گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ این قانون از زمان تصویب تاکنون فراز و نشیبهای گوناگونی را پشت سر گذاشته است، اما به گواه تاریخ مردان زیادی در ایران زمین با خدمت در نیروهای مسلح، جانشان را برای دفاع از کشور تقدیم کردند.
تفکر سربازگیری به حدود ۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح برمیگردد، البته به خاطر موقعیت سیاسی و اجتماعی آن زمان جذب افراد برای خدمت به کشور به شکل قانونمند به مرحله عمل در نیامد و محدود به همان اصول ابتدایی یعنی استخدام افراد مزدور و داوطلب شد.
سربازگیری در ایران که در طول تاریخ نامهای مختلفی نظیر محافظ ، گارد جاویدان، یاران فناناپذیر، قزلباش، قوایمحلی، تفنگچیلر، قوللر، نسقچیلر، سپاهیانایلات، قوای ولایتی و … داشته تاریخچهای طولانی دارد که ذکر تمام آن از حوصله این گزارش خارج است. اما طبق گزارش سایت پلیس، سربازگیری برمبنای «بنیچه» که چندان قدمتی هم ندارد، ضروری بود.
لغت بنیچه از کلمه «بن» به معنی اصل و ریشه مشتق شده اما بهتر آن است که آن را ماخوذ از کلمه «بنه» به معنی جفـت بدانیـم که واحد تفسیم مالیات در روستاست، چرا که بنه یا جفت که اصطلاحی کشاورزیست به مقدار زمینی اطلاق میشود که با یک جفت گاو میتواند آن را شخم بزند و چون تقسیمبندی در روستا بر مبنای جفت گاو و زمین بود، میزان این نوع مالیات را نیز بر آن استوار میکردند و برای اینکه مبنای سربازگیری قاعده ثابت و مشخصی داشته باشد از این رویه استفاده شد و به این ترتیب مقـرر شـد هـر دو بـه تناسب و تعداد بنه و جفت دایر خود که بر همان اساس مالیات میپرداخت تعدادی هم سرباز بدهد و در این مورد تعیین شد که از هر ۱۰ نفر اهل روستا یک تن به خدمت سربازی برود. علت هم این بود که در آن هنگام جمعیت ایران در حدود ۱۰ میلیون نفر بـود کــه از این عده پنج میلیون را زن و از پنج میلیون نفر باقیمانده نیز حدود سه میلیون نفر را کودکان و اعیان و اشراف و طبقه علمــا و روحانیــون تشکیل میدادند.
در آن زمان حدود یک میلیون مرد شرایط خدمت سربازی را داشتند و چون احتیاج کشور در حدود ۱۰۰هزار نفر بود مقرر شد که ازهر ۱۰ هزار نفر مرد واجد شرایط خدمت فقط یک نفر که جوانتر، علاقمندتر بود به نام سربــاز انتــخاب و به خدمت سربازی اعزام شود.
همچنین در قوانین آن زمان مقرر شده بود که سرباز خود دارای ملک و حشم باشد و در غیر این صورت آن ۹ نفری که به سربازی نمیرفتند باید مـبلغ ۱۰۰ تومان بطور سرشکن جمعآوری کرده و برای خرید ملک، باغ، حشم، ایجاد علاقه و انگیزه به سرباز تعیین شده میدادند که البته ملک و دارایی خریداری شده تا خاتمه خدمت در رهن دولت باقی میماند تا با آن از فرار سرباز جلوگیری شود و همچنین در صورت واردشدن زیان به اسلحه و دیگر اموال دولتی وثیقهای در دست دولت باقی باشد تا آن خسارت را جبران کند!
در این دوره خدمت سربازی با پول قابل معاوضه نبود و اگر سربازی حاضر و مایل به خدمت نبود میتوانست شخص دیگری را با پرداخت مبلغی برگـزیـند و ایـن مبلغ بستگی به رضایت دو طرف و طمع شخصی داشت که به خدمت میرفت.
اجباریشدن سربازی در ایران
در نخستین سازمان ارتش ایران و اولین سال آغاز قرن چهاردهم هجری شمسی، شعبهای به نام «جدیــدگــیری» یــا «سربـازگیری» تاسیس شد که یکسال بعد مقررات موقتی هم بر اساس ضوابط قبلی برای سربازگیری وضع و به تصویب مجلس شـورای ملـی رسید تا قانون کاملتری موافق مقتضیات اوضاع و احوال زمان تهیه شود.
چهارسال بعد، یعنی در ۱۶ خرداد سال ۱۳۰۴ خورشیدی در پی تشکیل اداره کل «احصائیه و سجل احوال»، قانون نظام وظیفه عمومی و احضار به خدمت زیرپرچم به پیشنهاد وزیر جنگ وقت به تصویب مجلس شورای ملی رسید که بر اساس آن همه مردان ۲۱ ساله باید به اجبار به خدمت سربازی اعزام میشدند. علاوه بر آن قانونی هم برای تعیین جمعیت حقیقی کشور و ثبت احوال آنان وضع و قانـــون خدمت اجباری سربازی نیـــز از تصویب مجلس گذشت و شعبه «سربازگیری» سابق از ۲۸ بـهمن همان سال به «دایره نـظام اجباری» تبـدیل شد.
دایره نظام اجباری در ســال ۱۳۰۵ به «اداره نظام اجباری» ارتقاء یافت؛ اما این اداره نیز به تبعیت اوضاع کشور در آن زمان ثبات چندانی نیافت و در۱۵ خرداد سال ۱۳۰۷ به «اداره نظام وظیفه عمومی» تغییر نام داد.
قانون نظام وظیفه عمومی در سال ۱۳۱۷ جایگزین قانون مصوب سال ۱۳۰۴ شد که البته پس از آن نیز تغییراتی در سازمان اداره و افزایش نواحی و حوزههای آن روی داد. به نحوی که در سال ۱۳۱۳ تعداد نواحی و حوزههای مستقل آن مطابق سازمان لشگرهای ۱۷ گانه به ۱۷ منطقه سربازگیری افزایش یافتند.
مناطق و نواحی نظام وظیفه تا سال ۱۳۱۴ از نظر تشکیلات و امور فنی تابع اداره مرکزی نظام وظیفه عمومی بودند. اما از آن سال به بعد از نظر کادر سازمان جزء پادگانها و از لحاظ کارهای فنی تابع اداره مرکزی باقی ماندند.
در سال ۱۳۳۵ امور سربازگیری از ارتش منفک و به وزارت کشور واگذار شد اما اجرای این قانون به علت عدمآمادگی وزارت کشور تا مهرماه سال ۱۳۴۱ به تعویق افتاد و سرانجام از ۲۹ اسفند سال ۱۳۴۳ امور نظام وظیفه به ژاندارمری کل کشور محول شد و در تاریخ ۳۰ دی ۱۳۴۴ نیز لایحه قانونی انتقال افسران و درجهداران و اموال نظاموظیفه به ژاندارمری کشور به تصویب دو مجلس شورا و سنا رسید که از این تاریخ به بعد اداره کل مرکزی به نام «اداره وظیفه عمومی» خوانده شد.
این قانون تا پیروزی انقلاب اسلامی با تغییرات چندانی روبرو نشد؛ اما پس از آن مطابق با تغییرات سازمانی، تشکیلاتی و متناسب با اوضاع و احوال، تغییراتی نیز در قوانین و مقررات سربازی به وقوع پیوست که با برخورداری از تجربیات گذشته و ملاحظه شرایط به سر بردن کشور در ایام جنگ تحمیلی با عراق، قانون خدمت سربازی مشتمل بر ۶۷ ماده و ۵۷ تبصره در جلسه روز یکشنبه ۲۹ مهرماه ۱۳۶۳ در مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ هشتم آبان سال ۱۳۶۳ به تایید شورای نگهبان رسید.
سرانجام پس از حدود ۲۷ سال قانون اصلاح موادی از قانون خدمت وظیفه عمومی با هدف توانمندسازی، رشد و تعالی، بالندگی و ارتقای منزلت اجتماعی، خوشایندسازی و بهبود وضعیت خدمت سربازان در ۲۲ آبان سال ۹۰ به تصویب مجلس هشتم رسید و پس از تایید شورای نگهبان در دوم آبان، ۲۰ روزبعد از سوی رییس جمهور ابلاغ شد.
در حال حاضر خدمت وظیفه عمومی در ایران ۳۰ سال شامل چهار دوره، ضرورت، احتیاط و ذخیره اول و دوم است که در زمان صلح تنها هر فرد ذکور ایرانی باید دوره دو ساله ضرورت را که به تشخیص شواری عالی دفاع در صورت وجود مشمول مازاد میتوان مدت آن را تا ۱۸ ماه تقلیل داد، سپری کند.