به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، در وبلاگ حدیث آمده است؛ گرچه بازهم به هیچ وجه نمیتوان به حرفهای این ابرقدرت کهنه کار با دیده ایجاد تغییر اساسی در راهبردهاش در خصوص ایران، منطقه و جهان نگریست ولی این مسئله که برای دیدار با جمهوری اسلامی، حتی شده با یک تلفن، اینهمه بیقراری میکنند، نشان میدهد که در اوضاع و حال و روز این روزهای جهان ناچار به جلب رضایت ایران هستند. همانطور که اوباما هم در این تماس تلفنی اشاره کرد، ایران بدون شک میتواند در بازیگردانی مسائل منطقهای و جهانی نقشی کلیدی ایفا کند.
تا اینجای ماجرا هیچ اشکالی وجود ندارد ولی باید همیشه هوشیار بود و با دقت و ظرافت تمام حرکات آمریکا را زیر نظر گرفت چرا که این کشور نشان داده نمیتواند دوست خوبی برای اطمینان کردن باشد و همیشه، حتی در بهترین شرایط از نظر وجود روابط حسنه، بازهم باید به شدت مراقبش بود.
نمونه کوچکی از این خودخواهیها در جملات وزیر خارجه آمریکا و همچنین شخص اوباما بعد از دیدار و صحبت تلفنی مشاهده میشود که ابراز داشتهاند، هنوز هم ایران است که باید پا پیش بگذارد و حسن نیت خود را نشان دهد و در کمال وقاحت بازهم بر اینکه تا زمان مشاهده حسن نیت بیشتر از ایران، به هیچ وجه تحریمها کم نخواهد شد!!!
به نظر شما وقتی آمریکا و رئیس دست نشانده آژانس بین المللی انرژی اتمی، خود را به خواب زدهاند، چگونه میشود آنها را بیدار کرد؟ این نشان دادن حسن نیتی که جان کری ازآن دم میزند تا کجاست؟ به نظر شما آیا فقط به همین مسئله هستهای بر میگردد یا بعد از این سراغ مسائل دیگر هم خواهند رفت؟ امیدوارم منظور ایالات متحده آمریکا از حسن نیت، تقدیم دو دستی تاسیسات هستهای به آنها نباشد!
در هر حال در این شرایط بوجود آمده یک نکته مهم وجود دارد که در میان تمام صحبتهای خوش آب و رنگ مسئولین ایالات متحده آمریکا به شدت مشهود بود و به نظرم میتواند یکی از موارد اختلافی بزرگ بین دو کشور باشد که در نهایت خوش بینی هم نمیتوان به توافق بر سر آن امیدوار بود، البته در اینجا فقط مسئله توافق بر سر آن مطرح نیست بلکه مشکل اساسی در این است که اکثر موارد اختلافی بین دو کشور ایران و آمریکا بالاخره یک سویش به رژیم اشغالگر قدس بر میگردد. وقتی ایالات متحده از سیاست و راهبرد جمهوری اسلامی در خصوص اسرائیل به طور کامل و مشخص آگاهی دارد به چه دلیل ابتدا اکثر مسائل فی مابین را حل شدنی میداند و بعد از آن ضمن شرط و شروط گذاشتن برای ایران، خط قرمز خود را امنیت این رژیم نامشروع اعلام میکند! به نظر شما این چیزی به جز «یک بام و دو هوا» بودن آمریکاست؟!
برای تحلیل صحیح و درست از این علاقه آمریکا برای ایجاد رابطه باید کمی هم منتظر ماند و رویکرد ایالات متحده را در چند بخش بررسی کرد:
1- بخش اول مربوط است به سیاست گذاریهای تیم مذاکره کننده هستهای (طرف اروپایی و آمریکایی). همانطور که آمریکا انتظار دارد از طرف ایرانی عمل ببیند، ما هم انتظار داریم در عمل این حرفهای قشنگ آمریکاییها را هم ببینیم. قطعاً موضع گیریهای این تیم در آینده میتواند ابعاد بیتشری از علاقه ایجاد ارتباط آمریکا با ایران را رو کند.
2-بخش دوم مربوط به تصمیم گیریهای آینده آژانس بین المللی انرژی اتمی ست. این آژانس با هدایت ظاهری آمانو و بازیگردانی باطنی آمریکا و رژیم اسرائیل تا امروز که نشان نداده قصد حل مسئله هستهای ایران (که اتفاقاً خودشان آن را بوجود آوردهاند) را دارد. خوشبختانه زیرکی آقای روحانی در پیش کشیدن مسئله خلع سلاح هسته اسرائیل که در مجامع بین المللی مطرح و با استقبال اکثر کشورهای جهان صورت گرفت، خود عاملی شده است که آژانس نتواند همانند گذشته بر ارائه گزارش بر پایه اطلاعات سرویس جاسوسی اسرائیل تاکید کند.
در هر حال مثل اینکه همیشه پای یک گرگ در میان است! باید دید آمریکا که ادعای تغییر و تقاضای برقراری دوستی با ایران را دارد چگونه میتواند این مسئله را با حدود و خط قرمز خود یعنی اسرائیل جمع ببندد! چرا که اسرائیل به طور آشکار نقش مهمی در ایجاد فشارها و تحریمهای ناعادلانه، غیر منطقی و نابخردانه بر علیه ملت آزاده ایران اسلامی داشته است و قطعاً رفع این فشارها و تحریمها بدون در نظر گرفتن رژیم اشغالگر اسرائیل غیر ممکن است.