به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، در وبلاگ هم از آفتاب آمده است؛ بزرگترین دغدغه خانوادههای متدین، دغدغه تربیت دینی فرزندان است؛ نگرانی بجا و شایسته که شرایط امروز جامعه (یا بهتر بگوییم جامعه امروز) به آن دامن میزند.
غرض از طرح این مطلب، تعرض به گوشهای از مسائل فراوان و قابل بحث در حوزه تربیت دینی (و بهتر است بگوییم تربیت اسلامی) است؛ مهمترین اصل تربیت که متأسفانه مغفول مانده و خانوادهها کمتر به آن توجه دارند: «فرزندان آیینه ما هستند.
فرمودهاند که مردم را بخوانید، با غیر زبانهایتان «امام صادق علیه السلام: کونوا دعاه للناس بغیر ألسنتکم لیروا منکم الورع و الاجتهاد و الصلاة و الخیر فإن ذلک داعیة» یعنی اصلیترین عامل دعوت و هدایت، رفتار مناسب و الگوسازی خودمان برای دیگران است که بدیهی است این «دیگران» شامل خانواده و فرزندانمان هم میشود.
فرزندان صدای وعظ ما را نمیشنوند، بلکه به ما نگاه میکنند و میآموزند! و این نگاه کردن و آموختن بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که در ظاهر میبینیم!
پدر، متدین و مذهبی، شاکی است از اینکه با وجود علاقهمندی من به نماز و مسجد فرزندم رغبتی به نماز نشان نمیدهد؛ همه چیزش خوب است، فقط پایبند نماز نیست. مادر، گلایه میکند که من همیشه محجبه بودهام، به چادرم عشق میورزم و حتی یک تار مویم را نامحرم ندیده است؛ اما نمیدانم چرا دخترم میلی به چادر ندارد؛ خیلی خوشاخلاق و مقید به نماز است، اما از چادر فراری است.
به نظر، همه چیز مرتب و الگوسازی شایستهای هم صورت گرفته است! ولی چرا این تفاوت بین والدین و فرزند وجود دارد؟!
بیایید یک بار دیگر، دقیقتر به این «الگو» نگاه کنیم! وقتی رفتار و گفتار این پدر و مادر عزیز را بیشتر بررسی میکنیم، میبینیم این بزرگواران، خواسته یا ناخواسته، خطکشی برداشتهاند و گزارههای شرعی و اخلاقی را دستچین کرده و مطابق نظر «عقل» و میل «قلب»شان، به برخی متعبد شدهاند! قاعدتاً تعدادی از گزارههایی که با نظر و میل جور در نیامدهاند، از ستون «خوبان» به ستون «بدان» منتقل شدهاند و جایی در زندگیشان ندارند! مثال میزنیم:
پدر، بسیار شائق به نماز اول وقت و مسجد، فوقالعاده مردمدار، خیلی مقید به حرام و حلال است؛ اما گاهی دروغ مصلحتی! میگوید، غیبت آدمهای نااهل! را میکند، بعضی وقتها تند میشود و حواسش به حرمت خانواده نیست.
مادر، بسیار متحفظ، اهل صله رحم، گشادهدست در انفاق و کارهای خیر؛ اما گاهی بددل و بدبین، اهل تجمل و تبذیر و خودنمایی برای حفظ آبرو! است و برخی اوقات هم یواشکی دست در جیب حاج آقا میکند!
و میبینی که فرزند، بسیار مؤدب، درسخوان، اهل جلسه و دعا، ولی نمازش گاهی قضا میشود، در میهمانی و مسافرت از چادر خوشش نمیآید.
آری! فرزند به نماز و چادرمان نگاه نمیکند! بلکه این خطکشی را میآموزد! او هم یاد میگیرد که رعایت «مصلحت» و «منفعت» ظاهری، اولویت دارد بر «تعبّد» و «اطاعت»
برای هدایت و تربیت فرزندانمان، اول خودمان را تربیت کنیم! اجازه میدهید قدری تندتر بگویم؟! نه! من جسارت نمیکنم! خودتان به قرآن کریم، این «هدیً للناس» مراجعه فرمایید و آیه صد و پنجاهم سوره مبارکه نساء را مطالعه کنید؛ امید که من و شما مصداق آن نباشیم؛ اینها را نوشتم، بیشتر برای اینکه خودم حواسم باشد باید اول «خودم» را بسازم.