کد خبر:۲۰۸۹۸۱
در برنامه زاويه بررسي شد:

دلايل تمايل‌داوطلبان برترعلوم‌انساني به رشته‌روانشناسي/ ايده تجاري‌سازي دانش به سود علوم انساني است يا ضرر آن؟

برنامه زاويه شب گذشته با حضور روساي دانشكده هاي روانشناسي و حقوق دانشگاه تهران به بحث در خصوص علل ...
به گزارش خبرنگار علمي «خبرگزاري دانشجو»، برنامه زاويه «مجله علوم انساني» شب گذشته با حضور غلامرضا افروز، رئيس دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران و سيد فضل‌الله موسوي، رئيس دانشكده حقوق و علوم سياسي اين دانشگاه  به بحث در خصوص «علل و عوامل تمايل داوطلبان برتر علوم انساني به رشته روانشناسي» پرداخت.
 
در اين برنامه، تلاش شد به اين سوال پاسخ داده شود كه چه مي شود در حاليكه از 11 سال پيش تا سال 87 هيچ تمايلي به انتخاب رشته روانشناسي در ميان داوطلبان برتر كنكور ديده نمي شود؛ اما از سال 87 تا امسال و به صورت روزافزون و تصاعدي شاهديم از ميان 10 نفر اول كنكور چندين نفر به سراغ رشته روانشناسي رفته تا اينكه امسال 3 نفر برگزيده رشته روانشناسي را براي ادامه تحصيل انتخاب مي كنند؟
 
بر اساس آماري از احسان جمالي، معاون فناوري سازمان سنجش رشته هاي انتخابي 10 نفر اول كنكور علوم انساني طي 10 سال اخير به شرح زير است:
 
 
سال رشته هاي انتخابي 10 نفر اول كنكور علوم انساني
81 حقوق، الهيات، ادبيات و علوم اجتماعي
82 حقوق، حسابداري و روانشناسي
83 حقوق و فلسفه
84 حقوق، ادبيات و مديريت
85 حقوق و فلسفه
86 حقوق، علوم اجتماعي و فلسفه
87 حقوق، علوم اجتماعي، فلسفه، الهيات و روانشناسي
88 حقوق و روانشناسي
89 حقوق و روانشناسي (نفر سوم)
90 حقوق و روانشناسي (نفرات اول و دوم كنكور علوم انساني)
91 روانشناسي (هر 3 نفر اول كنكور علوم انساني)
 
 
از ديگر سوالات اين برنامه اين بود كه آيا اين مسئله يك اتفاق است يا خير، يك مسئله فرهنگي است؟ معناي فرهنگي اين تغيير گرايش علمي در گروه علوم انساني چيست؟ آيا تاكيد وزارت علوم بر مسئله تجاري‌سازي دانش در اين ميان تاثيرگذار بوده و باعث تغيير در منزلت اجتماعي روانشناسان شده است؟ آيا صداوسيما با پخش برنامه هاي گسترده روانشناسي طي اين سال ها در اين ميان تاثير گذار بوده است؟
 

همچنين تلاش شد به اين سوال پاسخ داده شود كه چرا هر چه به سال هاي اخير مي رسيم از ميل به رشته هايي مثل علوم اجتماعي، ادبيات، فلسفه و مديريت كاسته مي شود و ميل به روانشناسي و علوم تربيتي و مشاوره شعله مي گيرد؟ آيا اين به معني زايش دوباره روانشناسي در ايران و مرگ رشته‌هايي مثل فلسفه و جامعه‌شناسي در محيط دانشگاه‌هاي ماست؟ و دلالت‌هاي مفهومي اين تغيير ميل دانشجويان از حوزه‌هايي چون ادبيات،‌ فلسفه، جامعه‌شناسي، الهيات و غيره به روانشناسي چيست؟
 
روانشناسي بي شك رشته مهمي است اما افزون بر ماهيت يك رشته علمي دلايل ديگري براي محبوبيت روزافزون يك رشته وجود دارد كه  زاويه سعي كرد به اين مسئله بپردازد.
 
زاويه اين هفته براي مخاطبان خود اين سوال پيامكي را مطرح كرد كه «به نظر شما تاكيد برخي مسئولان فرهنگي به ايده تجاري سازي دانش و تبديل علم به ثروت نهايتا به سود علوم انساني است يا به ضرر آن؟»
 
افروز در پاسخ به اين سوال صواتي، مجري برنامه زاويه كه آيا اين انتخاب و تمايل يك اتفاق است يا نه يك مسئله فرهنگي است كه داراي علل و عومل متعددي از جمله تلاش شما و همكارانتان است؟، گفت: من اعتقاد دارم همه رشته هاي دانشگاهي محبوب هستند به شرط اينكه همه به قله علمي برسند و سر حلقه آن را پيدا كنند. كشور به تمام رشته‌هاي علوم انساني نياز دارد،  اما در خصوص روانشناسي بايد بگويم: آيت الله حائري جاي به بنده جمله زيبايي با اين مضمون گفتند كه «علوم تجربي فرش علوم انساني  و روانشناسي چون موضوع اش خود انسان است، عرش علوم انساني است.» اين جمله حكيمانه‌اي است. حالا به سراغ اين سئوال مي روم كه چطور مي شود كه چند صدهزار نفر در سراسر كشور وارد رشته روانشناسي مي‌شوند؟ كه بنده به طور مختصر به دلايل آن اشاره مي كنم.
 

