به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، هفتهنامه تایم در مقالهای به قلم کارل ویک (karl vick) نوشت: زمانی که دیپلماتهای انگلستان و فرانسه نشستند تا مرزهای خاورمیانه مدرن را بکشند، برای تعریف یک کشور به مشکل چندانی برنخوردند. مردم مصر 10 هزار سال پیش از میلاد مسیح میزیستهاند و تمدنی که در پشت اهرام ثلاثه دیده میشود مربوط به 2700 سال قبل از میلاد مسیح است. «تحسین بشیر» دراین رابطه قول معروفی دارد که در دنیای عرب تنها مصر است که یک ملیت بوده و بقیه کشورهای عربی تنها قبایلی با پرچمهای مختلف هستند.
بنابراین گزارش، حال اگر سرزمین فراعنه تحت تاثیر بهار عربی قرار گرفته است، سایر کشورهای عربی که درمقایسه با مصر، در راه تبدیل شدن به یک ملیت، حکم نوزادی را دارند، به طریق اولی دچار این پدیده خواهند شد.
همین 10 سال پیش بود که رئیس جمهور یمن، علی عبدالله صالح نمیدانست با شیخی که در صنعا، پایتخت یمن بر روی پلیس ترافیک - که جرات کرده بود ماشین این شیخ را برای رفت و آمد سایر اتومبیل ها بر سر یک چهار راه متوقف کند- اسلحه کشیده بود! چگونه رفتار کند. قوانین دولت مرکزی یمن نه تنها به کوههای ناهموار شمال پایتخت نرسیده بلکه بعضی از کوهنشینان در خود پایتخت نیز قادر به تشخیص آن نیستند. چنین داستانی هیچگاه در مصر اتفاق نمیافتد.
«ایلان میزراحی» معاون سابق موساد که معروف است منطقه را با خونسردی تماشا میکند، در مورد مصر گفته است: «مصر همیشه به یکپارچگی ملتش افتخار میکرده است.» وی همچنین گفته است: «بهار عربی یک علامت سوال در مقابل مفهوم ملت و کشور در خاورمیانه قرار میدهد.»
این تعریف غیرمعمولی نیست. ارزیابی دیگری از دکتر محمد شتایه- که یکی از مذاکره کنندگان صلح و همچنین از مقامات ارشد بخش سکولار جناح فتح که حاکم بر کرانه غربی است میباشد- شنیده شده است که در آن به تقسیمات قبیلهای در لیبی و عراق و لبنان اشاره شده و اینکه خود فلسطین هم به دو قسمت غزه و کرانه غربی تقسیم شده است. وی اضافه میکند که مشکل مهم سوریه نیز همین تقسیمات قبیلهای است. شتایه همچنین گفته است که منطقه دچار تکه تکه شدن کامل شده و ملت به مناطق قبایلی تقسیم شده است و حتی برخی مناطق به صورت فرقهای کنترل میشود و هدف هم همین بوده است.
سوال زیادی در مورد مرزها وجود ندارد. موافقتنامه«سایکسپیکو» که یک پیمان مخفی بین دیپلماتهای انگلیس و فرانسه که چند ماه پس از آغاز جنگ جهانی اول قلمروی امپراطوری عثمانی را تقسیم کردند همچنان دست نخورده باقی مانده است. سوالا ین است که مردم ساکنان مرزهاخود راچگونه میبینند؟ به عنوان یک شهروند؟ و یا به عنواناعضاییک فرقه،یک قبیله، یا یک دین خاص؟
در مصر،بسیاریازخشونتهای فرقهای در دو سالبعد از سقوطحسنیمبارک رئیس جمهورمصر، توسط قبطیها مدیریت میشده است.امادر تاریخ 23 ژوئن چهار نفر از شهروندانتوسطمصریان به دلیل شیعه بودن بدون محاکمه اعدام شدند. کسی هم به این نکته تاریخی توجه نکرد که هم شهر قاهره و هم معروفترین دانشگاه مذهبی آن یعنی الازهر مصر، در ابتدا توسط شیعیان تاسیس شده بود.
نویسنده خطوط اصلی شکاف در خاورمیانه را اختلافات شیعه و سنی دانسته و مینویسد: خونریزیها در سوریه این فاصله را بیشتر میکند. در سوریه شورشیهای سنی با دولت علوی اسد که با ایران و حزب الله متحد است، میجنگند.
«میزراحی» این تقسیمات و اختلافات را چون آتش زیر خاکستر دانسته که در زمان حکومت حاکمانی چون صدام و حافظ اسد پنهان بوده است و بمبگذاریها در حرمها و زیارتگاههای شیعیان در عراق توسط افراطیون و القاعده شاهد بر این مطلب است.
پس از وقوع درگیریهای سوریه معلوم شد که درگیریهای عراق پیشنیازی برای جنگ داخلی سوریه بوده است. راهپیماییهای مسالمتآمیزی که به نام دموکراسی صورت گرفت به گردابی منجر شد که تا کنون حدود 100 هزار قربانی در سوریه گرفته است.
دراین درگیریها، هویتها توسط یکمنطقبیرحمانهوسردتعریف میشود. نقطه عطفی از این درگیریها در شبکههای اجتماعی در اوائل ژوئن چنین ظاهر شده است: شورشیان در پستهای فیسبوکادعاکردندکهبرادرزادهنخست وزیرکنونی عراق،نوری المالکی،در حالیکه به نفع دولت اسد مبارزه میکرده است، در دمشق کشته شده است. در همین حال،دولت اسلامی در مصر نیز به نفع مبارزین سنی وارد عمل شده و به طور ماهرانه جوانان مصری را تشویق میکرده است که به سوریه رفته و سلاح به دست بگیرند.
این حرکت نشانه وخامت اوضاع است. در ماه اوت،هنگامی که محمد مرسی،تنها چند ماه بود که در دفتر ریاست جمهوری مشغول به کار بود، به ایران سفر کرده و در کنفرانس کشورهای عدم تعهد در تهران شرکت میکند. همچنین بعد از 33 سال، پروازهای مستقیم بین پایتخت دو کشور برقرار میشود ولی،زمانیکه در ماه آوریل اولین پرواز صورت میگیرد، سنیهای افراطی از حضور شیعیان در بین خود به خشم درآمده و به این امر اعتراض میکنند. «هانی فحص» از علمای مذهبی لبنان در این رابطه گفته است: «هنگامی که کشورها ضعیف باشند،فرقهگرایی افزایش مییابد» و کشور مصر در عرض یک ماه ضعیفتر هم میشود.
نویسنده اضافه میکند: در مصر، ارتش دوباره نقش خود را عنوان نگهبان ملت ایفا کرده است. این کشور از یک حکومت پلیسی تحت ریاست مبارک، به یک دولت ناامن در غیاب وی تبدیل شده است. اخوانالمسلمین هم در ماه نوامبر رو به سوی شبهنظامیان خود آورد زیرا حتی خود رئیسجمهور نیز دلائلی داشت که به خواست وزارت کشور برای حفاظت از کاخ هلیوپولیس خود شک کند.
منبع: آی پرس