گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ در آستانه سالروز وقوع انقلاب اسلامی در ایران، بر آن شدیم تا به بررسی راهکارها و ضرورت و چرایی انتقال ارزش های انقلاب اسلامی به نسل های آینده بپردازیم.
در واقع بسیاری از بحران ها و تناقض های نسل جدید و قدیم که قابل مشاهده در تمام جوامع و از جمله ایران است، ناشی از عدم انتقال یا انتقال ناقص و یا عدم اجرای ارزشها می باشد؛ با توجه به اهمیت تربیت نسلها بر اساس ارزشهای انقلابی که با کمی اغماض در انقلاب ایران میتواند با ارزش های اسلامی مساوی گرفته شود، به سراغ ابوالفضل ذوالفقاری، عضو هیئت علمی و استاد جامعه شناسی دانشگاه شاهد رفتیم تا در این خصوص نظر وی را جویا شویم.
مشروح این گفت و گو از نظرتان میگذرد.
«خبرگزاری دانشجو» - به نظر شما آیا ارزش های انقلاب اسلامی قابلیت انتقال دارند؟
ذوالفقاری: ارزش ها جزئی از فرهنگ جامعه اند و وقتی عمومیت پیدا کنند بخشی از فرهنگ جامعه می شوند، به همین ترتیب چیزهایی که مطلوب شناخته شوند، ارزش میشوند. وقتی ارزشها جزئی از فرهنگ باشند، طبعاً قابلیت انتقال هم دارند؛ زیرا یکی از ویژگیهای فرهنگ، قابلیت انتقال آن از نسلی به نسل دیگر است، اما این که در جامعه ما هم انتقال پیدا کرده اند یا نه بحث دیگری است.
اصولاً یک شکاف نسلی در تمام جوامع وجود دارد. از ابتدای جوامع تا کنون بین ارزشهای دو نسل با هم تفاوت وجود داشته و این امر به خاطر تغییرات اجتماعی و فرهنگی است که امری طبیعی می باشد.
اما ما در عصری زندگی میکنیم که عصر ارتباطات است و ویژگی آن انتقال سریع اطلاعات می باشد، پس به تناسب در این عصر شتاب تغییرات بیشتر شده و به موجب آن شکاف نسلی هم بیشتر به چشم میآید.
تفاوت الگوی جامعهپذیری در میان نسلها
«خبرگزاری دانشجو» - بسیاری افراد بر این عقیدهاند که الگوی جامعهپذیری نسلهای قبل و بعد از انقلاب متفاوت بوده و این امر موجب تفاوت در ارزشها شده است. نظر شما در این باره چیست؟
ذوالفقاری: مسلم است که الگوی جامعهپذیری در میان نسلها فرق دارد. یکی از ویژگیهای عصر ما پیشرفتهای تکنولوژیکی است، به طوری که در دهه اول انقلاب یا در سال های دهه دوم چیزی تحت عنوان اینترنت و ماهواره نداشتیم و جامعه پذیری و روند اجتماعی شدن نسل قبل از طریق خانواده، کتاب، روزنامه و تلویزیون بود، اما نسل جدید در روند اطلاعات و آگاهیهای زیادی قرار گرفته است، به این ترتیب بسیاری از تغییرات ارزشی را باید از ناحیه تکنولوژیهای جدید یا نهادهای ارتباطی جدید که وارد بحث جامعهپذیری شدهاند، ببینیم.
باید حاکمیت و انقلابیون، ضرورت انتقال ارزشهای انقلابی و اسلامی را احساس کنند
«خبرگزاری دانشجو» - چرا باید ارزشهای هر انقلابی به نسلهای بعدی آن منتقل شود؟ در واقع ضرورت انتقال ارزشها چیست؟
ذوالفقاری: این ضرورت بیشتر از ناحیه حکومت انقلابی و نسل انقلابی مطرح میشود؛ آن کسانی که انقلاب کردند، آرمانشان تحقق ارزشها و شکلگیری جامعهای بر اساس ارزشهای دینی و متعالی بوده است، بنایراین میتوان گفت این ضرورت را بیشتر انقلابیون و حاکمیت که نماینده آنهاست، احساس میکنند.
