کد خبر:۲۳۰۹۵۴
روایتی از دریافت وام یک شهروند ایرانی

سود‌های آنچنانی وام بانکی و دردسرهایش

گاهی درزندگی انسان‌ها اتفاقاتی می‌افتدکه باید بازگو وتشریح وکالبدشکافی شود!؛

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، وبلاگ «شیشه» نور نوشت؛ سال‌ها بود در دوری از وام آسوده می‌زیستیم، اگر گاهی گذرمان به بانکی ختم می‌شد، پاسخ برایمان مبرهن بوده وتکراری: نداریم وآخرهم، نمی‌دهیم ونمی دادند. تفکروغوربه عالم هستی واصل بازگشت به آخرت موجب تسلی اینجانب می‌گشت وبه خودمی قبولاندیم؛ سلامتی خوب است، مال دنیاارزشی ندارد، بایدهمه را رهاکرد وبارسفربست! وکلاهی به این بزرگی سرخودمان می‌گذاشتیم. ایام سپری می‌شد تااینکه موقعیتی پیش آمد، نیازبه دریافت وامی آن هم درفاصلهٔ زمانی اندک گردید.

 

به چندین بانک وصندوق وچیزهایی ازاین قبیل سرک کشیدیم که مثل قارچ سمی! ازگوشه وکنارسربرآورده بودندوبه خودمان می‌بالیدیم که این همه اشتغال وشغل زایی! مسئولی ازبانک حرفی می‌زد ودیگری شرایطی داشت که ازعهدهٔ جن هم برنمی آمد! تااینکه دست سرنوشت مارابه سوی جایگاهی که نام زیبای «بانک» برآن مزین شده بود؛ ودرجرگهٔ بانکداری اسلامی قرارداشت، برد. رییس بانک که آدم خوش مشربی بوده! ودربالای سرش تابلوی مجوز بانک مرکزی رانصب نموده چند دقیقه چنددقیقه سرش رابرمی گرداند وتابلورابا نگاهی معنا دار می‌نگریست. تا دید مابه چنین وامی نیاز مبرم داریم وفردمورد نظرش رایافته، چنان تحویلمان گرفت که نزدیک بود تمامی آثارسوءنسبت به بانک وبانکداری دروجودمان ازبین برود.

 

پس ازصحبتی کوتاه قرارشد سه ونیم میلیون تومان پول نقدبه حسابی واریز ودرازای آن، ده میلیون وام دریافت نماییم. آن سه ونیم میلیون به زبان خودمان گروگان گرفته می‌شود ونبایدبه آن ناخنکی زد. دریک حساب سرانگشتی می‌شد شش ونیم میلیون تومان به همراه دوکارمند، چک وسفته ومایتعلق... ازیکی از کارمندان ازچگونگی سود، ببخشید! بهرهٔ بانکی پرسیدیم؛ گفتند در حدود بیست درصد.

 

باهزاران زحمت قرض وقوله سه ونیم میلیون را جور نمودیم، چندین لیتر عرق شرم نیزبرای پیداکردن کارمند ضامن ریخته تااینکه ازبین ده هانفر دو نفرشان ایثار نموده و قبول ضمانت کردند.

 

پس ازپرکردن ده‌ها فروند فرم وصد‌ها امضا و اسکورت ضامنین به بانک وبرگشتشان به منزل که دربین راه چیزی هم ازجیب مبارکمان به شکمشان می‌ماسید؛ دریکی ازایام زبانم دررفت وغفلتاً ازکارمند دیگر ازچندوچون بهرهٔ بانکی پرسیدم که بیچاره درحال ورق زدن اوراق بوده، فرمودند: درحدودبیست وپنج درصد. ماهم گفتیم غفلتی شده وحتماً به اصل موضوع واقف نیستند، نشنیده گرفتیم. دراین بین چندروزی دریافت وام به تعویق افتاد وبندهٔ گردن شکسته مبالغی را از یکی از دوستان قرض نمودم وقول مساعددادم که دراسرع باگرفتن وام جایگزین خواهم نمود.

 

روزواقعه فرارسید ور ییس بانک دفترچهٔ اقساط را به دستمان داده وبا منت وتوصیه وتهدید که اگر قسطی دیرشود چنان می‌کنم وچنین می‌کنم خنده‌ای ملیح برگوشهٔ لبشان منقوش گردید که قلبمان سوراخ سوراخ شد و یکهو ریخت زمین! شستمان خبردارشد که چیزی جامانده. رییس خوش مشرب فرمودند: بهرهٔ بانکی این چنین وامی بیست وهفت درصداست. آب دهانمان خشک شد و نزدیک بود کنترل‌مان را از دست بدهیم و نمی‌دانیم شاید در این بین چندین سکتهٔ ناقص هم کرده باشیم که آثارش بعد‌ها مشخص خواهدشد.

 

زیر لب زمزمه می‌کردیم بلا به دور! خدا نصیب هیچ کس را دچارچنین بانکی نفرماید. الهی آمین! روی بانکداری یهودی راسفیدکردند ونامشان راگذاشتند بانکداری اسلامی!

 

با تته‌پته گفتیم: قرارمان بیست درصدبوده و با انگشت اشاره، فلان کارمند را نشانه رفتیم. رییس با تشری خاص که مادرزادی بوده و مختص روسا است؛ از کارمند خواست تا جوابگوباشد. بیچارهٔ مادرمرده که فکر می‌کنم ازکارمندان قراردادی بوده با سرخ وسفیدشدن‌های ممتد فرمودند: که فرمایش شما رابه ایشان گوشزدنموده بودیم. بنده که بدجوری توی دوراهی یاسه راهی گیرافتاده بودم و دلم برای کارمند کباب شده بود، می‌خواستیم شغل شریفش را ازدست ندهد با کمی تعقل عرض نمودیم: شاید حق باایشان باشد. درحالی وجدانمان لبخند برلب داشت روح خبث داشت ما را می‌خورد که به واسطهٔ همین غلط کاری هاست که تاکنون چیزی نشده‌ای! وام دریافت شد و با احتساب سود باید نوزده میلیون ناقابل پرداخت کنیم. این چندروزوشب، فکرمان به چگونگی پرداخت اقساط سرگرم است وتابلوی جلوی بانک ازپیش چشممان محونمی شودکه مزین شده بود «بانک ....، بانکداری نوین اسلامی» چه کلمات زیبا ودلفریبی «بانک»، «....»، «نوین» و «اسلامی».

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
محمد موسوي
-
۲۰ اسفند ۱۳۹۱ - ۲۱:۵۱
سلام . بسمه تعالي .هر چيز بودنش نعمت است ونبودش نقمت بيشتر ما مردم از اسراف درزندگي به گرفتن وام روي مياوريم ان بنده خداکه پولش رابه بانک سپرده پنج ساله داده به بيست درصد بانک از شما هفت در صد بهره گرقته براي کرايه مکان وحقوق کارمندان وانواع ماليات صاحب سرمايه بعداز پنج سال بااحتساب بيست درصدتورم سرمايه اش ازنصف هم کمتر شده اين روش بهترين بر خورد با ربا خواري است سرمايه در مسير توليد قرار مي گيرد تا سود بيشتر وحلال بدست آيد بااحترام .م.ي. 20/12/1391
0
1
پربازدیدترین آخرین اخبار