کد خبر:۲۳۵۳۳۵
گفت‌وگوی اختصاصی «خبرگزاری دانشجو» با مهدوی‌کنی-1؛

راهکاری که موجب تحقق سبک زندگی اسلامی در کشور می‌شود/ با همه مولفه‌های سبک زندگی غربی در نمی‌افتیم

رئیس دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) گفت: در شرایط فعلی جامعه ما باید حرکتی دو جانبه و البته مکمل صورت پذیرد تا سبک زندگی اسلامی امکان تحقق پیدا کند.

گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ سبک زندگی یکی از مفاهیمی است که این روزها و به خصوص پس از بیانات رهبر انقلاب بسیار مورد توجه قرار گرفته و صحبت‌های درست و غلط بسیاری در این خصوص مطرح می‌شود. برای رسیدن به یک نگاه مبنایی و زیر بنایی در مورد سبک زندگی اسلامی به سراغ حجه الاسلام محمدسعید مهدوی کنی رییس دانشکده معارف، فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) و مولف کتاب «دین و سبک زندگی» رفتیم و پای صحبت‌های وی نشستیم که هم اکنون مشروح این گفت‌وگو را پیش رو دارید.

 

«خبرگزاری دانشجو» - سبک زندگی مردم ما آمیخته‌ای از سبک زندگی اسلامی، سبک زندگی غربی و سبک زندگی ایرانی به معنای سنتی خود است. به نظر شما این مساله چه مشکلات و تناقضاتی را در زندگی مردم ما ایجاد کرده و اصولا چه ضرورتی دارد که ما از سبک زندگی غربی کناره‌گیری کنیم و به سمت سبک زندگی اسلامی برویم. شبهه‌ای که مطرح می‌شود این است که در مواردی مانند نظم شهری و اداری، رعایت قوانین و مقررات و. .. اوضاع کشورهای غربی بسیار بهتر از ماست و گفته می‌شود ما اصلا همان سبک زندگی غربی را به طور اصولی رعایت نمی‌کنیم تا بتوانیم زندگی خوبی داشته باشیم و حالا بخواهیم سبک زندگی اسلامی را جایگزین آن نماییم. لطفا توضیحاتی در این خصوص و همچنین مولفه‌ها و پارادایم‌های سبک زندگی غربی ارائه بفرمایید.


فرهنگ مادی از دیدگاه اسلام مطرود است نه صفت غربی


مهدوی کنی: من مقدمه‌ای را عرض می‌کنم که می‌تواند در این گفت‌وگو به ما کمک کند. شاید آن چیزی که ما با آن مساله داریم لزوما عنوان سبک زندگی غربی نباشد. گاهی اوقات به اشتباه به عنوان مصداق مفهومی که می‌خواهیم آن را رد کنیم از مفهوم فرهنگ غربی استفاده می‌کنیم و همین مساله موجب پاره‌ای از سوء تفاهم‌ها می‌شود. در حالی که آنچه از دیدگاه اسلامی مطرود است سبک زندگی یا فرهنگ «مادی» است نه صفت «غربی».


در مورد کلمه «غرب» هم قاعدتا ما از غرب فکری صحبت می‌کنیم نه از غرب جغرافیایی، یعنی هر چیزی که در ناحیه غرب جغرافیایی وجود دارد مخالف با دیدگاه اسلامی نیست و این مساله می‌تواند یک امر نسبی باشد و شاید روزگاری کشورهای غربی اسلامی‌تر از کشور ما شوند. معمولا وقتی از کلمه «غربی» استفاده می‌کنیم منظور ما فرهنگی در مقابل دین و فرهنگی سکولار و لائیک است که نوعی تقابل و ضدیت با نگرش توحیدی دارد.


آنچه از فرهنگ غرب و سبک زندگی غربی با ارزش‌های دینی ما همراهی دارد قابل قبول است. در غرب هم حسب عقل و تجربه جاری در زندگی بشری و گرایش‌های معنوی که در میان همه جوامع وجود دارد و یک اصل فطری است محصولاتی قابل قبول پدید می‌آید، اما بیشتر انسان‌ها به این گرایش فطری جواب نمی‌دهند و اگر هدایت و عنایت الهی نباشد آن گرایش‌ها معمولا پوشیده می‌شود به همین دلیل به سمت گرایش‌های مادی می‌روند آنچنان که جریان غالب در غرب چنین روندی را پیش گرفته است.

