سلسله جلسات طرحریزی استراتژیک- درامدی بر دکترین سینما(4)؛1
کد خبر:۱۹۷۷۸۱
سلسله جلسات طرحریزی استراتژیک- درآمدی بر دکترین سینما(4)-2
چگونه ميتوان حرف حق را در اقيانوس لجن به مخاطب رساند؟/ نحوه مواجهه با جامعه اطلاعاتي چگونه باید باشد؟
رئیس مرکز بررسی دکترینال با بیان اینکه تولید اطلاعات به صورت تصاعدی در حال افزایش است و ما نمیتوانیم مانع آن شده یا خود را از آن محروم کنیم، تشریح کرد: نحوه مواجهه صحیح با جامعه اطلاعاتي چگونه باید باشد؟
به گزارش خبرنگار دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، حسن عباسی در ادامه جلسه سیصد و بیست و پنجم از سلسله جلسات «طرحريزي استراتژيك-كلبه كرامت» با موضوع«درآمدی بر دکترین سینما(4)» به بحث استراتژی رسانهای و مباحث آینده شناسی آن پرداخت.
در جلسه 323، به مراحل نهگانه نظام رسانهای بر اساس سیر تطور جامعه پرداختيم و در ادامه آن ادغام تکنولوژی با انسان و سه تطور در جامعه رسانهای بیان شد.
الحاق تکنولوژی با انسان در جامعه الحاقی
در فیلم minirity report میبینید که مانیتور کامپیوتر به صورت یک صفحه در فضا بود تا جایی که تبدیل به یک عدسی میشد و عدسی نیز بر روی چشم قرار میگرفت و روی گوش تراشهای نصب میشد. این تراشه memory است که اطلاعات را در حافظه پردازش كرده و نگه میدارد. این الحاق تکنولوژی با انسان در جامعه الحاقی صورت میگیرد.
منظور از جامعه الحاقی چیست؟ جامعهای که در آن پیام را با گیرنده پیام الحاق کردند یا بهتر است به جای الحاق بگوییم ادغام صورت گرفت.
آنجا که بحث سیستم سایبر را میگفتیم، در حوزهای که وارد شبکه نت شدیم با سیستم بایو و سیستم زیستی انسان ادغام صورت گرفته و انسان تبدیل به انسان «بایو سایبر» میشد و پس از آن پلیس سایبر، معلم سایبر و پزشک آن ایجاد گردید.
ويژگيهاي جامعه الحاقي passive
هنگامی که این ادغام بین انسان و تکنولوژی اطلاعاتی صورت میگیرد تکنولوژی رسانه، ابزار رسانه و خود پیام ادغام میشود، این الحاق به صورت اکتیو است درحالیکه در مورد قبل به صورت پسیو بهمعنی منفعل بود؛ یعنی آنجایی که شما وسط اطلاعات شیرجه میزنید، سازوکار آن پسیو است، اما این الحاق و ادغام اکتیو است، ما اکنون در مرحله پسیو یعنی شیرجه زدنقرار داریم و این شیرجه زدن را با دو بند قبلی و آن دو بند قبلي را با ریز جزئیات میبینیم.
اکنون شما به عنوان گیرنده پیام و مخاطب، وسط اطلاعاتی که با آن میخواهید ادغام شوید شیرجه زدید. آنچه در این دروازه ادغام به شما ارائه میشود مورد بررسی اجمالی قرار میدهیم:
شیرجه در اطلاعات
- بخش بازار و اقتصاد که شامل وب سه بعدی، ارز، کالاهای مجازی، جایابی محصولات مجازی، ارائه محصولات مجازی، تجارت مجازی و V-POS است.
- بخش ارتباطات با سه گزاره عشق، قرار عاشقانه و فرهنگ جهانی جدید که شامل جستجوی با هم، خرید با هم، شبکه اجتماعی، دوستان مجازی و تجارت اجتماعی میباشد.
- بخش اجتماع با گزاره شبکه سازی شامل تطبیق کاربر، سکس سایبر، VOIP، محل کار مجازی و مسنجر آنی.
