گروه اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ در دوره پهلوی در ابتدا شاهد حمایت شاه از عزاداری هستیم؛ ولی هرچه زمان میگذرد، دیده میشود که این حمایت از عزاداری تنها استفاده ابزاری بوده است. بهطوری که بعد از روی کار آمدن شاه، نه تنها حکومت از عزاداری امام حسین (ع) حمایت نکرد، بلکه در صدد مقابله با آن هم برآمد.
عاشوراییتر بودن رضاخان بر اساس برنامه بریتانیا
عزاداری در دوره پهلوی که با روی کار آمدن رضاخان شروع میشود، طبق منوال گذشته برگزار میشد؛ اما این بار انگار شاه، خود عاشوراییتر از مردم بود و تلاش زیادی در برگزاری مراسم عزاداری میکرد. رضاخان که با حمایت انگلیس بر سر کار آمده بود، برای اجرای سیاستهای بریتانیا به حمایت های مردم هم نیاز داشت، به همین خاطر در ابتدا میخواست توجه مردم را به خود جلب کند و بهترین راه را هم اعمال مذهبی و خصوصاً عزاداری دانست.
بر همین اساس روز دهم محرم، روز عاشورا، شخص رضاخان با یک هیأت از صاحب منصبان به راه افتاد و افراد با بیرق و کتل در پشت آنها حرکت میکردند. رضا خان که جلو همه قرار داشت، با یقه باز، روی سر کاه و گل مالیده و پای برهنه وارد بازار شد. نوحه خوانان هم خواندند و دسته به همراه رضاخان شروع به سینه زنی کردند.
سر و پای برهنه رضاخان در شام غریبان
واضح است که مشاهده این تصویر از رضاخان، تأثیری در مردم میگذارد و رضاخان از این به بعد بین عامه مردم یک شخص مذهبی و خصوصاً پایبند به عزاداری که ایرانیان به آن علاقه خاصی دارند، معرفی میشود، البته رضاخان شبها هم به روضه اصناف میرفت. بعضی از وعاظ و روضهخوانها هم روی منبر از او تعریف و تمجید میکردند و عامه مردم هم از زن و مرد متوجه میشدند که رضاخان به روضه آمده است. رضاخان همچنین در شب شام غریبان با سر و پای برهنه و شمع در دست به مسجد شیخ عبدالحسین که از بزرگترین مجالس روضه آن روز بود، وارد شد و یک دور، دور مجلس زد. (حقانی. 1381. 102)
توصیف امام خمینی (ره) از عاشورایی بودن رضاخان
در اصل رضاخان در سالهای اولیه پس از کودتا با زیرکی تمام سعی داشت با شرکت در مراسم مذهبی، بدبینی عمومی را نسبت به خود و جریان کودتا کاهش دهد. امام خمینی که خود ناظر اقدامات رضاخان بود در این باره میفرماید: «رضاخان آمد و ابتدا با چاپلوسی و اظهار دیانت و سینه زدن و روضه بپا کردن و از این تکیه به آن تکیه رفتن در ماه محرم، مردم را اغفال کرد.
رضاخان پس از کودتا به صورت یک آدم مقدس اسلامی خدمتگزار به ملت درآمد، حتی در جلسههایی که در ماه محرم انجام میگرفت در تکیههای زیادی که در تهران بود، میگفتند او میرود و شرکت میکند ... اغفال کرد ملت را، اغفال کرد همه قشرها را تا اینکه جای پایش محکم شد. (هاشمی. 1378. 81)
سفر رضاخان به ترکیه، شروع تهاجم وی به شعائر دینی
بعد از محرم سال 1304 شمسی بود که دیگر رضاخان جای پایش محکم شده بود و رفته رفته محدودیت عزاداری نمایان شد. با صعود رضاخان به سلطنت، وی رفته رفته پرده از مقاصد اصلی خود برداشت و تضاد بین وی و علما و دین بیشتر شد. با سفر رضاخان به ترکیه، تهاجم وی به فرهنگ و شعائر دینی بیشتر بروز پیدا کرد.
خصوصیات فردیای که رضاخان داشت، باعث میشد با مظاهر و شعائر دینی به شکلهای خشونتآمیز برخورد کند. وی به عنوان شاه از هیچ اقدام وحشیانهای برای تعطیلی مجالس عزاداری صرف نظر نکرد. در اصل روند رضاخان در برخورد با مجالس عزاداری بدین گونه بود: سوء استفاده قبل از حکومت و استفاده ابزاری برای رسیدن به حکومت. در ادامه تلاش برای کنترل عزاداری و در آخر هم تلاش برای تعطیل کردن مجالس عزاداری.