 


در این جا نکته دیگری را باید مد نظر قرار داد. با توجه به جریان معمول مبادلات فرهنگی میان تمدن‌ها و جوامع و پیامد دستاورد‌های معنوی اروپا در فرایند مسیحی شدن و همچنین مبادلات در خلال زندگی مشترک اروپائیان و مسلمانان در اندلس و طی جنگ‌های صلیبی بسیاری از مفاهیم، دانش‌ها و تعالیم متعالی اسلامی و دستاورد‌های تمدنی مسلمانان به غرب راه پیدا کرد و به عنوان آموزه‌هایی رهایی‌بخش و مترقی وارد اروپای قرون وسطی شد و در شکل‌گیری رنسانس، عصر روشنگری و دنیای مدرن موثر واقع شد.


امکان دارد برخی از مولفه‌های سبک زندگی غربی با فرهنگ اسلامی منطبق باشد


آنچه اسلام می‌گوید براساس ملاک‌های عقلی و طبیعت انسانی و حقایق عالم است و کسی که به دنبال حقیقت باشد آنها را کشف می‌کند ولو این که مسلمان هم نباشد. با این بیان دور نیست که ما شاهد پاره‌ای از قوانین و مقررات و عناصر فرهنگی و مولفه‌های سبک زندگی در دنیای غرب باشیم که با فرهنگ و اندیشه اسلامی منطبق باشد.


عجیب هم نیست که ما با عناصر یا ترکیب‌های فرهنگی‌ای در غرب روبرو باشیم یا بشویم که بیش از آن چیزی که ما به عنوان فرهنگ سنتی و باستانی ایرانی از آن یاد می‌کنیم قابل جمع با سبک زندگی اسلامی باشد. ما از این مساله نباید فرار کنیم. در عین این که این امکان و فرصت نباید ما را از جریان غالب تفکر و تمدن غرب که همان سکولاریزم و ماتریالیزم است و تهدیدات آن است، غافل کند.


ما با همه مولفه‌های سبک زندگی غربی در نخواهیم افتاد


به این ترتیب، ما با همه عناصر و مولفه‌های سبک زندگی غرب در نخواهیم افتاد بلکه به دنبال به‌گزینی هستیم. به قول امام خمینی (ره) ما مخالف تمدن نیستیم، ما مخالف فحشا هستیم. ما مخالف عوامل ضد انسانیت و عقلانیت هستیم و از نظر ما، انسانیت و عقلانیت را اسلام توضیح می‌دهد.


ما با فرهنگ و سبک زندگی گذشته و فعلی خودمان مشکلاتی داریم و یکی از این مشکلات این است که فرهنگی که ادعا می‌کنیم در اینجا توسط مسلمانان پیاده می‌شود بسیاری از اوقات غیر اسلامی و مادی است. در طول تاریخ که همیشه غربی وجود نداشته و روزی که هابیل و قابیل روی زمین شروع به فعالیت کردند غرب و شرق معنایی نداشته است.


پیامد تبعیت از هوای نفس چیست؟


چه چیزی در میان این دو برادر پدید آمد که موجب جنگ آنها با یکدیگر و کشته شدن یکی از آنها شد؟ غرور، نخوت، زیاده‌خواهی، حسادت و در یک کلام خودخواهی و دنیاخواهی. اینها خصلت‌هایی است که شیطان بنا بر کشش‌های نفس انسانی بر آن دامن می‌زند. پیامد تبعیت از هوای نفس، دنیاخواهی و فروش ارزش‌های معنوی به ثمن بخس امور مادی است « و ما متاع الحیات الدنیا فی الآخره الا قلیلا».

 

ما مشکلی با جغرافیا، ملیت و فرهنگ‌های مختلف نداریم، مشکل ما این است که انسان برای عالم بالا ساخته شده و دنیا پل عبور اوست اما اغلب آدم‌ها به اشتباه دنیا را مقصد می‌گیرند و معنویت را به اشیاء پیش پا افتاده مادی می‌فروشند. ما باید درون فرهنگ خود جستجو کنیم و دست به پالایش بزنیم.


آن چیزی که انسان را از دستیابی به ارزش‌های والا باز می‌دارد چه ایرانی، چه انگلیسی، چه هندی برای ما فرقی نمی‌کند، همه این عناصر بازدارنده را باید کنار گذاشت. اتفاقا پاره‌ای از عناصر خوب ممکن است در چین باشد که پیامبر(ص) فرمودند: «اطلب العلم ولو بالصین» یا ممکن است پاره‌ای از عناصر خوب نزد منافق یا کافر باشد که فرمودند: «علم در سینه کافر و منافق به صورت امانت است تا در سینه مومن استقرار پیدا کند».


