گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ ملا محمدعلی مجتهد، معروف به مرحوم آیتالله احمد مجتهدی تهرانی از علمای بنام تهران بود که در سال 86 بدرود حیات گفت، اما سخنرانیها و پندهای عرفانی و اخلاقی وی به یادگار مانده است و میتوانیم هر چند به صورت مجازی هم که شده پای درس این استاد اخلاق تلمذ کنیم.
آیتالله مجتهدی رابطه خوبی با طلاب داشت، طوری که فضای گرم و صمیمی بر حوزه علمیهشان حاکم بود. این استاد برجسته اخلاقی، مباحث را چنان رسا ارائه میداد که در دل مینشست؛ به طوری که حتی هماکنون نیز نشستن پای صحبت و کلاس اخلاق ایشان خالی از لطف نیست.
بهترین افراد امت پیامبر (ص) چه کسانی هستند؟
عیاذ بن سلیمان میگوید؛ رسول خدا (ص) به من فرمودند: ملکوتیان به من خبر دادند که اخیار امت من کسانی هستند که در ظاهر لبخند میزنند ولی در خفا گریه میکنند. در ظاهر شوخی میکنند، خوش و بش میکنند، میخندند، ولی وقتی شب تاریک بلند میشوند زار زار در خانه ما گریه میکنند. یضحکون جهراً فی سعةِ رحمةِ ربِّهم و یبکون سرّاً من خوف شدّةِ عذاب ربِّهم.
خوش به حال آنها. ظاهرا بین مردم که هستند از باب این که رحمت خدا سعه دارد، شادند، میخندند. اما در خفا از ترس عذاب خدا زار زار گریه میکنند، باید این جوری باشیم نه همهاش بخندیم. نه همهاش گریه کنیم.
المؤمن بُشرُه فی وجهه و حزنُه فی قلبه. مومن آنست که ظاهرش خندان است اما در دلش غصه دارد که آیا خدا از من میگذرد با این همه گناهی که کردم یا نمیگذرد؟ هم در دلمان باید خوف باشد، هم رجاء باشد.
و یذکرون ربَّهم فی بیوت الطیّبة المساجد؛ یکی دیگر از اخیار امت من کسانی هستند که صبح و شام میآیند در مساجد و یاد خدا هستند. الآن بعضیها هستند هم صبح میآیند اینجا نماز، هم ظهر، هم شب و در مسجدهای دیگر هم هستند. بعضیها یک دفعه هم نمیآیند، بدبختند.
بندگان خالص من آنهایی هستند که یاد خدا میکنند در خانههای پاکیزه که مساجد است. . . و یدعونه بالسنتهم. . . و با زبانشان هم دعا میکنند. رغباًو رهباً؛ هم رغبت دارند هم ترس دارند. . . و یسئلون بأیدیهم خفضاً و رفعاً. . . دستشان را بلند میکنند تا خسته میشوند. گاهی بالا میرود گاهی پایین میآید. همین طور دست بالا میرود و پایین میرود، همهاش دعا میکنند. اینها بندگان خالص خدا هستند.
و یُقبِلون بقلوبهم عوداً و بدأً. . . و با قلبشان هم اقبال میکنند. هی عود میکنند، هی ابتدا میکنند. و معونتهم علی الناس خفیفة؛ و برای مردم خرجی ندارند، کَلِّ بر مردم نیستند، و علی انفسهم ثقیلة. . . ولی برای خودشان سنگینند، ولی برای دیگران زحمتی ندارند. برای خودشان زحمت دارند. هزینه بار آنان بر دیگران سبک و بر خودشان سنگین است.
بندگان خالص خدا آرام بر روی زمین راه میروند
پا برهنه بر زمین میجنبند. بعضیها قدیم بودند کفش نداشتند، پابرهنه راه میرفتند، حالا نیست. پا برهنه میروند. مثل راه رفتن مورچه. صدای پایشان هم را کسی نمیشنود. بعضیها قدیم با پوتین و کفش تق تق صدا میکردند در کوچهها مردم از خواب میپریدند. بندگان خدا کسانی هستند که با پایشان هم مزاحم کسی نیستند. یا پابرهنه راه میروند یا کفشی میپوشند که بی صدا باشد.
حالا بعضی زنها را هم که پناه میبریم به خدا، اگر آنها با کفشهای صدادار راه بروند. چه گرفتاری دارند آن بدبختها. کفشهای مخصوص میپوشند، جیرجیر صدا کند که توجه کنند مردم به اینها، اینها به عذاب پروردگار گرفتار میشوند.
بندگان خالص خدا تکبر ندارند، آرام راه میروند. با وسیله به خدا تقرب میجویند. قرآن میخوانند. به درگاه خدا آنچه را موجب تقرب پروردگار است، نزدیک میکنند. جامه کهنه میپوشند، خیلی جامههای نو نمیپوشند. تمیز میپوشند ولی خیلی خودشان را شیک و پیک درست نمیکنند. لباس سادهای میپوشند. بندگان خوب من اینها هستند.
بهترین جوانان و بدترین پیران چه کسانی هستند؟
پیرمرد هشتاد سالش است کروات زده، خب تو دیگه چرا؟ سر پیری. . . بدترین پیرها این پیرهایی هستند که در پیری شبیه جوانها راه میروند. آرایشگاه میروند، ریش میتراشند، زلفش را شانه میکنند، کروات میزنند. آخر تو پیر شدی پایت لب گور است. جوانها که تا اذان میگویند نماز میخوانند اینها را ببین! بهترین جوانها جوانی است که در جوانی مشیاش مشیء پیران است و بدترین پیرها کسی است که در پیری مشیاش مشیء جوانان است. یعنی مثل جوانها خودش را درست میکند.
خداوند به همه ما توفیق بدهد که این حدیث را عمل کنیم. احساس میکنند که بر آنان از سوی خداوند متعال گواهانی حاضرند. حس میکند که این گواهان اعمالش را مراقبند. مثل اینکه شما اگر بدانید یک مامور هست. زمان طاغوت اگر میفهمید یک ساواکی در مجلس هست واعظ روی منبر حرفی نمیزد که او برود گزارش بدهد. اینها هم اینطور حس میکنند که از طرف پروردگار این طور گواهانی دارند و چشمی نگهبان بر آنها ناظر است. اعمالشان را به دقت بررسی میکنند.
غرض اینست که اینها همه بندگان خدا هستند و همهاش به فکر رضایت خدا هستند، برای قبرشان توشه بر میدارند. برای آخرتشان به فکر توشهاند.
برگ سبزی به گور خویش فرست کس نیارد ز پس تو پیش فرست
چرا خوبان در روز قیامت حسرت میخورند؟
بعضیها ثروت دارند اما به فکر آخرتشان نیستند ولی بعضیها به فکر آخرتند. حاج حسین معصومی هفده تا خانه برای طلبههای قم خرید. در مشهد دو تا خانه ساخته زوار میروند، یکی هم در قم دارد. تازه بعد از مردنش من خوابش را دیدم میگفت چرا برای آخرتم بیشتر کار نکردم ثروت آنچنانی هم نداشت. اما در عین حال ناراحت بود.
روایتش هم هست که در قیامت خوب و بد افسوس میخورند، خوبها افسوس میخورند چرا بیشتر خوبی نکردند. بدها هم افسوس میخورند که چرا خوبی نکردند. الا ایّ حال همه مردم در قیامت افسوس دارند. خوبها غصه دارند که چرا بیشتر خوب نشدند و بیشتر به اسلام خدمت نکردند و بدها غصه میخوردند که چرا راه خدا را نپیمودند. خداوندا توفیق عمل به این حدیث به همه ما مرحمت بفرما.