در خاورمیانه دولتهای رانتی که اکثرا حمایت غربیها را نیز با خود داشتند روند دولت سازی و ملت سازی را از بالا برای خود تعریف کرده و مردم را در این پروسه به مشارکت نگرفتند که این خود یکی از عوامل مهم تعارض هویت دولتی و هویت های فروملی بوده است.
باشگاه دانشجویان «خبرگزاری دانشجو» -سامان سفالگر- دانشگاه تربیت مدرس؛ هویت مسئلهای است که در خاورمیانه بدان باید توجه نمود؛ چرا که ریشه بسیاری از اتفاقات، منازعات و مشکلات در این منطقه به هویت متکثر برمیگردد. هویتها در منطقه خاورمیانه متکثر هستند و تنوع هویتی خود یکی از عوامل مهم تعارض در منطقه خاورمیانه میباشد. خوب است به این نکته اشاره کنیم که در منطقه خاورمیانه ما شاهد هویتهای فرا دولتی و فرو دولتی هستیم. به عنوان مثال میتوان پراکندگی کردها در کشورهای جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، سوریه و عراق را به عنوان نمونهی یک گروه هویتی که تحت تسلط کشورهای چهارگانه فوق قرار گرفته و در دل این کشورها یک هویت فرو دولتی قوی قلمداد میشوند و یا بحث وحدت عربی را به عنوان یک هویت مهم فرا دولتی مورد مداقه قرار داد.
عنوان
به عنوان مثال میتوان پراکندگی کردها در کشورهای جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، سوریه و عراق را به عنوان نمونهی یک گروه هویتی که تحت تسلط کشورهای چهارگانه فوق قرار گرفته و در دل این کشورها یک هویت فرو دولتی قوی قلمداد میشوند.
همچنین میتوان جمال عبدالناصر را فردی دانست که سعی در پیشبرد آرمان اتحاد اعراب به عنوان یک هویت فرا دولتی داشته و از طرفی اسلام سیاسی نیز در دهه 70 میلادی کوشیده است تا در قالب یک هویت فرو دولتی، دولتها را از پایین و در جوامع مختلف اسلامی متحد کند. در بحث هویتهای فرو دولتی در منطقه خاورمیانه بد نیست به این نکته اشاره کنیم که تضاد و تعارض بین این قسم از هویتها در قلمرو کشورها و هویت غالب دولتی خود عاملی در راستای کشمکش و نزاع بوده است. مثلاً در بحران سوریه که هم اکنون نیز در جریان است شاهدیم که علویها که با تشکیل دادن 12 درصد از جمعیت سوریه ساختار حاکمیت را شکل دادهاند از جانب سایر گروه های قومی- مذهبی و یا به عبارت دیگر گروه های هویتی همراه با ائتلاف غربی - عربی تحت فشار و مورد توطئه قرار گرفته است و در پی دستیابی به اسقاط النظام هستند. لبنان نیز مورد دیگری از تعدد گروههای هویتی فرو دولتی است که عملاً در برههای تعارض میان آنها موجب ایجاد جنگهای خونین در این کشور کوچک گشته است اما اینک در شرایط کنونی لبنان با تشکیل یک تروئیکا از قدرت که در آن ریاست جمهوری و فرماندهی ارتش در دست مسیحیان، نخست وزیری در دست سنیها و ریاست مجلس در دست شیعیان است اداره میشود.
در منطقه خاورمیانه هویتهای فرو دولتی بسیار قویتر و دارای مسائل پیچیدهتر از هویتهای فرا دولتی هستند. این مطلب صحیح است که عدهای مثلاً با استناد به عامل عربیت معتقدند عربی بودن میتواند یک هویت فرا ملی قوی برای اتحاد اعراب باشد این نکته قابل تأمل است که، صرف عربیت کافی نیست آنچه که عامل اصلی شکست اعراب به ویژه در جنگ 1948 از رژیم صهیونیستی شد تفرقه و بی اعتمادی اعراب نسبت به یکدیگر بود که نمونههایی چون بی اعتمادی حکام عرب نسبت به یکدیگر، و نبود اتحاد نظامی بین آنها به رغم انتخاب فرماندهی نظامی مشترک دلایلی متقن بر اثبات این ادعاست. به یاد داشته باشیم که به هویت عربی نباید به عنوان یک کلیت یکپارچه نگریست بلکه بر عکس در درون این عربیت شاخهها و گروهها و مکاتب فرعی گوناگونی وجود دارد که منافع آنها نه تنها یکپارچه نیست بلکه در موارد بسیاری با هم در تعارض محض است کما اینکه در بین خود اعراب برخی گروه های هویتی مثل یمنیها، مصریها و یا سعودیها نقش ویژهای در جهان عرب برای خود قائلند که این امر خود میتواند عامل مهمی در جلوگیری از اتحاد اعراب در قالب یک هویت فرا ملی باشد.
عنوان
آنچه که عامل اصلی شکست اعراب به ویژه در جنگ 1948 از رژیم صهیونیستی شد تفرقه و بی اعتمادی اعراب نسبت به یکدیگر بود که نمونههایی چون بی اعتمادی حکام عرب نسبت به یکدیگر، و نبود اتحاد نظامی بین آنها به رغم انتخاب فرماندهی نظامی مشترک دلایلی متقن بر اثبات این ادعاست.
از طرفی در تجزیه تحلیل مسائل خاورمیانه این امر بسیار مشهود است که هویتها در منطقه خاورمیانه نسبت به ساختارهای مادی که از بیرون از این منطقه و اغلب از جانب استعمارگران اسبق این منطقه تحمیل شدهاند سر ناسازگاری دارند. پس از جنگ جهانی اول قدرتهای غربی نقش فعالی در پروسه تضعیف، تجزیه و در نهایت ایجاد دولتهای جدید وابسته به خود از دل امپراتوری عثمانی بازی کردند. همچنین همواره مردم و گروههای مختلف هویتی که درون مرزبندیهای جدید ساکن شده بودند نسبت به ساختارهای تحمیلی و منفعت جویی و استعمار گرایی غربیها و همچنین حکام وابسته و دست نشانده آنها در سرزمینهای خود معترض بودند و این امر خود بیانگر یکی از مهمترین مشکلات دولتهای ساکن در این منطقه است یعنی بحران مشروعیت. البته این
دولتها سعی داشتهاند تا با اعمال قدرت نرم و انجام یک جامعه پذیری مدیریت شده در رسانهها و نظام آموزشی به نوعی خود را در اذهان جوانان و قشر جدید تحمیل کنند.
یکی از اجزای اصلی ملت سازی غربی بسیج تودهای و فراگیر مردم بود اما در خاورمیانه دولتهای رانتی که اکثراً حمایت غربیها را نیز با خود داشتند به مردم نیازی نداشته و روند دولت سازی و ملت سازی را از بالا برای خود تعریف کرده و مردم را در این پروسه به مشارکت نگرفتند که این خود یکی از عوامل مهم تعارض هویت دولتی و هویتهای فرو ملی بوده است. در طول تاریخ منطقه شاهد بودهایم که کشورهای گوناگون در خاورمیانه که گاه به شدت با هم رقیب نیز هستند چگونه از گروه های هویتی فرو ملی علیه یکدیگر استفاده کردهاند به عنوان مثال میتوان به استفاده رژیم شاه از کردهای عراقی و تجهیز آنها علیه حکومت مرکزی عراق و همچنین حمایت رژیم عراق به ویژه صدام حسین از گروه های معارض رژیم شاه به ویژه کردهای ایرانی علیه حکومت تهران اشاره کرد.
تنوع هویتها در منطقه خاورمیانه از جمله هویت اسلامی، هویت عربی، هویتهای قومی و مذهبی متفاوت، از جمله مهمترین دغدغه های هویتی هستند. بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که همانطور که واضح است اکثر جمعیت ساکن در خاورمیانه مسلمان هستند و اسلام در شکل دادن به ویژگیهای هویتی مردم منطقه نقش بسیار مهمی بازی میکند و جالب این است که در منطقه به عنوان مثال از سویی شاهد اسلام سیاسی هستیم که جمهوری اسلامی طلایهدار آن است و مثلاً در سوی دیگر اسلامی با مدل عربستان سعودی داریم که دقیقاً نقطه مقابل اسلام سیاسی که بنیانگذار آن حضرت امام خمینی (ره) است میباشیم. شاید نمونه بارز این تقابل در اوایل انقلاب ایران و در اوایل دهه 1980 و در شکل گیری شورای همکاری خلیج فارس باشد که به اذعان بسیاری از تحلیل گران برای مقابله با اسلام سیاسی - انقلابی ایران با مهندسی عربستان سعودی و پشتیبانی قدرتهای فرا منطقه ای متجلی شد.
عنوان
از سویی شاهد اسلام سیاسی هستیم که جمهوری اسلامی طلایهدار آن است و مثلاً در سوی دیگر اسلامی با مدل عربستان سعودی داریم که دقیقاً نقطه مقابل اسلام سیاسی است.
از طرفی بسیاری از دول این منطقه مثل عربستان سعودی که در ظاهر داعیه اسلامی بودن دارند ولی در باطن تمایل به تفکرات سکولاریستی و متمایل به غرب، با چالشهای عمده ای در حکومت داری داخلی روبه رو هستند و این خود یک عامل مهم در تعارض بین هویت دولتی و مردمی در کشورهای این منطقه است (در اکثر کشورهای حاشیه خلیج فارس مثل عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین به خوبی تعارض بین هویت دولتی و هویت مردم را میتوان مشاهده کرد). در منطقه خاورمیانه هویت اسلامی عربی و هویت دولتی موجب ایجاد مشکل برای حکومتها شدهاند به نحوی که اگر مثلاً حکومتها به هویت اسلامی عربی تکیه کنند امکان به خطر افتادن منافعشان چه در بعد داخلی و چه در بعد بینالمللی وجود دارد چون اصولاً این هویت با منافع آنها به ویژه در محیط بینالملل و در ارتباط با قدرتهای بزرگ در تعارض است و از سویی اگر حکومتها به هویت دولتی خود تکیه کنند از جانب دو هویتی که پیش از این گفته شد در معرض تهدید قرار میگیرند و به طور کلی این دوگانگی فرا روی حاکمان عرب منطقه قرار دارد.
با تشکر از نوشته شما دوست عزيز، وجود ميدانهاي نفت و گاز مشترک در منطقه که سهم چشمگيري از مخازن نفتي وگازي جهان را به خود اختصاص داده، باعث شده تا امنيت ملي کشورهاي منطقه با يکديگر پيوند زده شود. به نظر مي رسد هويت جديدي تحت عنوان "هويت اقتصادي" در حال شکل گيري باشد.
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.