کد خبر:۲۸۱۳۲۱
به مناسبت شهادت آیت‌الله مفتح؛

حضور امام(ره) در جمع تشییع کنندگان پیکر شهید مفتح / چرا 27 آذر روز «وحدت‌ حوزه و دانشگاه» شد

حضرت‌ امام‌ خمینی‌ با حضور در جمع‌ تشییع‌کنندگان‌ به‌ آنها ابراز ارادت‌ کرد و به‌ پاس‌ خدمات‌ این‌ معلم‌ بزرگ‌ در پیوند دادن‌ دو قشر روحانی‌ و دانشگاهی‌، روز ۲۷ آذر را ...

آیت‌الله محمد مفتح‌ در سال‌ 1307‌ در یک‌ خانواده‌‌ مذهبی‌ در همدان‌ متولد شد. او فرزند محمود مفتح‌ از واعظان‌ مشهور همدان‌ بود که‌ تبحری‌ خاص‌ در عرصه‌‌ ادب‌ فارسی‌ و عربی‌ داشت‌ و اشعار بی‌شماری‌ در مدح‌‌ و رثای‌ اهل‌ بیت‌ (ع‌) سروده‌ بود و به‌ تدریس‌ دروس‌ حوزوی‌ در همدان‌ می‌پرداخت‌. مادر وی‌ نیز از خانواده‌های‌ مذهبی‌ همدان‌ بود. پس‌ از اتمام‌ دوره‌‌ تحصیلات‌ ابتدایی‌ جهت‌ فراگیری‌ علوم‌ اسلام به‌ مدرسه‌ آیت‌الله‌العظمی‌ آخوند ملاعلی‌ رفت‌ و دروس‌ مقدماتی‌ حوزه‌ را طی‌ کرد؛ سپس‌ جهت‌ تکمیل‌ معلومات‌ و استفاده‌ از محضر اساتید بزرگ‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌ به‌ آن‌ شهر رفت‌.


شهید مفتح در حوزه‌ علمیه‌ قم‌ به‌ تدریس‌ کتاب‌ منظومه‌ حاج‌ ملاهادی‌ سبزواری‌ پرداخت‌ و در شرح‌ و توضیح‌ این‌ اثر مطالبی‌ را تحت‌ عنوان‌ «روش‌ اندیشه‌» در علم‌ منطق‌ به‌ رشته‌ تحریر درآورد که‌ بعد از این‌ تألیف‌ در ردیف‌ یکی‌ از اساتید مهم‌ حوزه‌ علمیه‌‌ قرار گرفت‌. در سال‌های‌ دهه‌ 1330 و اوایل‌ دهه‌ 1340 ضمن‌ تدریس‌ و تحصیل‌ علوم‌ حوزوی‌ به‌ نقاط‌ مختلف‌ کشور سفر می‌کرد؛ به‌ ویژه‌ در ماه‌های‌ محرم‌، صفر و رمضان‌ به‌ استان‌ خوزستان‌ رفته‌ و به‌ ارشاد مردم‌ می‌پرداخت‌. با گسترش‌ فعالیت‌های‌ وی‌ در این‌ استان‌، ساواک‌ از ورود وی‌ به‌ استان‌ خوزستان‌ جلوگیری‌ کرد.


منتقدانی که تحصیل در دانشگاه را کسر شأن شهید مفتح می‌دانستند


آیت‌الله مفتح‌ با کسب‌ تجاربی که‌ حاصل‌ سفرهای‌ متعدد او بود، به‌ تحول‌ ساختاری‌ و زیربنایی‌ جامعه‌ از طریق‌ کسب‌ معارف‌ و تجدید و تلفیق‌ آن‌ با اندیشه‌ اسلامی‌ اعتقاد داشت‌. وی‌ هم‌زمان‌ با تدریس‌ در حوزه‌، به‌ تحصیل‌ در دانشگاه‌ می‌پرداخت‌ و این‌ اقدام‌ موجب‌ انتقاد برخی‌ افراد شد و بعضی‌ ناصحانه‌ این‌ کار را کسر شأن‌ او می‌دانستند. او با جدیت‌ تمام‌ به‌ تحصیل‌ در دانشگاه‌ مشغول‌ شد و به‌ درجه‌ دکترای‌ الهیات‌ نائل‌ آمد و پایان‌نامه‌ تحصیلی‌ خود را که‌ تحقیقی‌ درباره‌ نهج‌البلاغه‌ بود، با نمره‌ بسیار خوبی‌ دفاع‌ کرد.


