کد خبر:۲۲۰۴۶۱
نشست نقش حوزه و دانشگاه در تحول علوم انسانی-2:

پیروزمند:مشکل مدیریت، فرهنگ و اقتصاد در کشور ما چیست؟

قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی گفت: مدیریت، سیاست، فرهنگ و اقتصاد در کشور ما با یک مشکل روبه‌رو است و آن اینکه ما می‌خواهیم آنها را ...
به گزارش خبرنگار دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، نشست تخصصی نقش وحدت حوزه و دانشگاه و تعالی علوم انسانی صبح امروز با حضور دکتر محمدهادی همایون، استاد دانشگاه امام صادق (ع) و حجت الاسلام علیرضا پیروزمند، قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی در پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار شد.
 
تمایز تمدن و فرهنگ
 
پیروزمند در این نشست با اشاره به اینکه بین تمدن و فرهنگ تفاوت وجود دارد، گفت: تمدن تبلور عینی فرهنگ است، اما فرهنگ اشاره به ارزش‌ها، باورها و رفتارهای مطلوب و آرمانی جامعه دارد؛ در واقع فرهنگ جنبه نرم جامعه است ولی تمدن جنبه سخت جامعه می‌باشد ولو اینکه در درون تمدن می‌توانیم دو لایه سخت و نرم قائل شویم.
 
وی افزود:‌ آن محیط زیستی عینی و اجتماعی که بشر به دست خود ایجاد کرده و فرایند تولید و ارضای نیاز در آن تحقق پیدا می‌کند محیط تمدنی است، وقتی یک سطح از نیازمندی‌های انسان ارضا می‌شود نیازمند ارضای سطوح دیگر از نیازهای خود است که این در تمدن تحقق پیدا می‌کند.
 
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی با اشاره به اینکه قید اسلامی تمدن اسلامی هم در نیازمندی‌های بشر و هم در کیفیت ارضای این نیازها دخالت می‌کند، گفت: انسان مومن و جامعه ایمانی به دنبال هوا و هوس نمی‌رود و حتی عقلانیت خود را نمی‌پرستد و آن را خدمت بندگی خدا به کار می‌گیرد.
 
پیروزمند گفت: در نمونه‌های بارز انسان مومن نیازی نمی‌بینید که فضایی برای فسق و فجور در زندگی خود باز کند ولی در جامعه مادی این مسئله برای رشد مادی یک ضرورت است و سعی در تنوع و تکثر انواع شهوت‌های انسان است چون تحرک فرد و جامعه را این تنوع و تکثر تأمین می‌کند.
 
وی افزود: ما در یک جایی یک نیاز را به رسمیت نمی‌شناسیم اما در جایی دیگر نیاز را به رسمیت می‌شناسیم اما حد و اندازه آن متفاوت است.
 
فرآیند ارضای یک نیاز
 
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی ضمن بیان این مطلب که فرایند ارضای نیاز یک لایه کاملا ملموس و تجسدی است و یک لایه نرم دارد، گفت: لایه تجسدی محصولاتی است که با آن نیاز خود را مرتفع می‌کنیم.
 
پیروزمند با بیان اینکه یک لایه نرم هم وجود دارد که عبارت‌ است از تحقق سبک‌ها، گفت: تحقق سبک‌ها با تعریف سبک‌ها متفاوت است؛ تعریف سبک‌ها متعلق به لایه فرهنگ است ولی هنگامی که محقق می‌شود مربوط به لایه تمدن است مثل سبک معاشرت مردم در مترو.
 
وی گفت: سبک قابلیت این را دارد که مصدایق مختلفی به خود بگیرد مثلا سبک پوشش اسلامی که مختصات خود را دارد یعنی انسان باید در مواجهه با این سبک احساس عفت کند، لایه‌های مختلف تمدن را نیز همین سبک‌های مختلف مثل سبک کسب و کار، سبک معاشرت، سبک پرکردن اوقات فراغت و ... تشکیل می‌دهد.
 
سبک‌ها؛ لایه پنهان تمدن‌سازی
 
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی خاطرنشان کرد: این سبک‌ها، تمدن‌ساز و حتی عین تمدن هستند و تحقق آنها در بستر ارتباطات شکل می‌گیرد پس خود تمدن در عین اینکه لایه سخت محسوب می‌شود اما درون خودش یک لایه کاملا عینی دارد مثل محصولات، ابزارهای ارتباطی و ... اما یک لایه پنهان محقق شده به نام سبک‌ها را نیز درون خود دارد.
 
