اميرالمومنين(ع) در نامه خود به فرماندار مصر نوشت: پيامبر اسلام(ص) به من فرمود؛ «بر امّت اسلام، نه از مؤمن و نه از مشرك هراسى ندارم، زيرا مؤمن را ايمانش باز داشته و مشرك ...
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»، بعد از جنگ جمل به دستور حضرت علي(ع)، محمدبن ابيبكر پس از عزل «قيس بن سعد»، در سال 36 هجري، به جاي او به ولايت مصر منصوب شد. محمد وقتي در روز شانزدهم ماه رمضان وارد مصر شد در ميان مردم حاضر گشت و نامه علي(ع) را براي آنان قرائت كرد. حضرت در آن نامه فرمودند:
«به نام خداوند بخشاینده مهربان؛ این عهدى (و دستورى) است که بنده خدا على، امیرالمومنین، براى محمد بن ابى بکر نوشته است، زمانى که او را کارگزار مصر کرد. او را به تقواى الهى و اطاعت از خدا در نهان و آشکار و ترس از او در پنهان و حضور فرمان داد. او را فرمان داد به نرمش با مسلمان و خشونت با تبهکار و عدل با اهل ذمه و انصاف با ستمدیده و سختگیرى بر ستمکار و گذشت از مردم و احسان به آنها به مقدار توان و خداوند نیکوکاران را پاداش و بدکاران را عذاب مى کند.
با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشادهرو و خندان باش. در نگاههايت و در نيم نگاه و خيره شدن به مردم به تساوى رفتار كن تا بزرگان در ستمكارى تو طمع نكنند و ناتوانها در عدالت تو مأيوس نگردند، زيرا خداوند از شما بندگان درباره اعمال كوچك و بزرگ، آشكار و پنهان خواهد پرسيد، اگر كيفر دهد شما استحقاق بيش از آن را داريد و اگر ببخشد از بزرگوارى اوست.
پرهيزكاران لذت پارسايي در ترك حرام را چشيدند
آگاه باشيد اى بندگان خدا! پرهيزكاران از دنياى زودگذر به سلامت گذشتند و آخرت جاودانه را گرفتند. با مردم دنيا در دنياشان شريك گشتند، امّا مردم دنيا در آخرت آنها شركت نكردند.
پرهيزكاران در بهترين خانههاى دنيا سكونت كردند و بهترين خوراكهاى دنيا را خوردند و همان لذّتهايى را چشيدند كه دنياداران چشيده بودند و از دنيا بهره گرفتند آنگونه كه سركشان و متكبّران دنيا بهرهمند بودند. سپس از اين جهان با زاد و توشه فراوان و تجارتى پر سود به سوى آخرت شتافتند.
لذت پارسايى در ترك حرام دنيا را چشيدند و يقين داشتند در روز قيامت از همسايگان خدايند، جايگاهى كه هر چه درخواست كنند داده مى شود و هر گونه لذتى در اختيارشان قرار دارد.
ما همه شكار مرگ هستيم
اى بندگان خدا! از مرگ و نزديك بودنش بترسيد و آمادگىهاى لازم را براى مرگ فراهم كنيد كه مرگ جريانى بزرگ و مشكلى سنگين به همراه خواهد آورد: يا خيرى كه پس از آن شرى وجود نخواهد داشت و يا شرى كه هرگز نيكى با آن نخواهد بود.
پس چه كسى از عملكننده براى بهشت، به بهشت نزديكتر و چه كسى از عملكننده براى آتش، به آتش نزديكتر است؟ شما همه شكار آماده مرگ مىباشيد، اگر توقّف كنيد شما را مىگيرد و اگر فرار كنيد به شما مىرسد.
اين فرد بيشتر از همه از خدا ميترسد
مرگ از سايه شما به شما نزديكتر است، نشانه مرگ بر پيشانى شما زده شد، دنيا پشت سر شما در حال درهم پيچيده شدن است، پس بترسيد از آتشى كه ژرفاى آن زياد و حرارتش شديد و عذابش نو به نو وارد مىشود، در جايگاهى كه رحمت در آن وجود ندارد و سخن كسى را نمىشنوند و ناراحتىها در آن پايان ندارد.
اگر مىتوانيد ترس از خدا را فراوان و خوشبينى خود را به خدا نيكو گردانيد، چنين كنيد، هر دو را جمع كنيد، زيرا خوشبينى بنده خدا به پروردگار بايد به اندازه ترسيدن او باشد و آن كس كه به خدا خوشبينتر است بايد بيشتر از ديگران از كيفر الهى بترسد.
خشم خدا در راضي نگهداشتن مردم
اى محمد بن ابىبكر! بدان كه من تو را سرپرست بزرگترين لشكرم يعنى لشكر مصر، قرار دادم. بر تو سزاوار است كه با خواستههاى دل مخالفت كرده و از دين خود دفاع كنى، هر چند ساعتى از عمر تو باقى نمانده باشد.
خدا را در راضى نگهداشتن مردم به خشم نياور، زيرا خشنودى خدا جايگزين هر چيزى بوده امّا هيچ چيز جايگزين خشنودى خدا نمىشود. نماز را در وقت خودش به جاى آر، نه اينكه در بيكارى زودتر از وقتش بخوانى و به هنگام درگيرى و كار آن را تأخير بيندازى و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است.
هراس پيامبر(ص) از اين گروه بود
امام هدايتگر و زمامدار گمراهى، هيچگاه مساوى نخواهند بود، چنان كه دوستان پيامبر(صلّىاللّه عليه و آله و سلّم) و دشمنانش برابر نيستند. پيامبر اسلام(ص) به من فرمود: «بر امّت اسلام، نه از مؤمن و نه از مشرك هراسى ندارم، زيرا مؤمن را ايمانش باز داشته و مشرك را خداوند به جهت شرك او نابود مىسازد. من بر شما از مرد منافقى مىترسم كه درونى دو چهره و زبانى عالمانه دارد، گفتارش دلپسند و رفتارش زشت و ناپسند است».