به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، این روزها و در آستانه سال جدید، یکی از اقلامی که مردم معمولا برای خرید آن تمایل نشان می دهند آجیل و مخصوصا پسته است، که این روزها رفته رفته به کالائی لوکس و گران قیمت تبدیل شده است و می توان با توجه به خریدارانش مردم را از نظر قدرت اقتصادی طبقه بندی کرد، اما آنچه در این مختصر قصد داریم به آن بپردازیم این جنبه از این مهمان ظرف آجیل عید نیست، بلکه نگاهی کمی متفاوت است به این موضوع، یعنی گرانی این روزهای پسته و واکنش های مردم به آن.
سیر صعودی قیمت، که این خندان لبِ کوچک در این روزها به خود گرفته، برخی از مردم را به واکنش واداشته و شاید بتوان گفت موجی در جامعه (بخوانید شبکه های اجتماعی) به راه انداخته است که برای مقابله با این جهش بلند، مقاومتی صورت پذیرد؛ تا شاید علاوه بر تاثیر بر قیمت این محصولِ نه چندان مهم در سبد خانوار، فتح بابی باشد برای مردم تا هرگاه بازاِر کالاهای اساسی خود را گرفتار طمعِ دلالان دیدند، از این حربه ی مدنی استفاده کرده و با تحریم خرید آن کالاها بستری را برای نزول قیمتش فراهم سازند.
اما در مورد ماجرای تحریم پسته، باید به وجوه دیگری نیز توجه داشت، وجوهی که شاید ما را از توجه به امری که باعث سقوط قیمت می شود به امری برساند که باعث صعود چیزهائی شود بسیار با ارزشتر از قیمت کالا.
موجی که به راه افتاده و در آن مردم را به نخریدن پسته تشویق می کند (صرف نظر از اهدافی که ممکن است در پس آن باشد) مخاطبان گسترده ای دارد، مخاطبانی که از قشرهای مختلف و با نگرشهای متفاوت با این قضیه برخورد می کنند.
1- گروهی این ندا را پاسخ مثبت داده و به قصد پائین آمدن قیمت اقدام به نخریدن میکنند.
2- عده ای به نیت هم صدائی با این جمع، به این کار (نخریدن) دست زدند اما در عمل قصدشان، پیوستن به صدای مخالف و ایجاد زمینه برای مخالفتهای دیگر است، این دسته (که البته لیدرهای این قضیه تحریم را می توان در این گروه قرار داد) چه منظور اقتصادی داشته باشند وچه نداشته باشند، هدف اصلیشان راه اندازی ساز و کار اعتراضات مدنی برای پیگیری اهداف بالاتر می باشد (که این موضوع به تنهائی بد نیست).
3- دسته ای دیگر مرفهینی هستند که بر آتش این کار می دمند، ولی خود را تابع آن نمی دانند به عبارت دیگر بر طبل تحریم می کوبند ولی خود را از عمل به آن جدا کرده و این متاع لذیذ را از سفره های عیدانه خود دریغ نمی کنند، این گروه بیش از آنکه اهل عمل بوده باشند، اهل شعار و فریادند و غالبا خود را غم خوار مردم معرفی می کنند، اما در پشت این شعارها اهداف سیاسیِ کلان خود را دنبال کرده که شاید از این نظر به گروه قبل کمی شبیه باشند (البته با تفاوتهای بسیار).
4- از این سه گروه که بگذریم شاید اندک آدمهائی باشند (البته شاید هم عده شان بسیار باشد) که این فراخوانِ غیر رسمیِ مردمی را پاسخ مثبت دهند، اما نه به بهانه کم شدن قیمت آن، تا در آینده بتوانند نخریدنشان را جبران کنند و نه به دلیل شرکت در امری که سبب شکل گیری مخالفتهایِ مردمیِ پس از آن باشد (که البته این دو هدف را رد نمی کنند)، بلکه نخریدن کالائی چون پسته را در شرایط کنونی غیر ضرور دانسته و از تجملات (که اینروزها پسته از مصادیق آن به شمار می رود) دوری کرده و راه قناعت را بر می گزینند.
این دسته تابع اصولی هستند که پرچم دارانش چون امیرمومنان (ع) بوده و گام در راهی می گذارند که این بزرگواران برایشان روشن ساخته اند، آنچنانکه حضرت امیزالمومنین علیعلیهالسلام میفرمایند:
«برترین ثروتها قناعت است.»
به این ترتیب می بینیم که چطور این پسته خندان کوچک می تواند انسانها را دسته بندی کرده و مسیر زندگی هر کدام را به ما نشان دهد. روزهای عید هم چون روزهای دیگر خواهد گذشت، اما گرانی پسته بهانه خوبی بود تا کمی خودمان را محک بزنیم و ببینیم در کجای این پازل ایستاده ایم.
نکته قابل توجه اینکه تمام این دسته بندی ها برای آنهایی است که توان خریدن پسته گران را دارند و در مورد آن تصمیممی گیرند، اما خوب است بدانیم کم نیستند کسانی که از کنار فروشگاه های پر زرق و برق رد شده و خنده پسته را از دور تماشا می کنند، مسئولیت ما در برخورد آنان چیست؟
این بار ما در کجای پازل پسته ایستاده ایم؟
منبع: فرهنگنیوز