استاد دانشگاه امام صادق (ع) گفت: تمدن نوین اسلامی تا حد زیادی با گذشته تاریخی ما که نام آن را تمدن اسلامی گذاشتیم اشتراک دارد اما باید میان سه قرائت از تمدن اسلامی فرق گذاشت.
به گزارش خبرنگار دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، نشست تخصصی نقش وحدت حوزه و دانشگاه و تعالی علوم انسانی صبح امروز با حضور دکتر محمدهادی همایون، استاد دانشگاه امام صادق (ع) و حجت الاسلام علیرضا پیروزمند، قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی در پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار شد.
همایون در این نشست گفت: ما در ایران در حوزه علوم تجربی و زیستی در حال رشد هستیم اما هنوز علوم انسانی ما تحولی متناسب با علوم انسانی پیدا نکرده است.
جریانی که الان در کشور ما اتفاق میافتد در لایه هویت است نه در حوزه علم
وی افزود: بین لایه دین و اتفاقی که در دین میافتد ماجرایی به نام هویت وجود دارد و ملت ها باید هویت خود را بازسازی کنند ما نیز در حال بازسازی هویت خود و ایجاد اعتماد به نفس و وحدت ملی هستیم.
استاد دانشگاه امام صادق (ع) بیان داشت: چون ما در دل حاکمیت مطلق تمدن غرب تمدنسازی میکنیم تا حدود زیادی باید قواعد آنها را نیز بشناسیم و این قواعد را لحاظ کنیم؛ جریانی که الان در کشور ما اتفاق میافتد در لایه هویت است نه در حوزه علم.
همایون خاطرنشان کرد: در ابتدای انقلاب اساتید دانشگاه از خارج از کشور می آمدند و مسائل غیربومی را در کشور ما تبیین میکردند، سپس اساتید داخلی پرورش یافته و تدریس می کردند ولی همچنان مسائل غیربومی تبیین میشد جلوتر که آمدیم هم اساتید داخلی بودند هم به مسائل بومی اندک اندک پرداخته شد.
در علوم فنی هنوز این آگاهی به وجود نیامده که علوم ما وارداتی است
وی بیان داشت: در لایه بعدی مسائل انسانیتر و جهانیتر مطرح شد؛ در علوم فنی و غیرانسانی هنوز این آگاهی به وجود نیامده که علوم ما وارداتی است و ما همچنان سوار بر موجهای جهانی هستیم این یک پیروزی برای علوم انسانی است که زودتر از علوم فنی فهمیده است که دستش از مسائل بومی و دینی خالی است.
استاد دانشگاه امام صادق (ع) گفت: بعد از آغاز و استقرار جریان علمی دو لایه فرهنگ و تمدن روی این موضوع علمی سوار میشود مثلا یک اصل فقهی درون زندگی شما وارد میشود و تبدیل به یک فرهنگ میگردد.
حوزه یا دانشگاه؛کدامیک باید متولی علوم انسانی شود؟
وی گفت: ما دو نظام حوزه و دانشگاه را داریم که بعد از انقلاب قرار شد این دو در جهت تمدنسازی با هم پیش بروند؛ یک فرض این است که حوزه و دانشگاه مستقل هستند و نباید شبیه هم شوند ممکن است در تفکیک بین حوزه علوم انسانی و فنی بتوانیم این دو نهاد را از هم جدا نگهداریم ولی یک سوال اساسی وجود دارد که آیا علوم انسانی در دل این نظام دانشگاهی توانایی رشد دارد یا باید درون حوزه برود و از دل حوزه رشد کند.
استاد دانشگاه امام صادق (ع) افزود: درب حوزههای علمیه باید به سمت جامعه باز شود ولی دانشگاهها متولی علوم انسانی نباشند و حوزههای علمیه این مسئولیت را بر عهده داشته باشند.
همایون خاطرنشان کرد: اگر تمدنسازی میکنید یکی از پیشنیازهای اساسی این کار این است که یک بار باید واژه تمدن و فرهنگ را برای خود تعریف کنید؛ زیرا معنایی که از فرهنگ و تمدن اکنون وجود دارد از غرب گرفته شده و وارد کشور ما شده است. تعریف این واژهها مهمترین اتفاقی است که باید در حوزه علوم بیفتد.
وی با اشاره به اینکه امروزه فرهنگ به تدریج اجزای خود را از دست می دهد، گفت: حتی شیوه اقتصاد و دیپلماسی ما هم جزو فرهنگ است اما امروزه هنر، رسانه، تکنولوژی و... که روزی زیرمجموعه فرهنگ بودند از آن جدا شدهاند ما باید ببینیم با جدا شدن این حوزهها آن چیزی که در نهایت از فرهنگ باقی میماند چیست باید یک بررسی تاریخی صورت گیرد که این واژهها چگونه به وجودآمدهاند و سپس تعریف خود را داشته باشیم.
سه قرائت متفاوت از تمدن اسلامی
استاد دانشگاه امام صادق (ع) با اشاره به اینکه تمدن نوین اسلامی تا حد زیادی با گذشته تاریخی ما که نام آن را تمدن اسلامی گذاشتیم اشتراکات زیادی دارد، گفت: باید میان سه قرائت متفاوت از تمدن اسلامی تفاوت گذاشت قرائت اول این است که تمدن اسلامی از زمان بعثت پیامبر و تشکیل حکومت آن حضرت در مدینه آغاز شد و سال 656 با حمله مغول به پایان رسید.
همایون با بیان اینکه قرائت دوم نگاه شیعیتری دارد، افزود: قرائت دوم مبنا را از بعثت پیامبر شروع میکند ولی در لایههای شیعیتری ادامه مییابد عاشورا برای این نگاه مهم است و موضوع آن حکومت است نه صرفا تمدن پایان دوره صفویه پایان این تمدن اسلامی است.
وی ضمن بیان این مطلب که قرائت سوم آغاز تمدن اسلامی را از بعثت نمیداند، بیان داشت: این تمدن اسلامی هنوز محقق نشده و بعثت پیامبران در طول تاریخ برای تحقق این تمدن بوده است در واقع ما با بعثت پیامبر وارد دوران آخرالزمان شدهایم و هنوز نیز ادامه دارد.
استاد دانشگاه امام صادق (ع) خاطرنشان کرد: تمدن واقعی اسلامی در لایههای زیرین حکومتهای بنیامیه، بنیعباس، آل بویه و... وجود داشته است و آن جریان علم دینی که در حوزههای علمیه ما پیگیری شده در این لایههای زیرین وجود داشته البته با افتوخیزهای نیز همراه بوده تا به انقلاب اسلامی ما رسیده و در این انقلاب آن تمدن با حکومت پیوند خورده است.