چرا شرطبندي حرام است را ذكر كردهاند. كتاب پرسش و پاسخهاي دانشجويي، چاپ نهاد رهبري، جلد 22 احكام موسيقي (كه يك قسمت آن به بحث قمار پرداخته) و نيز جلد 16 اين مجموعه و كتاب گناهان كبيره آيت الله دستغيب مرجع بيشتر حرفهايي است كه پس از اين بيان ميكنيم.
شرطبندي چيست؟
شرط بندي در اسلام به عمل يا بازي اطلاق ميشود كه در آن برد و باخت باشد. اين اصطلاح برد و باخت يك اشتراك لفظي است و با برد و باختي كه ما در عرف عام مدنظر داريم، متفاوت است.
در فقه برد و باخت به چيزي گفته ميشود كه در آن جنبه اقتصادي نيز مدنظر و مطرح باشد؛ يعني در حقيقت كاري است كه از طريق آن چيزي را به راحتي به دست آورده و يا به راحتي از دست ميدهند.
قمارباز در هر دو حالت برد يا باخت، بازنده است
در فقه به شخصي كه قمارباز است، «ياسر» ميگويند و اين واژه از ريشه «يسر» است كه يعني آسان و در قرآن از قماربازي با واژه «ميسر» ياد شده پس در حقيقت قمارباز شخصي است كه به راحتي به دست ميآورد و به راحتي از دست ميدهد و در هر دو حال بازنده است.
قريب به اتفاق فقها جز در موارد استثنا قمار را حرام ميدانند
در حقيقت كاري كه نتيجهاش اين باشد كه خيلي راحت و مفت چيزي را به دست بياوري و يا از دست بدهي، شرطبندي است و قريب به اتفاق فقها جز در موارد استثنا اين كار را حرام ميدانند.
در عرب عرف بوده كه شتر را 28 قسمت ميكردند و 10 چوب ميآوردند و هر چوب هم اسمي داشت؛ مثلا چوب رغد يا سفيد به دست هر كس ميافتاد چوبهاي پوچ بودند و هفت چوب بعدي را هر كه به دست ميآورد به نسبت تا 7 قسمت از شتر را برميداشت و ميرفت.
قرآن قمار را در كنار شرب خمر ميآورد
جالب اينجاست كه قرآن قمار را در كنار شرب خمر ميآورد «والخمر و المسير» جالب است كه قرآن به آن اذعان دارد كه در آن منافعي هست، اما ضررشان خيلي بيشتر و قابل توجه تر از نفعش است؛ يعني به قدري ضررش بالاست كه نفعش قابل توجه نيست.
«خبرگزاري دانشجو»- علت حرمت شرطبندي در اسلام چيست؟
اسلام با مفتخوري كاملاً مشكل دارد
سليمي: در ابتدا بايد ضررهايي كه شناسايي و بعضاً در موارد مختلف به آن اشاره هم شده، طرح كنيم. قمارباز يا كسي كه شرطبندي ميكند چه ببرد و چه ببازد بازنده است. اسلام با مفت خوري كاملاً مشكل دارد.
اگر فرد قمارباز صبر ميكرد، ميتوانست روزي اي كه از راه حرام بدست آورده، از راه حلال كسب كند، اما با بيتحملي و عجله، روزي حلال را از دست مي دهد و روزي حرام را نصيب خود مي كند؛ البته پذيرش اين مسئله به ميزان اعتقاد فرد بستگي دارد.
طبيعتاً افراد قمارباز، مفت خور، بيكار و تنبل بار ميآيند
طبيعتاً افراد قمارباز، مفت خور، بيكار و تنبل بار ميآيند، شما در فيلمهاي هاليوودي هم ميبينيد كه بعضي وقتها ميگويند اين فرد دائمالخمر يا قمارباز است و از آن به عنوان يك نكته منفي ياد ميكنند.
غربي ها هم اين را يك نكته منفي مي شمارند كه مثلاً فلان فرد مفتخور و قمارباز است؛ اين در حالي است كه قمار و استفاده از مشروبات الكلي برايشان جا افتاده است، اما باز اين را بد ميدانند.
قماربازي در جوامعي كه منع شرعي و قانوني وجود ندارد هم كار بدي به نظر ميرسد؛ مثل سيگار كشيدن كه در حرمت و حليت آن بحث است، اما همه اعتراف و اذعان دارند كه بد است؛ آن جوامع نيز اگر بخواهند كارها را به دو دسته خوب و بد تقسيم كنند قمار را از كارهاي خوب نميدانند.
قماربازي افراد را عياش بار ميآورد
قماربازي افراد را عياش بار ميآورد؛ چون قمار تفريحي شيرين است. كسي كه مشغول شرطبندي ميشود برايش شيرين است و هميشه سعي دارد خود را به مجلس عيش كه همان مجلس قمار است برساند تا باز هم بتواند از مال مفت نصيبي ببرد.
در جايي از رضا اميرخاني، نويسنده رمان «بيوتن» (رماني كه قسمت عمده اتفاقات داستان در فضاي آمريكا اتفاق ميافتد) شنيدم كه گويا براي موفقيت در تصويرسازي داستان به كازينو (قمارخانههاي غربي) سر زده بود تا ببيند چه خبر است؛ وي گفت: من فقط براي نگاه كردن رفتم و وقتي بيرون آمدم ديدم ظهر شده است.
ببينيد نگاه كردن عيش و نوش ديگران چقدر زمان ميبرد كه ميگويد وقتي داخل شدم تا زماني كه خواستم خارج شوم دو يا سه ساعت از زمانم رفته بود. حالا لحاظ كنيد كسي كه وارد اين كار و درگير قمار ميشود چه وضعيتي دارد!
بچههايي كه وارد و درگير بازي هاي كامپيوتري ميشوند نيز به همين گونهاند، مثلاً مادر ميگويد فقط يك ساعت بازي كنيد. وقتي يك ساعت تمام ميشود مادر ميگويد ديگر بس است. بچهها كه اصلاً متوجه گذر زمان نشدهاند معترض ميشوند كه هنوز يك ساعت نشده و يا اينكه ما تازه نشستهايم.
فرد عياش، وقت و زمانش بيهوده ميگذرد
فرد عياش نيز همينگونه است و وقت و زمانش بيهوده ميگذرد؛ امروزش از ديروزش بدتر و فردايش از امروزش بدتر است، عمرش ميگذرد در حالي كه او پسرفت ميكند. اين يكي از دلايلي است كه براي حرمت قمار شمرده شده.
در شرط بندي قتل، غارت، جنايت، تجاوز و امثال اينها زياد رخ داده است
جالب اينجاست كه در بحث شرط بندي قتل، غارت، جنايت، تجاوز و امثال اينها زياد رخ داده است؛ قطعاً پدران ما به خاطر دارند كه در زمان آنها شطرنج، پاسور و امثال آن را به عنوان قمار، بازي ميكردند شركتكنندگان سر آخر روي فرزند و همسر خود قمار كرده و شرطبندي ميكردند. چون آدمهايي كه وارد اين عرصه ميشوند آن قدر گرفتارش ميشوند كه در نهايت حتي روي فرزند و همسر خود شرط ميبندند.
«خبرگزاري دانشجو» - پس مي توان نتيجه گرفت كه شرط بندي تا حدودي اعتيادآور است.
سليمي: شهيد دستغيب در بخشي از كتاب خود آورده است كه جنگل هاي اطراف مونتكارلو، بارها شاهد خودكشي پاك باختههاي قمار بود؛ چرا؟ چون فرد خارجي وقتي وارد جامعه آنان ميشد، درگير قمار ميشد، يكي دو بار در قمار ميبرد و گرفتار ميشد، اما در نهايت همه چيز خود را باخته بود و چارهاي جز خودكشي نداشت. كار به جايي رسيد كه كارگزار براي اينكه كار و كاسبي اش تخته نشود قانوني تصويب كرد كه من به كساني كه تمام مالشان را از دست ميدهند، پولي قرض ميدهم تا بتوانند به كشورشان برگردند و خودشان را نبازند، يعني حداقل با اين كار ضرر را كمتر كنند، اما در حقيقت ميدانند كه آن ضرر باقي است.
در قمار، بازنده ميداند كه مفت از دست داده و برنده هم ميداند كه مفت بدست آورده
خيلي وقتها چون بازنده ميدانست كه مفت از دست داده و برنده هم مفت بدست آورده، وجدانش (وجداني كه به نفع خودش حكم ميداد) يعني عقلش به كار ميافتاد و ميگفت پول را بده و برنده ميگفت نميدهم. چون هر دو طرف آن مال را حق خود ميدانستند، شروع مي كردند به دعوا كردن و اين نزاعها به قتل ميانجاميد.
در قمارخانهها، قتل بسيار اتفاق ميافتد
در قمارخانهها بحث قتل بسيار اتفاق ميافتد، جالب اينجاست كه هم در خمر (شرابخواري) و هم در ميسر (شرط بندي) اينگونه است.
«خبرگزاري دانشجو» - در چه مواردي شرطبندي حرام نيست؟
سليمي: با تغيير موضوعات گاهي اوقات در اسلام حكم هم عوض ميشود. مثلاً در اسلام خوردن انگور حلال است همان انگور را ميجوشانيد، ميشود شراب و حرام ميشود. در بحث شرطبندي هم ممكن است اين اتفاق بيفتد.
