به گزارش ضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»؛ گروه ف هفت روز از توافق اولیه ایران و گروه 1+5 بر سر برنامه هستهای کشورمان میگذرد. دیگر آن تب و تاب و اخبار و هیجانها جای خود را به بررسی مفاد و خصوصیات و همچنین جزئیات این توافق تاریخی داده است.
طی یک هفته گذشته بررسی جزئیات این توافق در رسانهها نشان داده که هنوز هم ابهامات و سوالات زیادی درباره آن در جامعه وجود دارد. رسانهها هنوز به دنبال این هستند که بدانند چرا بیانیه تهران و گروه 1+5 که توسط وزارت امور خارجه مطرح شد، به عنوان توافقنامه اصلی در میان این کشورها پذیرفته نشده و کاخ سفید ترجیح داده است دیدگاه خود از این توافق را به صورت بیانیهای جداگانه مطرح کند. هنوز هم این سوال مطرح است که آیا تمام کشورها این بیانیه را امضا کردهاند؟
وقتی در متن توافقنامه صحبتی از جزئیات و چگونگی اجرای توافقها بیان نشده، آیا این جزئیات که به وفور در رسانههای غربی مشاهده شده در برگه دیگری ضمیمه این بیانیه بوده؟ اگر اینطور است چرا ضمیمه بیانیه ژنو در تهران منتشر نشده است؟
اگر آنطور که دولت میگوید توافق با قدرتهای غربی شامل به رسمیت شناختن «حق هستهای» تهران بوده است چرا جان کری در اولین گام بعد از خروج از جلسه آخر ژنو رسما اعلام کرد که این حق برای ایران به رسمیت شناخته نشده است؟ سوالاتی از این قبیل بسیار است تا سرانجام میرسیم به این سوال آخر: آیا رژیم صهیونیستی واقعا از توافق 1+5 با ایران ناراضی است؟
طی 7 روز گذشته رسانههای غربی تفاوت عمدهای در رویکردشان نسبت به توافق ژنو داشتهاند و در حالی که در تهران رسانهها سعی داشتند بفهمند توافق نهایی در اصل چه بوده و جزئیاتش چیست، رسانههای غربی به پروسه عملی شدن این توافق و چگونگی به توافق رسیدن تهران با واشنگتن پرداختهاند.
از نظر این رسانهها این توافق تهران با واشنگتن بوده است که در نهایت به توافق اصلی ایران با کشورهای عضو گروه 1+5 رسیده است. این رسانهها با این پیشفرض به سراغ این ایده رفتهاند که آیا واقعا تهران در حاشیه برگزاری دو جلسه با مسؤولان وزارت خارجه آمریکا توانسته به چنین دستاوردی برسد یا اینکه گفتوگوهای محرمانه و پشت پردهای با آمریکا وجود داشته و در نهایت هم هماهنگی کامل دو کشور منجر به چنین اتفاقی شده است؟ از اینجا به بعد ادعاهایی در این باره مطرح شده که صحت و سقمشان اگرچه از سوی مقامهای آمریکایی تا حدودی تایید شده اما از جانب طرف ایرانی هیچگاه نه تکذیب شده است و نه تایید.
روند انجام مذاکرات و گفتوگوهای محرمانه میان ایران و آمریکا توسط رسانههای مختلفی مطرح شده است که لزوما همه آنها نیز آمریکایی نبودهاند. این رسانهها "والاستریت ژورنال" و "المانیتور آمریکایی" و "رویترز انگلیسی" بودهاند که با وجود اختلاف در نوع بیان این پروسه، در هیچ کدام از جزئیات تناقضی با هم ندارند.
این رسانهها البته بیان کردهاند که جزئیات این اطلاعات را مدتها پیش به دست آوردهاند اما به درخواست دولت آمریکا و مقامهای ارشد کاخ سفید، از انتشار این اطلاعات تا زمان به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای با ایران خودداری کردهاند.