- بخش مشارکت با گزارههای سرگرمی شامل سرگرمی مجازی، اتفاقات مجازی، نمایشگاه مجازی، کنفرانس و تلویزیون سه بعدی.
- بخش ابزار با گزارههای زنده و بلادرنگ، شامل واسطه کامپیوترهای انسانی، کاشت، ابزار سه بعدی، هولوگرافی، کنترل حرکتی و جستجوگرهای سه بعدی.
- بخش واقعیت الحاقی با گزاره اکتشاف شامل موبایل، MMOPG که به آن حوزه بازیگر فعال میگویند، آزار موبایل، شبح، حفره، واقعیت بدیل.
- بخش پرسپکتیو با گزاره آزمایش، شامل آواتار، پروانه سه بعدی.
- بخش جهان مجازی واقعی با گزاره پوستهسازی و جهانیسازی، شامل ادغام جهان واقعی، نمونهسازی، همگرایی واقعیت و مجاز، شبیهسازی.
- بخش عاملها با گزاره هوش، شامل روبات ها،ردیابی، هوش مصنوعی، وب هوشمند، LBS.
بحث عاملها و MMOPG به طور مشترک همگرایی مدیاها در بازی را داریم و بعد از آن گزارههای بازی و نقش، فرارگرایی و GAMING است.
- بخش آواتارها که به طور مبسوط به آن پرداختیم، با گزاره کنجکاوی، اندیویژیوالیزیشن، تجربه جدید و خود واقعی سازی شامل هویت مجازی، بازیکن، اشخاص چندگانه و پروفایل مواجه میشود.
- بخش فضا شامل محتوای تولید کاربر، خلق دیرپا و جهانهای مجازی.
بنابراین مجموعا فضا، بازار و اقتصاد، ارتباطات، اجتماع، آواتار، MMOPG، عاملها، جهان مجازی واقعی، پرسپکتیو و واقعیت الحاقی و ابزار، مشارکت آن چیزی است که کاربر در فضای اطلاعاتی آن شیرجه میزند و استفاده میکند.
ما اکنون در این مرحله هستیم، یعنی مر حلهای که از نظر ایجاد جامعه اطلاعاتی مطرح است و در wsis «جامعه اطلاعاتی» این مرحله است.
گیرنده پیام یعنی مخاطب به داخل پیام شیرجه میزند و در مرحله بعد با پیام ادغام میشود و در آنجا یک جامعه مجازی به وجود میآید که جامعه مجازی پسیو (passive) است.
مرحله جامعه الحاقی یا جامعه ادغامی
مرحله بعدی زمانی است که در جامعه مجازی به صورت اکتیو قرار میگیرد، آنجا دیگر جامعه الحاقی یا جامعه ادغامی است که انسان، انسان بایوسایبر میشود.
بین گیرنده پیام با خود پیام ادغام صورت میگیرد و از این مرحله به بعد؛ یعنی سه مرحله آخر و سه جامعه آخر آن، هرچه که جلوتر میرود، جامعه اطلاعاتی آن کاملتر میشود؛ یعنی wsis «جامعه جهانی اطلاعاتی» یکپارچه تر میشود.
جامعهاي كه پیام در آن به مثابه یک اقیانوس است
در ادغامی که صورت میگیرد پیام به جای آن که در بطریها و ظرفهای جداگانهای باشد، انبوه شده و حالت اقیانوس پیدا میکند. در گذشته پیام در بطریهای جداگانهای در دسترس افراد بود، امروزه معکوس شده است و برای هر کس یک بطری وجود ندارد.
اطلاعاتی که قطره قطره در طول تاریخ جمع شدهاند، امروز این پیامهای ریز و خرد یک دریا تشکیل دادهاند؛ سازوکار گیرنده پیام هم این گونه نیست که یک لیوان اطلاعات و پیام بگیرد، بلکه پیام ماهیت دریا دارد و شما به داخل فضای اطلاعاتی سایبر شیرجه میزنید و از جامعه اطلاعاتی بهرهمند میشوید و این تمایز کار است.