دکتر مفتح‌ برای‌ تلفیق‌ اندیشه‌های‌ دانشگاهی‌ و حوزوی‌ پس‌ از بازگشت‌ به‌ قم‌، در دبیرستان‌ «دین‌ و دانش‌»  آن‌ شهر ـ که‌ پایگاه‌ مهمی‌ برای‌ تلفیق‌ دین‌ و سیاست‌ بود ـ با آیت‌الله سیدمحمد حسینی‌ بهشتی‌، همکاری‌ خود را آغاز نمود تا هم‌ نسل‌ جدید را با اسلام‌ آشنا کنند و هم‌ طلاب‌ حوزه‌‌ علمیه‌ را با مسائل‌ روز و فعالیت‌های‌ علمی‌ و آکادمیک‌ دانشگاه‌ها و مراکز آموزش‌ عالی‌ آن‌ روز کشور آگاه‌ سازند که این‌ فعالیت‌ها می‌توانست‌ تمهیدات‌ اندیشه‌‌ وحدت‌ حوزه‌ و دانشگاه‌ را فراهم‌ آورد. برای‌ تحقق‌ این‌ هدف‌، دکتر مفتح‌ با همکاری‌ آیت‌الله بهشتی‌ و آیت‌الله خامنه‌ای‌ به‌منظور پیوند دانش‌آموزان‌، فرهنگیان‌، دانشجویان‌، طلاب‌ علوم‌ دینی‌ و روحانیون‌ «کانون‌ اسلامی‌ دانش‌آموزان‌ و فرهنگیان‌» را در سال‌های‌ 1339 و 1340 تأسیس‌ نمودند.


تبعید شهید مفتح به جنوب ایران


او پس‌ از یک‌سال‌ سلسله‌ جلساتی‌ را تشکیل‌ داد و با دعوت‌ از شخصیت‌های‌ مختلف‌ (هفته‌ای‌ یک‌ سخنرانی‌) به‌ هماهنگی‌ و ایجاد وفاق بین‌ دو قشر دانشجو و روحانی‌ نقش‌ مؤثری‌ را ایفا نمود. فعالیت‌های‌ آیت‌الله مفتح‌ تنها به‌ مباحث‌ علمی‌ و مذهبی‌ محدود نمی‌شد، وی‌ کوشید تا با گسترش‌ فعالیت‌های‌ خود، طلاب‌ علوم‌ دینی‌ را به‌ عرصه‌‌ مبارزه‌ با حکومت‌ شاه‌ بکشاند. به‌ همین‌ منظور، به‌ دلیل‌ فعالیت‌های‌ سیاسی‌ مورد علاقه‌ طلاب‌ و دانشجویان‌ قرار گرفت‌ و از طرفی‌ نیز مورد سوءظن‌ مأموران‌ ساواک‌ واقع‌ گردید و به‌ عنوان‌ عنصری‌ فعال‌ و خطرناک‌ شناخته‌ شد. به‌ همین‌ دلیل‌ در سال‌ 1347 از آموزش‌ و پرورش‌ اخراج‌ و متعاقب‌ آن‌ به‌ زاهدان‌ و مناطق‌ بد آب‌ و هوای‌ جنوب‌ کشور تبعید شد.


سمت استادی در دانشکده الهیات دانشگاه تهران


وی‌ در آن‌ مناطق‌ نیز دست‌ از مبارزات‌ خود برنداشت‌ و در راه‌ آگاه‌‌سازی‌، تبلیغ‌ اندیشه‌های‌ اسلامی‌ و مخالفت‌ با حکومت‌ شاه‌ تلاش‌ وافری‌ انجام‌ داد و از هر فرصت‌ ممکن‌ برای‌ آشکارساختن‌ ماهیت‌ واقعی‌ حکومت‌ پهلوی‌ استفاده‌ کرد. در سال‌ 1348ـ زمانی‌ که‌ دوران‌ تبعید به‌ پایان‌ رسید ـ رژیم‌ از ورود آیت‌الله مفتح‌ به‌ قم‌ ممانعت‌ به‌عمل‌ آورد و به‌ منظور خنثی‌ نمودن‌ فعالیت‌های‌ مذهبی‌ ـ سیاسی‌ از طرف‌ دانشکده‌‌ الهیات‌ دانشگاه‌ تهران‌، استادی‌ این‌ دانشگاه‌ را پیشنهاد کردند. وی‌ دعوت‌ دانشکده‌ را پذیرفت‌ و دانشگاه‌ را در کنار استاد مطهری‌ به‌ کانون‌ دیگر برای‌ ادامه‌ مبارزات‌ سیاسی‌ تبدیل‌ نمود.


