گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو» - حامد صفایی؛ رد پای استعمار را میتوان از قرنها پیش در تاریخ جهان و از جمله تاریخ ایران مشاهده کرد. این استعمار همیشه به یک ظاهر و هیئت نبوده بلکه متناسب با هر دوره تاریخی و متناسب با شرایط ویژه هر کشور در قالبی متفاوت ظاهر میشود که البته تاثیرات متفاوتی نیز بر جای میگذارد. در ادامه به بررسی انواع استعمار میپردازیم.
با بوجود آمدن وسایل ارتباط جمعی، استعمار فرانو توانست موانع سیاسی و تبلیغاتی حکومتها را بشکند و خارج از کنترل دولتها و بدون هیچ مانعی بطور مستقیم با دورترین نقاط جهان ارتباط برقرار کند و بر افکار عمومی آن ملت تأثیر بگذارد.
انواع استعمار
استعمار از گذشته دور با توجه به آنچه که از خود نشان داده، هزاران چهره آشکار و نهان دارد که در بیشتر موارد با ظاهر بشر دوستی، صلح طلبی و آزادگرایی در چشم ملتها ظهور پیدا میکند. با توجه به این مطلب 3 رویه استعمار از جمله کهن، نو و فرانو وجود دارد که هر یک به تفکیک توضیح داده میشود.
ویژگیهای استعمار کهن یا استعمار بیپرده
اولین این رویهها استعمار کهن است. شیوهای که قدرتهای بزرگ با اعمال زور بر کشورهای دیگر، بر آنان مسلط میشدند و شروع به چپاول و غارت اموال و منابع و ثروت آنان میکردند، مثلا دوران حکومت انگلیس بر هند که انگلیس توانست با استعمار و استثمار هند و نابود کردن آن کشور به قدرت و ثروت برسد.
البته از این نوع استعمار میتوان تحت عنوان استعمار بی پرده هم نام برد. در این نوع از استعمار، استعمارگر بیپرده یک حاکم را به کشور مستعمره میفرستد و فرستاده در کمال خودمختاری، از آن کشور به نفع استعمارگر بهرهبرداری میکند.
استعمار مستقیم به دستور پاپ
در اصل، صدور بیانیه معروف پاپ (معروف به فرمان مستقیم) تایید چپاول و غارت ممالک دیگر و دستوری برای آغاز استعمار مستقیم بوسیله دو کشور پرتغال و اسپانیا بود. با توجه به بیانیه پاپ که آمریکای شمالی و قسمتی از آمریکای جنوبی را به اسپانیا و مناطقی چون هند، ژاپن، چین و سایر سرزمینهای شرقی به انضمام آفریقا به پرتغال اعطاء کرد، میتوان این بیانیه را به جای فرمان مستقیم، به استعمار مستقیم تغییر نام داد.
ابزارهای استعمار کهن
روند استعمار کهن تا آغاز جنگ جهانی دوم ادامه داشت. شرایط استعمار کهن در این دوران بدین صورت بود که قدرت نظامی از ابزارهای لازم و ضروری برای موفقیت در به سلطه درآوردن کشورهای مستعمره بود. علاوه بر این، کشت و کشتار و از بین بردن مردم کشور مستعمره در رسیدن به هدف پذیرفته شده بود و یکی از ابزارهای نشان دادن قدرت به حساب میآمد.
ویژگی دیگر این نوع استعمار این بود که کشور استعمارگر علاوه بر این که به صورت مستقیم حکومت مستعمره را اداره میکرد، باید برای حفظ مستعمره خود هزینه زیادی نیز متقبل میشد. علاوه بر این، این کشورها باید از ابزارهای دیگر از جمله صنعت چاپ هم برای پیشبرد اهدافشان استفاده میکردند. برای مثال ناپلئون قبل از حمله به مصر برای آن کشور روزنامه منتشر کرد و یا رویترز (موسس خبرگزاری رویترز) امتیاز خرید و فروش توتون و تنباکو را بوسیله روزنامه و تبلیغ از ناصرالدین شاه گرفت.
چه چیز باعث تغییر رویه استعمارگران از استعمار کهن به استعمار نو شد؟
دو جنگ جهانی باعث شد کشورهای استعمارگر به این دلیل که هزینههای زیادی در این دو جنگ کرده بودند، نسبت به حفظ مستعمرات خود افول چشمگیری داشته باشند. همچنین ورود یک قطب جدید به نام آمریکا باعث تغییر و تحول سیاستهای جهانی شد که بر روی مستعمرات ابرقدرتها هم تاثیر گذاشت.
جابجایی قدرتها و بوجود آمدن احساسات ناسیونالیستی و آزادی خواهی، همچنین بروز نهضتهای ملی در مستعمرات باعث شد استعمارگران نوع رفتار و برخورد خود را با مستعمرات خود تغییر دهند، بدین صورت که بتوانند با گماشتن مهرههای خود بر سر قدرت، آن کشور را دوباره زیر سلطه خود داشته باشند تا بتوانند به اهدافشان برسند. به این نوع استعمار، استعمار نو یا در پرده هم میگویند.
این روش بدین صورت بود که در ظاهر با اعلام استقلال مستعمرات موافقت میکردند ولی عملشان صرفاً سرپوشی بر این نیتشان بود که بتوانند بصورت غیر مستقیم به غارت ذخایر نفتی و منابع و معادن آن کشور ادامه دهند.
البته، عواملی هم در این تغییر روش و تبدیل استعمار کهن به استعمار نو دخیل بود. اول اینکه، هزینههایی که کشورهای سرمایهداری برای حضور نظامی انجام میدادند بسیار بالا بود و با وقوع جنگ این مشکل دو چندان شد. بنابراین، آنها به جای صرف هزینه، صدور سرمایه را در پیش گرفتند.
عامل دیگر، روی آوردن مستعمرات به جنبشهای آزادیخواهانه بود که در کشور ما این جنبش به مشروطه معروف شد. عامل دیگر اینکه، استعمارگران شروع به تجاوز به حریم استعماری یکدیگر کردند و با توجه به آگاهی از خطرات آن در این فکر بودند که راه دیگری برای بدست آوردن منافع بیشتر پیدا کنند.
البته، اصلیترین دلیل تغییر روش استعمار را میتوان مقاومت مردم کشورهای مستعمره دانست. به هر حال، این عوامل باعث شد استعمارگران حضور نظامی و خشن خود را تبدیل به حضور غیر مستقیم و نو کنند.
واژه استعمار فرانو با تعبیر رهبر انقلاب وارد گفتمان بینالمللی شد
مفهوم استعمار فرانو، از آن مفاهیمی است که با بیان مقام معطم رهبری در جمع مسئولان صداوسیما وارد ادبیات گفتمان بینالمللی شد. استعماری که میشود آن را استعمار پولی نیز نامید، به این دلیل که پول و سرمایه در این نوع از استعمار نقش قدرت و تسلیحات را بازی میکند.
ویژگیهای استعمار فرانو
این استعمار بدین صورت است که استعمارگران با دادن اعتبار یا سرمایهگذاری کلان و کنترل این سرمایهها، اقتصاد کشوری را زیر سلطه اقتصاد خود قرار میدهند و با کم و زیاد کردن ارزش پول خود، ناگهان اقتصاد این کشورها را فلج کرده و بازار آن کشور را تصرف میکنند. در نتیجه، مستعمره برای جلوگیری از سقوط اقتصادی در اتخاذ تصمیمات سیاسی به اکراه یا با میل از استعمارگر تبعیت میکند.
در این استعمار، دیگر لازم نیست که استعمارگر با تانک و وسایل نظامی یا حکومت دستنشانده کشوری را تسخیر کند، بلکه با یک حرکت حساب شده، استقلال اقتصادی و همچنین بازار آن کشور را تصرف میکند که این حرکت باعث میشود آن حکومت به صورت ناخودآگاه دست نشانده شود.
کنفرانس تجارت و رشد اقتصادی ژنو، نمونهای از استعمار فرانو
مثالی برای تایید این ادعا کنفرانس تجارت و رشد اقتصادی ژنو است که در آن ابرقدرتها آشکارا با این طرح که «هر کشوری در مورد تجارت، آزادانه با سایر کشورها و در اختیار گرفتن منابع طبیعی خویش برای رشد اقتصادی و رفاه مردم خود از حقوق کامل برخوردار است.» به مخالفت برخاستند.
در این رأیگیری، آراء مخالف را آمریکا، انگلیس، کانادا و ... دادند و رأی واتیکان ممتنع بود. این حرکت بدین معنی است که همچنان که در دوران استعمار کهن فرمان مستقیم را استعمار صادر میکرد، در این دوران هم استعمار با آزادی دیگر کشورها موافق نیست.
ابزار و وسایل استعمار فرانو
استعمار فرانو اهداف و مقاصد خود را از راههای مختلف و با توسل به وسایل گوناگون از جمله ابزار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اجرا میکند. از نظر سیاسی، استعمار فرانو میخواهد با تحریک خودخواهی و حرص فردی و با استفاده از مخالفتهای رهبران با رقبای آنان که مدعی قدرت هستند، مصالح عموم مردم را بازیچه خود قرار داده و فشار را بر حکومت مردمی برای تعامل بیشتر، افزایش دهد.
در واقع، وقتی حکومتهای ملی منافع کشورهای استعمارگر را به مخاطره میاندازند، استعمار فرانو، عمال فاسد بومی را بر ضد آنان تحریک و از طریق آنان فشار را به حکومت مردمی بیشتر میکند.
اختراع دشمن از ابزارهای استعمار فرانو است
علاوه بر مورد فوق، به وجود آوردن مترسک هم قسمتی از ابزار سیاسی استعمار فرانو است. بدین معنی که برای مردم یک کشور دشمنی اختراع شود و یا در اهمیت یک دشمن واقعی غلو شود و برای جلوگیری از خطر این دشمن، تدابیری اتخاذ شود که در حقیقت متضمن منافع استعمار باشد.
استعمارگران فرانو برای توجیه رفتار خودشان، ادعا میکنند که اگر حقوق بشر هر منطقه از جهان به خطر بیافتد، وظیفه ماست که به حراست از آن بپردازیم. ولی حقیقت این است که این حرف وسیلهای برای انحراف جوامع از منافع و مقاصد واقعی استعمار فرانو است.
مهمترین و حیاتیترین وسیله استعمار فرانو
اقتصاد مهمترین و حیاتیترین وسیله استعمار فرانو است و در این مورد بدین صورت عمل میشود که سرمایهگذاران به فعالیتهای اقتصادی در کشور مستعمره میپردازند و به جای پیگیری توسعه و پیشرفت کشور مستعمره فقط در پی سود بیشتر هستند.
نوع دیگر رابطه اقتصادی، بصورت فروش کالاهای لوکس ساخته شده به جهان سوم با قیمت بالا و خرید مواد غذایی و مواد خام اولیه با قیمت بسیار پایین است که این وضع تا زمانی که مستعمرات از لحاظ مناسبات بازرگانی و اقتصادی تحت نفوذ کشورهای صنعتی باشند، ادامه خواهد داشت.
ابزار استعمار فرانو که عقاید و افکار مستعمرات را تحت تاثیر قرار میدهد
ابزار دیگر استعمار فرانو، ابزار فرهنگی است. این ابزار در جوامعی که مستقیم یا غیر مستقیم تحت نفوذ و سلطه نیروهای استعمار یا دولتهای غیر محلی قرار دارند استفاده میشود و افکار و عقاید و مبانی فکری زندگی و عناصر فرهنگی آن جوامع نیز از این طریق تحت کنترل قرار میگیرد.
در جوامع تحت سلطه، استعمار سعی دارد افکار و اندیشههای طرقیخواهانه را سرکوب و در عوض افکار و عقاید سخیف و مبتذل و هرگونه اثر فرهنگی که دارای محتوای استعماری باشد را تشویق کند. استعمار فرانو با این ابزار، محتوای فرهنگ جوامع تحت سلطه را تهی میکند، بدین معنی که بر آن جوامع فرهنگ تقلیدی، ناقص و بدون محتوا را غالب مینماید.
