گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ به بهانه بحث جمعیت و تنظیم خانواده که چندی است در کشور سر زبانها افتاده است و مجلس و دولت اقداماتی در این خصوص انجام دادهاند، به گفتوگو با دکتر کبری خزعلی، رئیس شورای فرهنگی -اجتماعی زنان و خانواده نشستیم و دیدگاههای وی را در مورد موضوع اجرای طرح تنظیم خانواده در ایران جویا شدیم.
«خبرگزاری دانشجو» - نقش سیاستهای غرب را در مسئله تنظیم خانواده چگونه ارزیابی میکنید؟
خزعلی: طی دهههای گذشته حجم نسبی جمعیت کشورهای سرمایهداری سیر نزولی داشته است تا جایی که جمعیت کشورهای غربی (اروپا، آمریکا و کانادا) در دو دهه قبل به 12.1 درصد از جمعیت جهانی رسیده و به دلیل فروپاشی خانواده و حاکمیت ارزشهای مادی و خودمحوری و لذت طلبی که همه از آثار مدل زندگی و سبک و سنت غربی است، باز هم رو به نزول است.
کاهش جمعیت در جهان سوم از سیاستهای استراتژیک آمریکا بود
به این ترتیب کشورهای غربی و در رأس آن آمریکا برای ایجاد تعادل جمعیتی به نفع خود و به عنوان یکی از سیاستهای استراتژیک، در دکترین دفاع ملی و سیاست خارجی به کاهش رشد جمعیت در جهان سوم، بخصوص کشورهای اسلامی پرداختند.
در همین راستا، نشست بیلدربرگ (یکی از سازمانهای نئوماسونی مخفی)، در 19 تا 22 خرداد ماه 1390 ایجاد جنگ و نسل کشی در خاورمیانه را یکی از مهمترین برنامههای خود قرار داد و بر این اعتقاد بود که جمعیت جهان بسیار زیاد شده و فقط جنگ میتواند تا حدودی این مشکل را چاره کند.
طبق سند منتشر شده از سوی پنتاگون، برنامههایی که کلیه آژانسهای سازمان ملل (UN) در سطح جهان در کشورهای دیگر اجرا میکنند به نوعی عملیات دفاعی و نظامی ارتش آمریکاست؛ سازمانها و مراکز مهم بینالمللی و آژانسهای سازمان ملل که از دکترین امنیت ملی آمریکا تبعیت میکنند، مستقیماً زیر نظر «مرکز عملیاتهای نظامی و غیرنظامی آمریکا» (Cmoc) کار میکنند و محورهای اصلی فعالیتهایشان را از این مرکز دریافت میدارند.
قدمهایی که برای نابودی ایران برداشته شد
طبق قول صریح نمایندگان کنگره آمریکا، ایران دشمن اول آنها محسوب میشود، پس باید برای نابودی آن قدمهایی برداشته شود، بنابراین طبق گزارش پایگاه خبری اینفووارز، دولت آمریکا با اتخاذ سیاستهای تعدیل جمعیتی عجیب که بیشتر به قتل عام خاموش شبیه است، به مسمومیت و عقیمسازی تدریجی مردم حتی از طریق آب شهری اقدام کرد.
سیاستهای کاهش جمعیت با ورود متفقین در ایران آغاز شد
«خبرگزاری دانشجو» - نقش سازمانهای بینالمللی در هدایت و جهتدهی مدیریت کاهش جمعیت در ایران چه بوده است؟
خزعلی: از آغاز ورود متفقین در زمان رضاخان و با حضور سازمانهای غیردولتی که از غرب با همه امکانات وارد شدند، کار آغاز شد و در ادامه با حضور آژانسهای سازمان ملل ادامه یافت؛ از جمله این سازمانها، آژانس رشد و توسعه بینالمللی آمریکا (u.s. Agency for international Development) مشهور به «U.S.AID» یا موسسه همکاری آمریکایی است که هزینه تمامی طرحهای کاهش جمعیت در کشورهای اسلامی را به عهده داشت.
همچنین سازمان پت فایندر (path Finder) که در زمینه تنظیم خانواده و مددکاری اجتماعی در سال 1336 شمسی تأسیس شد، کتابی در مورد پیشتازان تنظیم خانواده با نام «پیشتازان جسور» در جهان منتشر کرد.
این سازمان از تلاشهای انجام گرفته برای جلوگیری از بارداری زنان و زوجها در 60 کشور جهان حمایت میکرد و همچنین اولین نمونه از خدماترسانی بر پایه محلات و جوامع کوچک را به راه انداخت و وسایل جلوگیری از بارداری را تولید کرد و در دسترس زنان قرار داد که بعد از انقلاب وظیفه رابطین بهداشتی در این راستا بود.
سازمانهای فعال در کاهش جمعیت از سازمان سیا دستور میگیرند
از سازمانهای دیگری که در زمینه سیاستهای جمعیتی (کنترل جمعیت) مشغول به فعالیت هستند، سازمان بهداشت جهانی است که وظیفه اختصاص اعتبار به برنامههای بهداشت مادران، کودکان و تنظیم خانواده را بر عهده دارد؛ همچنین صندوق جمعیت سازمان ملل متحد که به تحقیقات در زمینههای تنظیم خانواده و رشد جمعیت، تأمین وسایل پیشگیری از بارداری و وسایل پزشکی لازم و برگزاری کارگاههای آموزشی کمک میکند.
سازمان تغذیه و کشاورزی بینالمللی (فائو)، سازمان فرهنگی یونسکو، سازمانهای مردم نهاد، کمیته بینالمللی صلیب سرخ، تیم کمک به مواقع بحران، اداره کمکهای خارجی در بحران، یونیسف (UNICEF) [که با وزارت بهداشت برای تامین سلامت مادر و کودک، بهبود تغذیه و آموزش نیروی انسانی همکاری میکند] و بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول [که وظیفه ارائه کمکهای بانکی در قالب وام در جهت اجرای این طرح را در مناطق روستایی بر عهده دارند] از دیگر سازمانهای فعال در این زمینه هستند که همه این سازمانها بر اساس اسناد پنتاگون مأموریتهای خود را از سازمان سیا میگیرند.
«خبرگزاری دانشجو» - نقش سازمانهای دولتی در اجرای برنامه تنظیم خانواده در ایران قبل از انقلاب اسلامی چگونه بود؟
خزعلی: تا پیش از سال 1330 دولت سیاستگذاری جمعیتی مشخصی انجام نداده بود، اما در سال 1337 با مأموریت خانم ستاره فرمانفرمائیان به عنوان نماینده سازمان ملل که از طرف شورای جمعیت آمریکا به ایران آمد، با تأسیس مراکز آموزش عالی، تربیت نیروی انسانی را برای اجرای برنامههای آموزش تنظیم خانواده در کشور فراهم کرد.
سابقه فعالیتهای انجمن بهداشت و تنظیم خانواده ایران
وی با همکاری خانم هاجر تربیت، «انجمن بهداشت و تنظیم خانواده ایران» را به صورت مؤسسهای مدرن سازمان داد که بلافاصله به عضویت فدراسیون بینالمللی انجمنهای تنظیم خانواده درآمد و از کمکهای وسیع فنی و مالی این فدراسیون برخوردار شد.
در اساسنامه این انجمن آمده است که: «انجمن راهنمای بهداشت و تنظیم خانواده ایران» یک مؤسسه قانونی ملی است. هدف انجمن تأمین بهداشت و رفاه خانوادهها از طریق ایجاد موالید برنامهریزی شده، اتخاذ تصمیم در مورد تعداد فرزندان خود با توجه به امکانات مادی و اجتماعی و کاهش میزان مرگ و میر نوزادان و سقط جنین میباشد.