 رئيس دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران ادامه داد: علاوه بر برترين هاي كنكور از ميان برترين‌هاي المپياد نيز ما شاهديم علاقه دانشجويان به رشته‌هاي حقوق و روانشناسي 50 به 50 است، اين امر دلايل عديده‌اي دارد و از سر اتفاق نيست. زمينه سازي شده است.

 وي بيان داشت: صدا و سيما در اين زمينه نقش داشته، پدر و مادر اين بچه‌ها حداقل هفته‌اي يك بار پاي صحبت‌هاي ما در طول اين 30 سال از طريق تلويزيون بوده اند. ما روانشناسي را به خانه هاي مردم برده ايم، روانشناسي ديگر بيماريابي نيست و در حوزه هاي مختلفي مثل روانشناسي كودك، روانشناسي تربيتي، روانشناسي اجتماعي، روانشناسي شخصيت، روانشناسي سياسي، روانشناسي تيزهوشي، روانشناسي رسانه، روانشناسي خانواده، روانشناسي ارتباطات، روان سنجي، تست هوش داريم و تنها يك قسمت آن به آسيب هاي رواني است و تمام رشته ها به حوزه علوم انساني ورود پيدا كرده اند.
 
افروز افزود: اين امر باعث شده روانشناسي به خانه هاي مردم برده شود و وجه كاربردي پيدا كند، اين يك مسئله است و مسئله دوم اين است كه 8 سال گذشته يك اتفاق ميموني افتاد و آن تاسيس نظام روانشناسي و مشاوره با تصويب مجلس بود كه اين نظام الان به آن هايي كه داراي مدرك فوق ليسانس و دكترا هستند پروانه مطب و كلينيك روانشناسي و دفتر مشاوره داده مي شود و هر كسي پروانه داشته باشد شاغل است.
 
رئيس دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران گفت: بنده بارها عرض كرده ام كه بايد برنامه ريزي كرد در كنار پزشك خانواده ما يك روانشناسي خانواده هم داشته باشيم.
 
وي خاطرنشان كرد:  مي بايست براي هر 1000 خانوار يك روانشناس و مشاور براي پيگيري آسيب ها، مشاوره ازدواج، تحصيل و ... داشت. اگر ما الان 21 هزار خانوار داريم مي بايست 21 هزار روانشناس متعهد و توانمند داشته باشيم و 10 سال بعد كه تعداد خانوار ما به 30هزار نفر مي رسد كشور به 30 هزار روانشناس متعهد و مومن و متخصص نياز دارد.
 
افروز گفت: الام چشم انداز روانشناسي خوب است اما بايد بازنگري هايي صورت بگيريد تا افراد و توانمند جذب اين رشته ها شوند همچنان كه در طول اين سال هاي اخير چنين اتفاقي رخ داده است.

 وي بيان داشت: برخي از رشته‌ها براي انسان و پيرامون انسان است اما روانشناسي خود انسان است به همين دليل هم عرش علوم انساني است و حقوق هم حق انسان است و لذا اينجا هم خود انسان است.

 افروز ادامه داد: روانشناسي تبيين چرايي تمام رفتارهاي انساني است اما رشته‌اي مثل ادبيات، جغرافيا و غيره  براي انسانند.

 صلواتي بعد از اين اظهارنظر گفت: خوب اگر اينطور باشد هميشه بايد چنين مي‌بود؟ امروز ما شاهديم كه هرجاي از شهر مركز مشاوره‌اي زده شده  و حجم عظيم همكاران شما در تلويزيون به قدري است كه اصلاً قابل مقايسه با ساير رشته‌ها نيست.

كه افروز در واكنش به اين صحبت گفت: هر كس در هر رشته‌اي هست بايد رشته خود را دوست داشته باشد و بصيرت و بينش داشته باشد و الگوي خوبي براي دانش‌پژوهان آن باشد.