تکنولوژی، ابزاری در دست استعمار فرانو
روش بالا در مواجهه با استقلال سیاسی جوامع به مشکل بر میخورد که البته استعمار فرانو برای آن هم راه چاره پیدا کرد و با بوجود آوردن رسانههای عمومی، اهدافی را که لازمه از بین بردن هویت و فرهنگ یک ملت بود ادامه داد. آنان با استفاده از این ابزار، ذهن مردم را برای قبول عقاید باطل آماده و با تبلیغ و تلقین مستمر و مبالغهآمیز، ایدئولوژیهای مسخ شده و خالی از محتوای خود را به این جوامع صادر میکنند.
در این دوره، رشد و توسعه تکنولوژی باعث شد که استعمار فرانو بتواند بدون برخورد با حاکمان کشورها و بدون اشغال نظامی یا حتی حاکم کردن افراد دست نشانده، مکان تأثیرگذاری مستقیم بر افکار عمومی ملتها را بیابد و بدین طریق زمام امور آن جامعه را در دست بگیرد.
در این دوره با بوجود آمدن وسایل ارتباط جمعی از جمله اینترنت، ماهواره، تلویزیون و . . . استعمار فرانو توانست موانع سیاسی و تبلیغاتی حکومتها را بشکند و خارج از کنترل دولتها و بدون هیچ مانعی بطور مستقیم با دورترین نقاط جهان ارتباط برقرار کند و بر افکار عمومی آن ملت تأثیر بگذارد.
تفاوت استعمار فرانو و استعمار کهن
تنها فرق استعمار فرانو با استعمار کهن در این است که استعمار در آن زمان با خشونت وارد سرزمین و خانههای مردم مستعمره میشد، اما حالا با درخواست آن مردمان وارد آن سرزمینها میشود، بطوریکه مردم کشور تحت سلطه، نه تنها اجازه ورود استعمار را میدهند، بلکه با آن همکاری هم میکنند.
پروژه یکسانسازی فرهنگی و ارتباط آن با استعمار فرانو
مهمترین شاخصه استعمار فرانو، پروژه یکسانسازی فرهنگی جهان به نفع خود است؛ زیرا این یکسانسازی باعث تضعیف قدرت مقاومت ملتها خواهد شد. با یکسانسازی فرهنگ، کشورها به سرعت به بازار فروش محصولات ابرقدرتها تبدیل میشوند و از سوی دیگر، تسلط سیاسی – امنیتی به راحتی امکانپذیر میشود.
در واقع، استعمار فرانو، یک جنگ هویتی را بوجود آورده که صرفا جنگی فرهنگی نیست بلکه جنگ یک زندگی و یک فرهنگ زندگی کردن با یک نوع فرهنگ دیگر برای زندگی کردن است. این به معنای آن است که ما باید تمام تلاش خود را به کار گیریم تا بگونهای زندگی کنیم که دیگر، هویتهای توخالی استعمار فرانو را طلب نکنیم و این جز با اتکا به راهبرد مقام معظم رهبری که اتکا بر هویت اسلامی – ایرانی است، محقق نخواهد شد.
منابع:
1. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان صدا و سیما، / 11/9/83.
2. استعمار فرانو، غلامحسین زارعی نژاد،مجله عارف، شماره 60.
3. استعمار ماوراء نو (ابر استعمار)، مهدی پرهام، نشریه نگین، آذر56، شماره 151.
4. استعمار مافوق نو، مهدی پرهام، نشریه نگین، مهر 53.
5. نقش استعمار نو در جهان سوم، نشریه نگین، مرداد 50، شماره 75.
6. فتنه فرهنگی از استعمار کهن تا فرانو، محمد ملک زاده، نشریه پویا، پاییز 89، شماره 18.
7. استعمار فرانو یا استعمار مابعد تجدد، حسین کچوییان.