آیت‌الله‌ مفتح‌ با اقامه‌‌ نماز جماعت‌ و سخنرانی‌ در پایان‌ هر نماز سعی‌ می‌کرد تا دانشجویان‌ را برای‌ مبارزه‌ با حکومت‌ شاه‌ ترغیب‌ و تشویق‌ نماید. به‌ موازات‌ این‌ فعالیت‌ها بنا به‌ دعوت‌ اهالی‌ مسجد الجواد تهران‌ در فاصله‌‌ سال‌های‌ 1349 تا 1351 در آن‌ مسجد حضور می‌یافت‌ و به‌ ایراد سخنرانی‌ و تشکیل‌ جلسات‌ تفسیر و موعظه‌ می‌پرداخت‌ که‌ این‌ امر پایگاه‌ منسجم‌ و جذابی‌ را برای‌ جذب‌ جوانان‌ ایجاد نمود. در سال‌ 1352 بنا به‌ دعوت‌ مردم‌ محل‌، به‌ مسجد جاوید تهران‌ رفت‌ و امامت‌ جماعت‌ آن‌ مسجد را پذیرفت‌.


تئوریزه کردن اندیشه‌های اسلامی در دانشگاه


او با شروع‌ کلاس‌های‌ مختلفی‌ از جمله «اصول‌ عقاید»، «فلسفه‌»، «تفسیر قرآن‌ کریم‌»، «نهج‌البلاغه‌»، «تاریخ‌ ادیان‌» و «جامعه‌شناسی‌» برای‌ ارتقای‌ سطح‌ آگاهی‌ ایدئولوژیک‌ و سیاسی‌ شرکت‌کنندگان‌ تلاش‌ زیادی‌ نمود. اوج‌گیری‌ این‌ فعالیت‌ها و تبدیل‌ شدن‌ مسجد جاوید به‌ کانونی‌ برای‌ مبارزه‌ با حکومت‌ شاه‌ و استقبال‌ دانشجویان‌ از این‌ جلسات‌ و همکاری‌ آنها برای‌ پخش‌ اعلامیه‌های‌ گوناگون‌، باعث‌ شد ساواک‌ در سوم‌ آذر 1353، پس‌ از سخنرانی‌ آیت‌الله خامنه‌ای‌، فعالیت‌ مسجد را تعطیل‌ کرده‌ و دکتر مفتح‌ را دستگیر و روانه‌ زندان‌ کند. دوران‌ توقیف‌ وی‌ حدود دو ماه‌ به‌ طول‌ انجامید. وی‌ پس‌ از آزادی‌ از زندان‌ به‌ کمک‌ استاد مطهری‌ نقش‌ مؤثری‌ در تبیین‌ اندیشه‌های‌ اسلامی‌ و تئوریزه‌ کردن‌ مفاهیم‌ آن‌ در دانشگاه‌ تهران‌ ایفا نمود.


سخنرانی در مسجد قبا و ممنوع‌المنبر شدن


شهید مفتح در سال‌ 1355، امامت‌ مسجد قبا را در نزدیکی‌ حسینیه‌‌ ارشاد پذیرفت‌ و با کمک‌ دیگر شخصیت‌های‌ مختلف‌ با برگزاری‌ کلاس‌های‌ ایدئولوژیک‌ و روشنفکرانه‌ و ایراد سخنرانی‌های‌ پرشور، فعالیت‌های‌ سیاسی‌ دامنه‌داری‌ را به‌ انجام‌ می‌رسانید؛ چنان‌که‌ گفته‌ شده‌ است‌ در بعضی‌ از این‌ مجالس‌ حدود 30 هزار نفر مستمع‌ جمع‌ می‌شدند. مأموران‌ ساواک‌ بارها به‌ دکتر مفتح‌ تذکر دادند و او با نادیده‌ گرفتن‌ این‌ تذکرات‌، سرانجام‌ ممنوع‌المنبر شد. وی‌ برای‌ گسترش‌ فعالیت‌های‌ فرهنگی‌ مسجد قبا کتابخانه‌ و صندوق ذخیره‌ قبا را بنیان‌ نهاد و اولین‌ نمایشگاه‌ کتاب‌ اسلامی‌ را در خرداد 1356 در کتابخانه‌‌ این‌ مسجد برگزار کرد.