همیچنین این گزارش با توجه به اهمیت این ادعاها و نتیجه آنها در مذاکرات نهایی و نقشی که این مذاکرات احتمالا در رسیدن به نتیجه نهایی درباره پرونده هستهای ایفا میکنند، بدون تایید یا تکذیب هیچکدام به بیان روایت رسانههای غربی در این باره میپردازد.
اگر قرار باشد تمام ابعاد توافق هستهای برای مردم در داخل ایران روشن شود دولت نیز باید نسبت به این ادعاها واکنش نشان داده و به سوالات در این زمینه پاسخ دهد.
حسین موسویان: مذاکرهکننده ارشد هستهای سابق ایرانی است که هماکنون در دانشگاه پرینستون به عنوان پژوهشگر فعالیت میکند. موسویان در دولت هاشمی سفیر ایران در آلمان و در دولت خاتمی معاون حسن روحانی و عضو هیات مذاکرات هستهای ایران بود و در سال 1386 در حالی که معاونت مرکز تحقیقات استراتژیک را بهعهده داشت، بازداشت شد. او در فروردین 1387 به اتهام «اخلال در امنیت ملی» به دو سال حبس تعلیقی و 5 سال محرومیت از خدمات دولتی محروم شد.
ویلیام برنز: معاون وزارت خارجه آمریکا از بلندپایهترین دیپلماتهای وزارت خارجه است. در بسیاری از تلاشهای حساس دیپلماتیک آمریکا در سالهای اخیر نقش زیادی داشته است و در دولت جورج بوش در سال 2008 مذاکرهکننده آمریکا در مذاکرات هستهای با ایران بود. او یکی از کسانی بود که اوباما برای دیدارهای پنهانی با مقامات ایران انتخاب کرد.برخی رسانههای آمریکایی مدعی شدند در جریان توافق اخیر ژنو برنز در یک ایستگاه اتوبوس در ژنو رویت شده است.
سوزان رایس: مشاور امنیت ملی اوباما، یکی از دیپلماتهای با سابقه آمریکایی است. همکاری او با محمد خزاعی باعث شکل گیری گفتوگوی تلفنی حسن روحانی با باراک اوباما شد. قبل از انتخاب جان کری، در فضای سیاسی آمریکا مطرح شده بود که سوزان رایس احتمالا به عنوان وزیر خارجه انتخاب میشود اما مشارکت او در شرکتهای اقتصادی طرف قرارداد با ایران، باعث شد انتخاب او مورد انتقاد کنگره قرار گیرد.
پانیت تالوار: از کارمندان هندیتبار بخش امنیت ملی کاخ سفید که مشاور اوباما در امور خاورمیانه و ایران نیز است. تالوار که قبل از این به عنوان دستیار ویژه رئیسجمهور و مدیر ارشد شورای امنیت ملی در امور ایران، عراق و کشورهای حوزه خلیجفارس فعالیت میکرد، انتخاب اصلی اوباما برای رویکرد سری آمریکا در قبال ایران بود. قبل از این پانیت تالوار کارمند کمیته روابط خارجی سنا بود که ریاست آن در آن زمان با جو بایدن، معاون فعلی اوباما بود و رهبری بخشی از مذاکرات محرمانه با ایران را در دست داشت.
جیک سالیوان: دستیار معاون رئیسجمهور و مشاور امنیت ملی معاون رئیسجمهور که هنوز در دهه 30 زندگی خود است. او از ستارههای نوظهور سیاست خارجی آمریکاست. وی پس از کار دستیاری در سنا، در سال 2008 به کمپین انتخاباتی هیلاری کلینتون پیوست و پس از آن او را در وزارت خارجه همراهی کرد تا در سال 2011 رئیس برنامهریزی سیاسی شد. وقتی کلینتون در ماه فوریه از دولت کنار رفت، سالیوان به کاخ سفید منتقل شد تا مشاور امنیت ملی جو بایدن شود.
