این روزها ورزش کشور سایه تیشهای را بالای سر خود حس میکند که در دستان مسئولان وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک قرار دارد.
گروه ورزشی «خبرگزاری دانشجو»؛ شاید کمتر کسی فکر نمی کرد که حضور 17 ماهه محمد عباسی، وزیر تعاون سابق در وزارت ورزش و جوانان با این همه حواشی همراه باشد؛ حاشیه هایی که بسیاری از آنها حاصل بی تدبیری در تصمیمات و مشاوره های غلط و برخی نیز حاصل لجبازی های کودکانه بین وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک است.
حاشیه هایی که امروز دامن ورزش کشور را فرا گرفته است بی ارتباط با انتخابات کمیته ملی المپیک نیست چرا که روسای فدراسیون ها نقش اساسی در این انتخابات دارند و رو به پایان بودن عمر دولت دهم نیز به این مسئله دامن زده و ریاست این کمیته مهم تر از گذشته کرده است.
مسئولین وزارت ورزش و جوانان و همچنین کمیته ملی المپیک به خوبی می دانند که این ارگان غیر دولتی می تواند جایگاه مناسبی برای ادامه فعالیت ورزشی آنها باشد و در واقع کمیته ملی المپیک تنها مکانی است که با تغییر ریاست جمهوری هم کسی و یا ارگانی نمی تواند طبق قانون در مورد تغییرات آن اعلام نظر کند تا دوره چهار ساله اش به اتمام برسد.
این کشمکش ها تا آنجا پیش رفت که وزیر ورزش و جوانان پیش از آغاز المپیک در یک اقدام شتابزده رئوسای برخی از فدراسیون ها را بدون برگزاری مجمع و به دستور شخصی خود برکنار کرد تا برای انتخابات کمیته ملی المپیک همه چیز به نفع وزارت ورزش باشد اما همین تصمیم کلید موضوع تعلیق ورزش ایران را زد و البته فرصتی برای کمیته ملی المپیک و تاخیر در برگزاری انتخابات آن ایجاد شود.
ارسال نامه های تهدیدآمیز از کمیته بین المللی المپیک سبب شد تا فدراسیون های زیادی سایه تعلیق را بالای سر خود احساس کنند و وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک مجبور شوند بر خلاف میل باطنی خود مقابل موضوع تغییر اساسنامه فدراسیون ها سر تعظیم فرود آورند.
باید گفت که طی حدود 10 ماهی که از سال 91 می گذرد، چند فدراسیون در کش و قوس تعلیق قرار گرفتند که این موضوع در آستانه المپیک لندن رنگ و بوی جدی تری گرفت ولی در نهایت مسئولان کمیته بین المللی المپیک موافقت خود را با حضور ورزشکاران ایران در لندن اعلام کردند اما پس از پایان المپیک این فشار ها از سوی IOC بیشتر شد و نامه های رسیده از سوی فدراسیون های جهانی و کمیته ملی المپیک نشان می داد که کل ورزش کشور وحتی انتخابات کمیته ملی المپیک نیز ممکن است تعلیق شود.
پیش از این قرار بود انتخابات کمیته ملی المپیک بعد از المپیک لندن برگزار شود اما کمیته بین المللی المپیک اعلام کرد که تا زمانی که اساسنامه کمیته ایران اصلاح نشود، حق برگزاری انتخابات را ندارید.
همین فشارها سبب شد تا در جلسهای که بین روسای وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک برگزار شد با تشکیل کمیته مشترک برای اصلاح اساسنامه فدراسیون ها موافقت شود.
در ابتدای امر برخی از فدراسیون ها اساسنامه های خود را تغییر دادند و به فدراسیون های جهانی فرستادند و در نهایت نوبت به کمیته ملی المپیک رسید تا اساسنامه خود را اصلاح کند؛ اساسنامه ای که از نظر وزارت ورزش لازم به اصلاح نبود و به نوعی یک فرصت طلایی برای کمیته ملی المپیک محسوب می شد تا سر فرصت زمان انتخابات را به تاخیر بیاندازند.
اصلاح اساسنامه ای که به قول خود مسئولان کمیته ملی المپیک نزدیک به دو سال است در حال اصلاح است، پس از چندین ماه کشمکش بین وزارت و کمیته بالاخره به پایان رسید و جهت تائید نهایی به کمیته بین المللی المپیک ارسال و زمان برگزاری مجمع کمیته ملی نیز اعلام شد.
با ارسال اساسنامه به IOC همه چیز برای برگزاری یک انتخابات آماده بود و قرار شد 30 بهمن ماه اساسنامه تائید شده توسط کمیته بین المللی المپیک در مجمع کمیته ملی نیز به تائید رسیده و زمان برگزاری مجمع انتخابات اعلام شود اما به یکباره تمام معادلات به ضرر وزارت ورزش و جوانان تغییر کرد و در کمال ناباوری همگان، IOC اساسنامه کمیته را تائید نکرد.
این مسئله که در واقع همه چیز را به نفع کمیته ملی المپیک تغییر می داد سبب شد تا شایعه های زیادی ایجاد شود و این صحبت ها به گوش برسد که کمیته ملی المپیک اساسنامه قبلی را به IOC فرستاده و در واقع اساسنامه اصلاحی توسط وزارت و کمیته همچنان در ایران است.
با گسترش این شایعات کمیته ملی المپیک روز گذشته نشست ویژه ای برگزار کرد و نامه رسیده از IOC را به اعضای مجمع نشان داد که بر اساس این نامه کمیته بین المللی المپیک اجازه برگزای هیچ مجمعی را در کمیته تا زمان اصلاح اساسنامه نداده بود و به طبع مجمع امروز خود به خود کنسل شد.
با لغو مجمع کمیته ملی المپیک به نظر می رسد امکان برگزاری انتخابات تا قبل از خرداد ماه مقدور نیست و همه چیز به سود کمیته در حال انجام گیری است اما به نظر می رسد وزارت ورزش در این خصوی بیکار نمی نشیند و امکان برکناری اعضای هیئت اجرایی توسط روسای فدراسیون ها که برگ برنده وزارت ورزش هستند، وجود دارد.
این اختلافات و کش مکش ها همواره بر سر صندلی کمیته ملی المپیک وجود داشته است و نباید از یاد ببریم که علی آبادی، رئیس وقت کمیته ملی المپیک نیز با تغییر روسای فدراسیون های ورزشی در زمان خود توانست رای مجمع را در اختیار بگیرد و شرایط رئیس شدنش را فراهم کند و چون خود به این روش به مسند قدرت دست یافته؛ حاضر نیست تا این صندلی را به وزارت ورزشی ها بدهد و تمام تلاش خود را کرد تا اصلاح اساسنامه کمیته ملی المپیک، این قدر به درازا کشیده شود.
آنقدر درگیر این صندلی ریاست و بگو مگوها و حواشی شده ایم که تاکنون برنامه ای مدون برای بازی های کشورهای اسلامی در خردادماه سال آینده، بازی های آسیا 2014 کره و المپیک 2016 ریودوژانیرو نکرده ایم و فکر می کنیم که همین افتخارات در المپیک لندن برای پرکردن کارنامه مدیریتی ما کافی است و بهتر است آینده را به دست مدیر بعدی بسپاریم و از دست رفتن زمان های حیاتی و مهم را چندان حائز اهمیت ندانیم.
آنقدر برای نشستن روی این صندلی ریاست درگیر هستیم که در این روز هایی که احتمال حذف کشتی از المپیک، ورزش کشور را تهدید می کند و کمیته ملی المپیک به عنوان تنها سخنگو و محق ایران می تواند نظر IOC را تغییر دهد، چیزی جز یک کمیته ملی المپیک بلاتکلیف که با تهدیدهای IOC روبه رو است، نمی بینیم.
آنقدر به فکر 4 سال آینده ریاست خود هستیم و هر روز دیگری را متهم به جوسازی می کنیم که نمی بینیم روسای فدراسیون ها ما در بلاتکلیفی به سر می برند و نمی توانند برنامه درستی داشته باشند.
آنقدر درگیر تغییر زمان انتخابات هستیم که نمی بینیم اکثر کشورهای دنیا طبق برنامه های خود کار می کنند در حال آماده سازی تیم های خود برای حضوری موفق در میادین هستند و به آرامی در حال عبور از کنار ما هستند.
در پایان باز هم باید تاکید کرد که دعوای این صندلی فقط و فقط باعث هدر رفتن زمان، منابع مالی و انسانی و ... می شود و ورزش کشور بیش از پیش ضربه می خورد و بهتر از باز هم به یادآوریم که هدف گذاری ورزش کشور برای بازی های آسیایی 2014 رسیدن به رده سوم قاره کهن است درحالیکه 2سال از زمان خود را از دست دادیم و در المپیک 2016 نیز رسیدن به جایگاهی تک رقمی در جهان را باید عملی کنیم که امیدواریم مسئولین و دست اندرکاران ورزش، رسیدن به این مهم را با هدف گذاری های خود برای حفظ صندلی های ریاست معاوضه نکنند.