به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، دکتر حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی طبق وعدهای که داده بود، چند شب پیش در برنامهای زنده حاضر شد و به ارائه گزارشی از وضعیت اقتصادی کشور پرداخت.
هر چند بعضی رسانهها از رفتار دو مجری مرد این گفتگو و بعضی مسائل مطرح شده از سوی آنها انتقاداتی دارند ولی باید ارائه گزارش منظم به افکار عمومی از سوی مسئولان اجرایی را به فال نیک گرفت.
فارغ از اعتراضاتی که به رویکرد گزارش رئیس جمهور در قبال دولت قبل مطرح شده است، با تسامح میتوان حداقل شش مورد تناقض و بیدقتی در گزارش رئیس جمهور یافت که در ادامه به طور خلاصه به آن اشاره میشود.
1- دکتر روحانی: طبق قانون بودجه، میبایست ماهانه 17 هزار و 500 میلیارد تومان درآمد میداشتیم، چون طبق قانون بودجه، درآمد و به همان نسبت مخارج ما 210 هزار میلیارد تومان در طول سال بوده است که برای یک ماه، 17 هزار و پانصد میلیارد تومان میباید تا پایان مرداد در خزانه میداشتیم. روزی که من کار را شروع کردم، یعنی 12 مرداد، موجودی خزانه حدود 1280 میلیارد تومان بود.
انتقاد: اولا رئیس جمهور عدد 17 هزار و 500 میلیارد تومان را با فرض بودجه 210 هزار میلیارد تومانی در نظر گرفته است، در حالی که نه دولت دهم و نه دولت یازدهم این عدد را برای بودجه نپذیرفتند و نهایتا با پیشنهاد دولت جدید، این عدد کاهش یافته است.
ثانیا این سخن رئیس جمهور که همواره باید یک دوازدهم رقم بودجه در خزانه باشد، مبنای روشنی ندارد زیرا خزانه حسابی سیال است که رقم موجود در آن بالا و پایین میشود و قرار نیست همیشه عددی که رئیس جمهور مطرح کرده است، در آن موجود باشد.
2- رئیس جمهور: برای اینکه بفهمیم چه کسی به یارانه نیاز ندارد، راه حلهایی پیش بینی شد که دیدیم برای اجرای آنها باید در زندگی خصوصی مردم دخالت کنیم، یعنی باید برویم نگاه کنیم در حسابهای بانکی مردم چه خبر است؟ املاک مردم چگونه است؟ دخالت در زندگی خصوصی مردم و مطلع شدن از حسابهای بانکی مردم ممکن است برای کوتاه مدت و برای یک موضوعی مفید باشد ولی حتماً به ضرر کشور است.
انتقاد: بنا به هر دلیلی، ظاهرا دولتها در ایران تمایل چندانی برای شفاف شدن وضعیت درآمدی اتباع خود ندارند. اگر دولت قصد ندارد این شفافسازی را پیگیری کند، نهایتا چگونه خوشهبندی یا دهک بندی را انجام خواهد داد. برای مثال دولت آمریکا، مالیات بر درآمد شهروندان خود را چگونه محاسبه میکند؟
3- دکتر روحانی: مشکلات اقتصادی عمدتاً مربوط به بیتدبیری بود، شما ببینید، درست در شرایطی که میرفتیم به سمت تحریم و دولت هم میدانست به سمت تحریم میرویم و میگفت تحریمها همان کاغذ پاره بیش نیست، وابستگیاش را به خارج در بخش اقتصادی بیشتر میکرد. شما میدانید در سال قبل از 84، واردات کشور حدود 38 میلیارد دلار بود ولی بعد به کجا رسید؟ در سال 90 به 75 میلیارد دلار رسید. میبینید وقتی با دنیا در حال مبارزه هستید باید به خودتان و داخل تکیه کنید، با شعار که نمیشود مقابله کرد، باید تدبیر کنیم و در برابر زورگوییها بایستیم. اولین راهش این است که به خودمان متکی شویم و واردات را کم کنیم، اینکه مقام معظم رهبری بر اقتصاد مقاومتی بارها و بارها تاکید کردند، به همین دلیل است که کشوری که میخواهد بایستد، باید روی پای خودش بایستید، نه اینکه به دیگران بیشتر تکیه کند.
