گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ ملا محمدعلی مجتهد، معروف به مرحوم آیتالله احمد مجتهدی تهرانی از علمای بنام تهران بود که سال 86 بدرود حیات گفت، اما سخنرانیها و پندهای عرفانی و اخلاقی وی به یادگار مانده است و میتوانیم هر چند به صورت مجازی هم که شده پای درس این استاد اخلاق تلمذ کنیم.
آیتالله مجتهدی رابطه خوبی با طلاب داشت، طوری که فضای گرم و صمیمی بر حوزه علمیهشان حاکم بود. این استاد برجسته اخلاقی، مباحث را چنان رسا ارائه میداد که بر دل مینشست؛ به طوری که حتی هم اکنون نیز نشستن پای صحبت و کلاس اخلاق ایشان خالی از لطف نیست.
حکم روزه کسی که در حال خواب محتلم شود
اگر کسی در حال روزه بخوابد و در خواب محتلم شود، روزهاش باطل نیست. البته مرحوم آقای بروجردی میفرمودند: «اگر کسی یقین داشته باشد که اگر بخوابد محتلم میشود، نباید بخوابد.»
من نمیدانم در بین مراجع فعلی هم کسی هست که چنین فتوایی بدهد یا نه. بعضی از مراجع هستند که میگویند اگر بدانی که در خواب محتلم میشوی و خوابت میآمد، اشکالی ندارد بخواب، اما مرحوم آیت الله بروجردی احتیاط میکردند.
اگر بعد از اذان صبح از خواب بلند شدی و دیدی که هم بیسحری ماندهای و هم محتلم شدهای، ولو یقین داشته باشی که قبل از اذان محتلم شدهای، روزهات صحیح است. ولی اگر نمیتوانی بدون سحری روزه بگیری، میبایست به مسافرت بروی، به حد ترخص که رسیدی، روزهات را بخوری.
راه تشخیص رضایت خداوند از بنده
«بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم اجعل لی فیه الی مرضاتک دلیلا و لاتجعل للشیطان فیه علی سبیلا و اجعل الجنته لی منزلا و مقیلا یا قاضی حوائج الطالبین »
«اللهم اجعل لی فیه الی مرضاتک دلیلا»؛ خدایا، کاری کن که یک راهی برای من پیدا بشود که تو از من راضی گردی، یعنی خدایا، دلیل و راهنمایی به سوی کارهایی که تو از آنها خشنود میشوی برای من قرار بده.
در حدیث آمده است که: اگر میخواهید بفهمید که خداوند از شما راضی است یا نه، به خودتان نگاه کنید، ببنید که شما از خدا راضی هستید؟ ببین آیا در یک گوشه دلت از خدا شکایت داری که خدایا، چرا به فلانی دادهای و به من ندادهای، و او دارد و من ندارم؟
یکی از شکایاتی که ما غالباً از خداوند داریم این است که خدایا، چرا به فلانی دادهای و به من ندادهای؟ این بد است، زیرا در حدیث آمده: ای مردم «انتم کالمرصاء و رب العالمین کالطبیب»، شما مثل مریض هستید و خداوند همانند دکتر است.
وقتی دکتر به بالین مریضهایش میآید برای یکی چلوکباب تجویز میکند و برای یکی دیگر سوپ. آیا آن کسی که برایش سوپ تجویز شده باید به دکتر اعتراض کند؟ اگر مریضی سر نوع غذا به دکترش اعتراض کند، دکتر میفهمد که او روانی است و به امین آباد انتقالش میدهد.
ولی مریضها چه آن مریضی که چلوکباب برایش تجویز شده و چه آن مریضی که سوپ برایش تجویز شده به یک چشم به دکتر نگاه میکنند، چون میدانند که دکتر صلاحشان را میداند.
ولی ما نوعاً نسبت به خدا اینگونه نیستیم، خداوند تبارک و تعالی هر چه صلاح ما بوده به ما داده، منتها به یکی کمتر و به یکی بیشتر، و ما هم نباید اعتراض کنیم اگر روحیه ما اینگونه شود خداوند از ما راضی می گردد ولی تا زمانی که در دلمان شکایت داریم که خدایا، چرا به باجناقم دادی و به من ندادی؟ چرا به او خانه 2000 متری دادی و به من یک آپارتمان 70متری با چندین وام دادی؟ تا اینگونه باشیم، خدا هم از ما راضی نیست.
خصلتهای خوب سگ
در روایتی آمده است که سگ ده خصلت خوب دارد که سه تا از این خصلتها را برایتان میگویم:
صفت اول: اینکه از صاحبش راضی است، اگر صاحبش استخوان خالی بدهد یا حتی غذا هم ندهد سگ از او راضی است، اما گربه اینطور نیست. گربه اگر نان و پنیر هم جلویش بگذاری، چپ چپ نگاه میکند و توقع گوشت بدون استخوان دارد!
صفت دوم: با وفاست. در خانه صاحبش را رها نمی کند. اگر صاحبش او را از خانه بیرون هم بکند، باز سگ به جای دیگر نمیرود. عابدی در کوه لبنان عبادت می کرد و هر شب از عالم غیب برای او افطاری و غذایی میرسید. یک شب چیزی نداشت، از کوه پایین آمد، به در خانه گبری (آتش پرست) که سگی بر در خانهاش ایستاده بود رفت و تقاضای غذا کرد. صاحبخانه سه قرص نان به او داد.
سگ صاحبخانه پارس کرد و به دنبال عابد به راه افتاد. عابد یک قرص نان به سگ داد. سگ خورد و دوباره به دنبال عابد به راه افتاد، عابد قرص دیگری به او داد، سگ آن را هم خورد و باز عابد را رها نکرد. عابد که عصبانی شده بود گفت: چقدر تو بیحیا هستی، من از صاحبت سه قرص نان گرفتم، دو تایش را خوردی و باز مرا رها نمیکنی؟
سگ به صدا درآمد که: تو بی حیا هستی، من بی حیا نیستم! من سالها به درخانه این گبر ایستادهام، گاهی غذا داده و گاهی هم گرسنه بودهام، اما در خانهاش را رها نکردهام، ولی خداوند یک شب به تو غذا نداد، تو در خانهاش را رها کردی و به در خانه این گبر آمدی!
صفت سوم: صفت سوم سگ این است که شبها کم میخوابد.
بهشت، جایگاه شیعیان است
در آخر دعا میخوانیم که «ولاتجعل للشیطان فیه علی سبیلا»؛ خدایا از من راضی شو و کاری کن که شیطان به من راه پیدا نکند «و اجعل الجنه لی منزلا و مقیلا»؛ خدایا، بهشت را هم منزلگاه و آسایشگاه و بازگشتگاه ما قرار بده.
انشاء الله که ما شیعیان مرتضی علی(ع) به جهنم نمیرویم. اما صادق(ع) فرمودند: «شما ایمانتان را با خودتان بیاورید، ما شفاعتتان میکنیم» آیات شفاعتی که در قرآن هست برای کسانی است که با ایمان از دنیا میروند.
«یا قاضی حوائج الطالبین»؛ ای خدایی که حوائج طالبین را تو برآورده میسازی، یعنی هر کس هر چه از تو طلب کند، تو به او میبخشی.
حکم نبش قبر مسلمان
نبش قبر مسلمان، حتی اگر کودک باشد یا دیوانه، حرام است، اما اگر سی یا چهل سال از زمان وفات آن شخص گذشته باشد و یقین داشته باشید که بدن متوفی خاک شده و پوسیده است، میتوانید قبر او را بشکافید و شخص دیگری را در آنجا دفن کنید، اما نبش قبر امامزادهها، شهدا و صلحاء، هر چند که سالیان سال از وفات آنها گذشته باشد، حرام است.
شما طلبهها اگر عالم بشوید، قبرتان را نمیشکافند، اما قبر عوام را بعد از گذشت چهل سال میشکافند. مثلاً قبر عالمانی مثل شیخ صدوق یا آقای بروجردی یا افراد صالحی مانند مثل شیخ رجبعلی خیاط، را که از صلحاء بوده است.