کد خبر:۱۹۶۸۲۸
نیلچی زاده:
علت اصلی تغييرات روزانه در مدل روسريها، رنگ و جنس آنها / انواع مختلف چادر فقط بازار مد را گرم میکند
يك استاد دانشگاه با بیان اینکه در دنیای امروز جای زیبایی و زشتی عوض شده است، گفت: حجاب بر خلاف احکام الهی زیبایی محسوب نمیشود.
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ در دنیای امروز که زیبایی شناسی بر اساس شاخصهای غریزی صورت میگیرد، جای زیبایی و زشتی عوض شده است، بنابراین حجاب بر خلاف احکام الهی زیبایی محسوب نمیشود. برای اصلاح وضع حجاب باید این ملاکها و مبانی تغییر کنند.
آنچه در ادامه میآید گفتاری است از فروغ نیلچی زاده در اولین جلسه از سلسله جلسات با موضوع زنان و عفاف که به همت واحد خواهران پایگاه بسیج مسجد حضرت زینب برگزار شده است.
برهنگی، اولین مجازاتی که خدا بر انسان جاری ساخت
كتاب آسماني ما سراسر قصههاي پندآموزي است كه همه انسانها با هر سن و جنسي بتوانند با شخصيتهاي آن همزادپنداري كنند و نقشه راه زندگي خود را پيدا كنند.
زماني كه خدا آدم و حوا را آفريد و آنها را در بهشت سكني داد؛ در ميان نعمتهاي بيشمار بهشتي يك درخت ممنوعه قرار داد. درختي كه براي دسترسي به ميوه آن هيچ مانعي جز اراده آنها در ميان نبود. تا به گنج آدميت دست يابند.
زماني كه آدم و حوا از ميوه آن درخت چشيدند، نعمت پوشيده بودن از آنان سلب شد و زشتيهايشان نمايان شد. آنان كه از وضع جديد خود شرمنده شده بودند، براي پوشاندن خود به برگ درختان پناه بردند؛ اين ماجرا را ميتوان آغاز موضوع حجاب دانست. برهنه ماندن، اولين مجازاتي بود كه خداوند براي اولين انسان جاري ساخت؛ یعنی پوشيدگي نعمت و برهنگي نقمت است.
امروزه برهنگی مزیت است نه مجازات
اما زندگي در دنياي مدرن وارونه شده است، هر چه رفتارها از شخصيت حقيقي آدم فاصله داشته باشد بيشتر جلوه ميكند؛ نمونه اين ارزشگذاري در كتاب ركوردها مشهود است. همه در تلاشاند كارهاي غيرعاقلانه انجام دهند تا در تاريخ ماندگار شوند.
برهنگي مجازات خدا بود اما اكنون بهترين مد سال از لباس عروس گرفته تا مانتوها و یا حتي لباس راحتي در منزل براي زيبايي بيشتر بايد برهنه باشد. برهنگي مزيت است نه مجازات!
درخت ممنوعه در زندگی همه آدمها کاشته شده است
خداوند در زندگي همه انسانها درختان ممنوعه بسياري كاشته است؛ درخت ممنوعه ما گناهاني است كه به راحتي ميتوانيم آن را انجام دهيم. تفاوت اين است كه تا به گناهكاري خود افتخار نكردهايم عيوب ما نيز پوشيده ميماند.
بشر ديگر منتظر مجازات نمانده و خود با اشتياق برهنگي را انتخاب كرده است. شايد بتوان پرسيد كه برهنگي گسترده كنوني بشر مجازات كدام نافرماني است؟
جای زشتی و زیبایی تغییر کرده است
برهنگي براي انسان خواه مومن و خواه گناهكار امري قبيح محسوب ميشود؛ انسان گناهكار نيز زشت را زشت ميبيند، اما اكنون گويا جای زيبايي و زشتي تغيير كرده است. به چه علت برهنگي تبديل به معيار زيبايي شده است؟ در حالي كه پوشيدگي عين زيبايي است.
خداوند امر به زيبايي ميفرمايد و محال است كه به زشتي امر کند. اگر برهنگي زيبا بود خداوند به آن امر ميفرمود و اگر پوشيدگي زيبا نبود خداوند به آن امر نميکرد، اما اكنون برهنگي شاخص زيبايي است.
بسياری از كساني كه خود مرتكب بدحجابي نميشوند، ممكن است بدحجابي را نوعي زيبايي بدانند
چرا وضعيت حجاب در جامعه ما به اين مرحله رسيده است؟ چون ما حجاب را زيبا نميدانيم و برهنگي را زيبا ميدانيم. ما در جامعه دزدي و قتل نيز داريم، اما همه افراد جامعه دزدي و قتل را زشت و ناپسند ميدانند، چه خود مرتكب شده و يا نشده باشند.