انواع تطور در جامعه الحاقي جديد
سه تطور را میتوان بررسی کرد:
1. تطور خود انسان که چگونه این روند را طی کرده است.
2. تطور جامعه که از جامعه کهن اولیه به جامعه مجازی امروزی و جامعه الحاقی رسیده است.
3. تطور رسانه؛ یعنی ابزاری که پیام را میرساند و خود پیام آنقدر گسترده شده که با انسان ادغام شده است.
لايههاي موجود در بسط وب
مسئله بسط وب، دامنهای که در نظام جمپینگ به داخل آن شیرجه میزدید و بعد در آینده گسترش دامنه وب رخ میدهد که زمینه را برای جامعه الحاقی ایجاد میکند تا با بعد مادی انسان الحاق شود.
در بسط وب سه لایه را در نود درجه بررسی کردند و همچنين بحث HTML ,HTTP را که سازوکار اصلی است و افراد برای ورود به فضای سایبر آن را مبنا قرار میدهدند مورد بررسی قرار گرفت.
با توجه به این بسط در 30 درجه اول سرگرمی، در 30 درجه دوم ارتباطات و در 30 درجه سوم کسب و کار، سه لایه را بررسی کردند که البته من معتقدم به آن ميشود لایه «امنیت و سیاست» را هم اضافه کرد.
پنج موج بسط وب
در مجموع سه لایه را بیان کرده و آن را در پنج لایه و پنج موج مورد بررسی قرار دادهاند كه عبارتند از:
1. موج اول: وب محتوا
2. موج دوم: ارتباطات
3. موج سوم: وب زمینه
2. موج دوم: ارتباطات
3. موج سوم: وب زمینه
4. موج چهارم: وب اشیاء
5. موج پنجم: وب افکار
بازده زمان ارزیابی از 1992 تا سال 2020 به بعد است.
5. موج پنجم: وب افکار
بازده زمان ارزیابی از 1992 تا سال 2020 به بعد است.
كاركردهاي وب در بازههاي زماني مختلف
از 1992 تا سال 2000: وب محتوا برای سرگرمی و ارتباط و کسب وکار بوده است که برای سرگرمی در این بازده زمانی میتوانستید متن و عکس را بگذارید. در حوزه ارتباطات؛ ایمیل، انجمن و ... میتوانست مورد جستجو قرار گیرد و در کسب و کار و تجارت؛ فرمها و کاتالوگها را برای تبلیغ و تجارت مورد استفاده قرار میدادید.
از 2000 تا 2008: وب ارتباطات بین 2000 تا 2008 گسترش پیدا کرده است، در حوزه ارتباطات در بحث سرگرمی، ویدئو، محتوا، تولید کاربر، ارتباط صوتی و غیره را میتوانستند کار کنند.
در حوزه خود ارتباطات شامل مسنجر آنی، ویکی، بلاگ، شبکههای اجتماعی و جمعسپاری میشود که تمام این مراحل را در حوزه ارتباطات محقق شده میبینیم. در بخش کسب و کار و تجارت نيز شامل جستجوی هوشمند، تبلیغات هوشمند و خرید مجازی میشود.
از 2008 تا 2012: وب زمینه در حوزه ارتباطات شامل وب معنایی واسطههای هوشمند میشود و در حوزه سرگرمی شامل جهانهای مجازی، جستجوی درون مدیا و MMOPG میشود که این حوزه هم اکنون محقق شده است.
از 2012 تا 2020: وب اشیاء و وب افکار، دو موج بعدی است که در حال شکلگیری است. از سال 2012 تا 2020 به بعد وب اشیاء در حوزه کسب و کار شامل اشیاء هوشمند پرسنل، ترجمه فوری، هوش مکان محور، روبوتهای هوش مصنوعی و پردازش میباشد.
در حوزه ارتباطات شامل اجتماع دیرپا، فضای متصل، تکنولوژی قابل پوشیدن، وب زمین- فضایی و در حوزه سرگرمی شامل واقعیت الحاقی، تکنولوژی اشاره و حرکت، بازیهای سینمایی و محو مرزها است.