رضاخان با تغییر محل روضه قزاق خانه در تهران به تکیه دولت، از شکوه و عظمت آن کاست
رضاخان زمانی که به حکومت رسید، چهره دیگرش را نشان داد و تمام پایگاه های مذهبی را تعطیل کرد. تمام تکایا و مجالس وعظ و خطابه و اینها را به کلی تعطیل کرد. وی برای فراهم کردن مقدمات لازم برای ممنوعیت کامل عزاداری، اموری را از قبل اجرا گذاشت که اولین آن محدود کردن روضههای عزاداری و ممنوع کردن بعضی اقسام عزاداری بود. وی محل روضه قزاق خانه را در تهران به تکیه دولت انتقال داد و از شکوه و عظمت عزاداری کاست. در تاسوعای1310 شمسی درحالیکه بسیاری از عادات مانند زنجیر زدن و سینه زدن و ... رواج داشت، رضاخان در تکیه دولت حاضر شد و به روضه سادهای اکتفا کرد.
گزارش یکی از سیاحان درباره محرم سال 1311 شمسی بدین قرار است: «امسال شاه روزهای تعطیل را از چهار روز به سه روز تقلیل داده است. (چهار روز آخر دهه اول محرم) و از کارهای فرعی و قدیمی مرسوم در دستهها جلوگیری کرد.» (نرگسی. 1385. 27)
شبیه کردن صورت ظاهری عزاداری به مراسم کلیسا در زمان رضاخان
اقدام دیگر رضاخان تغییر صورت ظاهری عزاداری به مراسم کلیسا بود. رضاخان خیال میکرد که اگر همه چیز شکل غرب مسیحی را به خود بگیرد، کشور پلههای ترقی را طی خواهد کرد و یا شاید میخواست مجالس عزاداری را از درون متلاشی کند. به هر حال دستور داد در مجالس روضه میز و نیمکت (به رسم کلیسا) استفاده کنند و زن و مرد مختلط بشینند و زنان هم حجاب نکنند.
ممنوع شدن سینه زنی به دستور رضاخان
همچنین در جای دیگر رضاخان دستور داد: «البته بایستی روضهخوانی کنند و ممانعت نشود؛ ولی روضه بایستی در مساجد و تکایا باشد. آن هم مرتب و به قاعده و در روی نیمکتها مستمعین بنشینند و آقایان محدثین متخصص خوب، روضهخوانی کنند. سینه زنی و این قبیل کارهای سابق هم به کلی ممنوع است.» (نرگسی. 1385. 28)
ممنوعیت روضه خوانی، به بهانه بیرون کردن خرافات از دین
دیگر اقدام رضاخان در راستای ممنوعیت عزاداری، خرافات شمردن آن بود. اگر چه در بسیاری از کارهای عزاداری افراط میشد، ولی این بهانهای بر آن نبود و دلیلی نمی شد که کل عزاداری را رضاخان تعطیل کند. رضاخان در اجرای این برنامه، بخشنامهای به استانداریها و فرمانداریها زد و از طرح ممنوعیت روضهخوانی به عنوان طرح بیرون کردن خرافات از سرِ مردم نام برد. (نرگسی. 1385. 28 )
بعد از فراهم کردن مقدمات لازم، اقدام نهایی برای ممنوعیت عزاداری انجام شد. به طوری که کار به جایی رسید که علاوه بر سوگواری های ماه محرم، حتی برای مجالس ترحیم افراد نیز که در آنها معمولاً به مصائب ائمه، به ویژه امام حسین (ع) اشاره ای میشد، مقرراتی وضع و محدودیتهایی اعمال شد که وعاظ و روضهخوانان حق نداشتند ذکر مصیبتی از ائمه داشته باشند.
زیرزمینی شدن عزاداری، نتیجه ممنوعیت آن توسط رضاخان
مسئله مبارزه با عزاداری در 5 سال آخر پهلوی اول با جدیت تمام دنبال میشد و از هر ترفندی برای جلوگیری از عزاداریها استفاده میشد. حتی از این وحشت داشتند که مردم بعد از نماز سر سجاده گریه کنند. حال با ممنوعیتی که رضاخان برای برپایی عزاداری بهوجود آورده بود، مردم عزاداری را به صورت زیرزمینی اقامه میکردند و بسیاری از مردم از ترس اینکه دستگیر شوند، گاهی از پشت بامها به منزل یکدیگر میرفتند.