مَيسِر كه در قرآن آمده در فرهنگ عرب، بازي است كه در آن يك شتر را به 28 قسمت تقسيم ميكردند و 10چوب كه سهتاي آن پوچ بود و هفتتاي آن به تناسب اسمي كه روي آن بود از 28 قسمت شتر سهم داشت. نه آن چوب و نه آن شتر و نه آن قسمت كردن مشكلي ندارند. اينها كه با هم تركيب ميشوند، نتيجهاش عملي ميشود كه همان قرعه و قمار است و حرام ميشود.
شارع به قدري شرط بندي را مذموم ميداند كه وقتي وسيلهاي معروف به قمار شد، به كل حرام ميشود
شارع مقدس به قدري بحث شرط بندي را مذموم ميداند و به هيچ وجه نميپسندد كه بعضي به خطا فكر ميكنند بازي پاسور و يا شطرنج ذاتاً حرام است، اما بايد دانست وقتي چيزي وارد قمار ميشود و به قمار معروف ميگردد، كلاً حرام ميشود.
رابطه حرمت و حليت با قمار و ابزار قمار در اين چهار دسته قابل بررسي است:
دسته اول: وسيلهاي كه معروف به شرط بندي نيست و ما با آن شرط بندي ميكنيم كه اين حرام است.
دسته دوم: وسيلهاي معروف به شرطبندي است و ما با آن شرطبندي ميكنيم اين نيز حرام است.
دسته سوم: وسيلهاي معروف به شرط بندي است و ما بدون شرطبندي با آن بازي ميكنيم اين نيز حرام است.
دسته چهارم: وسيلهاي نه معروف به شرطبندي است و نه ما با آن شرط بندي مي كنيم اين هم حرام نيست.
موضوع بحث الان ما دسته سوم است كه وسيلهاي معروف به شرط بندي است و ما ميخواهيم بدون شرطبندي با آن بازي كنيم مثل پاسور و احتمالاً بيليارد.
«خبرگزاري دانشجو» - رويكرد اسلام در دو مسئله متفاوت به نظر ميرسد و اين سوال برانگيز است؛ در جايي وسيله چون معروف به قمار است استفاده از آن حرام است. در جايي چون شرط بندي به ميان آمده است حرمت مطرح ميشود. بالاخره شرطبندي حرام است يا حرمت از جانب وسيله و ابزار قمار است؟
سليمي: وقتي در بازي برد و باخت اقتصادي بيايد بازي مشكلدار ميشود. شارع مقدس به قدري قمار را بد ميداند كه وقتي وسيلهاي معروف به قمار شود براي آن وسيله حرمت قائل ميشود.
اگر فرد بدون شرط بندي با آلت قمار بازي كند باز هم مرتكب حرام شده
معروف بودن وسيله اي به بازي قمار به اين معني است كه وقتي مردم ميبينند كه كسي تخته يا پاستور بازي ميكند بدون تامل و ترديد ميگويند فلاني قمار ميكند. اسلام براي اين وجه قائل است تا موقعي كه به بازي قمار حمل شود و اين از آن بازي برداشت شود كه فرد مشغول قمار كردن است، حتي اگر فرد بدون شرط بندي و يا به صورت تنها مشغول بازي باشد باز هم حرام است، مثل چي؟ مثل بازي رايانهاي كه هر رايانهاي به صورت فابريك يك برنامه پاسور دارد.
قريب به اتفاق مراجع عظام يا حرام ميدانند يا احتياط واجب ميدانند. احتياط واجب به اين معني است كه نظر من اين است كه حرام است، اما در اين مسئله ميتواني به اعلم بعدي مراجعه كني يعني مرجع تقليد ميگويد به نظر من بازي نكن، اما ميتواني به نظر مرجع تقليد بعدي رجوع كني.
«خبرگزاري دانشجو» - اگر شكل و غالب كار هم عوض شود باز هم بازي با وسيله قمار حلال نميشود و آن حرمت باقي ميماند؟
اجازه نداريم وسيله قمار را به جهت اينكه معروف به قمار است حتي در خانه نگهداري كنيم
سليمي: در مسئله حرمت قمار مسئله مهم شرط بندي و قمار است نه صرف وسيله و ابزار بازي. وسيله را به جهت اينكه معروف به قمار است، حتي اجازه نداريم در خانه نگهداري كنيم، يعني اگر امكان فني بود حتي بازي قمار را بايد از كامپيوتر هم پاك كنيم. مثل آلات موسيقي حرام كه نگهداريش اشكال دارد.
فروشنده و خريدار آلات قمار مالك آن نيستند
حتي روي آلات قمار مالكيت هم نداريم، يعني اگر من پول دهم و ابزار آن را بخرم نه آن طرف كه به من فروخته مالك ميشود نه من كه خريدهام.
لینک کپی شد
گزارش خطا
۱
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.