محمد خزاعی: وی دارای مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه جورج میسون آمریکاست. وی در تاریخ 5 تیر ماه سال 1386 به عنوان نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد انتخاب و جایگزین محمد جواد ظریف شد. جایگاهی که پس از دولت احمدینژاد در دولت روحانی حفظ شده است. گفته میشود تماس تلفنی اوباما با همکاری او و از طریق تلفن همراه او در آخرین دقایق حضور حجتالاسلام روحانی در نیویورک صورت گرفته است.
*همه چیز از انتخابات آغاز شد
براساس گزارشهای منتشر شده توسط این 3 رسانه غربی، همه چیز از زمان انتخابات ریاستجمهوری در ایران آغاز شده بود. بعد از انتخابات در 4 مرحله 4 تن از فرستادگان آمریکا وارد ایران شدند تا بلکه بتوانند راهی برای انجام شدن مذاکرات مستقیم بین دو کشور پیدا کنند. اولین فرد در این زمینه سلطان قابوس، پادشاه عمان بود که بعدها کشورش میزبان گفتوگوهای جدی و سری مقامات ایرانی و آمریکایی شد. نفر دوم جفری فلتمن، معاون سیاسی دبیر کل سازمان ملل بود که با حضور در ایران و گفتوگو با محمدجواد ظریف این نتیجه را برای طرف مقابل برد که ایران واقعا تمایل زیادی برای گفتوگو دارد. نفر بعدی یکی از معاونان وزارت خارجه سوییس بود که گفته میشود اولین نامه اوباما به رئیسجمهور ایران حسن روحانی را نیز او به ایران آورد و بعد از او در اوج مذاکرات هستهای و زمانی که محمدجواد ظریف در جلسه با اعضای گروه 1+5 بود، وزیر خارجه ژاپن وارد ایران شد که مرحله نهایی گفتوگوها را او از جانب متحد آمریکاییاش پیش ببرد.
این پایان ماجرا نیست و بنا به گفته این 3 رسانه غربی، بعد از آن جلسات محرمانهای در مسقط عمان شکل گرفت که بهطور ویژه به بررسی مساله هستهای ایران پرداخته شد و نقشه راه نهایی برای پیشروی مذاکرات با گروه 1+5 نیز در این جلسات پیریزی شد. مقامهای آمریکایی در گفتوگو با المانیتور بیان کرده بودند که تلاش میشد در این 3 جلسه مسائل بهگونهای پیش برود که هیچ تناقضی با گفتوگوها در ژنو نداشته باشد اما پیرنگ اصلی طرح توافق در این جلسات ریخته شد.
البته پایه اصلی مکالمه تلفنی روسای جمهوری ایران و آمریکا در سازمان ملل نیز از طریق همین جلسات و همچنین روابط پیچیده آمریکا با مسؤولان ایرانی بنا نهاده شده بود. به گزارش روزنامه والاستریت ژورنال، آنطور که برخی مقامات اروپایی، مقامات سابق آمریکا و مسؤولان کشورهای خاورمیانه بیان کردهاند، مقامات ارشد شورای امنیت ملی آمریکا از ماهها قبل بذر این گفتوگو را کاشته بودند و جلساتی سری را با پادشاهان عرب، ایرانیان خارج از کشور و دیپلماتهای سابق آمریکا که بهصورت پنهانی پیغامهایی را به ایران میرساندند، برگزار کرده و در نتیجه این مکالمه تلفنی را میسر ساختند.
* بازیگران گفتوگوهای محرمانه
اما بازیگران اصلی این گفتوگوهای محرمانه چه کسانی بودند؟ به گزارش والاستریت ژورنال اوباما متخصصانی بسیار حرفهای برای موضوع ایران را در کاخ سفید به کار گرفت. پانیت تالوار یکی از این متخصصان است که برخی اوقات گفتوگوهای مستقیم و مذاکرات تلفنی را با مقامات وزارت امور خارجه ایران رهبری میکند. برخی از این ارتباطات در پایتخت تاریخی عمان، مسقط انجام شده است و مقامات آمریکا و خاورمیانهای گفتهاند که این مکان 200 مایل بیشتر با آبهای لاجوردی خلیج فارس فاصله ندارد.
