از دشمنی با سوریه تا دوستی با صهیونیست‌ها
به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، یحیی ابوزکریا، اندیشمند و تحلیل گر سیاسی برجسته جهان عرب، از شخصیت های سرشناس هوادار محور مقاومت است.
این نویسنده و متفکر الجزایری که نخستین خبرنگار عربی بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی با مأموریت یک روزنامه فرانسوی برای مصاحبه اختصاصی با امام خمینی (ره) راهی تهران شد در حال حاضر از برنامه سازان و مدیران شبکه المیادین لبنان است و هر از گاهی میهمان یکی از شبکه های ماهواره ای عرب زبان است تا تحلیل های خود را پیرامون مسائل منطقه ارائه دهد.
سال گذشته در دیداری که در حاشیه حضورم در اجلاس جهانی بیداری اسلامی و اساتید مسلمان در تهران، با وی داشتم مطالبی را پیرامون شیخ یوسف قرضاوی روحانی فتنه گر و مفتی ناتو از زبان همسر قرضاوی با بنده در میان گذاشت.
همسر مطلقه قرضاوی در دیدار خصوصی که در دوحه قطر با ابوزکریا داشت پرونده های محرمانه قرضاوی را به وی ارائه می دهد و از او می خواهد تا آنها را منتشر کند. شاید مهمترین نکته ای که دکتر ابو زکریا در آن جلسه مطرح کرد شگفتی همسر قرضاوی از ارتباط وی با صهیونیست ها و حتی چند مسافرت او به سرزمین های اشغالی و تسلط وی به زبان عبری بوده است.
آن چه در ذیل می آید مشروح گفته های دکتر ابوزکریا است که اتفاقا هفته گذشته نیز در صفحه اختصاصی خود در یکی از شبکه های اجتماعی منتشر کرد.
تابستان چندی پیش برای حضور در برنامه الاتجاه المعاکس (یکی از پربیننده ترین برنامه های تلویزیونی در جهان عرب) از استکهلم سوئد به دوحه قطر پرواز کردم. موضوع برنامه قدسیت حاکمان عرب بود.
پس از رسیدن، نماز را خواندم، احساس راحتی کردم چون اکنون می توانستم مطالعه کنم. در همان حین ناگهان تلفن اتاقم به صدا درآمد. معمولا مسؤولان شبکه الجزیره یا دکتر فیصل القاسم (مجری الاتجاه المعاکس) و دستیار وی معن الشریطی می توانستند باشند. طبیعتا سازمان اطلاعات قطر از حضورم مطلع بود بنابراین پیدا کردن شماره اتاقم برای آنها سخت نبود. گوشی را برداشتم. اسماء بن قاده همسرشیخ یوسف قرضاوی و تهیه کننده شبکه الجزیره بود. اصرار داشت تا مرا ملاقات کند. برای فردا پس از نماز ظهر با او قرار گذاشتم.
ظهر روز بعد که به هتل بازگشتم، بانوی فاضله اسماء بن قاده نوه امیرعبدالقادر الجزائری را در لابی هتل دیدم پرونده ای قطور و ضخیم را به من داد. پر از اسناد و کاغذهایی با دستخط یوسف قرضاوی. هر ورق را که کنار می زدم عبارت لاحول و لا قوه الا بالله را بر زبان می آوردم. او نیز مدام می گفت: دیدی چطور مسلمان ها را فریب داده... من این اسناد را به طور امانت در اختیار شما قرار می دهم. برای اینکه هر دو الجزایری هستیم و به شما اعتماد دارم ثانیا شما را به عنوان یک روزنامه نگار شجاع می شناسم.
پس از چندی قطر را به مقصد لبنان ترک کردم. خانم اسماء با من تماس گرفت و از من پرسید چه موقع اسرار و پرونده های شیخ را باز خواهم کرد؟ به او گفتم: اوضاع جهان اسلام در حال حاضر بسیار حساس است. زمان مناسبی را برای اینکار در نظر خواهم گرفت.
خانم اسماء نیز به الجزایر بازگشت. وی در انتخابات پارلمانی نامزد حزب جبهه آزادیبخش ملی شد و به پارلمان راه یافت. پیش از آن با یک روزنامه الجزایری مصاحبه کرده و از مظلومیتش سخن گفته بود. ملت الجزایر نیز او را در نتیجه انتخابات یاری کردند. اما من به او گفتم وقت آن رسیده است امت اسلام واقعیت فقیهان راسپوتینی که با تسلط کامل به زبان عبری سخن می گویند را بشناسند.
منبع: قدس آنلاین
ارسال نظرات