از آنجا که بومیسازی کنترل جمعیت در کشورهای اسلامی تحت عنوان بهداشت و سلامت باروری مطرح میشد و بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، حقوق بهداشت باروری عبارت بود از «به رسمیت شناختن حقوق اولیه همه زوجها و افراد که بتوانند آزادانه و مسئولانه در خصوص تعداد، فاصله گذاری و زمان بچهدار شدن تصمیم گیری نمایند»، این موضوع یکی از تعهدات کشورهای شرکت کننده در کنفرانس بینالمللی جمعیت و توسعه قاهره در (1373شمسی) بود.
ترویج تنظیم خانواده جزو تفکیکناپذیر کلیه فعالیتهای مددکاران اجتماعی در برنامههای فردی، گروهی و جامعهای یعنی محلهای بود و ارائه بسیاری از خدمات و کمکها به مددجویان (حتی کمترین کمک مادی) منوط به شرکت آنان در دورههای آموزشی ترویجی تنظیم خانواده بود که در کلینیکهای انجمن بهداشت و تنظیم خانواده ایران ارائه میشد.
انجمن توانست با گسترش تدریجی حضور خود، این خدمات را در 166 کلینیک ثابت متعلق به انجمن و در جوار مراکز رفاه خانواده وابسته به آموزشگاه عالی خدمات اجتماعی ارائه کند. در مناطق محروم این خدمات رایگان بود و خدمات متنوعی مثل جلوگیری از بارداری، کلاسهای مخصوص برای آموزش مادران جوان، کلاسهای مادران بزرگسال و پدران به ویژه پسران (برای کنترل رفتارهای پرخطر) را شامل میشد.
انجمن، خدمات خود را در روستاها با تربیت زنان جوان و با سواد روستا تحت عنوان «مشوقین روستایی» پی میگرفت و این مشوقین تحت نظر پزشک یا ماما یا مددکار انجمن فعالیت میکردند. همین طرح بعد از انقلاب به نام «رابطین بهداشت» عینا تکرار شد و خانه به خانه استفاده از امکانات توسط آنها کنترل میشد.
تجویز عقیمسازی حتی برای دختران
پیگیریهای این انجمن منجر به تغییر قانون و آزادی مشروط سقط جنین شد. شرط قانونی این کار زمانی بود که جان مادر در خطر باشد و کم کم این تشخیص به تمایل مادر و تشویق او از طرف پزشک و تشویق پزشک از طرف کادر مدیریتی بهداری تبدیل شد و عقیمسازی حتی برای دختران تجویز میشد.
در سال 1959 م (1338ش)، «مراکز رفاه» راهاندازی شد و خدمات مربوط به برنامههای تنظیم خانواده در یک کلینیک ویژه و در تک تک مراکز رفاهی به مردم ارائه میگردید. اعضای این انجمن، خانه به خانه میرفتند و آموزش سلامت و تنظیم خانواده ارائه میکردند.
برای اولین بار در سال 1341 برنامههای جمعیتی به طور جدی مورد توجه دولتمردان قرار گرفت و در سال 1343 اداره بهداشت مادران و کودکان در وزارت بهداشت تأسیس شد و انجمن خیریه راهنمای خانواده با کمک صندوق بینالمللی جمعیت، اقدام به توزیع خدمات کنترل جمعیت نمود.
در اواخر سال 1345 با اعلام نظر کارشناسان شورای جمعیتی مستقر در آمریکا، سازمانها و نهادهایی چون شورای عالی بهداشت و تنظیم خانواده، ستاد عالی هماهنگی با دستگاههای دولتی و معاونت جدیدی تحت عنوان معاونت جمعیت و تنظیم خانواده در وزارت بهداری ایجاد شد.
در این زمان برای توسعه اجرای سیاستها به سراغ آمار رفتند و با اعلام حدود موالید و رشد آن در سرشماری سال 1345 سیاستهای کنترل جمعیت به طور علنی و رسمی در برنامههای عمرانی چهارم و پنجم به عنوان یکی از برنامههای مهم رژیم شاهنشاهی محسوب شد.
