گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو» - حامد صارم؛ حضرت عباس بن علی علیه السلام، پرچمدار کربلا، سقای حرم سید الشهدا علیه السلام همان کسی است که امام زمانش حضرت سید الشهدا او را با عبارت «بنفسی انت» مفتخر ساخت. او در کربلا آن چنان در راه برادر و امام خویش، حضرت سید الشهدا جانفشانی کرد که نامش با امام حسین علیه السلام قرین شد و شهادت او در کربلا از بزرگترین غمهای کربلاست که در رثای او حضرت سیدالشهدا فرمود «الان انکسر ظهری».
او هیچ گاه بر امام خود در گفتار و کردار سبقت نگرفت و پیرو محض امامش بود؛ زیرا جانش سایه جان آن امام بود. فضایلش همه شعاع انوار مقدس امام زمانش بود که بر او می تابید و چون آینهای شفاف همه را در خود جمع و آنها را منعکس میکرد. در کردار و همه چیز تابع امام خویش بود. حتی در تولدش، او یک روز بعد از تولد امامش تولد یافت. حضرت سیدالشهدا در سوم شعبان سال 4 هجری با قدوم خود جهان را منور ساخته است و عباس روز چهارم شعبان سال 26 هجری پا به این جهان نهاد. (1)
ضرورت شناخت حق حضرت عباس
او را که جز از راه معرفی معصومین نمیتوان شناخت دارای مقامی بس بلند و رفیع است؛ به حدی که در زیارت آن حضرت، امام صادق علیه السلام فرمودند «لعن الله من جهل حقک» خداوند لعنت کند کسی را که جاهل به حق تو است.
گویی طبق این فراز از زیارت، معرفت و شناخت مقامات حضرت عباس علیه السلام ضروری است؛ چرا که این نفرین و لعن درباره زیارت دیگر شهدای کربلا وجود ندارد و این تعبیر فقط و فقط درباره حضرت عباس علیه السلام آمده است، لذا واضح می شود که شناختن مقامات آن حضرت مهم و حائز اهمیت است.
بصیرتی نافذ
امام صادق علیه السلام در روایتی مشهور و معروف حضرت عباس را این گونه توصیف میکند: «کان عمنا العباس بن علی نافذ البصیره صلب الایمان جاهد مع ابی عبد الله و ابلی بلاء حسنا و مضی شهیدا»؛ عموی ما عباس بن علی دارای بصیرتی نافذ و ایمانی سخت بود، همراه با ابی عبد الله جهاد کرد و بلا و سختی را به نکویی گذراند و به شهادت رسید. (2)
ایمانی محکم
در این روایت حضرت امام صادق علیه السلام دو ویژگی مهم را برای حضرت عباس علیه السلام بیان می دارد، اولی نافذ البصیره بودن است و دومی ایمانی صلب یعنی ایمانی سخت و محکم که شکستنی نخواهد بود. به نظر می رسد که ایمان محکم حضرت عباس نتیجه نافذ البصیره بودن ایشان است، به بیانی سادهتر ایمان محکمی که او از خویش در واقعه کربلا نشان داد، بالاتر از حد تصور است.
او در ابتدا امان نامه شمر را لعن کرد و امان و امان آورنده را نفرین نمود و در روز عاشورا که جنگ میان اباعبدالله و کافران اموی بالا گرفت، حضرت عباس آخرین شخصی بود که با امام حسین علیه السلام ماند و در جهادی که علیه دشمنان داشت با سختی هایی که از خود نشان داد، ایمان صلب و محکم خویش را به نمایش درآورد.
او برای آوردن آب به شریعه فرات رفته بود که در هنگام بازگشت، دشمنانی که در کمین او بودند دو دستش را قطع کردند تا وی نتواند آب را به خیمه ها برساند، ولی عباس دست از مقاومت و سلحشوری برنداشت، مشک را به دهان گرفته و به مسیر خویش ادامه داد تا بتواند آخرین وظیفه و ماموریت خویش را در مقابل امام زمان خود به انجام برساند، که در این راه، بدن شریفش تیرباران شد و مشک پاره گشت؛ او به خاطر ایمان محکم و سخت خویش بود که تا این حد در برابر امام زمانش جانبازی کرد. این ایمان صلب و محکم نتیجه بصیر ت نافذ حضرت عباس بود.
