به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، حمید داود آبادی در وبلاگ خاطرات جبهه نوشت:
واقعاً که لبنان، باوجود مساحت بسیار کمش که یک صد و پنجاه و هشتم ایران است، سرزمین بسیار عجیبی است؛ لبنان نه تنها سرزمین عجایب و آثار باستانی، که سرزمین حوادث و اتفاقات عجیب و باور نکردنی است! حوادثی که بعید است در جاهای دیگر این قدر متضاد ولی در کنار هم مشاهده کرد.
30 - 40 سال پیش، امام موسی صدر به لبنان رفت تا بلکه بتواند شیعیان و در کل مسلمانان آن سامان را متحد کند و به آنها حالی کند که دشمن اصلی، فقط رژیم اشغالگر صهیونیستی است؛ آن زمان لبنان شدیداً درگیر جنگی داخلی بسیار تلخ، وحشتناک و طولانی بود.
در یک جبهه، مسلمانان علیه فالانژیستهای مسیحی میجنگیدند و در جبهه دیگر، مسیحیان علیه فلسطینیها! در یک سنگر، فلسطینیها علیه مسلمانان شلیک میکردند و در سنگر دیگر، شیعیان علیه سنیها! در یک محله، دروزیها علیه مسلمانان در جنگ بودند، در محلهای دیگر، مسلمانان علیه نیروهای کمونیست!
در لبنان، بسیار اتفاق افتاده که پدر، فرزند خود، و برادر، برادر خویش را کشته باشد؛ در یک خانواده 5-6 نفری، به تعداد اعضای خانواده، طرفدار احزاب مختلف وجود داشت و شدیداً با هم در تضاد و جنگ بودند؛ کشوری با 4 میلیون نفر جمعیت، بیش از 300 حزب و گروه تا دندان مسلح داشت که هر روز و شب به هم شلیک میکردند.
در کوچکترین اختلافات از تصادف اتومبیل گرفته تا جر و بحثی ساده، هر که سلاح قدرتمندتر داشت برنده میدان بود؛ آن ایام تلخ، نوجوانی 12 ساله اگر همراه خود اسلحه یا نارنجک حمل نمیکرد، قطعاً مُرده محسوب میشد!
در آن زمان، امام موسی صدر به لبنان رفت و همه توان خویش را به کار گرفت تا وحدت اسلامی و به دنبال آن وحدت ملی مردم لبنان را هدف اصلی خودش قرار بدهد و فراهم کند و به حق نیز در این مسیر سخت، ثمرات بسیاری عاید لبنان شد که مقاومت امروز حزب الله لبنان در برابر ارتش صهیونیستی و فرار آن از جنوب اشغال شده، کمترین ثمرات آن بشمار میرود؛ سرانجام توسط «معمر قذافی» ملعون، امام موسی صدر ربوده شد و تا امروز هیچ خبری قطعی از آن عزیز به دست نیامده است.
همه اینها را گفتم، تا عکسی بسیار عجیب را برای شما به نمایش بگذارم.
30-40 سال پیش که اسرائیل به جنوب لبنان تجاوز کرد، سرگردی شورشی مسیحی به نام «سعد حداد»، گردانی از ارتش لبنان را که در جنوب مستقر بود جدا کرد و به ارتش اشغالگر صهیونیستی پیوست؛ از آن به بعد این گردان که نام خود را «ارتش آزاد جنوب» گذاشته بود، نقش پیشمرگ اسرائیل را بازی کرد و همواره آن بود که بر مردم ساکن مناطق اشغالی فشار میآورد و جنایت و خیانت میکرد.
چند سال پس از ربوده شدن امام موسی صدر در طرحی صهیونیستی که به واقع شدیدترین ضربه به وحدت ملی لبنان و مبارزات علیه اشغالگران بود، اتفاق عجیبی در جنوب لبنان افتاد.
تعدادی از هواداران و عناصر ارتش جنوب لبنان که در بین مردم به «مزدوران سعد حداد» معروف بودند، در خیابانها به راه افتادند و خواستار آزادی امام موسی صدر شدند! بله درست خواندید: «مزدوران اسرائیل خواستار آزادی امام موسی صدر شدند»! حالا هدفشان از این حرکت عجیب و غریب چی بود، معلوم نیست؛ شاید با این کار خود، به دنبال جذب شیعیان جنوب لبنان بودند که با مقاومت در برابر اشغالگران، عرصه را بر آنان تنگ کرده بودند.
اعتصاب در شهرک اشغالی «بنت جبیل» در مرز فلسطین اشغالی، در سالگرد ناپدید شدن امام موسی صدر؛ درحالی که تصاویر امام صدر و سرگرد شورشی «سعد حداد» فرمانده ارتش جنوب لبنان پیشاپیش جمعیت است! (اول سپتامبر 1981 مصادف با 10 شهریور 1360).