به گزارش خبرنگار علمی «خبرگزاری دانشجو»، برنامه زاویه، این هفته با حضور علیرضا صدرا و شفیعی فر، دو عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به مبحث تحجر و عقلانیت در مکتب امام خمینی(ره) پرداخت.
امام (ره) حکمت را وارد حکومت کرد
مسعود معینی پور، مجری برنامه، سوال اول خود را این چنین طرح کرد: عتاب و خطاب امام (ره) نسبت به متحجرین بسیار شدید است. خطری که امام(ره) در متحجرین می بیند چیست؟
صدرا در پاسخ گفت: بزرگ ترین دستاورد امام (ره) انقلاب اسلامی است. پایه تمام اینها این بود که امام (ره) حکمت را وارد حکومت نمود. به طور طبیعی هر حرکتی که غیر یا ضد حکمت باشد مخل و مانع است. امام علی (ع) می فرمایند دو دسته پشت مرا شکستند متحجرین و تهتک! این دو لبه قیچی است که عقلانیت را مورد هدف قرار داده اند. یکی پرده دری می کند و دیگری واپس گرایی.
ریشه این دو به ظاهر نگری باز می گردد. برخی تندروی و برخی کند روی دارند. یعنی برخی می خواهند از مکتب امام (ره) پیشی گیرند و برخی از این مکتب باز می مانند. روح این دو ضد تعادل و تعقل است، یا شورش گری و یا سازش گری را دنبال می کند.
وقتی لیوان را مقابل افراد قرار می دهیم برخی نیمه پر را می بیند و برخی نیمه خالی آن را می بینند. اندک هستند کسانی که جامع به این لیوان نگاه کنند. این نگاه نیز به تعقل دارد. جریان منافقین شکل می گیرد چراکه از قرآن فقط جنگ آن را می بیند. اگر یک جنبه نگاه کنیم و دیدمان نارسا بود نهایتا تفسیر ما نارسا است. یا به افراط و یا تفریط کشیده می شویم.
اسلام تنها ذکر و عبادت نیست
شفیعی فر گفت: امام (ره) در دوره معاصر به دنبال این بود که اسلام برای اداره جامعه استفاده شود نه اینکه تنها ذکر و عبادت باشد. امام (ره) به دنبال این است که اسلام را به شکل جامع و کامل و به عنوان برنامه زندگانی مطرح کند. امام (ره) مدعی است اسلام برای مدیریت جهانی آمده است. اگر کسی این نگاه را داشته باشد نمی تواند اسلام را یک بعدی ببیند.
امام (ره) به اسلام چند بعدی معتقد بود. اسلام تنها بعد معنویت و عرفان و فقه نیست. اسلام احکام اداری و اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... دارد. هر کسی بخشی از اینها را ببیند در واقع اسلام را ناکافی دیده است.
متحجرین اسلام را ظاهری می بینند. چسبیدن به ظواهر باعث می شود به بسیاری از مسائل توجه نشود و خرد و عقل در اداره زندگی فردی و سیاسی و اجتماعی به کار نرود. بزرگترین خطر تحجر این است که سیاست را حذف می کند و تنها به دنبال حفظ ظواهر است. به همین دلیل از اسلام این به شما می رسد که به ظاهر نمازی بخوانیم و روزه ای بگیریم.
اسلام را باید به گونه ای مطرح کرد که برای اداره زندگی فردی و اجتماعی برنامه داشته باشد والا دین جهانی و خاتم نمی شود. امام (ره) هم به افرادی که اسلام را در ظاهر می بینند و هم به کسانی که اسلام را در مادیات خلاصه می کنند عتاب و خطاب دارد. اسلام مجموعه است. اگر مجموعه را با هم مطرح کنید شما را هدایت می کند و اگر بخشی را نگاه کنید قطعا به انحراف کشیده می شوید.
در تاریخ معاصر ما گروهی تنها جهاد اسلامی را برجسته کردند که به منافقین ختم شد و گروهی دیگر اسلام را تنها تفسیر دموکراتیک می کردند. هر دو اینها از چهارچوب خارج شدند. مهم ترین این بخشی نگری به اسلام این است که دین را از سیاست جدا می کند.
شاخصه های درک عقلانیت در مکتب امام (ره) چیست؟
معینی پور سوال پرسید: شاخصه های درک عقلانیت در مکتب امام (ره) چیست؟
صدرا در پاسخ به این سوال اظهار داشت: مهم ترین شاخص امام (ره) وحدت دین و سیاست است. انقلاب، تشکیل حکومت در دوران غیبت، عدالت، آزادی و استقلال، مبارزه با اسلام و اسلام امریکایی، مبارزه با صهیونیزم و... را به عنوان شاخص مطرح می کند.