پارادایم اصلی فرهنگ غربی که در مقابل فرهنگ اسلامی قرار دارد


پارادایم اصلی فرهنگ غربی که ما بوسیله آن غرب را در مقابل خودمان می‌دانیم غلبه ماده بر معنا و غلبه گرایش‌های غریزی و حیوانی بر گرایش‌های فطری و انسانی است که این مساله از نظر ما محکوم است. دنیای غرب، مذهب را به عنوان راهی برای رسیدن به انسانیت کنار گذاشته و دنبال راه‌حل‌هایی است که با عقل ابزاری می‌توان به آن رسید. در واقع، فرایند مدرنیته حتی خرد عصر روشنگری را کنار گذاشته و به دنبال عقل ابزاری برآمده و نتیجتا دنیا را هدف و مقصد قرار داده که مساله اصلی در آن لذت طلبی است.

 


در مورد مولفه‌های این دیدگاه نیز باید گفت طبیعی است که چنین نگرشی به دنبال استفاده از تمام حوزه‌های مادی برای پر کردن همه ابعاد وجودی انسان باشد و بیشترین چیزی که ما در سبک زندگی غربی می‌بینیم، مولفه رفاه و دستیابی به لذت بیشتر است و از همه ابزارهای مادی برای تحقق این لذت استفاده می‌شود؛ چه در حوزه مد؛ چه در حوزه آرایش و پیرایش و پرداختن به بدن؛ چه در حوزه گذران اوقات فراغت و حتی مولفه‌هایی که کمتر در حوزه سبک زندگی به آن‌ها پرداخته می‌شود مثل مولفه‌های سیاسی و معنایی یعنی سبک‌های زندگی‌ ناشی از باورها و اعتقادات و گرایش‌های معناگرای منهای دین.


«خبرگزاری دانشجو» - با توجه به این که در ایران آمیزه‌ای از سبک زندگی‌های اسلامی و ایرانی و غربی وجود دارد این مساله باعث استحاله سبک زندگی اصیل اسلامی و تغییر ماهیت آن نمی‌شود؟


مهدوی کنی: قرآن، سنت و احکام عقلی به عنوان مبانی و پایه‌های دین به حساب می‌آیند و سرمایه عظیمی هستند که در اختیار ما قرار دارد ولی حجم اندکی از آنها تبدیل به فرهنگ -به معنای روشی برای زیستن و اندیشیدن- شده است. تمام این سرمایه عظیم متاسفانه فعلیت نیافته است و بسیاری از آنچه هم که تحت تاثیر تعالیم اسلامی محقق شده و صبغه اسلامی پیدا کرده در آنها آلایه‌ها و مواردی خارج از حقیقت دین وجود دارد.


باید الگوهایی متناسب با ایران امروز تعریف کنیم


به همین جهت ما باید با یک نگرش انتقادی به پیرامون و پیشینه خود در حوزه فرهنگ ایرانی - اسلامی نگاه کنیم و از سویی آنها را پالایش کنیم و از سوی دیگر، براساس سرمایه‌های حوزه اسلامی خودمان و با توجه به واقعیات موجود در این مکان و در این زمان دست به خلاقیت بزنیم. ما در ایران1392 زندگی می‌کنیم و باید برای این زمان الگوهایی را از چارچوب‌های دینی استخراج و متناسب با سرمایه امروز آنها را بیان کنیم.


«خبرگزاری دانشجو» - مساله‌ای که این روزها بسیار مطرح می‌شود مساله جهانی شدن است و کشور ما نیز مانند سایر کشورها بسیار تحت تاثیر جهانی شدن و ساختار‌هایی مثل نظام آموزشی و اداری قرار دارد که در صد سال اخیر از کشورهای غربی وارد کشور شده و روح این ساختارها در زندگی مردم نفوذ کرده است. با توجه به این شرایط آیا ما می‌توانیم در این ساختارهای جامعه غربی زندگی کنیم ولی از سبک زندگی اسلامی سخن بگوییم؟


مهدوی کنی: همانطور که در مقدمه بحث مطرح شد این که یک پدیده‌ای از فضای بیرونی جغرافیایی ما به درون فرهنگ ما وارد شود و به قول فرهنگ‌شناسان مبادله و تماس فرهنگی رخ دهد مشکلی پدید نمی‌آید. این فرایند طبیعی رشد و تحول جوامع بشری است. مشکل وقتی است که ورود چنین ارزش‌هایی امکان زیست انسانی را از فرد و جامعه‌ای که در شرایط زمانی و مکانی و فضای جغرافیایی و تاریخی خاصی زندگی می‌کند بگیرد، به گونه‌ای که او نتواند خود را در این فضا به درستی تعریف کند و به عبارت ساده‌تر، هویت او از بین برود.