با توجه به آنچه گفته شد میبینیم که مقدمات جامعه الحاقی آغاز شده و بعضی از موارد گفته شده را این مکان ایجاد کرده است که آرام آرام بستر آن فراهم شود. لایه آخر نیز که در دو بخش است؛ بخشی از آن پیشبینی است و بخشی را مدعی شدند که زمینه تحقق آن به طور جدی فراهم میشود.
در وب افکار در حوزه کسب و کار که شامل هوش جمعی، عاملها و مغز مصنوعی است و در حوزه ارتباطات که شامل همگرایی انسان و تکنولوژی است، پیوند مستقیم مغز، جو دیجیتال و کنترل امواج مغز صورت میگیرد. حوزه سرگرمی نيز شامل ادغام حسهای پنجگانه، کاشت صوت، ویدئو و لنزهای تماسی فعال است.
قابلیتهايي كه در نتيجه بسط وب ایجاد میگردد
حوزه بسط وب را در این پنج موج بررسی کردیم، البته بعضی از آنها شاید زودتر از زمانی که پیشبینی شده است محقق شود که اجمالا یک ظرفیت عظیم ایجاد میکند و این ظرفیت عظیم سه قابلیت به ما میدهد:
1. قابلیت اول در مورد خود رسانه است؛ گوینده پیام، خود پیام، ابزاری که پیام را به ما میرساند و گیرنده پیام. وقتی به سراغ رسانه و این بسط وب و این نظام جمپینگ بیاییم ميبينيم اتفاق عجيبي كه به طور تصاعدی و روز افزون در دوره زمانی پانزده - بیست سال آینده در افق 1414 به وقوع میپيوندد این است که این فضای رسانهای موسع و ظرفیتساز میشود و بند دوم به سرعت دگردیسی پیدا میکند.
2. پیام در گذشته به میزا یک بطری و یک لیوان آب بود و این پیام و محتوا بود که انتقال مییافت، اکنون یک اقیانوس پیام وجود دارد که در آن شیرجه میزنید. پس خود این وب و net working در وب شبکهای شدند که موجب وصل این دریاچه و اقیانوس به یکدیگر میشوند.
حالا فرد در دریای اطلاعات غوطه میزند و جستجوی هوشمند این امكان را به او میدهد، دراین مرحله باید مشخص کرد کدام جزء این اقیانوس و کدام بخش محتوا را میخواهید. این امر نشان دهنده این است که هم ابزار رسانه و هم پیام گسترش پیدا کرده است.
3. گیرنده پیام که ذهنش در ذهن پروار، موسع شده بود با تکنولوژی ادغام میشود؛ به عنوان مثال این که لنزهای چشمی را میگذارند و دیگر نیازي به مانیتور ندارند. اين شبیه همان کاری است که درmini report انجام میشد؛ اینکه تراشهها يا مموریهایی را در مغزشان نصب میکنند که همیشه همراه آنهاست و اطلاعات میآید و ادغام صورت میگیرد، سپس انسان بایو سایبر به وجود میآید.
حالا گوینده چگونه عمل میکند؟ شما به عنوان گوینده پیام باید پیام را در بستر رسانهای «اقیانوس» در نسبت با مخاطبی که شیرجه زده و وسط این اقیانوس شنا میکند تعریف کنید.
امروزه دامنه پیام به وسعت اقیانوس شده است درحالیکه پیام تولیدی حداکثر بهاندازه یک کاسه ماست است!
امروزه مشکل در انتقال پیام این است که مثلا اگر در گذشته یک لیوان پیام تولید میکرد همان به دست اهلش میرسید، اما امروزه دامنه پیام چنان گسترش پیدا کرده و یک اقیانوس شده است که پیام تولید شده در صورتیکه متفاوت و متمایز باشد مانند یک کاسه ماست است، ولی با این کاسه ماست این دامنه پیام تبدیل به دوغ نمیشود!
چقدر باید زحمت بکشید که این ماستی را که تولید کرده و آن را به داخل اقیانوس میریزید کسی با موتورهای جستجو بگردد و آن را پیدا و مصرف کند، خیلی دشوار است.
