نشست انتخاباتی که به همت بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت با حضور حداد عادل و به مناسبت بزرگداشت روز معلم برگزار شد، حواشی داشت که خواندن آن خالی از لطف نیست.
به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، از جمله حواشی این جلسه تاخیر همیشگی ماست که این روزها طبق روال گذشته به یکی از الزامات شرایط زندگی در کلان شهری همچون تهران تبدیل شده از پرواز خطوط هواپیمایی گرفته تا برگزاری جلسات انتخاباتی-سیاسی.
اطلاعرسانی ضعیف برای حضور اصحاب رسانه هم یکی دیگر از مشکلات اهالی خبر است که در این ایام با توجه به نزدیک بودن انتخابات گریبان خبرنگاران را از جمله نگارنده این متن را گرفته است.
نحوه برگزاری جلسات هم همیشه خبرساز میشود از نبودن میکروفن و امکانات اولیه تا تعدد میزها برای نشستن مسئولین برگزارکننده مراسم. البته در مورد این جلسه با کمی تعجب فقط مورد دوم یعنی تعدد میزها توجه ساکنین را به خود جلب کرد.
عقربههای ساعت تاخیر جلسه را دوباره به یادم میآورد با وجود آنکه نیمی از سالن را آقایان پرکردهاند اما قسمت خانمها همچنان خالی است ردیف آقایان کاملا پر شده است اما در قسمت خانمها چند نفری تک و توک نشستهاند شاید به قول یکی از حضار، این جلسه برای آنها جذابیتی نداشته و شاید هم برمیگردد به شعار انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری یازدهم که همه چیز در آن یافت میشود الا حقوق زنان.
با نزدیک شدن به ساعت چهارده کم کم مجری به پشت میکروفن میرود تا جلسه را آغاز کند.
درب کنار برای ورود آقای حدادعادل کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری یازدهم باز میشود و بالاخره جلسه با دو ساعت و سی و پنج دقیقه تاخیر و همراه با قرائت قرآن آغاز شده و سکوت عجیبی به احترام قرآن سالن را فرا میگیرد.
قاری چند سوره را پشت سر هم میخواند که ناگهان حدادعادل وارد جلسه میشود.
ورود حدادعادل به سالن همزمان میشود با صلوات حاضرین و پس از آن سرود جمهوری اسلامی.
بالاخره آقای حداد به روی سن میرود و از همه چیز سخن میگوید حتی حرفهای نگفته زیرا کاندیدای تصدی بالاترین پست اجرایی کشور یعنی ریاست جمهوری یازدهم است.
اولین دانشجو برای پرسیدن سوال به پشت میکروفن میرود و با طنز از حدادعادل درباره آرام بودنش میپرسد و اینکه چگونه میخواهد با این آرامش کشور را در شرایط پرتنش کنونی اداره کند که حدادعادل هم با زرنگی و کمی چاشنی طنز میگوید: «خدا رحم کند».
وی تنها دوره مجلس را که در آن زدوخوردی صورت نگرفته مجلس هفتم (که ریاستش را بر عهده داشت) دانست و با خنده گفت: این ناشی از آرام بودن من است.
نکته جالب دیگر در این نشست حضور کشورهای مختلف به صورت اسامی در این جلسه بود به نوعی «آقای عادل» هرچه دل تنگش میخواست گفت از تهران قدیم و کشتن رجال سیاسی تا پاکستان و خاطره مصاحبه سناتور پاکستانی به عنوان خبرنگار با امام و فلسیطین و مسئله هلوکاست.
دانشجویی سوالات زیادی پرسید که حدادعادل به خاطر نبود وقت از وی درخواست کرد شام را در منزل ایشان به اتفاق هم صرف کنند تا دیگر سوالی در ذهن این دانشجو باقی نماند. البته «خبرگزاری دانشجو» عواقب جدی یا شوخی بودن این دعوت را فقط و فقط متعاقب خود آقای دکتر میداند.
خلاصه که در این مراسم از همه چیز سخن به میان آمد الا یک چیز، بگم بگم ... .