مقام علمی حضرت عباس
وصف حضرت عباس به «نافذ البصیره» نشان از مقام بالای علمی ایشان دارد. به نظر می رسد وصف «نافذ البصیره» از توصیف به فقیه بالاتر باشد؛ یعنی حضرت عباس علیه السلام دانشمندی عالم بود که از دانش سرشار او امام صادق علیه السلام به نافذ البصیره تعبیر کرده است و در روایتی دیگر فرمود: «در دین خدا تفقه کنید به درستی که فقه مفتاح بصیرت است.» (3)
فقه با تمام بزرگی که در روایات از آن یاد شده، مفتاح و کلید بصیرت معرفی گردیده است. روایات کسی را فقیه می داند که به معانی کلام اهل بیت واقف باشد؛ «انتم افقه الناس اذا عرفتم معانی کلامنا» (4) از این رو حضرت عباس که دارای بصیرتی نافذ است بی شک فقیهی بزرگ و از علمای آل محمد می باشد.
درباره دیگر اصحاب امام حسین علیه السلام این تعبیر از معصومین نرسیده و در کربلا نیز نقش او در میان یاران سیدالشهدا منحصر به فرد است؛ او پرچمدار سپاه اباعبدالله علیه السلام و فرمانده قلب لشکر امام حسین است.
تسلیم امام زمان نتیجه بصیرتی نافذ
او که بصیرتی نافذ داشت در یاری امام زمانش از هیچ چیزی کوتاهی نکرد و امام صادق علیه السلام، حجت بالغه حضرت حق در ادامه زیارت نامه ایشان می فرماید: «اشهد لک بالتسلیم و التصدیق و الوفاء و النصیحه لخلف النبی المرسل»؛ من شهادت می دهم که تسلیم جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله بودی، مقام ولایت و امامت او را تصدیق نمودی و نسبت به او وفادار بودی و برایش خیرخواهی کرد و از جان گذشتی.
در این قسمت از زیارت، مقامات تسلیم و تصدیق را برای حضرت عباس بیان می دارد و یادآور این نکته بسیار مهم می باشد که تسلیم شدن در برابر حجت خداوند ارمغانی است که بصیرت می آورد. نشانه داشتن بصیرت، تبعیت محض از حجت خداوند است کسی که بصیرت دارد از جان و دل خطاب به امام زمانش می گوید: «والمعروف ما امرتم به والمنکر ما نهیتم عنه»(5) معروف آن چیزی است که تو به آن امر کنی و منکر چیزی است که تو از آن نهی کنی؛ این نگاه، نگاه کسی است که بصیرت دارد و با بصیرت زندگی می کند.
بصیرت حضرت عباس نیاز هر زمان جامعه شیعی
اگر بصیرت حضرت عباس الگو برای جامعه باشد آن گاه ملاکهای ارزشگذاری، سلیقههای گروهی و حزبی نخواهد بود و هیچکدام از فرهنگ های غرب یا شرق نمی توانند طمع تهاجم به جوامع شیعی را در سر بپرورانند؛ چراکه ملاک ارزش هر چیزی در جامعه رضایت امام زمان خواهد بود؛ چرا که « فَالْحَقُّ مَا رَضِیتُمُوهُ وَ الْبَاطِلُ مَا سَخِطْتُمُوه»(6)
از این رو احیای امر به معروف در جامعه ممکن نخواهد بود، جز اینکه بزرگ و کوچک جامعه نگاهی نزدیک به افق نگاه حضرت عباس داشته باشد، لذا باید برای امر به معروف ابتدا معروف که ولایت امام زمان می باشد را در جامعه معرفی کرد و الا بدون در نظر داشتن بصیرتی عباس گونه، امر به معروف کاری عبث و بیهوده خواهد بود؛ چرا که بدون این بصیرت ملاکی برای منکر بودن یا معروف بودن نداریم، لذا بصیرت حضرت عباس نیاز حیاتی هر روز و هر زمان جامعه شیعی می باشد.
پی نوشت ها:
1. مقتل مقرم زندگانی قمر بنی هاشم ص 132
2. در سوگ امیر آزادى ترجمه مثیر الأحزان، ص: 254
3. تحف العقول، النص، ص: 410
4. معانی الاخبار ج1 ص 1ح 1
5 و 6 زیارت آل یس