 


بخشی از این هویت مربوط به فطرت انسانی او است و بخشی هم مربوط به هویتی است که محیط اعم از تاریخ و جغرافیا برای او ساخته و شخصیت او بر این اساس شکل گرفته است. حال، اگر عنصر یا عناصر و ترکیب‌های فرهنگی خاصی بیایند و این هویت را از او بگیرند یا دچار تحول کلی کنند به طوری که توان تحلیل و درک شرایط و باور خود را از دست بدهد طبعا دچار بحران هویت خواهد شد و جهت‌گیری و مسیر حرکت او به جهت درستی نخواهد بود.


فرق نمی‌کند این از خود بیگانگی ناشی از تلاش دیگری و به صورتی عامدانه در جهت استثمار فرد و تهاجم فرهنگی یا به دور از تعمد و قصد سوء و ناشی از سرعت و حجم تغییرات و گسیختگی یا تأخر فرهنگی باشد.


چه هنگام جهانی شدن با فرهنگ ما تضاد پیدا می‌کند؟


ما مساله‌ای برای ورود به فضای جهانی شده نداریم از این باب که اگر پیشینه انسان‌ها را بررسی کنیم هیچ زمانی نبوده است که انسان‌ها بدون تعامل با هم زندگی کرده باشند و بخشی از رشد و تعالی انسان‌ها و فرهنگ هایشان نتیجه همین تبادل است و طبعا شما نمی‌توانید هیچ فرهنگ خالصی را در دنیا پیدا کنید که بدون تعامل با فرهنگ‌های پیرامونی خود باقی مانده و رشد کرده باشد.


نفس تعاملات و انتقال ارزش‌ها لزوما چیز بدی نیست و انسان با همین ارتباطات است که رشد پیدا می‌کند. مشکل وقتی ایجاد می‌شود که در این ارتباط،عدالت در جوامع و انسانیت، هویت، آزادی و قدرت انتخاب انسان‌ها زیر سوال برود.

بخشی از این انسانیت، حقایقی است که شخصیت انسان بر اساس آنها تکون پیدا کرده و اگر حجم این تغییرات به حدی شدید شود که انسان توانایی بازسازی و پیشبرد خود و شناخت موقعیت زمانی و مکانی خود را از دست دهد، یعنی امکان تطابق خود را با موقعیت‌های طبیعی زندگی خود از دست داده و دچار سردرگمی و بحران هویت شود امری خطرناک است.


ما باید توجه داشته باشیم که تعاملات به گونه‌ای تنظیم شود که انسان‌ها بتوانند اولا هویت خودشان را پالایش کنند و ثانیا بر آن بیفزایند. نه این که دچار نوعی سردرگمی شوند که نتیجه آن انتخاب نیست بلکه محکومیت شرایط بیرونی است که این مساله انسان را از انسانیت خارج می‌کند.


«خبرگزاری دانشجو» - برخی از ساختارها مانند ساختارهای اداری یا آموزشی که الان در کشور ما وجود دارد باعث می‌شود افراد آزادی عمل خود را از دست دهند و آن گونه که باید نتوانند به سمت الگوهای اسلامی پیش روند. در این موارد که ساختارها روح خود را به زندگی انسان‌ها تحمیل می‌کنند چه باید کرد؟


مهدوی کنی: یکی از تناقض نما‌های همیشگی در مسائل اجتماعی و فرهنگی مساله‌ای است که علمای علوم اجتماعی از آن به عنوان پارادوکس ساختار و عاملیت، رابطه فرد و جامعه و یا اصالت فرد یا جامعه یاد می‌کنند. این مساله وقتی که موضع بحث به حوزه فلسفه اجتماعی و اصلاح‌گری می‌کشد بیشتر خود را نشان می‌دهد. به عبارت ساده‌تر اصلاح در یک جامعه از کجا باید شروع شود؟

 