«خبرگزاری دانشجو» - آیا انتقال ارزش های انقلابی باید دغدغه جامعه باشد و آیا امروز این دغدغه در کشور ما وجود دارد؟
ذوالفقاری: ممکن است نسل جدید اصلاً دغدغه این موضوع را نداشته باشد؛ در واقع ما نمیتوانیم مردم را یک واحد همگن بدانیم؛ چون ارزشهای افراد بسته به این که از کدام طبقه باشند، متفاوت است. اکنون اگر بخواهیم دغدغه افراد را بشناسیم باید به این توجه کنیم که افراد در طبقات گوناگون با منافع متفاوت، ارزشهای متفاوتی را دارا خواهند بود. مسلماً یک تکثر ارزشی وجود دارد و این به خاستگاه طبقاتی و ارزشی افراد بستگی دارد، اما این دغدغه یعنی انتقال ارزشها به نسل جدید حداقل نزد بسیاری از افراد انقلابی و متدین وجود دارد.
مردم چه بخواهند، چه نخواهند تحت تاثیر ارزشهای جامعه کل قرار میگیرند
«خبرگزاری دانشجو» - بر اساس گفتارهای شما پس ما در یک جامعه اسلامی نمی توانیم و نباید ارزش های اسلامی را به کودکانمان در مدارس آموزش دهیم؛ زیرا کودکان ما در مدارس دارای خاستگاه های طبقاتی متفاوت و بالتبع دارای ارزش های متفاوتی هستند؟
ذوالفقاری: بنده صحبت از باید و نباید نکردم. گروههای مختلف مردم چه بخواهند، چه نخواهند تحت تاثیر ارزشهای جامعه کل قرار میگیرند. در هر جامعهای گروهها و طبقاتی که هژمونی پیدا میکنند، سعی در انتقال ارزشها دارند. مسلماً یک حکومت اسلامی و انقلابی در جهت حاکمیت ارزشهای خود کار میکند. در این میان قطعاً گروههایی وجود دارند که موافق انجام این کار نیستند، اما گروه حاکم وظیفه خود میداند که از ارزشهای خود دفاع کند و به آنها در نزد سایر گروههای اجتماعی مشروعیت ببخشد. گروه حاکم در صدد آن است تا ارزشهای انقلابی را که خواست نسل قبلی بوده، انتقال بدهد، مگر این که یکسری افراد در جامعه وجود داشته باشند که نخواهند در ارزشهای جامعه کل حل شوند و سرپیچی کنند که چنین افرادی در تمامی جوامع وجود دارند.
ارزشهای جهانشمول قابلیت انتقال دارند
مردم و ملت یک کل واحد نیستند. گروههای اجتماعی گوناگون مانند کارگر-کارفرما و مالک – مستاجر دارای منافع متفاوتی هستند، در نتیجه سبک زندگی، عادت وارههای فرهنگی و ارزشهای متفاوتی را هم دارا می باشند. اگر چه در مورد ارزشهای جهان شمول، میتوان آنها را به کل جامعه منسوب کرد؛ برای مثال صداقت یک ارزش جهان شمول است و دروغ در تمامی جوامع یک ضد ارزش محسوب میشود، این ارزشها را که در تمامی جوامع ارزش به شمار میروند، میتوان کلی فرض کرد.
ما در زمینه انتقال ارزشها موفق نبودهایم
«خبرگزاری دانشجو» - آیا جمهوری اسلامی تا کنون در عرصه انتقال ارزشهای انقلاب اسلامی به نسل آینده موفق بوده است؟
ذوالفقاری: به نظر بنده ما در این زمینه موفق نبوده ایم. به این مسئله میتوان از دو جنبه نگاه کرد. یک نوع نگاه این است که ما تقدم معرفت شناختی برای مسئله قائل باشیم و یک نوع نگاه دیگر این است که ما به تقدم هستی اجتماعی بر معرفت شناسی قائل باشیم.
اگر تقدم معرفت شناختی به بحث بدهیم. ارزشها و اخلاق بر سه پایه قابل طرح هستند. این موضوع بیشتر در فلسفه اخلاق مطرح میشود. در فلسفه اخلاق نوع نگاه به ارزشهای اخلاقی، یا وظیفه مدارانه یا نتیجهگرایانه یا فضیلت مدارانه است.