اما برهنگي چطور؟ چنين نيست كه افراد بدحجاب مانند كسي كه مرتكب قتل يا دزدي ميشود، بدحجابي را مايه زشتي خود بدانند، بلكه برهنگي را ملاك زيبايي ميدانند.
حتی بسياری از كساني كه خود مرتكب بدحجابي نميشوند نيز ممكن است بدحجابي را نوعي زيبايي بدانند، اما چون مقيد به رعايت احكام الهي هستند از آن صرف نظر ميكنند. اينكه در جامعه چه چيز زيبا و چه چيز زشت دانسته ميشود مقدم است بر اين كه در عمل چه اتفاقي ميافتد.
حجاب بايد آنگونه فهمیده شود كه خدا فرموده نه مطابق با ملاكهاي ما
اگر ما حجاب را همانگونه كه خداوند فرموده است طرح كنيم، زيبايي آن براي جامعه روشن خواهد شد، در حالي كه ما گاهي از جانب خود چيزهايي را به آموزههاي ديني ميافزاييم يا از آن ميكاهيم.
حجابي كه خداوند در خصوص نامحرم مطرح نموده به صورت مطلق است، اما اكثر ما ميان نامحرم غريبه و نامحرم آشنا تفكيك قائل ميشويم؛ ميان چشم پاك و غير آن تفاوت خودساختهاي قرار دادهايم، نامحرم را فقط غريبه ناپاك متجاوز معرفي ميكنيم، در حاليكه حيا و حجاب در مقابل نامحرم هر چند چشم پاك آشنا و فاميل باشد ضرورت دارد. حجاب را بايد آنگونه بفهميم كه خداوند فرموده است نه مطابق با ملاكهاي خود.
جا دارد بپرسيم چرا پوشيدگي كه زيبايي است زشت جلوه كرده است و برهنگي كه به تصريح قرآن، آشكار شدن زشتي است، شاخص زيبايي در جامع ما شده است؟ پاسخ روشن است، وقتي در همه زواياي زندگي، غريزه بر هر چيز ديگر مقدم شد، زشت و زيبا، خوب و بد نيز در همان چارچوب تعيين ميشود. فردي كه مهمترين لذتش خوردن باشد، يك غذاي لذيذ را از زيباترين اشعار حافظ زيباتر ميبيند.
حتی مدافعان حجاب، پوشیدگی را زشتی میدانند
اكنون چه مخالفان حجاب و چه مدافعان، در يك اصل مشترك هستند و آن هم اين كه پوشيدگي زشتي است و برهنگي زيبايي. از اين رو اكثر مدافعان حجاب نيز در تلاشند كه حجاب را با دستكاريهاي بسيار، جذاب نشان دهند.
به همين خاطر مدهاي مختلف طراحي كرده و به دنبال رقابت با بدحجابها هستند و ما هر روز در جامعه شاهد تغيير مدل روسريها و حتي رنگ و جنس آنها هستيم. چادرها با انواع اسم و رسمي كه براي خود انتخاب كردهاند تنوع و جذابيت را افزايش دادهاند.
حجاب خودش زیبا است
آنچنان سرگرم طراحي مدهاي زيباي حجاب شدهايم كه فراموش كردهايم حجاب خودش زيباست.
ما براي دل نشين شدن حجاب، تلاش ميكنيم آن را با ملاكها زيبايي غريي تطابق دهيم، به گونهاي كه هم قسمتهايي كه پوشيدنش واجب است، پوشيده باشد و هم زيبايي حفظ شود.
اگر با ارزشها و زيباييهاي حقيقي و معنوي به مقابله حجاب با بدحجابي بپردازيم، ممكن است به نتيجه برسيم، اما رقابت براساس شاخصها و ارزشهاي بدحجابي بيمعنا است. به عنوان نمونه ميتوان به رقابت نادرست در خصوص چادر اشاره داشت.
تاریخچه چادر در ایران
تاريخ چادر در ايران به دوران صفويه باز ميگردد؛ زماني كه شاه عباس مذهب شيعه را به رسميت شناخت، زنان ايراني به دنبال طراحي پوششي مناسب بودند.
دو استوانه هم سان كه از پشت در ناحيه كمر متصل شده و از جلو تا پايين پا ميپوشاند؛ همراه با پوشيهاي بلند سفيد به عنوان حجاب زنان عرضه شد.
