به گزارش خبرنگار علمی «خبرگزاری دانشجو»،زاویه در این هفته با حضور حقیقت، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید، حجت الاسلام و المسلمین دکتر لک زایی، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم، به موضوع شهید مطهری و مدل مطلوب حکومت دینی پرداخت.
نظر شهید مطهری به راه میانه بین اسلامیت و جمهوریت است
مسعود معینی پور در اولین سوال پرسید: در اواخر سال 57 و اوایل سال 58 شاهد این بودیم که غلبه را بیشتر بر جمهوریت می دهند. بحث جمهوری دموکراتیک اسلامی مطرح می شود. برخی از سوی دیگر بحث حکومت اسلامی را مطرح می کردند و غلبه بحث و برجسته سازی نظام سیاسی مطلوب را به اسلامیت می دادند.
نظر شهید مطهری به راه میانه بین اسلامیت و جمهوریت است. نظرات مختلفی در باب این نظر شهید مطهری از آن سال ها تا کنون مطرح شده است. این بحث هم میتواند در باب نوآوری شهید مطهری و هم ظرفیت شناسی برای حال و آینده مطرح شود. وقتی از نظام اندیشه سیاسی یک فرد بحث می کنیم ارزش معرفتی ، سیاسی و اجتماعی این نظری که شهید مطهری در آن زمان مطرح می کند، چقدر است؟ چه رویکردهایی را میتوان به سنخ نظرات داد؟
حجت الاسلام لک زایی چنین پاسخ می دهند: به نظر بنده باید تقریر مناسبی از دغدغه ی استاد مطهری در بحث مورد نظر داشته باشیم تا اندکی از تکرار مباحثی که مطرح و مشهور است خودداری شود.
دغدغه شهید مطهری دغدغه امامت امت اسلامی است. به نظر شهید مطهری رهبر باید نقش خود را به عنوان ایدئولوگ در جمهوری اسلامی ایفا کند. شهید مطهری می خواهد کار فکری کند و خود به این امر اذعان دارد.
از این 2 جور برداشت می شود؛ برخی اعتقاد دارند شهید مطهری علاقه ای به کارهای اجرایی نداشته است ولیکن به نظر بنده در این مسئله دیگری وجود دارد. ایشان می خواهند شان امامت آنطور که باید در کشور اسلامی اجرا شود، نیاز به حمایت دارد.
به عبارت دیگر رهبر باید بازوهای فکری در حد اعلا داشته باشد تا به پشتیبانی از نقش ایدئولوگ بودن رهبری بپردازند. لذا استنباط بنده این است که شهید مطهری به مدل جدیدی در عرصه نظام سیاسی می رسد که سعی کرده است این را با عبارت های مختلفی بیان کند.
استاد مطهری: بین مرجعیت و رهبری تمایز وجود دارد
مولفه های فکری استاد به 4 عنصر تقسیم بندی می شود. عنصر اول رهبری است یعنی در شکل گیری جامعه اسلامی، حتی در صدر اسلام، عنصر اولی که به وجود می آید عنصر رهبری است.
در مرحله دوم عنصر دوم یعنی امت شکل می گیرد. چیزی که از آن به عنوان وحی یاد می کنیم مکتب می شود. در مرحله چهارم یکی از کار هایی که رهبر انجام می دهد این است که به کمک امت و برای تحقق آن مکتب و تامین امنیت هم امت و هم مکتب دولت را به وجود می آورد.
استاد مطهری همواره اشاره دارند که بین مرجعیت و رهبری تمایز وجود دارد. رهبری از جنس امامت است و یکی از شئون امامت تشکیل دولت است. پیامبر(ص) زمانیکه در مکه است رهبر می باشد اما دولت هنوز تشکیل نداده است چون مقدور نبود. باید امت به جایی برسد که بتواند این امر را تحقق بخشد.
یک ضلع رهبری ایجاد دولت است
در مورد فقها نیز چنین است. در بحث ولایت گفته شده بر فقهایی که ولایت دارند، واجب کفایی است تشکیل حکومت دهند. اگر یکی موفق به تشکیل حکومت شد وظیفه بقیه اتباع از او واجب است.
بسیاری از افراد در جایی که شهید مطهری از نقش ایدئولوگ رهبر نام میبرد، به خطا رفتند. برخی چنین تعبیر کردند که دولت امری جداست و به رهبری ربطی ندارد. در حالیکه شهید مطهری قصد دارند به جایگاه امام توجه دهند.
یک ضلع و یا یک کار او ایجاد و تاسیس دولت است. نظارت بر دولتی که تاسیس کرده نیز از وظایف رهبری به شمار می آید. اولین نقش مردم در این سیستم پذیرش مکتب است. وقتی مردم به رهبر لبیک می گویند عضوی از امت می شوند. شریعت برای تحقق اجرای شریعت عضوی پرشور می شود. تقدم عناصر به شکلی که گفته شد باید دیده شود. دولت حلقه آخر است.
حقیقت اظهار کرد: به اندازه زیادی با فرمایشات جناب لک زایی موافق هستم و مقداری مخالف هستم. مدل مطلوب مطهری در نظام اسلامی چیست؟ نظام های سیاسی دنیا به عقیده مطهری به چند دسته اعم از نظام سرمایه داری، نظام سوسیالیستی و کمونیستی و نظامی ما بین اینان که سوسیال دموکراسی هستند، تقسیم میشوند.
