باشگاه دانشجویان«خبرگزاری دانشجو»،سجاد مصطفی پور؛ترکیه، مصر،فلسطین، سوریه، بحرین، عراق، افغانستان، پاکستان، یونان و چندین کشور دیگر امروز شاهد ناآرامیها متعددی هستند که هر کدام نشأت گرفته از عوامل مختلفی همچون سیاسی، اقتصادی و اعتقادی است.
پرسش اصلی این است که جهان چرا رنگ آرامش به خود نمیبیند و آرام نمیگیرد؟ برای رسیدن به جواب این پرسش با نگاهی گذرا به پیشینه کشورهای درگیر میتوان این معما را به آسانی حل نمود و دلیل این ناآرامی ها را بیان نمود.
ترکیه کشوری که در گذشته بهعنوان یک کشور کاملا مسلمان که با نام امپراتوری عثمانی بود شناخته میشد با آزادی بخشیدن به برخی مسائل غیراسلامی و تغییر چهره فرهنگی کشور د چار نوعی تناقص فرهنگی شد و از سوی دیگر با اتخاذ سیاستهای یک بام دو هوای دولتمردان ترک هر لحظه احتمال برخورد و آشفتگی اوضاع داخلی این کشور به ذهن متبادر میشد.
مصر کشوری که سالیان سال از حکومت دیکتاتوری رنج میبرد که با تلاش مردم و سرنگونی مبارک، بار دیگر امید برای تغییر حاکمیت و اتخاذ سیاستهای عادلانه و اسلامی در دلها زنده شد ولی محمد مرسی به عاقبت ترکها که قرار گرفتن میان اسلام و سکولاریسم بود گرفتار شد و در عمل تصمیماتی گرفت که با اعتراضها همه روزه از سوی مردم مواجه شد بهطوری که اگر دو سال قبل مردم در التحریر برای سقوط دیکتاتور چندین ساله مصر جمع شده بودند اینک برای سقوط محمد مرسی گرد هم آمدند.
فلسطین سرزمینی که65 سال گرفتار رژیم اشغالگر صهیونیستی است که با حمایت انگلیس و آمریکا به راحتی خاک آن را مصادره کرده و با بولهوسی خوش هر آن جنایات هولناکی را پی ریزی کردند.
سوریه کشوری که از قبایل و قومیتهای مختلفی تشکیل شده است و مسلما حکومت بر چنین کشوری کار بسیار دشواری است امروزه از ناآرامیهای رنج می برد که شاید بتوان گفت ماحصل و دستپخت گروههای خارجی و تروریست منطقه با کمکهای بیدریغ قدرتهای بزرگ همچون امریکا، انگلیس است که باعث کشته شدن زنان ، کودکان بیگناه در این کشور میشود.
بحرین بهعنوان سرزمینی که اکثریت مردم آن شیعه مذهب هستند و در گذشته جز ایران بوده است. امروز درگیر اختلافات مذهبی بین مردم و حاکمیت است حاکمیتی که فقط به فکر تأمین منافع شخصی و سرکوب خواستههای مردم است.
عراق سرزمین که از گذشته بهعنوان منطقه درگیر شناخته میشد امروز گرفتار کارهای گذشته خویش است حاکمیت صدام بر این کشور رنگ آرامش را از کشور عراق زدود. حمله به ایران و کویت و شکست در آنها باعث شد تا امریکاییها به کمک کشورهای دیگر به بهانه کمک به حقوق بشر خاک این کشور را اشغال کنند و علاوه بر این اختلافات قومی و مذهبی هم در این کشور همچنین بسیاری از کشورهای خاورمیانه مزید بر علت است.
افغانستان و پاکستان کشورهایی که با شکلگیری و قدرتطلبی طالبان از یکسو و حضور زیادهخواهان جهانی همچون آمریکا با هم پیمانانش دچار نابسامانی داخلی شده است و نتیجه این امر هم کشته و زخمی شدن مردم و یا آوارگی آنهاست.
یونان کشوری با تمدن هزار ساله که امروز به دلیل اتخاذ سیاستهای اتحادیه اروپا از بحران مالی رنج میبرد که نتیجه آن اعتراض و اعتصاب همه روزه مردم این کشور در پی بیکاری و تورم افسارگسیخته است.
برزیل سرزمینی که این روزها در آتش است و صدها هزار نفر به خیابانها ریختهاند تا خشم و ناراحتی خود را از فساد، هزینههای بالای زندگی و برنامه افزایش کرایه اتوبوسها نشان دهند.
آنچه به صورت اجمالی نگاشته شد نشان میدهد که زیادهخواهی قدرتهای بزرگ مهمترین عنصر ناآرامیهای جهان است. چرا که این کشورها برای رسیدن به خواستهها و منافع خویش با تحریک قومیت ها و شکل دادن گروههای تروریستی و ارسال کمکهای مالی و نظامی به آنها اقدام به ایجاد ناآرامی و سوءاستفاده از وضعیت ایجاد شده میکنند. اگر چه حاکمیت دیکتاتورهای دستنشانده که با حمایت غربیها به حیات خود ادامه میدهند علت دیگر این وضعیت نابسامان در نقاط مختلف جهان است.
پس طبیعی است که با جنگ قدرت و زیادهخواهی جهان آرام نگیرد. چرا که عدالت، انسانیت و اخلاق واژههای گمشده در فرهنگ صادره غرب به دیگر کشورهاست و آنچه به کشورهای دیگر میرسد چیزی جز خشونت، ویرانی و کشت و کشتار نیست.
مقاله پر از اشتباهات تايپي و تحليلي بود.
از آقاي مصطفي پور با اين اطلاعات سياسي اين مقاله بعيد بود.
خلاصه و خوب بود
مرور خوبي بود
بدتر هم ميشه