انتقاد: رئیس جمهور در بیشتر محتوای گزارش خود از آمار سال 91 برای مقایسه استفاده کرد ولی در این یک مورد ترجیح داد از آمار سال 90 استفاده کند و این در شرایطی است که آمار واردات در سال 91 در قیاس با سال 90 کاهش زیادی داشته است.
از سوی دیگر، رئیس جمهور چشم خود را بر افزایش بیشتر آمار صادرات کشور در سالهای مورد نظر بست. منصفانهتر این است که در کنار اشاره به آمار وارداتگاه افسارگسیخته در دولت پیشین به افزایش جدی آمار صادرات هم اشارهای شود.
تناقضی که بعدا دولت به آن دچار خواهد شد، این است که به هر حال افکار توسعهای رئیس جمهور و مشاوران وی نمیتواند با محدود کردن واردات همخوانی داشته باشد؛ در آینده روزی خواهد آمد که یا رئیس جمهور باید الگوی اقتصاد مقاومتی یا به قول خود وی استقامتی را تاریخ مصرف گذشته بداند و یا اینکه با افزایش واردات در کنار صادرات کشور و گستردهتر شدن مبادلات تجاری کشور مخالفت کند.
4- رئیس جمهور: از سال 1379 تا سال 1383 در بحث گندم، هر سال خرید دولت از کشاورز داخلی یک میلیون تن اضافه شد. به طور طبیعی خریدها از خارج یک میلیون تن کمتر شد، تا سال 1383 که در تولید گندم خودکفا شدیم. در سال 1383، بیش از 11 میلیون تن گندم از کشاورزان خریده شد و هیچ نیازی به خارج نداشتیم، از سال 1384، 85 و 86، هر سال خرید داخلی یک میلیون تن کم و خرید از خارج یک میلیون تن اضافه شده است، تا جایی که امسال ناچاریم 7. 2 میلیون تن گندم وارد کنیم.
انتقاد: مراجعه به آمار گمرک ایران و یا فائو (سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد) نشان میدهد که این اطلاعات رئیس جمهور دقیق نیست. حتی در دولت دوم احمدینژاد نیز در بعضی سالها واردات گندم نزدیک به صفر بوده است.
5- دکتر روحانی: غنیسازی در ایران متوقف نخواهد شد، این به عنوان خط قرمز است و غنیسازی حق روشن ماست. حالا بعضیها خوششان بیاید و یا بدشان بیاید، انپیتی را بخواهند طور دیگری تفسیر کنند، حالا حقوقدان هم نیستند ولی متأسفانه تعبیراتی میکنند که از یک سرهنگ بر میآید نه یک حقوقدان.
انتقاد: هر چند رویکرد رئیس جمهور برای کوچک کردن رقبای سیاسی خود با برچسب سرهنگ، خود جای انتقاد دارد ولی در این مورد خاص سخنان ایشان به جان کری وزیر خارجه آمریکا اشاره دارد که صرف نظر از اینکه نظر وی در مورد حق غنیسازی به نظر غیرمنطقی میآید، نباید این را هم فراموش کرد که کری دکترای حقوق خود را در سال 1976 و تقریبا بیست سال پیش از آقای روحانی از دانشگاه بوستون اخذ کرده است.
6- رئیس جمهور: دولت چارچوب وظایفش در چارچوب قانون اساسی تعریف شده است، اما رییسجمهور مسئول اجرای تک تک اصول قانون اساسی است.
انتقاد: این سخن از نظر حقوقی درست نیست. طبق اصل 113 قانون اساسی «پس از مقام رهبری رییس جمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسوولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیما به رهبری مربوط میشود، بر عهده دارد.»
اولین ایراد سخن رئیس جمهور این است که همین اصل نشان میدهد که رئیس جمهور مسئول اجرای قانون اساسی است ولی نه همه اصول آن و یا آن گونه که رئیس جمهور گفته «تک تک اصول» آن.
ثانیا، مرور سوابق موضوع در سالهای اخیر نشان میدهد که آقایان آملی لاریجانی و لاریجانی روسای قوه قضائیه و مجلس با چنین تفسیری از اجرای قانون اساسی توسط رئیس جمهور موافق نیستند و این یکی از بزرگترین چالشهای آنها با احمدینژاد بود که تلاش وی برای بازدید از زندان اوین، فقط یکی از بزنگاههای آن بود.
منبع: تابناک
خدا همه مارو به راه راست هدايت کنه.