آیت الله ابوالقاسم خزعلی نقل میکند که: «(پدرم) در ایام بحرانی و خفقان حکومت رضاخان که روضه ها تعطیل بود، دست مرا می گرفت و به روضه های مخفی شبانه می برد ...» (نرگسی. 1385. 34 )
در اصل وضعیت عزاداری در ایامی که رضاخان ممنوع کرده بود، بدین صورت بود: «در همان ایام رضاشاهی، مردم روضه خوانی خود را قاچاقی و شبانه انجام می دادند و زنها چادر به سر می کردند و شبانه از پشت بام ها خود را به روضه میرساندند.» ( باستانی. 1367. 553)
منابع:
کتب:
- اسپناقچی پاشازاده، محمد عارف. انقلاب الاسلام بین الخواص والعوام، بکوشش رسول جعفریان، انتشارات دلیل، 1379
- باستانی، محمد ابراهیم. از سیر تا پیاز،تهران: نشر علم، 1367
- بصیرت منش، حمید. تاریخ معاصر از دیدگاه امام خمینی، بکوشش سید مهدی هاشمی،تهران: معاونت پژوهشی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،1378
- جهانگیر میرزا. تاریخ نو، به اهتمام عباس اقبال، تهران: انتشارات علمی،1327
- خان سپر، عبدالحسین. مرآت الوقایع مظفری و یادداشت های ملک المورخین، به اهتمام عبدالحسین نوایی، تهران: انتشارات زرین،1360
- دلاوله، پیتر. سفرنامه پیتر دلاوله، ترجمه دکتر شجاع الدین شفا، جلد دوم،تهرات: انتشارات علمی و فرهنگی، 1370
- دوسرسی، کنت. ایران در 1839-13840، ترجمه احسان اشراقی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1362
- رجبی، محمد حسین. زندگی سیاسی امام خمینی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،چاپ دوم،1378
- شریعتی، علی. تشیع علوی و تشیع صفوی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1352
- عمید، حسن. فرهنگ فارسی عمید، چاپ چهل و نهم، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1379
- فلسفی، نصرالله. زندگانی شاه عباس اول، جلد سوم و پنجم ، انتشارات علمی، 1339
- کسروی، احمد. شیعیگری، تهران: چاپخانه پیمان، 1322
- مقدمی،محمود.(1387).چگونه پایان نامه بنویسیم.قم. انتشارات جامعه القرآن الکریم.
- منشی، اسکندر بیک. عالم آرای عباسی، تصحیح محمد اسماعیل رضوانی، جلد دوم، انتشارات دنیای کتاب، 1377
مقالات:
- پوراحمدی،حسین.(زمستان 1383).« سرچشمه های عزاداری شیعه پس از واقعه کربلا». فصلنامه حصون. شماره دوم.
- حقانی، موسی.(تابستان 1381).«محرم از نگاه تاریخ و تصویر». مجله تاریخ معاصر.شماره بیست و یکم.
- رمضان نرگس؛رضا.(زمستان 1385).« عزاداری امام حسین در دوره پهلوی اول».مجله پانزده خرداد. شماره دهم.
- علوی،سیدرسول.(زمستان 1388).«عزاداری،رسانه پایدار شیعه». مجله فرهنگی کوثر.شماره هشتادم.
- فرزین فر،لاله.(بهار 1387).« محرم در آیینه اسناد». مجله مطالعات تاریخی. شماره بیستم.
- فروغیابری،اصغر.(پاییز 1381).« کارکرد مراسم عزاداری در انقلاب مشروطه ایران». مجله مشکوه. شماره هفتاد و ششم.
- فروغی ابری، اصغر.(زمستان 1383).«تحقیقی درباره سبک عزاداری از دوره صفویه تا قاجار». مجله فرهنگ اصفهان.شماره بیست و نهم
- فروغی، اصغر.(زمستان 1382).«کارکرد مراسم سوگواری عاشورا در رسمی شدن مذهب شیعه در زمان صفویه». مجله مشکوه.شماره هشتاد و یکم
- فروغی، اصغر.(زمستان 1383).«نگاهی به پیشینه عزاداری در اسلام». مجله مشکوه. شماره هشتاد و چهارم.
- کالمار،ژان.(زمستان1379).«آیین و اقتدار تشیع».ترجمه یداله آقا عباسی.فصلنامه هنر.شماره بیست و چهارم.
- لطیفی، محمود.( بهار1382).«عاشورا، محورسازماندهی سیاسی».مجله حکومت اسلامی. شماره بیست و هفتم.
- محرمی،غلامحسن.(پاییز 1382). « تاریخ عزاداری برای امام حسین (ع)». مجله تاریخ در آیینه پژوهش. شماره سوم.
- مفتخری،حسین.(زمستان 1387).« رویکردعاطفی- احساسیبهواقعهعاشورادرایران (ازصفویه تا مشروطه)». مجله شیعه شناسی. شماره بیست و چهارم.
- نجفی،محب. (اردیبهشت1377).« سیرتاریخی عزاداری». مجله فرهنگی کوثر. شماره صد و چهلم