وقتی میگوییم ارزشهای اخلاقی بر پایه فضیلتمداری اند، یعنی یکسری از ارزشهای اخلاقی و انسانی وجود دارند که بر اساس خرد علمی به قول کانت یا قانون طلایی اخلاق بر اساس وجدان تعریف میشوند، مثلاً راستی خوب است اگر به وجدان خودمان مراجعه کنیم، هیچ کس دوست ندارد دروغ یک قاعده عام بشود.
اگر نتیجهگرایانه به ارزشها نگاه کنیم راستی و راستگویی خوب است، چون نتایج بسیار مفیدی در جامعه به بار میآورد و اگر فضیلت مدارانه نگاه کنیم صداقت و راستی خوب است، چون باعث رشد و شکوفایی انسانها میشود.
یکی از مشکلات کار ما این است که ارزشهای اسلامی و انقلابی توجیه عقلانی نشدهاند
در هر صورت باید ارزشها را توجیه عقلانی کنیم؛ یکی از مشکلات کار ما این است که ارزشهای اسلامی و انقلابی توجیه عقلانی نشدهاند؛ برای مثال در جامعه کسی نیامده است تا حجاب را از نگاه برون دینی توصیف عقلانی و فلسفی بکند، بلکه عمدتاً ارزش ها از حوزه درون دینی و به شیوه تمثیلی توجیه شدهاند و به صورت دستوری و تجویزی در دستور کار قرار گرفتهاند.
آیا کسی غیر از شهید مطهری، در میان فیلسوفان در مورد حجاب بحث عقلی کرده است؟
«خبرگزاری دانشجو» - واقعیت امر این است که هجمه غرب بر فرهنگ ملی و دینی ما بسیار زیاد بوده است و با این که کارهای مهمی در این زمینه انجام شده، اما باز هم کافی نبوده اند.
ذوالفقاری: این بیان شما رفع مسئولیت است. ما در واقع با این بیان توپ را در میدان غرب میاندازیم. همیشه برای هر چیزی موانعی هم وجود دارد؛ مثلاً در میان فیلسوفان آیا کسی غیر از شهید مطهری را داشته ایم که در مورد حجاب به صورت عقلی بحث کرده باشد؟ آدمهای مبرّزی که در میان بزرگان حوزه داریم، باید بر اساس مقتضیات روز این توجیهات عقلانی را پیش ببرند.
تا ارزش ها در حوزه عمومی نیایند و عقلانی نشوند، کارقویای انجام نمیشود
بله غرب همیشه موانعی را ایجاد کرده است که این موانع فقط خاص ارزشهای دینی نیستند. ارزشهای سیاسی هم همین طور است، اینها تا در حوزه عمومی نیایند و عقلانی نشوند، کارقویای در حوزه انتقال ارزشها انجام نمیشود.
باید به تمام موانع ساختاری موجود توجه کنیم
اما اگر به تقدم هستی اجتماعی بر معرفت شناسی قائل باشیم، در این صورت باید به عوامل ساختاری توجه کنیم. در ساختار اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی باید به تمام عوامل به عنوان مانع و رادع برای انتقال ارزشها توجه کنیم. وقتی شرایط اقتصادی در حال تعادل نباشد، این یک مانع محسوب میشود؛ همان طور که پیشوایان ما می فرمایند: «کاد الفقر ان یکون کفرا»؛ بر اساس این گفتار اگر در زمینه اقتصادی و اجتماعی فقر وجود داشته باشد کفر به جامعه و آدمیان نزدیکتر میشود.
در سیستمها، ساختار و عاملیت باید هر دو دارای استقلال باشند
وقتی ساختارها در جامعه به نحوی باشند که آدمها دیگر عاملیت چندانی نداشته باشند، طبعاً مقهور ساختارها میشوند. وقتی ساختارها به گونهای هستند که امور با راستی و درستی پیش نمیروند، چه طور از افراد توقع آن میرود که پای ارزش هایشان بایستند! در سیستم ها ساختار و عاملیت باید هر دو دارای استقلال باشند، نه آن که اقتدار ساختارها به نحوی باشد که عاملیت افراد از میان برود.
وقتی ساختار مشکل داشته باشد ضد ارزشها به عنوان مکانیزم های جبرانی رشد میکنند و در نتیجه ساز و کار انطباق اجتماعی و جامعه پذیری به گونه ای پیش می رود که افراد خود واقعی شان را نشان نمی دهند.
تک تک افراد درباره انتقال ارزشها مسئولیت دارند
«خبرگزاری دانشجو» - متولی این امر در جامعه چه کسانی و یا نهادها و ارگانهایی هستند؟
ذوالفقاری: همه باید در این زمینه دخالت کنند. هم حکومت و هم خانوادهها. نباید انتقال ارزش ها را به حکومت و سازمان تبلیغات و غیره منحصر کرد. این نگاه غلطی است. آموزش و پرورش نهاد مهمی است؛ مثلاً کتابها به نحوی تدوین شدهاند که ارزشهای اسلامی را منتقل کنند. وزارت ارشاد تلاش میکند مسائل ضد ارزش و ضد اخلاق منتشر نشود.
صدا و سیما هم در این زمینه کار خودش را انجام میدهد. هرچند که تلویزیون در مقایسه با سایر نهادها بد عمل میکند. تلویزیون در بسیاری از موارد عامل دروغ پراکنی است. طبعاً تلویزیون میتواند با بسیاری از فیلمها و برنامهها و با استفاده از ظرایف هنری در انتقال ارزشها مؤثر باشد. منظورم این است که تلویزیون میتواند با استفاده از فنون علمی و هنری ارزشها را به خوبی انتقال دهد، ولی در بسیاری موارد این طور نیست.
بعضی از چیزهایی که تلویزیون میگوید با واقعیتهای موجود متفاوت است و این امر مخاطب را دچار تناقض میکند. همان طور که یک کودک در مدرسه یک چیز را میبیند و در خانه چیز دیگری، قطعاً این کودک دچار تناقض می شود؛ به این ترتیب تک تک افراد درباره انتقال ارزشها مسئولیت دارند.
«خبرگزاری دانشجو» - راهکارهای عینی و ملموس در زندگی روزمره که برای این امر پیشنهاد میدهید، چیست؟
باید از صداقت در جامعه پاسداری کنیم
ذوالفقاری: انتقال ارزشها کاری نیست که در کوتاه مدت بتوان آن را انجام داد، بلکه یک بحث فراگیر و طولانی مدت است. تمام ساختارها و نهادها باید دست به دست هم بدهند تا ارزشهای اجتماعی فراگیر و شکوفا شوند. مردم دنبال صداقت اند. ما باید از صداقت در جامعه پاسداری کنیم و با افرادی که دروغ میگویند، مقابله، و برای راستگویی و صداقت پاداش قائل شویم؛ برای مثال در فضای دانشگاهیِ ما نباید دروغ وجود داشته باشد. دانشگاهی که روحیه دروغ در آن حکمفرما باشد، افراد بدون توجه به اصول اخلاقی تقلب میکنند یا از تحقیقات دیگران بدون ذکر نام استفاده می نمایند و این برخلاف اخلاق اسلامی و اخلاق حرفهای است.
ما باید صداقت را در جامعه نهادینه کنیم
دروغ منشا بسیاری از ضد ارزشهاست. ما باید صداقت را در جامعه نهادینه کنیم و اصل را بر برائت بگذاریم نه مجرمیت. اینها باید در ساختارها و نهادهای حقوقی و قوانین ما بازبینی شوند.
افزایش سرمایه اجتماعی
راهکار دیگر این است که در صدد افزایش سرمایه اجتماعی در بعد افقی (اعتماد متقابل مردم به یکدیگر) و در بعد عمودی (اعتماد مردم به حکومت) باشیم. الان وضعیت به گونهای است که سرمایه اجتماعی نزول پیدا کرده است. بازگرداندن سرمایه اجتماعی هم کار بسیار دشواری است. عدم وفای به عهد، یعنی عدم رعایت حقوق دیگران، یعنی ضرار و کلاهبرداری، اینها همه یک نوع ضد ارزش هستند. پیامبراکرم با چه ویژگی شناخته شده بودند! ایشان را محمد امین میخواندند. برای این که راستگو، امانتدار و صادق بودند. ما این آموزهها را داریم، اما به آنها عمل نمیکنیم و این مسئله غامض جامعه ماست؛ در واقع در جامعه ما شکاف بین نظر و عمل وجود دارد.