خروجی ظاهر گرایی یا تندگرایی است یا کند گرایی. انقلاب از عقلانیت خارج می شود. کسانی وجود دارند که سیاست بروز اند و برخی سیاست بازند. این دو خطر است. ریشه این امور در جهالت و عدم عقلانیت است. جهالت از نظر امام سه لایه دارد: نادان، فردی با بینش غلط و ناآگاهان. نادان فلسفه اسلام را درک نمی کند. ناآگاهان مقتضیات را درک نمی کنند.
فلسفه اسلام باید درک شود ( اسلام برای هدایت بشر آمده است) بعد مفاهیم درک شود (منافقین نیز بحث عدالت را مطرح می کردند). مبنا این است که ظاهر نگر نباشیم و جامع به اسلام نگاه کنیم.
شفیعی فر در پاسخ به همین سوال اذعان داشت: برخی در زمان انقلاب می گفتند شاه شیعه است و مبارزه با او حرام است چراکه دید ظاهری به دین داشتند. این افراد نمی توانستند جواز طغیان علیه حاکم جاهل را از متن دین خارج کنند. این افراد از مصادیق متحجرین اند چراکه اعتقاد داشتند امام زمان(عج) باید برای تشکیل حکومت بیاید و مردم باید جور و ستم را تحمل کنند.
اعتقاد داشتند که باید با بهاییت مبارزه شود و ظلم شاه مقدمه ایست برای ظهور امام زمان (عج). همین افراد بعد از انقلاب قصد کودتا علیه انقلاب را داشتند. اسلام در حاکمیت با اسلامی که بصورت فردی به آن عمل می کنیم متفاوت است. در حل مسائل به کمک اسلام نیز امام (ره) عقلانیت را در مقابل تحجر قرار می دهد. برخی شرایط زمانه را درک نمی کنند و گمان می کنند با همان احکام اولیه باید این مسائل را حل کرد.
در اسلام کوچه بن بست وجود ندارد
مقتضای مدیریت کشور این است که حکومت آن اختیارات لازم را داشته باشد. امام (ره) در مسائلی که پیش می آید سعی دارند با توجه به مقتضیات زمان آن را حل کنند. اگر احکام ثانویه نتوانست پاسخ دهد احکام حکومتی وجود دارد. در اسلام کوچه بن بست وجود ندارد منتها باید عقلی که خدا به ما داده است را به کار بیندازیم و از متن اسلام مسائل را استخراج کنیم.
اسلام 1400 سال پیش آمده است اما بسیاری از اهداف و آرمان هایی که معرفی کرده است قدیمی نمی شود. برقراری عدالت، اداره جامعه و... همواره وجود دارد. یک دلیل امام (ره) در دهه 1340، زمانیکه نظریه ولایت فقیه را به عنوان یک مبنا در تشکیل حکومت مطرح می کند، این است که 1400 سال از اسلام گذشت و حکومت اسلامی تشکیل نشد و این امر باعث شده مردم گمان کنند که اسلام اصلا حکومت ندارد.
دشمنان نیز این تفکر را بسط می دادند که اسلام حکومت و سیاست ندارد و برای مسائل فردی آمده است. روحانیون و متدین بی خبر از اسلام نیز باور می کردند.
معینی پور سوال آخر خود را چنین مطرح کرد: امام (ره) تربیت عقلانی را در جامعه شکل داد و وقتی مردم به بلوغ عقلانی رسیدند انقلاب اسلامی تبلور پیدا کرد. اگر بخواهیم این امر ادامه داشته باشد راهکارها چیست؟
امام (ره) مدینه فاضله خود را بر اساس انسان هایی چیده است که به جامعیت اسلام اعتقاد دارند
صدرا پاسخ داد: در ایران اساس عقلانیت است. اخلاق گرا و شیعه در ایران موفق تر است. این امر بزرگترین سرمایه ما است. امام (ره) به مردم عاقل کمک کرده است و مردم نشان دادند شاید جریان های مختلف ایجاد شود اما اساس و شالوده بر عقلانیت است.
شفیعی فر در پایان تاکید کرد: امام (ره) صریح می فرمایند بررسی عمیق و همه جانبه الگوی اسلامی طریق مناسب تر از شیوه علمای سلم صالح ندارد. امام (ره) نظامی برپا نموده است که بر اعتقاد جامعیت دین اسلام استوار است و بر اساس آن اعتقاد انسانی ترسیم نموده است. امام (ره) مدینه فاضله خود را بر اساس انسان هایی چیده است که به جامعیت اسلام اعتقاد دارند.
به همین دلیل پیش شرط نظریه ولایت فقیه آن جامعه است. آن جامعه ایی که اعتقاد به همه جانبه بودن اسلام داشته باشد. راهکار ادامه این امر در حوزه آموزش است. نظام جمهوری اسلامی باید انتقال ارزش ها و الگوها را در سیستم آموزشی پیاده کند و پیش ببرد. در این صورت این عقلانیت خود به خود به وجود خواهد آمد. ظاهرا این موفقیت را کامل نداشتیم. در حوزه فرهنگ سازی به کمک مطبوعات و صدا و سیما باید فرهنگ سازی عقلانیت شکل گیرد.