پیروزمند خاطرنشان کرد: ممکن است جامعه‌شناسان بگویند تمدن‌سازی دستوری نیست اما این حرف از نظر تجربی و عقلی شکست‌ خورده است حاکمیت قدرتی دارد که در مقابل آن مسئول است در واقع حاکمیت قدرت تصرفات کلان دارد و باید جامعه را به سمت فرهنگ مورد مطالبه عموم جامعه هدایت کند.
 
تمدن‌سازی متوقف بر برنامه‌ریزی است
 
وی بیان داشت: تمدن‌سازی متوقف بر برنامه‌ریزی است البته برنامه همه چیز را تحت کنترل در نمی‌آورد ولی از موضع حاکمیت باید قدرت و ثروت خود را در خدمت پیشرفت جامعه قرار دهد پس برای تمدن سازی نیاز به برنامه پیشرفت داریم و این برنامه دارای لایه‌های سخت و نرم است.
 
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی افزود: یک بخش از برنامه‌ها برای تحقق بخشیدن به لایه سخت تمدنی است مانند مدرسه سازی؛ مسکن سازی و ... و یک بخش هم برنامه برای بهبود فرهنگ مردم یعنی همان سبک‌هاست که این برنامه فرایند زمان‌دار پیشرفت را معین می‌کند.
 
الگوی پیشرفت الگوی تنظیم برنامه محسوب می‌شود
 
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی با تعریف الگوی پشرفت گفت: الگوی پیشرفت الگوی تنظیم برنامه محسوب می‌شود و سازوکار تنظیم برنامه پیشرفت است؛ این الگو فرازمانی، فرامکانی و بلند مدت است از طرف دیگر هدایت‌گر است و مسیر را معین می‌کند.
 
پیروزمند خاطرنشان کرد: درون این الگوی پیشرفت دو لایه سخت و نرم وجود دارد که لایه سخت مهندسی نظامات اجتماعی است و نظامات اجتماعی به معنای طراحی نظام اقتصادی سیاسی و فرهنگی می باشد که هر یک از این نظام‌ها با یکدیگر در تعامل هستند.
 
مشکل مدیریت، سیاست، فرهنگ در کشور ما چیست؟
 
وی افزود: مدیریت، سیاست، فرهنگ و اقتصاد در کشور ما با یک مشکل روبه‌رو است و آن اینکه ما می‌خواهیم آنها را به‌صورت بخشی مدیریت کنیم حال آنکه رابطه اینها با یکدیگر به صورت بعدی است، نظام مدیریت کشور ما فرض را بر این گرفته که هر یک از این حوزه‌ها بخش‌های جدا از هم هستند اما در عمل این ابعاد به هم طعنه می‌زنند مثلا اگر اقتصاد مسجد که فرهنگی‌ترین حوزه است لنگ باشد مشکلات زیادی به وجود می‌آید.
 
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی گفت: باید به سمت طراحی نظامات و همچنین تعاملات نظامات برویم یعنی دستگاه فرهنگی بتواند موضوع فرهنگ را مثلا در دستگاه‌های سیاسی امتداد دهد، نظارت کرده و هدایت کند.
 
پیروزمند بیان داشت: الگوی پیشرفت این توجه را به ما می دهد و ما را هوشمند می‌کند که وقتی ساختار قدرت را این‌گونه چیدیم باید منتظر چه پیامدهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی باشیم.
 
تمایز فرهنگ غربی و اسلامی
 
وی با اشاره به فرهنگ غربی گفت: فرهنگ غربی، فرهنگ را در خدمت اقتصاد می‌گیرد اما در فرهنگ اسلامی این‌گونه نیست در واقع فرهنگ اسلامی می‌گوید محصولی را تولید کن که فرهنگ مردم را بالا ببرد؛ غرب به همین دلیل بشریت را به انحطاط کشانده که اخلاق را صرف توسعه سرمایه‌داری می‌کند؛ در واقع آنها دین جدیدی تعریف کرده اند که دنیاپرستی است و اخلاق و بنیان‌های فکری و فلسفی آن را نیز تعریف می‌کنند این لایه سخت الگوی پیشرفت است.
 
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی ضمن بیان این مطلب که لایه نرم الگوی پیشرفت طراحی سبک‌هاست، اظهار داشت: انواع سبک‌ها باید احصاء شود و نسبت آنها با یکدیگر و تأثیرات آنها بر هم تعریف شود اگر ما تمدن اسلامی را اوج پیشرفت قلمداد کنیم نیاز به برنامه پیشرفت و الگوی پیشرفت داریم.
 
لایه‌های الگوی پیشرفت
 
پیروزمند افزود: الگوی پیشرفت درون خود دو لایه مهندسی نظامات اجتماعی و مهندسی سبک‌ها را دارد که مهندسی اجتماعی باید با توجه به سبک‌ها صورت گیرد.
 
وی گفت: علوم انسانی قرار است این الگوی پیشرفت را ارائه دهد یعنی برآیند محصول علوم اسلامی ارائه الگوی پیشرفت است یعنی همه توان علوم انسانی را که جمع کنیم در پاسخ به همین پرسش قابل اندازه‌گیری است که الگوی پیشرفتی که شما اشاره می‌کنید، چیست.
 
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی گفت: علوم انسانی موتور محرک پیشرفت است و از طریق ارائه الگوی پیشرفت، مهندسی نظامات اجتماعی و تغییر سبک‌های زندگی وارد می‌شود.
 
پیروزمند گفت: آن علومی که موضوع آن انسان است علوم انسانی است که هم علوم اجتماعی را در بر می‌گیرد و هم علوم انسانی به معنای مصطلح آن را.
 
وی خاطرنشان کرد: علوم انسانی که می‌خواهیم آن را اسلامی کنیم یک درون و یک بیرون دارد و درون علم دارای مسائل، موضوعات، تعاریف و احکامی است.
 
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی گفت: ممکن است بگویند علم به معنای نظریه‌ها است،‌اما نظریه‌ها بر مفاهیمی استوارند که این مفاهیم در نظریه پردازی پیش فرض قرار می‌گیرند و مورد واکاوی واقع نمی‌شوند علاوه بر این هر نظریه‌ای بر مبنای برخی مسائل به وجود آمده که باید ببینیم این مسائل از کجا نشات گرفته است.
 
پیروزمند با اشاره به لایه بیرونی علم گفت: این لایه از دو قسمت فلسفه علم و روش علمی تشکیل شده است؛ فلسفه علم عام بر همه علوم حاکم است و بیشتر رویکرد معرفت‌شناسانه دارد فلسفه علم خاص هم مانند علم حقوق، اخلاق و ... است که بنیان‌های آن علم را پایه‌گذاری می‌کند.
 
وی با اشاره به اینکه وقتی می‌خواهیم علوم انسانی اسلامی تولید کنیم باید تعریف درستی داشته باشیم، گفت: اسلامی سازی علم این است که به همه ساحت‌های علوم توجه داشته‌ باشیم.
 
4رویکرد در مورد وحدت حوزه و دانشگاه
 
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی با اشاره به وحدت حوزه و دانشگاه گفت: چهار رویکرد نسبت به این مسئله وجود دارد رویکرد اول این است که حوزه و دانشگاه وحدت اخلاقی پیدا کنند به این معنا که به یکدیگر احترام بگذارند و یکدیگر را تحقیر نکنند.
 
وی با اشاره به حالت دوم وحدت حوزه و دانشگاه گفت: حالت دوم تلفیق ساختاری است یعنی ماهیت کار حوزوی و دانشگاهی را حفظ کنیم ولی آنها را در یک ساختار قرار دهیم مثلا دانشجوها در دانشگاه درس بخوانند ولی یک حوزه دانشگاهی هم برای آنها وجود داشته باشد یا اینکه هم درس حوزوی بخوانند و هم درس دانشگاهی که نتیجه آن علوم انسانی اسلامی خواهد شد.
 
پیروزمند گفت: رویکرد سوم این است که وحدت ساختاری داشته باشند به این معنی که علوم انسانی یا به حوزه تحویل داده شود یا به دانشگاه.
 
وی گفت: احتمال چهارمی هم وجود دارد و آن اینکه نظریه‌پردازی و به کارگیری روش علمی در دانشگاه اتفاق بیفتد ولی این کار مبتنی بر فلسفه علمی و روش علمی صورت بگیرد که مربوط به حوزه می‌شود؛ یعنی حوزه در پایه‌ریزی فلسفه علم حضور داشته باشد و از این طریق در نظریه پردازی مشارکت کند.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات بینندگان
دانشجو
-
۲۸ آذر ۱۳۹۱ - ۲۰:۴۴
باسلام و عرض خسته نباشيد
ضمن سپاس از پوشش برنامه هايي از اين دست
کاش مطالب محتوايي اين چنيني به شکل خبري تنظيم نشوند؛ چرا که مطالبي که نياز به فهم يکپارچه دارند با هر بار حرف حاشيه اي تمرکز مخاطب را از بين مي بردند و در ثاني در موارد اينچنيني اين کار چندان جالب به نظر نمي رسد
0
0
پربازدیدترین آخرین اخبار