کد خبر:۲۱۵۶۰۲
اهمیت آزادی اندیشه در نگاه علامه طباطبایی؛

مناظره؛ ضرورتی که علامه، در ابتدای انقلاب احساس کرد

ابتدای انقلاب بزرگانی مانند علامه طباطبایی، وارد میدان یک مبارزه شدند؛ مبارزه به خاطر بزرگ‌ترین جنبه وجودی انسان!
مناظره؛ ضرورتی که علامه، در ابتدای انقلاب احساس کرد

گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»- بیات؛ به راستی مهم‌ترین جنبه وجودی انسان چیست؟

 

حکما معتقدند که مهمترین بخش انسان، اندیشه اوست و یکی از راه‌های پرورش این اندیشه، قرار دادن آن در تضارب آراء است و این همان کلام مولا علی علیه السلام است که می‌فرمایند: «اضْرِبُوا بَعْضَ الرَّأْیِ‏ بِبَعْضٍ‏ یَتَوَلَّدُ مِنْهُ الصَّوَابُ»


از طرفی دیگر «إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فَعَلَى الْعَالِمِ أَنْ یُظْهِرَ عِلْمَهُ فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ سُلِبَ نُورَ الْإِیمَانِ»؛ این عهدی است که خدا از عالمان ربانی گرفته که اگر جامعه دچار مشکل علمی شد، باید علم خود را اظهار کنند؛ نه آنکه چون عابدنمایان و عارف‌نمایان، به کنجی بخزند و نهایتاً خود را نجات دهند. این است فرق عالم ربانی با دیگران.


عابد و زاهد و صوفی همه طفلان رهند                  

 مرد اگر هست، به جز عالم ربانی نیست


این دو امر باعث شد که علامه طباطبایی پا به میدان علم بگذارند و شاگردپروری کنند و اسرار حق را به اهلش بسپارند.

 

در آن زمان، افکار انحرافی، بسیاری از حتی اهل فکر و نظر را فریفته بود. بعد از آنکه رضاشاه ملعون از ایران گریخت، طبقه عامه و خاصه مردم و اندشمندان، از یک آزادی نسبی برخوردار شدند. گروه‎‌های سیاسی و مجلات و روزنامه‌ها و گروه‌های فکری و دانشگاهیان و ... همگی سعی کردند از این فضا، بهره حداکثری را ببرند. حوزه‌ها هم که تا آن زمان، شاید بیشترین سختی را کشیده بودند، سعی کردند از فضای پیش آمده حداکثر استفاده را بکنند.


پرداختن به اینکه این فضا چگونه ایجاد شد و این آزادی چرا پیش آمد و به چه شکل ادامه پیدا کرد، مجال وسیعی می‌طلبد. مرحوم جلال آل احمد در «سه مقاله» به بخشی از این ماجرا پرداخته است؛ البته بیشتر با نگاه به مطبوعات آن زمان.


مبارزه به خاطر بزرگ‌ترین جنبه وجودی انسان!


در این میان، اندیشه مارکسیسم، مثل بسیاری دیگر از اندیشه‌ها، سعی در نفوذ در افکار جوانان داشت. اندیشه‌های انحرافی بسیاری، تلاش می‌‌کردند در جامعه برای خود جایی باز کنند و اثرات بد خود را هم گذاشتند، ولی از میان آنها، مارکسیسم از همه بدتر بود. این اندیشه، در عمل و در فکر، تقابل‌های بسیاری با اسلام داشت. از این رو، خطر بزرگی جوانان ایرانی را تهدید می‌کرد.


در اینجا بود که بزرگانی مانند علامه طباطبایی، وارد میدان این مبارزه شدند. مبارزه به خاطر بزرگ‌ترین جنبه وجودی انسان!

 

بهترین راه عرضه اندیشه‌ها کدام است؟


فقط، یک سؤال ممکن است پیش بیاید و آن هم اینکه بهترین راه عرضه اندیشه‌ها و مقابل هم قراردادن آنها چیست؟ مناظره حضوری یا مناظره کتبی یا هیچ‌یک؟


پاسخ به این سؤال فرصت بیشتری می‌طلبد؛ چراکه همین امروز، هریک از این نگاه‌ها طرفدارهایی دارد، اما آنچه مسلم است، مرحوم علامه بیشتر به نقد اندیشه در درس و کلاس می‌پرداختند. ایشان یک سری جلسات در تهران داشتند که به شکل یک بحث گروهی انجام می‌شد و در آن دکتر هانری کربن و نصر و جزایری و ... شرکت می‌کردند؛ در آن جلسات در مورد شیعه و مسائل آن بحث می‌شد.


به نوعی، آرای دیگران نقل و سپس نقد می‌شد. در همان جلسات بود که دکتر شایگان حاضر می‌شدند تا درباره‌ عرفان‌ها و فلسفه‌های هندی با علامه گفت‌وگو کنند. آن هم به این صورت بود که ایشان آرای هندی را نقل می‌کردند و علامه نظرشان را می‌گفتند. تمام این گفت‌وگوها و بحث‌ها چاپ شده است.


کربن؛ محملی برای انتقال اندیشه‌های شیعه به جامعه غرب


کربن گفته بودند که تمام شناخت جامعه اروپایی از اسلام، اسلام اهل سنت است و از طریق نقل‌های آنها، شیعه و دیگر فرق را شناخته‌اند. وی یافته‌های خود از شیعه را در مجامع دانشگاهی غرب منتقل می‌کرد و به تصحیح وجهه شیعه در آنجا می‌پرداخت. از این ‌رو علامه فرصت را مغتنم شمردند و ایشان را راهی برای انتقال شیعه به جهان غرب دانستند و همین‌طور نقدی که ایشان به مکاتب هندی داشتند!


علامه همین‌طور جلساتی در بحث و بررسی فلسفه‌های مادی و مارکسیسم و تطبیق فلسفه‌های شرق و غرب داشتند که حاصل کار، کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» شد. ایشان معتقد بود حقیقت یک چیز بیشتر نیست و اگر اختلافی وجود دارد، برای این است که یک طرف اختلاف، دچار اشتباه شده است.


از این‌رو بود که شاگرد خلفشان، شهید مطهری راه ایشان را پیمودند.


به خاطر هدایت طلاب، تدریس فلسفه را بر خود واجب می‌دانم


وقتی علامه وارد قم شدند، تدریس فلسفه را آغاز کردند. هنگامی که از جانب برخی مراجع به این کار ایشان اعتراضات شدید شد و حتی گفته شد، شهریه ایشان و تمام حاضرین در درس فلسفه قطع خواهد شد، ایشان با مشورت با حضرت امام (ره) تصمیم گرفتند درس را ادامه دهند.


ایشان در پاسخ به پیغام یکی از مراجع فرموده بودند: آن زمان که شما در جلسات خصوصی فلسفه می‌خواندید، اینقدر فکر طلاب و مردم در معرض انحراف قرار نداشت. ایشان تأکید کردند که به خاطر هدایت طلاب، تدریس فلسفه را بر خود واجب می‌دانند و اصلا به خاطر همین دلایل بود که ایشان به قم آمدند و آن زندگی پرمشقت را در قم تحمل کردند. همانطور که نقل شده است، علامه و خانواده‌اش، از لحاظ مادی، در تبریز زندگی به مراتب بهتری داشتند.


وجد جوادی آملی از کلاس‌های علامه

 

آیت الله جوادی آملی که قبل از آمدن به محضر علامه، تقریبا یک دور کامل فلسفه خوانده بودند، وقتی که نزد ایشان رسیدند، گفته اند: انگار روز اول درس خواندمان است و وقتی در درس اخلاق ایشان شرکت کردند، با یک دنیای دیگر و یک دریای عظمت دیگر مواجه شدند؛ به حدی که درباره آن هم فرموده‌اند: انگار روز اول درس‌خواندمان بود.


اعتراض‌ها با علامه: در زمانی که مردم درگیر مبارزه با رژیم طاغوت هستند، عده‌ای با مرتاض‌های هندی مناظره می‌کنند


یک سؤال باقی می‌ماند و آن، این است که در بحبوحه انقلاب، پرداختن به این مباحث چقدر ضرورت داشت؟


همین که بیشتر شاگردان علامه در رأس انقلاب قرار داشتند، برای انقلابی بودن ایشان کافی است، اما با مقدماتی که در اول بحث ذکر شد، باید گفت که ایشان ضرورتی را حس می‌کرده که بسیاری از ساده اندیشان حس نمی‌کردند و با کنایه به ایشان اعتراض می‌نمودند که در زمانی که مردم درگیر مبارزه با رژیم طاغوت هستند، عده‌ای با مرتاض‌های هندی مناظره می‌کنند؛ غافل از اینکه انقلاب، همه‌اش سیاست نیست، بلکه یک اندیشه هم می‌خواهد و هرکس به فراخور توانایی و احساس وظیفه، بخشی از بار انقلاب را برمی‌دارد.

 

در واقع رهبری در طی سال‌های اخیر به مراتب به امر آزاد اندیشی تأکید داشتند و از مناظراتی که در فضاهای مختلف انجام شده نیز استقبال کرده اند؛ چرا که این امر را برای رشد و ارتقای فکری جامعه علمی و نیز رشد سطح درک مردم ضروری می دانند که علامه این امر را در ابتدای انقلاب به ظرافت درک کرد و آن را اجرایی نمود.


ایشان هم معلمان اندیشه انقلاب را تربیت کردند که حاصل کار، وجود شخصیت‌های برجسته ای چون آیت الله جوادی، آیت الله مصباح، آیت الله دکتر بهشتی، امام موسی صدر، آیت الله علامه تهرانی، آیت الله سبحانی، آیت الله شهید مطهری، دکتر دینانی و ... شد.


خداوند رحمتش کند و راهش را پر رهرو بدارد!


منابع

- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم
- عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏1
- شمس الوحی تبریزی، آیت الله جوادی، إسراء
- مهر استاد، آیت الله جوادی، إسراء
- سه مقاله، جلال آل محمد، رواق
- شیعه، علامه طباطبایی، بوستان کتاب قم

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار