به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، در وبلاگ سلمان علی(ع) آمده است؛اگر تغییر لحن کافی بود که ما قبلاً نیز تغییر لحن داشتیم، در دورهٔ آقای خاتمی ما مذاکراتی با لحنهای نرمتر هم داشتیم، پس چرا آن موقع آمریکا برای مذاکره ناز نمیکشید؟ این سوالات و مجموعهٔ دیگری از سوالات را در ذیل این مطلب پاسخ خواهم گفت:
آمریکا برای تعامل با کشورهای دنیا 3 طبقه بندی برای خود ایجاد نموده است، دستهای دوستان و مستعمرگان سیاسی و اقتصادی اویند، گروهی دشمنان و مطرودان آمریکا هستند که عملاً روابط مستقیم دیپلماتیکشان تعطیل است و گروه سوم، آن دشمنانی هستند که آمریکا نمیتواند با ایشان تعامل و مذاکره نداشته باشد که روسیه و چین از این دستهاند و اخیراً به نظر میرسد، آمریکا در حال انتقال نام ایران از فهرست دستهٔ دوم به دستهٔ سوم است، آمریکایی که زمانی حتی حاضر نبود یک سانتریفیوژ روشن را تحمل کند، آمریکایی که حاضر نبود مجوز مذاکره بدون پیش شرط را به 5+1 بدهد، آمریکایی که مدام دم از همهٔ گزینههای روی میز میزد و حمله به سوریه را برای ترس ایران تدارک دیده بود، اکنون به این سمت میرود که حل بسیاری از معادلات جهان را بدون ایران نمیتوان حل کند، آمریکا احساس میکند همانطوری که مجبور است در خصوص رقابتها، عداوتها و اختلافات با روسیه و چین مذاکره کند، مجبور است با ایران نیز مذاکره کند، تجربه در این چند ساله در خصوص افغانستان، عراق و اخیراً نیز سوریه ثابت کرده است که عدم حضور ایران در معادلات مهم منطقه، به مثابه یک مجهول بزرگ است که این معادلات را غیرقابل حل میکند.
آمریکا و ایران هم اکنون به نقطهٔ جدیدی از تعامل رسیدهاند و این تعامل مرهون مقاومت و پایمردی 3 دههٔ رهبران عزیزمان، مردم غیور و مسئولان دلسوز است، آمریکایی در این مدت تمام گزینهها را نه تنها روی میز داشت که بلکه همه را به کاربست ولی با هیچ گزینهای از جنگ، ترور، تحریم، تهدید، کودتای مخملی،.... نتوانست نظام و مردم را به زانو درآورد و اکنون ایران میوهٔ مقاومتش را در نرمش قهرمانانه میچیند، ایران بدون اینکه امتیازی داده باشد با تغییر لحن آمریکا را در پذیرش شکست در برابر مقاومت قهرمانانه ایران یاری میکند.
توجه: در میان مسائلی که بین آمریکا و ایران میگذرد، عدهای هنوز حاضر به درک مسائل نیستند، برخی مسائل اخیر را به معنی کوتاه آمدن از اصول تلقی میکنند، در حالی که اصول ایران همچنان با قوت خود پابرجاست و رییس جمهور نیز بر آن تأکید دارند؛ برخی دیگر مثل هاشمی و اعوانش نیز به اشتباه گمان میکنند که این شیوه را از همان اول میتوانستیم به کار گیریم که یقیناً این نیز گمانی خام است چرا که ایران همواره آماده مذاکره از موضع برابر بود و این آمریکا بود که از موضع بالا هر مذاکرهای را به شرط و شروط خفت آور و خارج از اصول ایران منوط میکرد.
اگه ميترسيم که با ايجاد رابطه منافع کشور از دست بره و نتونيم رابطه خودمون رو مديريت کنيم بايد ببينيم که چه بلايي سر اين امانت بزرگ انقلاب آورديم.
اينقدر از موضع ضعف حرف نزنيد. ما با عزت با امريکا رابطه برقرار ميکنيم نه با ضعف دوران طاغوت!
دوما ما با امريکا جنگ مستقيم نداشتيم که اگر هم داشتيم الان با کشورهايي مثل عراق هم رابطه داريم يا با ترکيه که همون دولت عثمانيه يا جنگ هاي ايران و روم که الان با ايتاليا هم نبايد رابطه داشته باشيم.
در آخر اين جمله رو فراموش نکن:
اگر با همه رابطه داشته باشي و بتوني با درهاي باز از حريم امن خونه خودت حراست کني و ارزشهاتو حفظ کني قدرتمندي. در غير