چگونه ميتوان حرف حق را در اقيانوس لجن به مخاطب رساند؟
در این فضا حرف حق شما چطور باید در این اقیانوس لجن به مخاطب برسد، در این امواج هوشمند کلی آلودگی در مسیر مخاطبي است كه شنا ميكند تا به پيام شما برسد. این ترسیم فضای رسانهای آینده یعنی سینما، تلویزیون، روزنامه، نظام دانشگاهی و تعلیم و تربیت است.
در بحث بسط وب فقط یک جزء آن گفته شد؛ قطعا قابلیتهاي بسیاری وجود دارد که در وب افکار و اشیاء میتوان پیشبینیهای دیگری را صورت دهد. بنابراین، ما یک سرعت پیشرفت تکنولوژی و یک سرعت موسع شدن انسان گیرنده پیام و یک قدرت انبوه پیام را داریم. mass media یعنی رسانههای انبوه در نسبت با mass information (پیام انبوه) یعنی همان اقیانوس تعریف می شود.
در چنین فضایی چگونه میشود اولا حرف حق را تبیین کرد و شناخت؛ در ثاني آن را به مخاطب رساند؟ در چنین اقیانوسی چگونه میخواهيد آب زمزم را از دل اقیانوس آرام در بیاورید و بعد جدا کنید و بگویید مردم این درست است و مابقی آن غلط است؟ چگونه میخواهید آن را به مخاطبی که داخل اقیانوس شیرجه زده برسانید؟
ايجاد جامعه الحاقي فعال پس از جهان مجازي منفعل
بعد از مرحله جهان مجازی پسیو مرحله جامعه جهانی اولیه و جامعه الحاقی اکتیو به وجود میآید و هنوز جامعه الحاقی اکتیو آغاز نشده است که در آنجا دامنه وب که یک جزء آن در بسط وب است و قابلیتهای دیگری هم دارد به وجود میآید.
مولفههاي نظام رسانهاي براي جامعهسازي
به این چهار مولفه در نظام رسانهای برای جامعهسازی توجه کنید:
1. گوینده پیام
2. پیام
3. ابزار تکنولوژیک که اکنون بسیار مهم است و غلبه دارد
4. گیرنده پیام
این چهار مولفه دچار دگردیسی میشوند، باید تطور و دگردیسی این چهار مولفه را بررسی کنید تا تئوری جامعهسازی برای شما روشن شود.
ما روی این مساله حساسیت داریم؛ چراکه جامعهای که اکنون به ما پیشنهاد میشود جامعه اطلاعات پایه، جامعه information، جامعه knowleg base، جامعه مجازی و جامعه الحاقی و ادغامی است.
ايجاد حافظه مشترك يكي از نتايج جامعه الحاقي و ادغامي است
غربیها در فیلمهای سینمایی و سریالهای تخیلی خود یک دامنه تکاندهنده و حیرتانگیز از اتفاقاتی که در آینده میافتد را ترسیم میکنند، به عنوان مثال در بعضی از فیلمهای سینمایی، فرد تراشهای زیر گوشش دارد و با آن تصاویر را برمیگرداند، مثلا هنگامی که میخواهد بگوید چهار هفته پیش من این مطلب را گفتم و طرف مقابل شما میگوید نه اینطوری نگفتید، میگويد: نگاه کن و سریع و بدون مانیتور آن را برمیگرداند و بعد با لنزهایی که بر روی چشمانش نصب کرده آنچه را اتفاق افتاده میبیند؛ یعنی حافظهای که مشترک است و بقیه هم میتوانند آن را ببینند.
نقدي كه بر جامعه اطلاعاتی وجود دارد
ما به جامعه اطلاعاتی از حیث نفی آن نقد نداریم، نقد ما از اين حیث است که دامنه موسعی داشته باشد؛ یعنی ما معتقدیم در نهایت همانطور که تافلر پيشبینی کرده بود کلبه دیجیتالی محقق میشود.
