وقتی بیل گیتس به ضعف خود اعتراف می‌کند!

 

بیل می‌گوید: که آن ملاقات و صحبت‌هایی که انجام شد، همواره به عنوان خاطراتی ارزشمند و مهم برای او باقی خواهد ماند.

 

وی همچنین اذعان داشت که با وجود اینکه گفت و گویش با استیو جابز به هیچ وجه ناراحت کننده نبوده، اما موجب برانگیخته شدن احساسات دیرینه هر دو نفرشان شده است.

 

 

وقی بحث به موضوعات تجاری و کاری رسیده، بیل اعتراف کرده که اپل در زمینه «کنار هم گذاشتن» تمامی عناصر لازم و اساسی در تبلت هایش و پدیدآوردن یک محصول تماما یکپارچه، خیلی بهتر از مایکروسافت عمل کرده است و این کار استیو بسیار تحسین برانگیز بوده است.

 

وقتی مجری از او پرسید که استیو چه چیزی داشت که او هم آرزوی آن را داشته، بیل پاسخ داد:حس بی‌نظیر طراحی و ذات خلاقش. او با وجود این‌که پیشینه چندانی در علوم مهندسی نداشت، توانست با برقراری نظمی که همیشه در سر داشت و سپردن خود به دست احساسات و ندای درونیش، چنین محصولات خلاقانه و باشکوه را پدید آورد.

 

در واقع طوری به نظر می‌آمد که تمام این طرح ها و حس زیبایی شناختی به او الهام شده باشند. بیل در ادامه می‌گوید: او درباره برند و برندسازی نیز چیزهای زیادی می‌دانست. به وجود آوردن اپل، از چیزی جز یک ذهن نابغه برنمی‌آمد. نمادی که نشانه زیبایی، ظرافت و کیفیت است و در کوتاه‌ترین حروف، بیشترین معنی را می‌رساند.

 

بیل سخنش را چنین ادامه داد: البته کار او در بازاریابی هم حرف نداشت. استیو همچنین اولین کسی بود که ایده‌ی «به مشتری آن چیزی که خودت می‌دانی درست است را بده، چون او از نیاز خویش بی‌اطلاع است» را باب کرد.

 

پدید آوردن یک زیر ساخت عالی تبلیغاتی چیزی است که بسیاری از مدیران، هرچند هم در زمینه ساخت و تولید محصولات توانا باشند، از آن بی‌بهره‌اند.

 

 

البته مشخص است که آقای گیتس در آن لحظه شدیدا غرق در احساسات خود بوده، چون همین چند هفته پیش بود که صراحتا گفته بود طراحی آیپد خسته کننده است و همه باید یک سرفیس بخرند!

 

اما مشخصا این گفت و گو، بیش‌تر پیرامون موضوعات شخصی بوده تا کاری، پس مجری برنامه سوال بعدی خود را چنین مطرح می‌کند:

 

در مورد رابطه شخصی خود، چه در حضور و چه در غیاب یکدیگر به ما بگویید. جواب گیتس که البته با ابراز احساسات فراوانی هم همراه بود به شرح زیر است:

 

همه ما می‌دانیم که استیو انسانی بی‌نظیر و با ذهنی درخشان بود. من و استیو با هم بزرگ شدیم و همیشه با مشاهده موفقیت‌های یکدیگر، دیگری را (هرچند پنهانی) تحسین می‌کردیم و بیش‌تر از هر شخص دیگری با ضعف های هم آشنا بودیم.

 

 

البته معمولا کم‌تر پیش می‌آید که بنیانگذار مایکروسافت، از خود ضعف یا احساسی در این حد را در عموم بروز دهد و گفته ها و اعمال او در این مصاحبه تنها می‌تواند نشان دهنده‌ی روابط بسیار عمیق او با استیو جابز مرحوم باشد.