به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، در یادداشتهای پیشین به بررسی برخی نظریات مطرح در حوزه روانشناسی اینترنت پرداختیم از جمله اینکه اینترنت یک فضاى اجتماعى و شناختى است و استفاده از اطلاعات در این فضا، به فعالسازى روابط اجتماعى کمک مىکند.
فرایندهای ارتباطی درون فضایى خاص یعنی فضاى مجازى رخ مىدهد که ویژگىهاى ساختارى و فرایندى ارتباط را گستردهتر مىکند.
اینترنت در میان همه گروههای اجتماعی اعم از زن و مرد، پیر و جوان، بیسواد و باسواد از جذابیت خاصی برخوردار است، گسترش اینترنت، مانند هر نوآوری دیگری به ایجاد دگرگونیهایی در جنبههای مختلف زندگی انجامیده و استفاده از آن، امری اجتناب ناپذیر شده است.
هیوبرت دریفوس از نظریه پردازان روانشناسی فضای مجازی در کتابش به نام «در باب اینترنت» استدلال میکند:
«درک ما از واقعیت چیزها و افراد و توانایی ما در ارتباط مؤثر با آنها به شیوهای که بدن ما به نحوی بیسر و صدا در پس زمینه عمل میکند، ارتباط دارد.
توانایی بدن ما در دستیابی به چیزها، فراهم آورنده درک ما از واقعیت کاری است که انجام میدهیم و آمادهایم که انجام دهیم... همه این امور را بدن ما آن قدر بیدردسر، فراگیر و موفق انجام میدهد که ما ندرتاً متوجه آن میشویم.
به همین علت است که به سادگی بدین نتیجه گیری میرسیم که در فضای سیبرنتیکی میتوانیم بدون حضور جسمی، ارتباط برقرار کنیم و در واقع، به همین علت است که امکان ارتباطی کامل از این نوع در فضای مجازی اینترنت ناممکن است.»
در ارتباطهایمان از راه اینترنت، بر جنبههایی از شخصیتمان که به دیگران عرضه میکنیم، نظارت بیشتری را نسبت به ارتباطهای روزمره خود اعمال مینماییم. به همین دلیل، در یک رابطه اینترنتی نگرانی بیشتری در مورد فریبکاری وجود دارد.
بسیاری از روانشناسان این نگرانی را داشتهاند که آسانی ارتباطهای اینترنتی، چه بسا افراد را وا دارد تا زمان بیشتری را به تنهایی بگذرانند؛ به صورت آن لاین با غریبهها صحبت کنند و ارتباط سطحی برقرار سازند و این کارها را به قیمت از دست دادن گفتوگوهای رو در رو و ارتباطهای فامیلی و دوستانه انجام دهند.
کرات و همکارانش درمباحث روانشناسی اینترنت به این نتیجه دست یافتند که استفاده فزاینده از اینترنت با کاهش ارتباط خانوادگی و شرکت در محافل اجتماعی محلی همراه است. افزون بر این، شرکت کنندگان در این پژوهش، به انزوای اجتماعی و افسردگی دچار شده بودند.
تحقیقات کرات و همکاران که در سال 1998 به مدت دو سال برروی خانوادهها انجام شد، نمونه خوبی از تلاشهای این اندیشمندان است.
تحقیقات آنها تحت عنوان تاثیر استفاده از اینترنت در روابط خانوادگی بود، در این تحقیقات آنها به خانوادههایی که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، کامپیوتر و آموزش استفاده از آن را ارائه کردند.
بعد از طی دو سال با افزایش استفاده از اینترنت در خانوادهها، محققان با کاهش روابط خانوادگی و نیز کاهش حضور اجتماعی این جمع مواجه شدند.
به علاوه شرکت کنندگان در این تحقیق به انزوا و افسردگی روزافزون دچار شده بودند، این افزایش انزوا و کاهش حضور اجتماعی به خصوص در نوجوانان به وضوح دیده میشد.
انزوای اجتماعی در فضای وب بیشتر به جهت ماهیت خاص تعامل در این فضاست، تعاملی که در آن از امکان ارتباط صمیمی و راستین خودداری شده است و فرد همه ابعاد ارتباط را باید درون رایانه شخصی خود متبلور ببیند.
اعتیاد به اینترنت همچنین میتواند علایم افسردگی نوجوانان را مخفی کند و تشخیص این اختلال روانی را در این گروه سنی به تعویق بیاندازد.
محققان میگویند اگر وقتی نوجوان خود را برای خوردن شام صدا میزنید ساعتها طول میکشد تا رایانه خود را خاموش کند و به شما بپیوندد باید بدانید که فرزند شما افسرده است.
منبع: گرداب