سال 1346 پس از صدور اعلامیه تهران که تنظیم خانواده را از مصادیق حقوق اولیه بشر دانسته بود، رسماً برنامههای کنترل جمعیت به اجرا گذاشته شد و حدود 20 درصد از زنان واجد شرایط تنظیم خانواده تحت پوشش این خدمات قرار گرفتند. در نتیجه، رشد جمعیت در دهه 45-1335 که حدود 2/3 درصد بود در دهه 55-1345 به میزان 6/2 رسید. (رشد جمعیت در دهه آغاز انقلاب 6/2 بوده که فقط کمی بالاتر از حد جانشینی که 3/2 است، بوده است).
علت عدم موفقیت برنامه تنظیم خانواده در سال 65
در سرشماری سال 1365 میزان رشد جمعیت حدود 9/3 بود که 1/3 بر اثر زاد و ولد و 8/0% بر اساس مهاجرت بود. طبق اسناد سازمان برنامه و بودجه آن زمان (قبل از انقلاب) به دلیل عدم تناسب برنامهها و فعالیتها با اعتقادات و باورهای مردم (بهخصوص در مناطق روستایی) برنامه تنظیم خانواده خیلی موفق نبود.
انجمن ترویج محلهای، در برنامههای تنظیم خانواده (قبل از انقلاب)، بدون توجه به زیرساختهای ارزشی جامعه و یا زمینهسازیهای متناسب فرهنگی، به خصوص در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی به نوعی هنجارشکنی پرداخت.
این انجمن اقداماتی از قبیل سقط جنین و آموزش مقولههای بهداشت باروری با الگوی وارداتی را بر عهده داشت، که البته متأثر از جو روشنفکری کشور در سالهای پیش از انقلاب بود. اما روز به روز مقاومت بیشتری را از سوی مردم علیه خود برمیانگیخت. در اینجا به نمونهای از برنامهریزی و وسعت پوشش برنامهها از متن مستندات اشاره میکنم.
اما پارهای از اقدامات در دورههای برنامه عمرانی رژیم شاهنشاهی (1357-1347) در خصوص اجرای این طرح انجام گرفت. براساس برنامه عمرانی دوره چهارم (1351-1347) در سال 1347 کنفرانس حقوق بشر سازمان ملل با همکاری انجمن راهنمای بهداشت و تنظیم خانواده در تهران تشکیل شد و در بیانیه پایانی خود اعلام داشت که «تنظیم خانواده» (با مدیریت خانم فرمانفرمائیان نماینده سازمان ملل در ایران) از حقوق اصلی افراد است و با تأیید این اعلامیه از سوی شورای عالی سازمان ملل، متن آن در شمار اسناد بینالمللی منتشر گردید.
«خبرگزاری دانشجو»- آیا این حق اصلی یا حق بشری فقط برای انسانهای شرقی است و غربیها باید افزایش یابند و اصولاً برخورد دوگانه با حقوق بشر ممکن است؟
خزعلی: از دیگر اقدامات در این برنامه، پوشش خدمات بهداشت باروری برای 518.659 نفر زن در سن باروری، تأمین دارو و وسایل جلوگیری از بارداری برای 17.373.670 بار مراجعه کلینیکی (کل جمعیت حدود 30 میلیون نفر)، آموزش 16.629 نفر کادر پزشکی و 222.622 نفر از گروههای اختصاصی مثل پرستاران، ماماها، پرسنل بهداشتی، سپاهیان بهداشت و ... می باشد.
این اقدامات به منظور توجیه بیشتر آنان در مورد برنامههای تنظیم خانواده، آموزش قشرهای مختلف جامعه از طریق وسایل ارتباط جمعی، کارشناسان و مروجین شاغل در برنامه که در برنامههای آتی رابطین آنها نیز اضافه شدند.
و نیز اجرای 75 پروژه تحقیقاتی در زمینه جمعیت و کنترل آن، بودجه مصوب تنظیم خانواده طی برنامه عمرانی چهارم بالغ بر 3/1 میلیارد ریال بود. در سال های (1351-1347)، تصویب قانون عقیمسازی داوطلبانه در ایران (1350) «هر عمل جراحی و یا پزشکی لازم که با اجازه فرد یا قیم و یا سرپرست قانونی او و مطابق با اصول علمی و صحیح انجام گیرد جنایت محسوب نمیشود.» و تصویب قانون بستن لولهها (1350) میباشد.
قابل توجه اینکه، در سال 1351 موضوع سقط جنین در ششمین کنگره متخصصین بیماریهای زنان و زایمان مطرح و پزشکان شرکتکننده خواهان تغییر قوانین موجود در ارتباط با سقطهای غیرایمن شدند و زمینه ترویج و تصویب قانونی آن را فراهم ساختند.
عقیمسازی اجباری در مناطق فقیرنشین تهران
در برنامه عمرانی دوره پنجم (56-1352) از سال 1352، انجمن راهنمای بهداشت خانواده، خدمات خود را با دو کلینیک سیار پیشرفتهای که از طرف IPPF در اختیارش قرار گرفته بود به کارخانجات و روستاها به خصوص به مناطق حاشیهای و فقیرنشین اطراف تهران میرساند که با طوفانی از تشویقها و تنبیهات و اجبار، مردان را از کارخانه و فرصتهای زراعی برای عقیم سازی میبردند.
علاوه بر خدمترسانی، تربیت نیروی انسانی، تأسیس و تجهیز کلینیکهای ثابت و سیار، انجمن بهداشت خانواده فعالیتهای گسترده دیگری نیز انجام میداد مثل سفارش پایاننامههای لیسانس و فوق لیسانس به خصوص به دانشجویان دوره فوق لیسانس مدیریت خدمات اجتماعی، ترجمه و تدوین متون آموزشی مربوط برای دانشجویان مددکاری، انتشار فصلنامه، خبرنامه و جزوات آموزشی که هم اکنون بخشی از این پایاننامهها در 80 عنوان در کتابخانه دانشکده خدمات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی موجود است.
بالاخره با پیگیریهای این انجمن در سال 1353 مسائل مربوط به جمعیت در برنامههای درسی دبیرستانها گنجانده شد. انجمن مزبور در زمینه عقیمسازی نیز پیشقدم بود و در سال 1355 و بلافاصله پس از تصویب قانون عقیمسازی در بعضی کلینیکهای مجهزتر خود در جنوب تهران خدمات وازکتومی را به مددجویان ارائه میداد. این برنامه برای سنین 25-20 قانونی شد و حتی برای دختر مجرد در این سنین عقیم سازی توصیه شده است.
از دیگر اقدامات انجام یافته در این برنامه جلوگیری از تولد 1/300/000 کودک در مدت 5 سال، (هدف جمعیتی سازمان برنامه وصول به میزان رشد جمعیت 1% بود، در حالی که حد جانشینی 3/2 است اما در این برنامه موفق به رسیدن به همه هدف نشدند و جمعیت از 2/3 به 6/2 رسید).
ارائه خدمات کلینیکی از طریق 20622 مرکز (در این برنامه 90/91% مراجعین از قرص، 0/20% از آییودی، 85/7% از کاندوم و 05/0% نیز از وسایل و مواد دیگر استفاده کردهاند)، آموزش 051/512 نفر گروه اختصاصی (برای تعلیم مردم) و 13404 نفر کادر پزشکی، پوشش000/090/1 نفر زن در سن باروری، پذیرش 244/428/30 بار مراجعه به مراکز تنظیم خانواده، (دو برابر برنامه چهارم و معادل جمعیت کل کشور که این امکانات 90% دولتی بود)، آموزش مسائل جمعیتی در دبیرستانها، دانشگاهها و مدارس عالی، تأسیس 4 مرکز جمعیتشناسی در دانشگاههای اصفهان، شیراز، آذربایجان و تهران، تشکیل 8 مرکز شبانهروزی سپاهیان خدمات اجتماعی زنان، تأسیس مرکز اسناد جمعیت و تنظیم خانواده، اعزام بیش از 340 نفر از کارشناسان و مسئولین وزارت بهداری و سایر سازمانهای بهداشتی و درمانی به خارج از کشور جهت کسب آموزش و مهارتهای لازم برنامه، اجرای بیش از 125 طرح تحقیقاتی در زمینه مسائل جمعیتی، اجتماعی و پزشکی و نیز ارزشیابی مداوم عملکرد فعالیتهای آموزشی، کلینیکی و تحقیقاتی برنامه، تصویب بودجه 000/941/056/8 ریال برای برنامه جمعیت و تنظیم خانواده، انجام رایگان زایمان اعم از سزارین و طبیعی در صورت متقاضی بودن مادران به عمل توبکتومی زنان بدون توجه به نوبت زایمان (یعنی خواه زایمان اول و یا بیشتر باشد) در گرو زایمان رایگان بود. همچنین به منظور ساختارسازی قویتر وزارت بهداری و سازمان رفاه اجتماعی با هم ادغام و «وزارت بهداری و بهزیستی» تأسیس شد.
«خبرگزاری دانشجو»- آیا غیر دولتیها هم در این فعالیت همکاری داشتند؟
خزعلی: بله، خدمات تنظیم خانواده از طریق مراکز مختلفی مانند مراکز وابسته به وزارت بهداری و کلینیکهای وابسته به سازمانهایی چون انجمن راهنمای بهداشت خانواده، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی، سازمان زنان ایران، شیر و خورشید سرخ، شرکت ملی نفت ایران، دانشگاههای ایران، خیریهها، بخش خصوصی و دیگر مؤسسات ارائه میشد.
«خبرگزاری دانشجو»- آیا بعد از انقلاب هم بودجه اختصاص داده شد؟
خزعلی: بله، از جمله اقدامات انجام یافته در برنامه عمرانی (پایان دوره طاغوت) دوره ششم (61-1357) اختصاص حدود دو میلیارد تومان بودجه برای برنامه تنظیم خانواده (تقریباً چهار برابر دوره ده ساله قبلی) بود. بودجه پیشنهادی برنامه عمرانی ششم جهت جلوگیری از 2 میلیون تولد ناخواسته مجموعاً 000/000/000/19 ریال تعیین گردیده بود، اما میزان پذیرش مراجعهکنندگان به مراکز در سالهای بعد از انقلاب (1356 تا 1359) بهطور قابل ملاحظهای کاهش یافته بود.
قابل توجه اینکه ما با تقلیل رشد طبیعی جمعیت از 6/2% به 9/1% قبل از انقلاب مواجه شدیم و این در حالی بود که در طول سالهای (1356-1347) (برنامه چهارم و پنجم قبل از انقلاب) تقریباً یک میلیارد تومان یعنی به نرخ آن روز (معادل 150 میلیون دلار) برای تنظیم خانواده هزینه شده بود.
وضعیت سقط جنین در ایران قبل از انقلاب
«خبرگزاری دانشجو»- آیا سقط جنین قبل از انقلاب آزاد شده بود؟
خزعلی: خیر، ولی زمینه آسان و فراهمی داشت، از جمله بر اساس ماده 17 قانون نظام پزشکی سال 1357، عمل سقط جنین میبایست در بیمارستان و پس از مشاوره و تصویب دو پزشک صورت میگرفت (ضروری بود ظرف 24 ساعت گزارش عمل با ذکر دلیل، نام بیمارستان و اسامی پزشکان مشاور به هیأت مدیره نظام پزشکی ارسال شود).
قبل از آن زمان طبق ماده 184 قانون جزا هر زنی که عامداً باعث سقط میگردید مجازاتی از یک تا 3 سال حبس تأدیبی داشت (قانون نظام پزشکی). پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مراکز رفاه خانواده و کلیه کلینیکهای آن به سازمان بهزیستی کشور واگذار گردید.
ادامه دارد...