به نوشته رویترز، براساس گفته یکی از مقامهای آمریکایی که خواست نامش فاش نشود، افراد کلیدی در این موضوع که راه برای گفتوگوها را باز کردند، ویلیام برنز، معاون وزیر خارجه ایالات متحده و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی جو بایدن معاون رئیسجمهور آمریکا بودند.
براساس گفته این منبع، این دو در آن زمان به همراه پانیت تالوار، از کارمندان بخش امنیت ملی کاخ سفید که مشاور اوباما در امور خاورمیانه و ایران نیز هست، 3 بار با مقامهای ایرانی دیدار کردند. ویلیام برنز، سالیوان و کارشناسان فنی در ماه مارس با هواپیما در یک فرودگاه نظامی در مسقط فرود آمدند – فرودگاه نظامی برای اینکه امنیت و هویتشان حفظ شود- تا با ایرانیان ملاقات کنند.
تالوار یک کارشناس هندی - آمریکایی است که در مباحث مربوط به ایران غرق شده است و در زمانی که مامور گفتوگو با ایرانیان بوده تنها یک پیام موجز برای ایرانیان داشته است: «آمریکا میخواهد به طور مسالمتآمیز به مناقشه هستهای ایران پایان دهد.» اما با این وجود تالوار از گفتوگو در این باره با رسانهها و از جمله والاستریت ژورنال خودداری کرده است.
کاخ سفید با این حال تنها از این طریق رابطه خود با تهران را حفظ نکرده و برخی دستیاران اوباما نیز در این میان نقش مهمی در حفظ ارتباطات ایفا کردهاند. یکی از این دستیاران سوزان رایس، مشاور امنیت ملی آمریکاست. از نظر اوباما، سوزان رایس در زمانی که سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد بود، یعنی در فاصله سالهای 2009 تا 2013، نقش مهمی در ایجاد ارتباط با ایرانیان و شکل گرفتن تماس تلفنی اوباما و روحانی در سپتامبر سال جاری داشته است.
به گزارش والاستریت ژورنال، شبکه پیچیده ارتباطات مقامات مسؤول آمریکایی با تیم هستهای جدید ایران، برای ایجاد روابط حسنه بین ایران و آمریکا کمک زیادی کرد. از اواخر ماه سپتامبر مقامات ارشد آمریکایی و ایرانی 3 مجموعه از مذاکرات هستهای را برگزار کردهاند.
تالوار که قبل از این به عنوان دستیار ویژه رئیسجمهور و مدیر ارشد شورای امنیت ملی در امور ایران، عراق و کشورهای حوزه خلیجفارس فعالیت میکرد، انتخابی منطقی برای رویکرد سری آمریکا در قبال ایران بود. یکی از دیپلماتهای غربی که با پانیت کار میکرد و با او درباره این دیپلماسی محرمانه گفتوگو کرده بود، میگوید در دولت زمانی که سیاست خارجی بر مساله ایران تمرکز کرد، همه بر این عقیده بودند که پانیت در نهایت نقش اصلی را ایفا خواهد کرد.
در ادامه این گزارش تصریح شده است: نشست ژنو اولین نشست ایرانیان با مقامات آمریکایی و رایزنی درباره برنامه هستهای ایران نبوده است بلکه پیش از این در زمان جورج بوش دوم نیز جلسات کاملا محرمانهای برای بررسی برنامه هستهای ایران تشکیل میشده است. در این جلسات در آن زمان نیز پانیت تالوار حضور داشته است. قبل از این، پانیت تالوار کارمند کمیته روابط خارجی سنا بود که ریاستش آن زمان با جو بایدن، معاون فعلی اوباما بود. در زمانی که تالوار با سنا همکاری میکرد، عضوی از گروه کوچک دانشگاهیان آمریکایی، مقامات کنگره و دیپلماتهای بازنشسته بود که با مقامات ایرانی در زمان جورج بوش دوم ملاقات و مذاکره کرده بودند.
سایر مقامات برجسته آمریکایی که در زمان جورج بوش دوم به مذاکره با ایران پرداخته بودند شامل ویلیام پری وزیر سابق دفاع آمریکا، توماس پیکرینگ یکی از معاونان وزارت خارجه در زمان کلینتون و فرانک ویزنر سفیر سابق آمریکا در مصر بود.
این ملاقات در وهله اول در استکهلم پایتخت سوئد برگزار شد. آمریکاییها و ایرانیان در هتلی جمع شدند و در سالن کنفرانس همان هتل به گفتوگو پرداختند تا به هر ترتیب ممکن بحران به وجود آمده بر سر برنامه هستهای ایران را رفع کرده و از حمله نظامی بوش به ایران جلوگیری کنند. کسانی که در این جلسه حضور داشتند در مصاحبهای بیان کردند کلید اصلی برای رفع این بحران به رسمیت شناخته شدن حقوق هستهای ایران است در حالی که ایران نیز باید نگرانیهای کشورهای غربی راجع به فعالیتهای هستهایاش را پاسخ دهد. شرکتکننده آمریکایی در این جلسه از گفتوگوهای انجام شده توسط بالاترین مقام ایران که در آن زمان نیز محمدجواد ظریف بود و الان وزیر امور خارجه ایران شده است، راضی بود. ویلیام لورز که بهعنوان رئیس انجمن سازمان ملل متحد خدمت میکرد و برخی از جلساتی که پانیت تالوار از سال 2002 تا 2006 داشت را سازماندهی کرده بود، میگوید: بیشتر مسائلی که در آن زمان ما دربارهاش بحث کردیم، به امروز هم مربوط میشود. عناصر معامله را به خوبی در این زمان نیز مشاهده میکنیم. تالوار در سال 2008 به تیم اوباما - بایدن برای کمپین تبلیغاتی پیوست و در همانجا مساله گفتوگو با ایران را به مسالهای حیاتی برای سیاست خارجی اوباما تبدیل ساخت.
بعد از انتخاب شدن اوباما به عنوان رئیسجمهور آمریکا و نامهنگاریهای او با آیتالله خامنهای رهبر عالی ایران که بدون پاسخ ماند، اوباما تلاشی برای گفتوگو با ایران انجام نداد اما بعد از انتخابات و روی کار آمدن روحانی میل ایرانیان برای گفتوگو نیز بیشتر شد.
* مجمع آسیایی سازمان ملل
انتخاب روحانی به عنوان رئیسجمهور ایران انرژی دوبارهای به دیپلماتها داد که مانند روزهای گذشته که با هم گفتوگو انجام میدادند، دوباره دور هم جمع شده و سعی کنند بحران هستهای ایران را به نحو مسالمتآمیزی حل کنند. به همین دلیل تالوار دوباره از سوی اوباما ماموریت یافت که مدل مذاکرات استکهلم را دوباره با ایران و همچنین دیپلماتهای اروپایی زنده کند. ظریف که هماکنون دیگر وزیر امور خارجه ایران شده بود، ارتباط خود با مجمع آسیایی در نیویورک را حفظ کرد تا از این طریق با کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا در ارتباط باشد و این مساله را به خوبی روشن سازد که با روی کار آمدن دولت جدید در ایران، این دولت آمادگی دارد که درباره برنامه هستهای ایران شفافسازی به عمل آورد.
مجمع آسیایی همان شورای مشورتی روابط خارجی بود که میزبان گفتوگوهای ظریف و روحانی در نیویورک بود. روحانی و ظریف هر دو از ظرفیت این مجمع برای تشریح وضعیت ایران برای تجار آمریکایی، دانشگاهیان و مقامات سابق دولتی و روزنامهنگاران استفاده کردند.
بعد از اینکه اوباما و روحانی در نامههایی به یکدیگر تمایلشان برای رفع بحران هستهای ایران به صورت صلحآمیز را بیان کردند، محمدجواد ظریف در این حین بلافاصله وارد میدان شد و با ارتباطگیری دوباره با دیپلماتهایی که قبل از این با آنها مذاکره کرده بود، فرصت را برای ادامه مذاکرات فراهم کرد.
سوزان دیماگیو یکی از مشاوران اوباما در امور آسیا در مجمع آسیایی حضور داشت و قبل از برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل به واشنگتن رفت تا با مقامات آمریکا درباره ملاقات مقامهای بلند پایه دو طرف مذاکره کند. او میگوید: این برای من واضح شده بود که ایرانیان به دنبال پایان دادن به بحران هستهایشان بودند و به نظرم آزمایش کردن این مساله ارزشش را داشت.
* ظهور یکباره حسین موسویان و همکاری خزاعی - رایس
به گزارش والاستریت ژورنال، معاونان و مشاوران اوباما در امور ایران مشاور دیگری نیز برای راهبرد سیاست خارجی داشتند و حسین موسویان کسی بود که به سیاست خارجی آمریکا کمک بزرگی کرد. او که در زمان احمدینژاد به جاسوسی متهم شده و در سال 2007 برای تدریس در دانشگاه پرینستون به آمریکا رفته بود، با مقالاتی که برای روزنامههای آمریکایی نوشت، کمک کرد که آمریکاییها درک بهتری نسبت به توقعات ایرانیان در ماجرای هستهای داشته باشند.
جورج پرکوویچ از کارشناسان مرکز تحقیقات کارنگی برای صلح جهانی درباره موسویان میگوید: حسین به عنوان یک نیروی کمکی غیر منتظره به یکباره ظهور کرد.
در این میان نباید از نقش ویژه محمد خزاعی، نماینده ایران در سازمان ملل و سوزان رایس نیز گذشت. در ماه سپتامبر گذشته دو دیپلمات - خزاعی و رایس- همکاری خوبی با یکدیگر داشتند تا توانستند سرانجام مکالمه 15 دقیقهای اوباما و روحانی را هماهنگ کنند. رایس و خزاعی در وهله اول به دنبال اتاقی در سازمان ملل بودند که بتوانند دو رئیسجمهور را در آن اتاق وارد کرده و هر دو دیدار کوتاهی با هم داشته باشند. این ملاقات انجام نشد اما بعد در زمانی که گمان میرفت تمام زحمات بر باد رفته باشد، مساله گفتوگوی تلفنی به سرعت مطرح شد و روحانی بعد از گفتوگو به تهران بازگشت. البته رسانههای داخلی نیز در این باره گفتند که تماس تلفنی اوباما از طریق تلفن همراه نمایندگی ایران در سازمان ملل صورت گرفته است که تا حدودی خبرها راجع به همکاری خزاعی – رایس را تایید میکند.
* مذاکرات تلفنی کری - ظریف
کری در ماه سپتامبر با وزیر امور خارجه ایران در سازمان ملل دیدار کرد و بلافاصله بعد از آن، اوباما و روحانی به صورت تلفنی با یکدیگر گفتوگو کردند و بدینترتیب تماس در بالاترین سطح بعد از سال 1979 بین ایران و ایالات متحده برقرار شد.
آنطور که رویترز بیان کرده است، کری همچنین بعد از آن در دو نوبت دیگر با وزیر خارجه ایران در 25 اکتبر و 2 نوامبر گفتوگوی تلفنی داشت که البته در آن زمان توسط وزارت خارجه آمریکا این تماسها فاش نشد. با این حال یکبار رسانهها چنین چیزی را از زبان جان کری بیرون کشیدند اما این خبر بلافاصله توسط ایران و آمریکا به یکباره تکذیب شد.
* عراقچی – وندی شرمن
در طول مدت مذاکرات در ژنو نیز این گفتوگوهای دوجانبه محرمانه ادامه داشت. رویترز در آن زمان عکسی از وندی شرمن در حاشیه برگزاری جلسه گرفت که نشان میداد او و عباس عراقچی، مذاکرهکننده ایران به صورت معمولی با یکدیگر صحبت میکنند. چنین گفتوگوهای صمیمانه و غیررسمیای تا چند ماه پیش اصلا یبن دو کشور مرسوم نبود اما این گفتوگوها در طول مذاکرات ژنو به امری عادی برای مذاکرهکنندگان تبدیل شده بود.
با وجود تمام این رویاروییهای عمومی مقامهای آمریکایی و ایرانی در حاشیه مذاکرات ژنو، ایالات متحده بشدت مشتاق بود که نقش برنز و سالیوان را در مذاکرات ژنو نیز که هر دوی آنها در آنجا حضور داشتند، محرمانه نگه دارد و به همین دلیل نام آنها را از لیست هیات رسمی برداشت و آنها از درهای جانبی هتل و آسانسور مخصوص خدمات به محل اقامت مذاکرهکنندگان و جلسههایشان هدایت میشدند. حتی در زمان تشکیل شدن مذاکرات ژنو6 نیز خبرنگاران یک بار ویلیام برنز را در ایستگاه اتوبوسی در ژنو مشاهده کردند و چند بار نیز مشاهده شد که پانیت تالوار با عجله به سمت هتل محل اقامت دیپلماتها میرود و به همین دلیل انتظار میرود که او حامل پیامهایی بین ویلیام برنز و وندی شرمن باشد که آمریکا سعی میکرد این مذاکرات محرمانه بماند.
* جلسات محرمانه در ایران
شاید بهتر باشد قبل از بررسی ساعات نهایی رسیدن به توافق، برگشتی دوباره به تهران داشته باشیم. به گفته منابع آگاه که با رویترز گفتوگو کرده بودند، ظریف به همراه دکتر روحانی قبل از مذاکرات جلسهای محرمانه داشتند. رویترز در این باره نوشت: «قبل از اینکه ظریف به ژنو فرستاده شود، او و روحانی جلسهای محرمانه داشتند.
منبع دیگری اما در ایران در این زمینه به رویترز گفت: بعد از جلسه ظریف و روحانی، ظریف به همراه متحدان خود جلسهای 3 ساعته برای بررسی ابعاد «راهکار حفظ چهره» در این خصوص برگزار کرد تا کلماتی طراحی شود که هر دو طرف آن را قبول کنند.
البته رویترز در ادامه بیان نکرده است که راهکار «حفظ چهره» در این میان چه جزئیاتی داشته است یا اینکه این جلسه با متحدان شامل چه کسانی میشده است. اگر بخواهیم کشورها را به صورت متحد ایران و غیرمتحد به حساب آوریم باید گفت این جلسه احتمالا بین ایران، روسیه و چین باید برگزار شده باشد. چرا که لاوروف، وزیر خارجه روسیه اولین کسی بود که بعد از خروج از جلسه توافق نهایی، اعلام کرد که «حق غنیسازی برای ایران به رسمیت شناخته شده است» حال آنکه جان کری از اساس چنین مسالهای را قبول نداشت. پیدا شدن دو متن توافق و بیانیه نیز به دیگر ابهامات در این زمینه اضافه کرد. آیا راهکار حفظ چهره برای دو طرف این بود که هر طرف بیانیه خودش را منتشر کند یا اینکه در خارج از ایران مسالهای دیگر گفته شود و در داخل، اصرار به پذیرفته شدن حق غنیسازی توسط آمریکا باشد؟
مجله تایم در این باره به صراحت بیان کرد که چرا آمریکا با حق غنیسازی در ایران مخالف بوده است و هنوز هم مخالف است. جان کری هم پیش از این عنوان کرده بود که مساله اصلی این است که در توافق نهایی، برنامه هستهای ایران باید از بین برود. دلیل اصلی این رویکرد تفاسیری است که دو طرف از انپیتی دارند. همانطور که پیش از این نیز در «وطنامروز» به این تفاسیر پرداخته شده بود و در تحلیل تایم نیز بیان شده است، آمریکا بر این باور است که انپیتی حق غنیسازی را برای کشورها به رسمیت میشناسد و از آنها میخواهد که برای مصارف صلحآمیز از این حق استفاده کنند اما اشکال وارده به این معاهده این است که کشورها میتوانند تا 90 درصد هم غنیسازی کنند و بگویند ما مصارف صلحآمیز داریم و هیچ محدودیتی در غنیسازی در این معاهده وجود ندارد. پس تفسیر آمریکا این است که محدودیت را قدرتهای جهانی باید تعریف کنند و به همین دلیل هم در توافق با ایران بیان شده که محدودیتها در غنیسازی از این پس توسط قدرتهای جهانی برای ایران در نظر گرفته میشود و ایران باید این محدودیتها را بپذیرد.
با این حال ایران همانطور که وزیر امور خارجه کشورمان نیز بیان کرد چنین محدودیتی را در وهله اول پذیرفته اما «حق غنیسازی» را برای خود محفوظ میداند حتی اگر قدرتهای جهانی آن را به رسمیت نشناسند که در این صورت کل مذاکرات بینتیجه به نظر میرسد!
* در آخرین جلسه ژنو چه گذشت؟
از اینجا به بعد رویترز وارد میدان میشود تا خبرهای دست اول خود از جزئیات مذاکره در ژنو و چگونگی رسیدن به نتیجه نهایی در این باره را بیان کند. این خبرگزاری بیان میکند که روز آخر در ژنو روز سرنوشتسازی برای ایران و آمریکا بود اما جان کری به ایران چه گفت؟ به نظر میرسد در لحظه آخر هم مسؤول آمریکایی قصد نداشته دست از تهدیدات خود بردارد.
جان کری بنا بر ادعای رویترز و براساس گفته یکی از دیپلماتهای ارشد آمریکایی، به ظریف گفته بود که دیگر نمیتوان هیچ تاخیری داشت و بیان کرده بود: «دولت باراک اوباما اگر این وسط معاملهای صورت نگیرد، تحریمهای شدیدتری را علیه ایران به اجرا میگذارد. اعضای کنگره هم خواستار تصویب تحریمهای جدید شدهاند و اگر معامله صورت نگیرد کاخ سفید هم به آنها ملحق میشود».
یک مقام وزارت خارجه گفت: «کری در دیدار خود با ظریف مطرح کرد که هیچ راهی برای تعویق تحریمهای جدید وجود ندارد، اگر در این دور از مذاکرات به توافق نرسیم خودمان تحریمهای جدید را رهبری میکنیم.» اوباما بعد از امضا شدن این توافقنامه گفت که این قرارداد برنامه هستهای ایران را محدود میسازد و بدینترتیب ساخت سلاح برای ایران سختتر میشود و از طرف دیگر برای قدرتهای جهانی هم راه اینکه بفهمند آیا ایران در تلاش برای دستیابی به سلاح است، آسانتر میشود.
اوباما بعد از اینکه مذاکرهکنندگان به توافق رسیدند در اواخر شب در مصاحبهای تلویزیونی در محل کاخ سفید حضور یافت و اعلام کرد قرارداد صورت گرفته «به عبارت ساده این است که مذاکرهکنندگان اکثر راههایی را که ایران احتمالا میتوانست به سمت بمب برود، قطع کردند».
منبع : وطن امروز