 وي ادامه داد: بحث بازار كار يك طرف است و بحث تخصص يك طرف ديگر ما بايد توجه داشته باشيم كه دانشگاه‌ها سه دسته هستند، يك دسته دانشگاه‌هاي كه پژوهشگر تربيت مي‌كنند يك دسته دانشگاه‌هاي كه به شكل عمومي به رشته‌ها نگاه مي‌كنند و يك دسته دانشگاه‌هاي هستند كه به شكل تخصصي به مباحث ورود مي‌يابند.
 
 استاد روانشناسي دانشگاه تهران گفت: يكي از ريشه‌هاي آسيب‌هاي كه منجر به خلاف مي‌شود خلاء عاطفي است، روانشناسي براي ارتقاي امنيت رواني بايد كار كند.

وي ادامه داد: رهبري درديداري كه با ايشان داشتيم  بيان داشتند: « مراجعه به روانشناس و مشاور متدين را يك ضرورت مي دانم.»

افروز در واكنش به اين صحبت صلواتي مجري برنامه مبني بر اينكه اين به سبب تبليغ است، گفت: اشكالي ندارد هر رشته‌اي مي‌تواند استدلال بياورد و در مورد رشته خود تبليغ كند.

 وي ادامه داد: شما از كشورهاي پيشرفته ببنيد كه چقدر دكتراي فلسفه دارند و چقدر دكتر روانشناس.

علاوه بر افروز، سيد فضل الله موسوي، رئيس دانشكده حقوق و علوم سياسي ديگر ميهمان اين برنامه نيز در پاسخ به اين سوال كه آيا اقبال به روانشناسي به معناي ادبار از حقوق است؟، گفت: همانطور كه جناب آقاي افروز عرض كردند تمام رشته‌ها براي ما محترم هستند اگر شما در يك جلسه‌اي باشيد كه از تمام رشته‌ها در آن حضور دارند برخي نسبت به رشته خود داراي تعصب بوده و آن را بهترين معرفي مي‌كنند بايد توجه داشت جايگاه هر رشته‌اي سر جاي خود محترم است، مثلا اگر ادبيات خوب ارائه شود فرهنگ يك كشور را مي سازد، همچنان كه اشعار حافظ، سعدي و مولوي كه فرهنگ ما را مي سازند و در صورت پيروي مشكلات روحي و رواني در جامعه ما كمتر خواهد شد و بايد توجه داشت هرچقدر رشته‌اي به انسان نزديك باشد از اولويت بالاتري برخوردارتر است.

 وي ادامه داد: هر چه كه علمي ارتباطش با انسان بيشتر باشد گرايش بيشتر است، فرض كنيد جغرافيا هم كه رشته محترمي است تا چه حد مي تواند به انسان نزديك باشد؟ در واكنش به اين صحبت صلواتي گفت: خوب علوم اجتماعي و فلسفه هم به انسان مي‌پردازد پس چرا گرايش به آنها وجود ندارد كه در پاسخ رئيس دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران گفت: اين رشته‌ها مرتبط با انسان هستند ولي اينكه چقدر نيازهاي اساسي و فوري انسان را برآورده مي‌كنند متفاوت است، انسان نياز به مشاوره حقوقي دارد و لذا دائما به آن نياز دارد و مسائل روانشناسي هم چنين است.
 

موسوي ادامه داد: من فكر مي‌كنم در برخي رشته‌ها نياز بيشتر است مثل حقوق و روانشناسي. در مورد رشته‌اي مثل معماري شما براي هر ده نفر يك خانه مي‌سازيد ولي روانشناس براي هر ده نفر اين خانواده مي‌بايست برنامه داشته باشد.

 در واكنش صلواتي گفت: اين استدلال را يك جامعه‌شناس هم مي‌تواند داشته باشد كه موسوي پاسخ داد: جامعه‌شناسي كل نگر است ولي برخي رشته‌ها به طور ريز با انسان سر و كار دارند و با عينيت انسان عجين شده است.

رئيس دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران ادامه داد: علت گرايش به رشته حقوق در دوره‌اي اين بود كه جامعه به وضعيت خاصي رسيده بود كه خواهان رسيدگي به حق وناحق شدن بود اما  امروز به واسطه استرس‌هاي موجود در جامعه و مشكلات روحي كه در جامعه احساس مي‌شود گرايش به عرفان و انسان بودن هم در جامعه رشد پيدا كرده و لذا افراد فكر مي كنند شايد روانشناسي بتواند به اين مسئله كمك كند.
 
مجله علوم انساني زاويه در قسمت ديگري از برنامه در قالب پرسه‌ها و خبرهاي هفته تلاش مروري بر ساير موضوعات مربوط به حوزه علوم انساني در هفته اي كه گذشت، داشت.

لازم به ذكر است، ‌زوايه كاري از گروه معارف و انديشه شبكه چهارم سيماست كه هر چهارشنبه شب از اين شبكه پخش مي شود.
 
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار