به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، در آخرین به روز رسانی وبلاگ «خاکسترهای وجود»، آمده است:
چه درسها و عبرتها که از آنها غافل هستیم، تا چه حد بزرگان علم و ادب وعرفان را میشناسیم به عنوان یک ایرانی! چه قدر از آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی و سنتهای پسندیدهٔ اسلامی را به عنوان یک مسلمان همواره به یاد داریم و در روابط اجتماعی از آنها استفاده میکنیم؟! شعرهای سرشار از مهر و عطوفت استاد پارسای ایران زمین، سعدی شیرین سخن که با کلام نافذش در روح و جان آدمی رسوخ پیدا میکند را تا به حال چند بار خواندهایم و به معنا و مفهوم آنها توجه کردهایم؟ یکی ازشعرهایی که سعدی با درایت خاصی به معنا و مفهوم روابط اجتماعی انسانها پرداخته شعر زیر است که یقین دارم در زندگی ما، برای یک بار هم که شده تداعی پیدا کرده و در هنگام مواجهه با یک ناهنجاری رفتاری در اجتماع به طور حتم در ذهنمان خطورکرده است که:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
جامعه روز به روز در حال گسترش و آدمی چنان غرق در مادیات زندگی شده است که چندان اهمیتی برای مسائل و روابط اجتماعی قائل نیست. در صورتی که همین روابط اجتماعی زمینه ساز پیشرفت و موفقیت همه افراد جامعه خواهد بود. انسانهایی که از روابط اجتماعی خوبی برخوردارند جزء افراد موفق محسوب میشوند چرا که همین روابط آنهاست که باعث میشود بتوانند اعتماد گروهی را جلب کرده و به جایگاهی مطلوب برسند.
در روابط اجتماعی چه بسیار برخوردهایی که از سوی ما موجب رنجش خاطر دیگران میشود و چه بسیار رفتارهایی که از سوی دیگران موجب ناراحتی ما میشود. آموزههای دینی از یک سو و آداب و رفتار اجتماعی از سوی دیگر حکم میکند که به رسم ادب در اهمیت روابط اجتماعیهر مکانی وارد شدیم سلام کنیم. اهمیت و جایگاه ادای سلام به قدری بالاست که انسان به هنگام نماز هم مجاز است پاسخ دهد، سلام مستحب و جواب آن واجب است. نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) همیشه در روابط اجتماعی خویش پیش قدم بودند و همواره در سلام کردن بر دیگران پیشی میگرفتند. از طرفی بخیلترین مردم از منظر پیامبر (ص) افرادی هستند که در ادای سلام بُخل بورزند. با در نظر گرفتن آموزههای دینی انسان میبایست برای آغاز مراودات اجتماعی سلام کند و مخاطب نیز میبایست جواب دهد تا یک رابطه اجتماعی مناسب، شایسته و صمیمانه انجام شود.
به یاد دارم در گذشته افراد جامعه و اقوام ایرانی با هم روابط تنگاتنگی داشتند. دید و بازدیدها بیشتر بود و مشکلات جامعه کمتر، اگر چه از حیث امکانات رفاهی زندگی مردم جامعه در حد متوسط بود اما همان سادگی و بیآلایشی مردم و نبود همین امکانات پیشرفته امروزی نه تنها به روابط اجتماعی خدشهای وارد نمیکرد بلکه همواره افراد جامعه را ملزم به رعایت سنتهای پسندیده اسلامی و اجتماعی مینمود. در یک کلام انسانیت در گذشته از جایگاه بالاتری برخوردار بود و افراد جامعه برای روابط اجتماعی خود اهمیت به سزایی قائل بودند.
اما امروز در عصری زندگی میکنیم به نام عصرارتباطات؛ همه ارتباطات ما از طریق تلفن ثابت، تلفن همراه، پست الکترونیک، وبلاگ، محیطهای مجازی و... برقرار میشود. گویا افراد جامعه صنعتی بودن را بیشتر میپسندند و یا شاید هم پیشرفت علم باعث شده است که از همه ارتباطات واقعی فاصله گرفته و به ارتباطات مجازی گرایش پیدا کنند. سلام و احوال پرسی دنیای واقعی جایش را به پیامکهای بیاحساس داده و دید و بازدیدهایمان از طریق وبلاگها و سایتها انجام میشود که این خود بر روابط اجتماعی واقعی، لطمهای جبران ناپذیر وارد میکند.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که روابط اجتماعی واقعی میبایست بر روابط اجتماعی مجازی مقدم باشد تا تأثیرات آن در زندگی افراد جامعه هویدا شود. صله ارحام ودید و بازدیدها که سنتهای پسندیده اسلام هستند همواره باید برقرار باشد تا زندگی شیرینتر شود. کلام آخر اینکه انسان در هر جایگاه و منصبی که هست میبایست برای دیگران ارزش و احترام قائل شود تا آدمیت معنی پیدا کند و لذا:
اگر آدمـــی به چشم است و دهـــان و گــوش و بینی
چه میان نقش دیوار و میــــان آدمــــیت