جامعه‌ای مانند جامعه ما که انقلاب فرهنگی کرده و می‌خواهد فرهنگ و سبک زندگی خود را تغییر دهد، در این جوامع نمی‌توان نهاد‌ها و سازمان‌های اجتماعی‌ای که طی قرون متمادی شکل گرفته‌اند و درون اذهان مردم و لایه‌های مختلف جامعه و فرهنگ آن جا خوش کرده‌اند و به صورت خودآگاه و ناخود آگاه بر سایر مولفه‌ها اثر می‌گذارند یکسره نادیده گرفت و یا آن‌ها را در زمانی کوتاه تغییر داد. پس این میراث گذشته که شامل عناصر مطلوب و نامطلوب است کار خودش را همچنان می‌کند و در مقابل تغییر‌ها مقاومت می‌نماید.


راه‌حل برون رفت از ساختارهای غربی


فکر می‌کنم سوال شما این است که آیا ما برای اصلاح امور باید منتظر اصلاح این ساختار‌ها بمانیم یا هر یک از ما برای اصلاح سبک زندگی خود و جامعه اش به صورت فردی قیام کند و منتظر مساعدت دیگران و پیدایش شرایط مناسب محیطی نماند؟ اگر جواب مثبت باشد آنگاه این سوال پیش خواهد آمد که آیا این اقدام فردی، نتیجه‌ای را هم در بر خواهد داشت یا تحمیلات و فشار‌های هنجاری فرد را ناکام خواهد گذاشت؟


دیدگاه اسلامی با توجه به اصالتی- اصالت به معنای اثر بخشی- که هم برای فرد و هم برای جامعه قائل است حرکتی دوگانه را پیشنهاد می‌دهد؛ حرکتی فردی و اجتماعی که شاید در شرایطی باید بر بعد فردی آن بیشتر تاکید کرد و به بیانی، شاید به طور معمول و از نگاه تکلیف فردی بعد فردی این قیام از جهت زمان بندی تقدم داشته باشد اما هم در این شرایط، هم در نهایت باید این اقدامات فردی به یک حرکت و قیام جمعی و برنامه‌ریزی برای تحول در نهاد‌های اجتماعی بیانجامد.


آنچنان که خداوند می‌فرماید: «ان تقوموا لله مثنی و فرادی» و پیامبر گرامی اسلام(ص) مانند سایر پیامبران الهی(ع) در مسیر دعوت و هدایت، مردم را به تشکیل یک جامعه اسلامی و اصلاح ساخت‌های اجتماعی جاهلیت رهنمون شد: « انا ارسلنا رسلنا بالبینات وانزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط». اگرچه اقدامات اولیه ایشان در مکه بیشتر رنگ و بوی فردی داشت.


اگر بخواهم این سوال را جور دیگری جواب دهم باید بگویم که انسان در عین تاثیر پذیری از محیط و نهاد‌های اجتماعی، هرگز اختیار خود را از دست نداده و می‌تواند حداقل مسیر و سبک زندگی فردی خود را تعیین یا اصلاح کند و در مرحله بعد در جریان اجتماعی به عنوان عنصری اثر بخش بر سرنوشت دیگران نیز تاثیر بگذارد.


آنچه گفتم به این معنی نیست که در یک جامعه و نظام اسلامی تکلیف حاکمیت و مسئولان را برای اقدام عاجل و قاطع در جهت اصلاح کاهش دهم یا نقش اهمیت آنها را نادیده بگیرم بلکه تاکید من بر توانایی و قدرت انتخاب افراد است.


راهکاری که موجب تحقق سبک زندگی اسلامی در کشور خواهد شد


در شرایط فعلی جامعه ما باید حرکتی دو جانبه و البته مکمل صورت پذیرد تا سبک زندگی اسلامی امکان تحقق پیدا کند؛ هم افراد تلاش کنند تا الگو و مولفه‌های سبک‌های زندگی اسلامی را در زندگانی خود محقق کنند(خودسازی)، هم امکان پیاده سازی این سبک‌ها را برای دیگران فراهم کنند(از طریق تعلیم و تربیت صحیح نسل آتی، امر به معروف و نهی از منکر، قیام برای برپایی نظام اسلامی، مشارکت در انتخاب مسئولانی شایسته برای اداره نظام و حمایت و تبعیت از آنها و...) و هم مسئولان موظف هستند امکانات لازم را برای اجرا و استقرار سبک‌های زندگی اسلامی برای آحاد مردم فراهم کرده و موانع را بر طرف نمایند.


ادامه دارد...
 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار