چون خونِ خدا، بيا مسلمان باشيم
يا حداقل، شبيه سلمان باشيم
مولا، سگ آستان نميخواهد مَرد!
او کرده قيام، تا که «انسان» باشيم
?
من خون خدا، شکوه بسم اللهم
گوينده? «لا اِلهَ اِلا اللهَم»
درسينه اگر محبت من داري
ارباب مخوان مرا، که عبداللهم
?
گفتي به من ارباب! خطا گفتي تو
شرمنده شدم ز دوست، تا گفتي تو
من بندهام و مقام من جز اين نيست
شرک است به بندهاي «خدا» گفتي تو
?
غافل تو ز لا اله الا اللهي
هرگز به حريم «او» نداري راهي
در وادي شرک ميروي، گمراهي
در عشق، اگر شدي حسين اللهي
?
وقتي که حسين را تو» سين» ميخواني!
در تعزيه، روضه? حزين ميخواني
يعني که حماسه را غلط ميفهمي
وقتي که ز کوه اينچنين ميخواني
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
يا حداقل، شبيه سلمان باشيم
مولا، سگ آستان نميخواهد مَرد!
او کرده قيام، تا که «انسان» باشيم
?
من خون خدا، شکوه بسم اللهم
گوينده? «لا اِلهَ اِلا اللهَم»
درسينه اگر محبت من داري
ارباب مخوان مرا، که عبداللهم
?
گفتي به من ارباب! خطا گفتي تو
شرمنده شدم ز دوست، تا گفتي تو
من بندهام و مقام من جز اين نيست
شرک است به بندهاي «خدا» گفتي تو
?
غافل تو ز لا اله الا اللهي
هرگز به حريم «او» نداري راهي
در وادي شرک ميروي، گمراهي
در عشق، اگر شدي حسين اللهي
?
وقتي که حسين را تو» سين» ميخواني!
در تعزيه، روضه? حزين ميخواني
يعني که حماسه را غلط ميفهمي
وقتي که ز کوه اينچنين ميخواني