امروزه به اين مدل چادر، چادر كمري گفته ميشود كه مقنعه بلند جايگزين پوشيه شده است.
با چادر كمري، سنگيني روي سر احساس نميشود و ديگر نيازي نيست با دست آن را جمعوجور كرد. از مزيتهاي ديگر اين نوع چادر، پوشيدگي كامل آن است، فرقي نميكند كه زير آن لباس مهماني پرزرق و برق پوشيده شود و يا بدون مانتو بيرون آمد، در هر صورت كسي متوجه لباس زيرچادر نخواهد شد.
چادر كمري در زمان قاجار دست خوش تغييراتي شد، در حالي كه از پوشيدگي آن كم ميشد دستها به راحتي امكان خارج شدن از زير چادر را داشتند.
بعد از مدتي چادر نماز و يا چادري كه در خانه براي مهمانيها استفاده ميشد و معروف به چادر نيمدايره بود جايگزين چادر در خيابان شد.
چادر نيمدايره، سنگيني زيادي بر سر وارد ميكند و لازم است به صورت مداوم دست آن را حفظ كند؛ درواقع ما بايد چادر را حفظ كنيم نه او ما را! براي اين كه نوع حجاب كامل شود مانتو نيز به كمك آمد و به دنبال آن مشكلات پوششي مانتو از قبيل رنگ، سايز و ... مطرح شد.
چادر ملی نوعی برهنگی را ترویج میکند
طراحان مد براي استقبال بيشتر از چادر و راحتي محجبهها نوعي چادر با عنوان چادر ملي طراحي كردند. مانتوي بلندي كه به مقنعه وصل شده بود و جلوي آن را با دكمههاي فشاري ميتوان بست. اين نوع پوشش هيچ همخواني با پوشش ملي ايراني ما ندارد و برعكس نوعي برهنگي را ترويج مي كند.
وقتي دستها از آستين چادر بيرون ميآيد، اندام برجسته زن كه خود دليل اصلي حجاب است نمايان ميشود و نيز كششي كه در پارچه چادر از روي سر حاصل ميشود اين برجستگيها را بزرگتر خواهد كرد.
انواع مختلف چادر فقط بازار مد را گرم میکند
چادر دانشجويي، شالدار، عربي، لبناني، جلابيب و ... هر كدام به دنبال آسان شدن كار حجاب وارد عرصه توليد شدهاند، درحاليكه اغلب آنها خود با معضلات اين چنيني روبه رو هستند. اين نوع پوششها فقط بازار مد لباس را گرمتر خواهد كرد.
تلاش بر اساس ملاکهای زیباییشناسی غریزی فقط حجاب صحیح محجبهها را مخدوش میکند
راه اصلاح وضعيت حجاب آن است كه جامعه زيبايي و دل نشيني حجاب را درك كند، اما زيبايي حجاب با دستكاري حجاب و طراحي مدهاي محجبه مطابق شاخصهاي غربي درك نميشود.
تا زماني كه ملاك زيبايي و زشتي شاخصهاي غریزي باشد، هر چقدر چادر ملي طراحي كنيم و هر چقدر زير چادر و روسريهاي رنگارنگ و مانتوهاي تحريك كننده تبليغ كنيم، باز هم برهنگي برتر و زيباتر است؛ زيرا ملاك زيبايي غريزه است. تنها خاصيت اين تلاشها، مخدوش كردن حجاب صحيح محجبهها است و نه محجبه شدن بدحجابها.
راه اصلاح وضع حجاب درك زيبايي حجاب است و اين درك در گرو تغيير ملاك زيبايي و جذابيت است. جامعهاي كه هيچ دركي جز زيبايي غريزي نداشته باشد، نميتواند زيبايي حجاب را درك كند.
اصلاح وضعیت حجاب، در گرو تقویت حیا زنان است
زن ذاتاً بيشتر از مرد به زيبايي علاقه دارد؛ چرا كه جسم و روحش نسبت به مرد بسيار لطيف تر و ظريفتر است.
حجاب ميوه وجود زن مومن است كه ريشه آن حيا است. وقتي ريشه خوب آبياري شود شاخه و برگ آن رشد كرده و سبز ميشود.
اگر قرار است وضعيت حجاب در جامعه ما اصلاح شود، بايد حياي زن تقويت شود و تقويت حياي زن در گرو آن است كه ارزشگذاري با ملاكهاي غريزي جاي خود را به ارزشگذاري با ملاكهاي واقعي بدهد.
منبع:
ماهنامه تحلیلی سوره اندیشه؛ شماره 58 و 59
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.