خانه انسانی که این تجهیزات با او ادغام میشود، خانهای دیجیتالی است و همان طور که اشاره کردم کلبه دیجیتالی فاقد نظام معناداری است و هرچه که جلوتر میرسیم کمتر به معنا میرسیم و نقد ما به این شق قضیه است.
روند جامعهسازي در جامعه اطلاعاتي یک پروسه است نه پروژه
بنابراین، ما این جامعه و این نوع روند جامعهسازی را که یک پروسه است نه يك پروژه و محقق میشود را قبول داریم و نسل شما هم بايد به سرعت آماده شده و سوار این جریان شود و آن را مدیریت کند؛ کارهای صورت گرفته تا اینجا را هم قبول داریم ولی این ناقص و کم است.
از دل این پروسه فقط کلبه دیجیتالی در میآید، کلبه کرامت در نمیآید؛ بنابراین اول باید شق دوم را بر روی آن سوار کرد و آن را معنادار کرد.
بايد جامعه اطلاعاتي را به مصادره خود در آوريم
ما آنچه را که ایجاد میشود قبول داریم، چون یک پروسه است و هیچ ارادهای پشت آن قرار ندارد و این توان انبوه تکنولوژیک به صورت تصاعدی خود را بازتولید میکند و ما نمیتوانیم مانع آن شویم، همچنین نمیتوانیم خودمان را از آن محروم کنیم، اما میتوانیم آن را به مصادره خود درآوريم برای این که یک سطح بالاتر از آن باشیم و آن را در دست خودمان بگیریم که یک راه داریم و آن راه اصلی و نظامدار هم این است که نظام معناداری را بر آن سوار کنیم.
تا اینجا در نظام دکترین سینما افق 1414 سینما سه جزء بود:
1. سینما به مثابه صنعت
2. سینما به مثابه رسانه
3. سینما به مثابه هنر
در افق 1404 سينمايي در جهان وجود ندارد
ما شق دوم دکترین سینما در افق 1414 را بررسی میکنیم؛ چون ادعای ما این بود که در افق 1404 چیزی به نام سینما در جهان وجود ندارد و شما دیدید که تجارت و سرگرمی و خیلی از اتفاقات دیگر در سينما ادغام شده است.
در جامعه الحاقي، انسانها، سيستمها و زير سيستمها در هم ادغام ميشوند
در جامعه ادغامی- الحاقی نه فقط انسان بلکه خیلی از سیستمها و زیر سیستمها که ارگانیکی و جزءجزء هستند به صورت اقتصاد، فرهنگ، سیاست، نظامیگری و غیره در هم ادغام میشوند و دیگر وجود نخواهند داشت؛ چون در مکتب بعدی سیستمها، سایبرنتیکی هستند و از پنج سیستم ارگانیکی سیاست، اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و نظامیگری آنچه که میماند فقط دو سیستم است: سیستم اطلاعات و سیستم انرژی.
هرچه را که اکنون بحث میکنیم در حوزه سیستم اطلاعات است، چون جامعه اطلاعاتی جامعهای است که پایه آن اطلاعات است. در این صورت تا اینجا سازوکار جامعهسازی را قبول داریم و تمام این اجزاء از بین میروند و یک نظام رسانهای، هنری، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دیگر به وجود میآید.
كلبه ديجيتالي بدون كلبه كرامت كافي نيست
ما با سیستم فطری و سیستمهای بایولوژیک که در آن نهاد «ولایت فقیه» ساقه مغز میشود و یک مرحله بالاتر از سیستمهای سایبرنتیکی است این سازوکار را پیشبینی کردیم و در تئوری سیستم آوردیم، بخشهایی از آن را هم درس دادیم که متوجه شدید؛ پس در راه مصادره این پروسه، کلبه دیجیتالی بدون کلبه کرامت کفایت نمیکند و معنایی ندارد.
اجزا و سازوکارهایی که امروز اشاره کردم بخشی از مباحث آیندهشناسی در حوزه نظام رسانه و انتقال پیام و مباحث جامعهسازی در حوزه جامعه اطلاعاتی بود. اینها را در مبحث دکترین سینما مدنظر داشته باشید تا در جلسات آتی نتیجهگیری کنیم.
پایان
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.