شهید مطهری برای توضیح این مبحث از تشبیه یک خبرنگار در نظام های مختلف استفاده نموده است. اگر کسی دو گاو ماده داشته باشد و در نظام سوسیالیستی قرار داشته باشد یک گاو ماده را باید به همسایه اش بدهد. اگر در نظام سرمایه داری باشد باید یکی از گاوهای ماده را بفروشد و گاو نر بخرد. اگر در کشور فاشیستی باشد دولت گاوهای او را مصادره می کند و خود شخص را هم می کشد. اگر در کشوری کمونیستی باشد دولت گام او را مصادره می کند و هر روز صبح یک لیوان شیر به او می دهد.
کار اصلی فقیه هدایت ایدئولوژیک و تبیین مکتب است
منظور استاد از طرح این مثال این است که یک نوع کشور های میانه بین کمونیستی و کاپیتالیستی هستند که به نام کشورهای سوسیال دموکراسی مشهورند. استاد مطهری می گویند که نظام اقتصاد اسلامی یک نوع سوسیالیسم اخلاقی دارد به این معنا که دولت از بالا کنترل نمی کند بلکه افراد با توجه به توان خود ثروت خویش را تقسیم می کنند. بطور خلاصه ایشان نظر دارند نظام اسلامی به این نوع نظام نزدیک است اما تفاوت اصلی این است که معنویت در اسلام پایه واساس تلقی می شود.
نظام مطلوب اسلامی نظامی است که برابری و عدالت در آن وجود دارد، فقیه شان ایدئولوگ دارد منتها من گمان میبرم منظور استاد مطهری این است که شان ایدئولوگ بودن یعنی ورود نکردن به مسائل اجرایی تر که دیگران قادر به انجام آن می باشند.
پس کار اصلی فقید هدایت ایدئولوژیک و تبیین مکتب است. در این سیستم آزادی و دموکراسی، جمهوریت و اسلامیت هر کدام جای خود را دارند. محتوا اسلامی است و جمهوریت شکل می باشد اما نه به این معنا که شکل هیچ محتوایی ندارد بلکه به این معنا که محتوای دموکراسی در دل جمهوریت قرار دارد.
حجت الاسلام لک زایی در باره توضیحات دکتر حقیقت چنین می گویند: تبیین نظام فکری یک اندیشمند با یک مصاحبه یا یک کتاب مقدور نیست. وقتی نگاه سیستمی به متفکری داریم باید به لوازم این سیستم نیز توجه داشته باشیم. من شخصا با اینکه یک متفکر اصیل را با واژه های وارداتی توضیح دهیم مخالفم.
دغدغه ایشان جلب توجه ما به مسئله امامت بود. فقه یک ضلع این امر می باشد اخلاق و اعتقادات ضلع های دیگر آن می باشند. بنابراین اسلام شناسی و اسلام مطرح می شود. از نظر ایشان امام باید امامت کند به کجا؟ در این قسمت تمایز مکتب فکری سیاسی مطهری با مکاتب دیگر روشن می شود. از این منظر تمام نظام های سیاسی در 2 گروه گنجانده می شوند.
یک گروه کسانی هستند که این به کجا رفتن را اینگونه تعبیر میکنند که از این دنیا شروع می کنیم و نهایتا به همین دنیا ختم می کنیم. خواه سوسیلیست خواه کمونیست و... تمام اینها غیر دینی میشوند. نظام سیاسی دیگری اینگونه بیان می شود که مبدا دنیاست اما مقصد آخرت می باشد که چگونگی زندگی در مرحله دوم در این دنیا تعیین میشود.
ایشان تاکید دارند انقلاب های بزرگ دنیا ارتجاع بوده است. قابل ذکر است شهید مطهری ادبیاتی را به کار می گیرد که برای عموم در آن زمان قابل فهم باشد.
مجری برنامه پرسید: رهبری را تک بعدی تعبیر می کنید در حالیکه در اندیشه شهید مطهری چنین نبوده است، در این باره توضیح بفرمایید.
نظام اسلامی در دیدگاه تمام متفکران نظام معنویت محور می باشد
دکتر حقیقت : نظام اسلامی در دیدگاه تمام متفکران نظام معنویت محور می باشد. نظام مطلوب مطهری همانند نظام سکولار غربی نیست. شهید مطهری از ناقدان مارکسیست و کمونیست می باشد.
بحث بر سر روش شناسی است. در این بحث باید تفکر سیستماتیک و نظام مند را داشته باشیم. تعریف تفکر سیستماتیک این است که یک سیستم به عنوان کل دارای سابسیستم هایی می باشد که اجزای آن سیستم هستند و در دل آن سیستم معنا می شوند. تفکر سیستماتیک یعنی کل را در یابیم و اجزا را بر اساس آن معنا کنیم.
نمی توان اجزای سیستم را کنار گذاشت با این توجیه که صحبت برای عوام بوده است. تفکر سیستمی این است که جزء را در دل کل معنا کنیم. در دل این نظام آزادی و مردم سالاری وجود دارد .
یک عنصر نام مطلوب مطهری مردم سالاری است و دیگری آزادی و فقهی ایست که شان ایدئولوژیک دارد. اصطلاح سوسیالیست یعنی عدالت محوری اما نه عدالت محوری که آنچنان کلی باشد که بشود هر کاری با آن کرد.