در اندیشه فلسطین و لبنان


دکتر مفتح افزون بر مبارزه با نظام شاه و اهتمام به برنامه‌های تبلیغی و ارشادی، به مسایل جهان اسلام توجهی خاص داشت. یکی از مسایلی که ذهن این متفکر را به خود مشغول داشته و آزار می‌داد، اشغال سرزمین اسلامی فلسطین به دست غاصبان اسرائیلی بود. او اعتقاد داشت: «در شناسایی اسرائیل، هم غرب کمک کرد و هم شرق. دولت‌های شرقی و غربی هر دو اسرائیل را به رسمیت شناختند تا پایگاهی در داخل کشورهای اسلامی داشته باشند؛ برای این که مسلمان‌ها نتوانند قد علم کنند». شهید مفتح، وقتی امام آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را به عنوان روز قدس و همبستگی با مسلمانانِ فلسطین اعلام نمود، در برپایی اولین راهپیمایی روز قدس، تلاش کرد و قطعنامه راهپیمایی روز قدس را در سال 1358 نگاشت.


هنگامی که نظام اشغالگر قدس در طی جنگ‌های داخلی لبنان به سرکوبی شیعیان لبنان و فلسطینی‌های مقیم این کشور پرداخته بود، شهید مفتح با همکاری دیگر یاران هم‌فکر خود، اقدام به جمع‌آوری کمک‌های مالی برای آواردگان این تهاجم وحشیانه کرد. دکتر مفتح وقتی از نزدیک اوضاع شیعیان محروم و مظلوم لبنان را بررسی نمود، احساس کرد که فقر فرهنگی و ناتوانی از شناخت معارف اسلامی، از مشکلات اصلی شیعیان آن جاست. بدین منظور طرحی تدارک دیده بود تا به وسیله آن با همکاری امام موسی صدر و شهید دکتر چمران یک مجتمع اسلامی فرهنگی در لبنان تأسیس نماید که این کار با شهادت وی نیمه تمام باقی ماند.


برگزاری نماز عید فطر در تپه‌های قیطریه


بعد از اعلام‌ «فضای‌ باز سیاسی‌» از طرف‌ رژیم‌ شاه‌، دکتر مفتح‌ برای‌ نشان‌ دادن‌ ماهیت‌ اصلی‌ رژیم‌ با همکاری‌ دیگر شخصیت‌های‌ انقلابی‌، فعالیت‌های‌ مسجد قبا را احیا کرد و در سخنرانی‌های‌ خود از حضرت‌ امام‌ خمینی‌ به‌ عنوان‌ رهبر و منجی‌ ایران‌ نام‌ برد. در تاریخ‌ 13 شهریور 1357 نماز عید فطر به‌ امامت‌ دکتر مفتح‌ در تپه‌های‌ قیطریه‌ی‌ تهران‌ برگزار شد. با تلاش‌ وی‌ این‌ حرکت‌ مذهبی‌، به‌ حرکت‌ سیاسی‌ باشکوهی‌ تبدیل‌ شد. این‌ تظاهرات‌ در تهران‌ بازتاب‌ زیادی‌ داشت‌ و روز 16 شهریور 1357 نیز به‌ مناسبت‌ تجلیل‌ از شهدای‌ ماه‌ رمضان‌، مراسمی‌ در تپه‌های‌ قیطریه‌ با کمک‌ و همکاری‌ دکتر مفتح‌ برگزار شد، که رژیم‌ شاه‌ پس‌ از آگاهی‌ از این‌ موضوع‌، منطقه‌ را محاصره‌ کرد.


دکتر مفتح‌ هنگامی‌ که‌ از محاصره‌ آگاه‌ شد، مردم‌ را به‌ راهپیمایی‌ دعوت‌ کرد، اما در حین‌ راهپیمایی‌ مجروح‌ شد؛ به‌ نحوی‌ که‌ ادامه‌‌ حرکت‌ برای‌ وی‌ امکان‌ نداشت‌، ولی‌ به‌ مردم‌ توصیه‌ کرد که‌ به‌ حرکت‌ خود ادامه‌ دهند. وی‌ به‌ بیمارستان‌ منتقل‌ گشت‌ و در روز 17 شهریور از بیمارستان‌ مرخص‌ شد، ولی‌ بعد از بازگشت‌ به‌ منزل‌ توسط‌ عناصر ساواک‌ دستگیر شد.


تشکیل کمیته استقبال از امام خمینی (ره)


هم‌زمان‌ با خبر بازگشت‌ حضرت‌ امام‌ خمینی‌ به‌ وطن‌، دولت‌ بختیار برای‌ جلوگیری‌ از ورود امام‌ تصمیم‌ گرفت‌ فرودگاه‌ها را ببندد که‌ با واکنش‌ نیروهای‌ مختلف‌ مردمی‌ مواجه‌ شد. در این‌ میان‌ دانشگاه‌ تهران‌ به‌ مرکز ثقلی‌ برای‌ تحصن‌ نیروهای‌ انقلابی‌ تبدیل‌ شده‌ بود که‌ در رأس‌ آنها دکتر مفتح‌ و آیت‌الله مطهری‌ قرار داشتند. او با حضور فعال‌ خود در تحصن‌ دانشگاه‌ با کمک‌ دیگر افراد محوری‌ انقلاب‌ تشکل‌ها را سازماندهی‌ می‌کردند و با به‌ وجود آوردن‌ «کمیته‌ استقبال‌»، می‌خواستند به‌ بهترین‌ نحو از رهبر انقلاب‌ استقبال‌ کنند. این‌ کمیته‌ با سازماندهی‌ 65000 نفر به‌ عنوان‌ نیروی‌ انتظامی‌ و حفاظت‌ از امام‌ توانست‌ امام‌ را تا بهشت‌زهرا حفاظت‌ کند.


استاد مفتح‌، با دیگر همفکران‌ خویش‌ برای‌ نهادینه‌کردن‌ اندیشه‌ و طرز تفکر اسلامی‌ - انقلابی‌ خود به‌ «جامعهی‌ روحانیت‌ مبارز تهران‌» در دوره‌‌ بعد از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ روحی‌ تازه‌ داد. وی‌ به‌ عضویت‌ شورای‌ مرکزی‌ و دبیری‌ این‌ تشکل‌ برگزیده‌ شد و با همکاری‌ آیت‌الله مطهری‌ اساسنامه‌‌ جامعه‌‌ روحانیت‌ را نوشته‌ و تمامی‌ اعلامیه‌های‌ آن‌ را تنظیم‌ می‌کرد. او همچنین‌ بعد از انقلاب‌ به‌ ریاست‌ دانشکده‌‌ الهیات‌ منصوب‌ شد و برنامه‌هایی‌ را به‌ منظور ایجاد پیوند دانشجویان‌ با علوم‌ اسلامی‌ تنظیم‌ نمود و به‌ مرحله‌‌ اجرا گذاشت‌.


حضور امام در جمع تشییع کنندگان پیکر شهید مفتح و نامگذاری روز شهادت وی به نام «روز وحدت‌ روحانی‌ و دانشجو»


آیت‌الله مفتح‌ در صبح‌ روز سه‌شنبه‌، 27 آذر 1358 هنگامی‌ که‌ با دو محافظ‌ خود وارد دانشکده‌‌ الهیات‌ شد، هدف‌ گلوله‌‌ سه‌ از تن‌ از اعضای‌ گروه‌ اف‌- ام‌ از شاخه‌های‌ گروهک‌ فرقان‌ قرار گرفت‌. دانشجویان‌ دانشکده‌، پیکر نیمه‌ جان‌ وی‌ را به‌ بیمارستان‌ آیت‌الله طالقانی‌ تهران‌ منتقل‌ کردند ولی‌ تلاش‌ پزشکان‌ به‌ نتیجه‌ نرسید و او در ساعت‌ 12 روز سه‌شنبه‌، 27 آذر 1358 به‌ شهادت‌ رسید. بعد از ظهر همان‌ روز پیکر او و دو محافظ‌ وی‌ به‌ دانشگاه‌ تهران‌ منتقل‌ شد و صبح‌ روز 28 آذر، مراسم‌ تشییع‌ پیکرهای‌ آنان‌ برگزار گردید. پس‌ از انتقال‌ آنها به‌ قم‌ در حجره‌‌ 23 صحن‌ مطهر حضرت‌ معصومه‌ (س‌) به‌ خاک‌ سپرده‌ شدند. حضرت‌ امام‌ خمینی‌ با حضور در جمع‌ تشییع‌کنندگان‌ به‌ آنها ابراز ارادت‌ کرد و به‌ پاس‌ خدمات‌ این‌ معلم‌ بزرگ‌ در پیوند دادن‌ دو قشر روحانی‌ و دانشگاهی‌، روز 27 آذر را «روز وحدت‌ روحانی‌ و دانشجو» نامگذاری‌ کرد.

 

منابع:
- دانشنامه انقلاب اسلامی و تاریخ ایران
- پایگاه اطلاع رسانی حوزه
 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار