گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ نظام هدایت عمومی بر اساس تعلیم و تربیت بنا نهاده شده است. خداوند پیامبران و امامان را مبعوث کرد تا انسانها را به توحید دعوت کرده و آنها را تحت تعلیم و تربیت الهی قرار دهند و از گمراهی آنان جلوگیری به عمل آورند. (1)
مراحل تعلیم و تربیت انسان
در تعلیم و تربیت انسانها سلسله مراتبی وجود دارد؛ به این معنا که در رأس این سلسله، خداوند هدف آفرینش انسان را تعلیم و تربیت او قرار داده و در مراحل بعدی، پیامبران و امامان و بعد از همه اینها پدر و مادر عهدهدار این امر خطیر میشوند. این سلسله به تربیت والدین ختم نمیشود، بلکه استادان نیز سهم بسیار مؤثری در شکلگیری شخصیت افراد دارند.
پیامبر (ص) فرمودند: وقتی معلم به کودک مىگوید بگو «بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم» خداوند عالمیان براتى مىنویسد برای کودک و براتى مىنویسد برای پدر و مادر او و براتى برای معلم او که همه را از آتش دوزخ آزاد نمودم. (2)
نقش برجسته معلمان و استادان در تعلیم و تربیت محصلان
بسیاری از والدین با انتخاب استادان و معلمان فرهیخته و قرار دادن چنین افرادی در مسیر زندگی فرزندان خود، عملاً راه سعادت و موفقیت فرزندان خود را سرعت میبخشند؛ در واقع میتوان گفت، بعد از پدر و مادر، استادان مهمترین الگوهای افراد در طول زندگی هستند؛ چرا که آنها همانگونه که به امر آموزش کودکان و فرزندان ما مبادرت میورزند، در طی این آموزش بسیاری از امور مهم را به طور ضمنی به آنها انتقال میدهند که در بسیاری از مواقع این امور از خود آموزش مهمتر هستند.
برای مثال تصور کنید استادی را که از نظر اخلاقی بسیار وارسته است و خود را ملزم به رعایت بسیاری از اخلاقیات میداند، قطعاً این استاد در خلقیات شاگرد خود بسیار مؤثر خواهد بود؛ فراتر از همه اینها در جریان معاشرت شاگرد با استاد نگرشها و بینش او در مورد زندگی و اهداف آینده و به طور کلی جهانبینی استاد به دانشجویان انتقال مییابد؛ در نتیجه ما هیچگاه نباید از اثرات استادان ارزشمند در جریان زندگی فرزندان و حتی خودمان غافل شویم.
خوابی که به واسطه آن شیخ مفید استاد شیخ رضی شد
سید رضی، مؤلف نهجالبلاغه را میتوان نمونه چنین تربیتی مثال زد؛ مورخان نوشتهاند، شبی شیخ مفید در خواب دید که حضرت فاطمه زهرا (س) دست امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را گرفته و نزد او آورده و پس از سلام فرمود: «یا شیخ! این دو پسران من هستند، به آنها علم فقه و احکام دینی بیاموز.»
شیخ مفید از خواب برخاست و در شگفت ماند که این چه خوابی بود؟ فردای آن شب که طبق معمول در مسجد شروع به تدریس کرد، ناگهان دید بانویی باوقار در حالی که دست دو کودک خود را در دست دارد، وارد مسجد شد و سلام کرد و گفت: «یا شیخ! این دو پسران من هستند، به آنها فقه و احکام دینی بیاموز.» درست همان سخنان که در عالم رؤیا شنیده بود.
آن زن، فاطمه همسر طاهر ذوالمناقب بود که دو کودکش علی (سید مرتضی) و محمد (سید رضی) را نزد شیخ مفید آورده بود تا درس فقه و احکام دینی بیاموزند. شیخ مفید از آن خواب و این تعبیر در شگفت ماند و گریست. به احترام آن بانو و دو کودکش از جا برخاست و به آنها سلام کرد و خوابش را برای آنها نقل نمود. آنگاه با کمال اشتیاق و اخلاص، تعلیم و تربیت کودکان را به عهده گرفت و در ارتقای آنها به مدارج عالی علمی و عملی همت گماشت تا آنکه هر دو برادر از نوابغ روزگار شدند.
آنچه که یک معلم خوب باید دارا باشد
اما آنچه که باید در انتخاب معلم برای فرزندانمان در نظر داشته باشیم، چیست؟ چه ویژگیهایی در شیخ مفید وجود داشت که چنین شاگردی را تربیت کرد؟ امام صادق (ع) فرمودند: «المعلّم یحتاج إلى عقل و رفق و شفقة و نصح و حلم و صبر و بذل؛ در معلم چند صفت باید باشد تا استفاده علم از او به وجه اکمل میسر شود:
1. عاقل باشد؛ یعنى آنچه تعلیم مىدهد از روى دانش باشد نه از روى شک و وهم.
2. صاحب رفق و ملایمت باشد و اگر متعلم در مسئلهای ایستادگى کرد، خشمگین نشود.
3. مشفق و مهربان به متعلم باشد.
4. تدریسش از هر مفسده ای خالص باشد؛ بدون اخلاص، توفیق هیچ کاری میسر نمیشود، مخصوصاً تحصیل علم.
5. حلیم و بردبار باشد.
6. صبر و شکیبایى داشته باشد که در تحقیق مسائل به تأنى و درنگ پیش رود و از سرعت و عجله دور باشد و با متعلم با خشونت رفتار نکند.
7. بذل علم کند؛ یعنى هر گاه کسى را قابل تربیت میداند یا کسی از او طلب علم میکند، مضایقه نکند؛ چرا که براى هر چیز زکاتی است و زکات علم نشر آن است.»
صفاتی که متعلم برای علم آموزی به آنها نیاز دارد
در مقابل، سید رضی چگونه به مقامات بلند علمی و ادبی دست یافت؟ «و المتعلّم یحتاج إلى رغبة و ادارة و فراغ و نسک و خشیة و حفظ و حزم؛ یعنى متعلم نیز محتاج به چند صفت است:
1. رغبت بسیار داشتن به تحصیل علم.
2. اراده جزم داشتن و سخت بودن، به نحوی که اگر سنگ ببارد سر از مطالعه و مباحثه برندارد و هیچ کاری مانع او نشود.
3. فارغالبال بودن و هیچ کاری را با تحصیل جمع نکردن.
4. مشغول بودن به عبادت و تقوا.
5. ملازم خوف الهى بودن.
6. اجتناب کردن از هر چه که حافظه را ضعیف میکند؛ چرا که قوّت حافظه براى تحصیل علم ضروری است.
7. به کار بردن مقوّیات تعقّل و بیدارى و سحرخیزى را ملازم بودن (3).
پینوشتها:
1. درخشان پرتوى از اصول کافى، ج2 / 218 / الحدیث الرابع، ص 209.
2. لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه، ج1، ص 128.
3. شرح مصباح الشریعة، ترجمه عبد الرزاق گیلانى، ص 388.
4. نظری اجمالی به شخصیت سید رضی، دوانی، علی، مجله وقف میراث جاویدان، بهار و تابستان 1378، شماره 25 و 26.