روند رو به رشد ورود زنان به دانشگاه طی سالهای اخیر مسئله ای است که می توان آن را از جنبه های مختلف مورد ارزیابی قرار داد.
به گزارش خبرنگار علمی «خبرگزاری دانشجو»، روند رو به رشد ورود زنان به دانشگاه طی سالهای اخیر مسئله ای است که می توان آن را از جنبه های مختلف مورد ارزیابی قرار داد، چه اینکه مسائل انسانی و اجتماعی را نمی توان به صورت تک بعدی و یک سویه مورد قضاوت قرار داد.
در نظریه های اجتماعی می توان کنش های مختلف انسانی را از سه منظر مورد بررسی قرار داد:
1-محاسبه سود و زیان
2-هنجارها و انتظارات دیگران
3-ارزش و اهداف شخص
مجموع یا برخی از این دلایل فرد را به سمت کنش های مختلف جهت داده و اعمال او را رقم می زند. با دقت در کنشی خاص به نام ورود به دانشگاه و ادامه تحصیلات، می توان انگیزه های مختلف ورود زنان به دانشگاه، که هر کدام ریشه در یک و یا همه ی این دلایل دارند را رصد کرد. پر واضح است که موارد فوق از ارتباطی چند سویه با یکدیگر نیز برخوردارند.
با پررنگ شدن برخی نکات مانند ارزش و اهمیت تحصیلات و خواست و تمایل جامعه جهت رشد این مقوله در بین آحاد انسانی طبیعی است که زنان نیز به این مقوله اهمیت داده و به چرخه ای وارد شوند که قادر است به آنات قدرت نفوذ در لایه های مختلف را ببخشد.
از سوی دیگر همین قدرت نفوذ و هماهنگی با برخی هنجارهای مورد تائید اجتماع است که می تواند در محاسبه سود و زیان و تعیین معیارهای سود و زیان فردی و جمعی موثر باشد. تاثیر مسئله سود و زیان و هنجارهای اجتماعی در ایجاد ارزش های شخصی و اهداف فردی نیز برکسی پوشیده نیست.
اما ورود زنان به عرصه تحصیلات با برخی انگیزه های فوق و مشتقات آنها دارای پیامدهای مختلفی است که می توان آنها را اینگونه برشمرد:
1-مشارکت اجتماعی بیشتر زنان
2-بالا رفتن سن ازدواج
3-کاهش باروری
4-تربیت بهتر فرزندان
5-تغییر در نحوه همسر گزینی
6-مشارکت در فرآیند تصمیم گیری در خانواده
این نتایج را می توان در دو سطح فردی-خانوادگی و اجتماعی مورد بررسی قرار داد. سن ازدواج، کاهش باروری، الگوهای تربیت فرزند، اظهار نظر و تصمیم گیری در بطن خانواده را می توان در سطح فردی و خانوادگی مورد بررسی قرار داد و در سطح اجتماعی نیز می توان به مشارکت اجتماعی و ارتباط با نهادها و سازمانهای مختلف اشاره کرد.
در تحقیقی(1)در زمینه چرایی تمایل زنان به تحصیلات دلایل زیر حاصل مصاحبه پیمایشی با زنان مختلف امروز است که در زمینه همان چرایی استخراج شده اند:
1-مشکلات اقتصادی و نیاز به اشتغال
2-کسب درآمد
3-تمایل به کسب منزلت اجتماعی و اثبات خود
4-ارتقای آگاهی و توانمندی
5-تمایل به کسب فرصت های اجتماعی و مشارکت اجتماعی
6-استقلال
7-مدرک گرایی بیش از حد جامعه
8-فضای خانواده ها برای ادامه تحصیل و کسب مدرک دانشگاهی
9-کسب موقعیت های بهتر زندگی و ازدواج
به دقت به موارد فوق و بررسی عوامل و دلایل ورود به دانشگاه و پیامدهای تمایل به ادامه تحصیل می توان تغییر در ساختارهای خانوادگی و اجتماعی، بالا رفتن سن ازدواج و تغییر الگوهای تربیتی فرزندان را مورد تاکید قرار داد.
در حقیقت بالا رفتن تحصیلات رابطه مستقیمی با بالا رفتن سن ازدواج و کاهش باروری دارد که می تواند تاثیری نامطلوب بر سرمایه اجتماعی و جمعیت کشور داشته باشد. از سوی دیگر زنان با ورود به دانشگاه از توانایی بیشتری جهت درک مسائل جاری و حضور در مناسبات اجتماعی برخوردار می شوند.
نکته توانایی مدیران جامعه جهت بهبود شرایطی است که به صورت منفی در عرصه تحصیلات زنان رخ می نمایند و تقویت نکات مثبتی است که در این زمینه ظاهر می شوند.
امر تحصیلات زنان تا جایی می تواند ممدوح باشد که نه به زن به عنوان یک موجود انسانی آسیبی وارد شود و نه جامعه از این خلال دچار مشکل شود. به دیگر سخن از بین بردن عواملی که به عنوان اهرم فشار موجبات تحصیلات زنان را فراهم می کنند و تنها به گرفتن مدرک منجر می شود و نه رشد فکری و نیز ایجاد شرایطی که زن در بستر آن از دیگر وظایف انسانی و خانوادگی خود چون ازدواج، مادر شدن باز نمی ماند جهت ادامه تحصیل زنان ضروری است.
پی نوشت :
1. زنان و تحصیلات دانشگاهی - خدیجه سفیری - مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه الزهرا